داکتر غلام محمد دستگیر
چرامردم افغانستان به نوکران انگریزو امریکا
همکاران ISI، CIA ودشمنان جان ومال
شان اجازه ای حکومت داری داده اند؟
ای کابل حزین بر سخت جانیت حیرانم
در فقر و زجرت کشی و بیکاریت حیرانم
دانم! ز حکمرانانِ مفسدِ نابکار دلگیری
بر خموشی و صبر و رنج بریت حیرانم
داکتر غلام محمد دستگیر، برومفیلد، کولورادو
سوالیست که باید به دقت بحث شود، موضوع جدی گرفته شود و نخبگان افغانستانی اهم از مرد وزن، پیرو جوان، در داخل و یا خارج مرز در حل این سوال شریک شده وطن را ازین حال زار، رقت آور و زجرت ده؛ مدبرانه، عالمانه، صابرانه، با اتحاد و اتفاق همه اقشار با شهامت کامل، مهد آبایی را که نزدیک به ورطه ای هلاکت است و از هر سو تحت محاصره ای نامرئی قرار گرفته وطنداران واضحأ مختنق گردیده اند، نجات دهند!
بلی مردم رنجبر، فقیر و بیچاراه ای افغانستان تحت محاصره ای مفسدین، استخبارات ودزدان انگریزی، امریکایی، روسی ، پاکستانی، ایرانی، هندوستانی، قَطَری، اتحادیه ای اروپایی، ملل متحد و مارهای آستین خود قرار گرفته اند. متأسفانه مردم افغانستان هیچ وسیله ای دفاع به مقابل این متهاجمین، دزدان و مفسدان خارجی نداشته دربین خود به زخم های ناسور اخلاقی در تجارت، در روابط فامیلی، در دین و مذهب، در نژاد و هویت مبتلا و با مامورین و دولت مردان خاین و وطنفروش روبرو شده اند؛ لیدریکه براین زخم ها مرحم بگذارد وجود ندارد تا مردم را ازین اختناق و ورطه ای هلاکت نجات دهد. مردم با وهم، فقر، ناتوانی، و استخبارات ۳۲ مملکت درگیر اند. تا جاهیکه اجنت هایشان دربین حزب قوی جمعیت نفوذ نموده در شکست مقاومت به سرکردگی کرزی ساعی اند.
مردم مسؤولیت خود را به جا آوردند. ساعت ها انتظار کشیدند تا دربرابر صندوق رای گیری بیومتریک برسند وبا آنگشتی که طالبان ظالم آنرا هنگام رای دادن دور بیشتر بریده بودند دوباره در قطار ایستاده شوند و صابرانه انتظار نوبت خود باشند تا رای خود رابه صندوق رای گیری بیاندازند. اما متقلبین هرزه، فقط برای دوام چسپیدن به کرسی های قدرت وتطبیق پلان های پشتونیزه ساختن افغانستان با همدستی گروپ دشمنان وطن که در بالا از آنها نام برده شد به این جنایت اختناق برملای مردم دست زده میروند نه برای خدمت به مردم افغانستان.
یک وکیل سابق پارلمان که پشتون است در پروگرام «پیک روز» تلویزیون ATN هنگام اعلامیه ای«حزب ائتلاف ملی افغانستان» بیان داشت (معلومات از رسانه ای اجتماعی): رئیس جمهور پشتون، قاضی القضات پشتون، رئیس امنیت ملی پشتون، وزیر دفاع پشتون، سارنوال پشتون، سفیر پاکستان پشتون، سفیر هندوستان پشتون، سفیر ایران پشتون، سفیر امریکا پشتون، سفیر روسیه پشتون، سفیر فرانسه پشتون. و وقتیکه تاجک، اوزبک و هزاره شکایت میکنند، آنها «ملامت» میشوند. آیا این پشتونیزه نیست، پس چیست؟ در حقیقت این لست طویل است درعدود ۲۰۰موقعیت های ارشد سیاسی، امنیتی، عسکری و اکادمیک پشتون اند که در رسانه ها، در گذشته، به چاپ رسیده است.
چرا در مقابل حملات ظالمانه ای طالب خاموش اند؟ چرا اجازه میدهند که پاکستان و پروکسی شان طالب ظالم مساجد را ویران کنند و قرآن کریم را با آتش نا مسلمانی و بی دینی خود به خاکستر مبدل سازند؟ آن نوزاد که دو ویا سه دقیقه عمرداشت چه گناه داشت که کشته شود و مادرش بی عزت گردد؟ چرا این مسلمانان وافغان ها به مقابل سفارت پاکستان مظاهره نکردند و جبران خون ان نوزادان را نخواستند، مثلیکه در مقابل به آتش کشیدن وطنداران ما در مقابل ایران به پا ایستاد شدند و دادخواهی کردند؟ متأسفانه در مملکت یک بام و دو هوا روش روزانه است. چرا یک جوان با دو ماستری دست به گدایی میزند؟ چرا یک پشتون با نمرات بسیار کم به وظیفه راه میآبد و یک غیر پشتون مخصوصا هزاره پس زده میشود {داکتر سیدهاشم هاشمی نژاد از غزنی نوشته است که با ۳۰۰ نمره در رشته ای طب راه پیدا نکرد ولی اشخاص (پشتون) دیگر با ۱۸۰نمره در پوهنتون راه پیدا کردند}؟ یک کوچی یا داعش چه حق دارد که بر مراتع هزاره جات با اسلحه هجوم برد و بخواهد ملکیت گلی و زمینک بخور و نمیر مردم را غصب نماید ویا به آتش بکشد و مردم اصیل آنجا را با دزدان معلوم الحال خود تهدید کند؟ اگر طالب ظالم مسلمان قتل میکند و جهاد می نامد و اگر با امریکا پیمان میبندد که قوای آنها ومتحدین شان را متضرر نسازند، اکنون میدانیم که چرا:
قرار راپور نیویارک تایمز، واشنگتن پست و CNN روسیه به طالب پول داده بود که عساکر امریکا و انگریز و ممکن دیگر متحدین شان را به قتل یرساند. بروز اول جولای ۲۰۲۰م مایکل شوارتز، راپورتر نیویارک تایمز هویت دلال این معامله را یک جوان ۴۰ ساله ای قندوزی بنام رحمت الله عزیزی معرفی کرده است (که ازطرف مردم تائید شده است). شش ماه قبل برادرش با نیم ملیون دالر پول نقد گر فتار شد. وقتیکه میخواستند خودش را دستگیر کنند گریخت و نیم ملیون دار از اطاقش یافتند. این «پول خون» توسط سیستم حواله و گذشت چندین مملکت به او میرسید.
به فکر من به اساس همین ترس بود که امریکا هرچه زودتر با طالب ظالم قراداد بست تا دیگر نتوانند با پول روسیه امریکایی را به قتل برسانند. اینکه گفته میشود قصر سفید خبر نداشت و ترمپ صدای واویلایی «نژادیان سفید» را نشنید ما را به رئیس جمهوری روبرو میسازد که نه میشنود و نه میبیند و نه سخن صحیح به زبان میآورد و هم گفته میشود بهترین صحت دارد و به گمان شان کری و گنگی و کوری «نورمال جدید» است که غیر صححی شمرده نمی شود!
این گروه طالب ظالم با پشتیبانی از استحبارات گروپ های فوق هر بلایی که بخواهند بر مردم بی چاره ای ما وارد میسازند و پلان های چندین ساله ای شان که دانشمندان و نخبگان از بین برده شود، بیکاری تولید گردد تا جوانان به خارج پناه ببرند، آثار فرهنگی با پشتونیزه سازی به باد فنا داده شود، حتی حیوانات و پرنده های نایاب و معروض از بین رفتن اردست این ظالمان بد اخلاق از دست ای جانیان وطن فروش به امن نیستند بر کرسی عمل تکیه دهد. در مقابل، این توطئه شان مردم را به حدی مغز شویی نموده اند تا با نان خشک فی قرص ۱۳۶۷ افغانی؛ سال دزدی طیاره ای جت، قانع باشند.
فلهذا، دیده میشود مردم برای یک لقمه نان خشک تا حدی مصروف استند که نمیتوانند در باره ای نجات خود و وطن فکر نمایند و رئیس جمهور متقلب و مفسد شان، لیدران؟ شان، وکلای شان، سناتورهایشان، وزرای شان غرق عیش و نوش خود با سفره ای طویل مملو با غذا های رنگارنگ و کباب های متنوع و ماهیچه پلو ها و نوشیدنی های مختلف و چای هیلدار، خوب تغذی میشوند و خوب شکم ها را کلان و کلانتر میسازند؛ ولی از حق نگذریم! به اصطلاح وطنی، فقط از گاو غدود به فکر مردم بوده اند و بس!!!
سرک با یک باران به دریاچه تبدیل میشود، سالنگ تا هنور برف کوچ دارد، فاکولته بدون استادان مجرب مانند آنست که کورهای علمی شاگردان کورهای تدریسی را رهنمایی دارند. اختطاف ها ودزدی ها و کشتار ها دوام دارد. پیراهن و تنبان به ایزار بند های کشال و «دست به آله ای تناسل» در محضر عام همه جا رایج شده است! جای عیاران و کاکه های کابل را دزد و قاچاقبر و نوزاد کش و بیرحمان ظالم گرفته است. لیدران طالب که پاسپورت امریکایی دارند! و رئیس جمهور به مقابل نمایندگان ممالک کومک کنند سرخم میکند ونمی داند که عزت مردم با شرف و با شهامت افغانستان را جهت خوش نگه نمودن دلقک های باداران خود زیر پا میگذارد.
آنچه گفته آمد جریان داخل یک محاصره ایست که نامرئی، خطرناک، کشنده و تباه کننده بوده از سالها بیش طرح شده بود و حال در کرسی عمل تکیه داده شده تا ریشه ای افغانستانی ها را از بیخ برکند.
انگریزها بعد از جنگ پانی پت که احمدشاه درانی زمینه ای گسترش شان را در هند مهیا ساخت پشتون را دوست انگریز و غیر پشتون مخصوصا تاجک را دشمن شان میدانند که تا هنوز قلدر هایشان چون کرزی میگویند: «طالب از شمال میآید» و «... تمام متحدین شمال بضد من فعال اند...»، یعنی بیکفایتی و منافقت ازین بیشتر نمی شود، ولی امروز در لباس بره گگ معصوم و وطندوست، گرگ مخوفیست که سرنوشت مردم افغانستان را به جهت کامیابی پلان های پاکستان سوق میدهد تا آب خِت سازد و ماهی خود به دست گیرد. اگر دوستدار مردم میبود و اجنت انگریز نمی بود « مکتوب تسلیمی ملا عمر را به کاغذ دانی نمی انداخت و مصاحبینش را با ۵۰۰۰ دالر فی نفر همرای محافظ، به آن سوی سرحد نمی فرستاد!». انگریز ها عنصر عمده در ایجاد این محاصره ای نامرئی و اختناق معلومدار افغانستانی ها در منطقه میباشد.
امریکا، فقط برای اهداف خود که رسیدن به سرحدات ایران، روسیه، چین، مراقبت اتومی پاکستان و پروگرام اتومی ایران است از یکسو، و دزدیدن آثار زیر زمینی افغانستان از جانب دیگر، قوای عسکری خود و متحدین خود را پیاده کرده و طالب را برای کشتن افغانستانی ها اجاره گرفته است. قسمیکه ترمپ درتویت روز ۲۹ جون ۲۰۲۰م به ساعت ۳بجه و ۲ دقیقه ای بعد از ظهر خود که به همه صفحات رسانه ها پخش شد اقرار کرده است: «طالبان قاتلان برای کرایه و اجاره اند. هر کس به ایشان پول دهد آنها برای شان وظیفه اجرا خواهند کرد، اما حقیقت اینست که؛ آنها امریکایی را نه کشته اند ولی تعداد زیاد افغان ها را به قتل رسانیده اند. پس روس ها باید پول خود را پس بگیرند! من آنها را اجاره گرفته ام که برای ما کار کنند و برای مملکت ما خدمت خواهند کرد. آنها پول را دوست دارند و برای بدست آوردن آن آماده ای هر کار حتی انتحار خود اند. در حقیقت آنها در دهشت و قتل فوق العاده اند تا کنون صد ها و هزاران افغانها را کشته اند و هنوز هم به قتل میرسانند. آنها از کشتن مردم حظ میبرند و ما آنها را اجاره گرفته ایم تا برای - بهره برداری ما - به قتل برسانند»؛ این گفتار برای پشتون ها توهین است. این طالب ظالم است که این تحفه ای بدنامی را برایشان اهدا کرده است.
به مجرد نشر این تویت ۴۵۸۰۰۰ بار retweet شد. پس طالب ظالم قاتلان قسم خورده ای مردم افغانستان اند که با امریکا و انگریز متحدین خود فرزندان افغانستان را جهت خوشنودی باداران و بدست آورن «پول خون» به قتل می رسانند و خون میریزند که دیوار محاصره ای حیاتی را بر مردم بی چاره خواهران و برادران ما تنگ و تنگ تر میسازند.
روس ها، با همکاران کمونستی افغانستانی خود که اکثرآ بشمول لیدر شان پشتون بودند مسؤولیت همه ای این هرج ومرج کنونی را بدوش دارند. بفکر من اگر روسیه با داکتر نجیب الله احمد زی که دراخیر طرفداران زیاد پیدا کرده بود از تعهد خود بر نمی گشت و کومک های اقتصادی و نظامی را قطع نمیکرد به کومک مجاهدین امروز افغانستان در منطقه یک قوه ای بزرگ بدون اسلحه ای ذروی می بود. درین دو روز نشریات متعدد می نگارد که روسیه به طالبان پول میدادند که امریکایی ها ا به قتل برسانند که رسانه ها و کانگرس و نظامیان امریکا را به شور در آورده است؛ دیده میشود که: این طالبان چادری پوش شوهران متعدد دارند؛ روس و انگریز، پاکستان و اعراب! روسیه، با حمایت و کومک از طالبان یکی از بنیاد گران پس پرده ای محاصره ای حیاتی و اختناق مردم افغانستان است. با فروش گاز ما بلیون ها دالر درجنگ افغانستان مفاد برده اند. امید روزی از طرف جوانان تحصیل یافته در قانون بین المللی به محاکه کشانیده شوند.
پاکستانی ها، به کومک ماستر شان انگریز عامل عمده و مبتکر این محاصره ای نامرئی افغانستان و اختناق نمایان افغانستانی ها اند. القاعده ، طالب/ داعش و یازده گروه تروریستی دیگر را اعاشه و اباته نموده مجروحین شان را تداوی میکنند. با چین در یک بستر اند، امریکا را بلیونها دالر فریب میدهند، فرزند ناخلف انگریز ها هستند، از محمد علی جناح تا وزیرش که «قل هو الله...» را خوانده نمیتواند از مسلمانی راستین خبری ندارند، به چاکری عرب می رقصند، بر اجنت های خود در داخل افغانستان افتخار دارند. اجنت های شان به شمول طالب ظالم برای تباهی اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی، دینی، سیاسی آستین یرزده اند. از کشتار و تبعید جوانان حظ می برند. به تعلیم وتربیه ای مدرن، قانون اساسی احترام قایل نیستند. بی احترامی به خانم ها، شعله ور ساختن مساجد و قران مجید، کشتن طفل نوزاد وبی عزتی مادران در حال ذایمان بنیاد بد اخلاقی پاکستانی دارد، تشویق و حمایت میشوند.....امروز پاکستان دشمن قسم خورده ای افغانستان تا که از سوار شدن بر خرشق و تقاضا های منحوس خود پایان نیاید، از تمدن و بشر دوستی و احساسات اسلامی و پیروی از تعلیمات ارزشمند پیشوای جهان اسلام که «همسایه خوب باشید» پیروی نکنند نه این محاصره میشکند و نه این کشتار و اختناق کشنده ای افغانستانی ها پایان میآبد! پس بیدار باید شد وبرای رد این طلسم انگریزی و نیابت پاکستانی متفق شد، پلان سنجید، ماهرانه قدم برداشت و به این دشمن، خود اقرار، درسی داد که پدران شما به باداران شان داده اند....امید به توطئه گران موقع داده نشود.
ایرانی ها، هم به نعل میزنند و هم به میخ! به ارگ ملیون ها دالر رشوه میدهد و مردم ناتوان و فقیر ما را زنده میسوزانند، به دریا میافگنند و جوانان را با بهانه های غیر انسانی به دارمیآویزند.....راستش اینست که ایرانی ها هم زبان ما نیستند زبان شان پهلویست، هم کلتور ما نیستند کلتور شان داریوشیست، هم مذهب ما نیستند مذهب شان تشیع است، هم فرهنگ ما نیستند فرهنگیان ما را میدزدند رودکی سمرقندی، سید جمال الدین اسعد آبادی و ابن سینای بلخی بخارایی و دیگران را مال خود میدانند در حالیکه ازانرژی آب هریرود افغانستان زنده مانده اند. از طالب هراس دارند و آنها را با «بمب های جاده ای» کومک مینمایند، از جنایت شان حمایت کرده اند و متاسفانه شیعه و سنی هر دو را توسط شان به آتش می کشند که روش همسایه ای خوب نیست. ولی خوشبختانه جوانان دانشمند و مبتکر شان عرض اندام کرده اند که آثار ارزشمند تقدیم نموده اند؛ امیدِ داشتن یک همسایه ای غربی، از لابلای ابر های تاریک خصومت با سنی ها که با روشنی دیانت و بشر دوستی تجلی نماید در افق تلالو دارد، دو بالا گردیده است. بآنهم ایران در محاصره ای نامرئی افغانستان و اختناق نمایان افغانستانی ها بصورت مرموز رول عمده دارد.
هندوستان، برخلاف پاکستان دوست عنعنوی افغانستانی ها بوده اند. سرک، پل، شفاخانه، بندیخانه، مکتب، عمارت با شکوه پارلمان، تربیه ای راستین و علمی جوانان افغانستان در دانشگاه هایشان را مهیا ساخته اند. بلند ترین و با شکوه ترین بیرق افغانستان را بر فراز تپه ای بی بی مهرو به اهتزاز در اورده اند که خار تیز و زننده، به چشمان دشمنان افغانستانی هاست. خلاصه اینکه راستی هندوستانی ها برای پیشرفت، صلح و امنیت و خود کفایی افغانستان نظرنیک دارند و در عمل پیاده کرده میروند. چون کومک هایشان برای بهبود افغانستان چیزیکه پاکستان قطعأ در ضمیر خود برای افغانستانی ها ندارد طرح شده، پاکستان تقاضاهای بیخردانه ای خود را دامنه دار ساخته است. تأثر آور است که هندوستان سرک و پل میسازد و پاکستان با اردلی های طالب ظالم خود آنرا تخریب میکنند.....جنگ های نیابتی پاکستان همه زیر بنای افغانستان را با آثار باستانی و مزارع ودرخت های مثمر ازبین برد. از قندهار یورانیم و سنگ مرمر و از بدخشان طلا و لاجورد ودیگر منرال های ای قیمتی و با چین معاد مس ما را به ارزش بلیونها دالر به تاراج برده اند. بذر خاشخاش افریدی را به هلمند و قندهار بکومک انگریزها انتقال داده رایج ساختند. ازطرق طالب که قاچاقبران اوپیوم وهیروئین اند جهان را متضرر ساخته اند. متاسفانه که سخن زیاد است و نمی توانیم درین مختصر همه را بیان کنیم ولی آنچه هویداست پاکستان پلان ندارد که افغانستان از صلح و امنیت برخوردار گردد. بدین ملحوظ، در دوام محاصره ای نا مرئی افغانستان و اختناق معلومدار افغانستانی ها با فعالیت لابی گران خود در امریکا و انگلستان خیانت بزرگ در حق افغانستانی ها روا داشته اند. به فکر من، چون اکثر دولتداران افغانستان مرهون شان وبا ISI همکار اند به آنها درین خیانت شریک میباشند. باز هم به قانوندانان افغانستانی ضرورت است تا این پاکستان با قوای ذروی را به محاکمه بکشانند.
قَطَری ها، عرب های اند که دوست مردم افغانستانی نیستند و از روز اول طالبان یکی از آن ممالک عربی بود که دولت نام نهاد ملا عمر اجنت پاکستان را بضد اهداف علیای اسلامی و شریک با گروه تروریست ها به رسمیت شناخت و طالب را به اشاره ای امریکا در قطر دفتر داد. بین امریکا و طالب رول دلالی در پیشگرفت و به اراده ای ISI قدم برمیداشت. وزیر خارجه ای پاکستان فبل از امضای موافقنامه ای منحوس و فریبنده ای طالب با امریکا بر این موفقیت خود مبالات ورزید. مراوده ای دلالی پاکستان با امریکا زمینه را برای موافقت نامه ای طالب ظالم با آن کشور مهیا ساخت؛ یعنی امریکایی کشته نشود و به کشتن مسلمانان تان دوام دهید! این جنایتیست نا بخشودنی و بضد تعلیمات قرانی و رهنمایی های پیامبر اسلام. گرچه قطری ها در تصامیم رول نداشتند اما با دزدانی که در پی تباهی افغانستانی ها هستند دهن جوال گرفتند و خودد را شریک این فاجعه ساختند. بناء، در محاصره ای نامرئی افغانستان و اختناق معلومدار افغانستانی ها با حمایت و طرفداری ازین گروه تروریست رول بنیادی دارد که بخشودنی نیست.
اتحادیه ای اروپا، را من دوست افغانستانی ها میشمارم. از احمد شاه مسعود پذیرایی شایانی نمودند و به وی یک پلتفورم دادند که از آنجا به امریکا پیام داد وگفت: «القاعده نه تنها برای افغانستان بلکه امریکا و جهان خطرناک است!». متأسفانه به سخنانش گوش ندادند و واقعه ای ۹/۱۱ رخداد وبعوض شناخت موفقیت های وی در جهاد برایش توطئه ها تا قتلش را بکومک ٰژورنالستان الجزایر، ISI پاکستان و دوستان دور و نزدیک امرصاحب شهید قهرمان ملی افغانستان، طرح ریزی نمودند. کومک های جرمنی به افغانستان قابل قدر است. اما حمایت جرمنی از طالب در موافقت نامه ای امریکا و طالب ظالم پاکستانی- امریکایی -روسی، ازطرف اتحادیه ای اروپا که امروز این موافقت نامه که جهت فریب امریکا و مردم جهان طرح شده بود ناکام است، تاثر آور است. ما فکر میکردیم، اتحادیه ای اروپا مستقل است نه تحت انگشت امریکا. بناء، جرمن ها هم در محاصره ای نامرئی افغانستان و اختناق معلومدار مردم آن با حمایت از اهداف شوم دیگران و حکومت متقلب و مفسد غنی حصه گرفته است.
ملل متحد، که باید از امنیت و حقوق بشر اعضای خود حمایت کند و مسقل باشد دیده میشود که آهسته آهسته ازین منشور خود دوری میجوید و خوشی امریکا را برتری داده است. ملل متحد معلوم میشود بطرف هر عضوی که نفوذ و پول بیشتر بدهد به آنسو لول میخورد. از قتل عام مردمان روهنگیا در میانمار که راستی، مار در میان اند، ملل متحد تائید نموده که مسلمانان این منطقه «قر بانی کشتار شکنجه ای، تجاوز و آتش افروزی عمدی و مداوم بودند» اما هیچگونه تحریم مفید و سرزنش کننده به اساس چارتر حقوق بشر تا حال زخ نداده است. در باره ای مسلمانان اویغور ایالت سن کیانگ که یک ملیون نفر را در یک اردوگاه که ملل متحد انرا «بازداشت گاه» نامیده جمع نموده اند و با وجود تقاضای اضافه از ۲۰ مملکت! بحث بازداشتی عاجل چین به تعویق افتاده است؛ چون چین این ادعا را رد میکند و میگوید آنها در «مراکزآموزش حرفه ای» که ممکن چند نفر معدود برای نمایش چنین باشد، جاه داده شده اند. ویت من ها هم بعد از فتح ویتنام حنوبی مردمان انرا در«کمپ تادیب دوباره» جمع نموده بود، صد ها نفر آنها را اعدام و دیگران را فاقه و گرسنه نگاه کرد و بر ایشان کار شاقه تحمیل میکرد.
بلآخره با حمایت شورای امنیت ملل متحد این مؤسسه ای جهانی بر منشور خود پای کذاشت. از یک گروه تروریست که برای امریکا و روسیه کار میکنند، بضد امنیت وحقوق بشری افغانستانی ها به این ظالمان روحیه ای قویتر بخشید؛ تا دوباره به قتل مردم بیگناه و پیشبرد اهداف یک مملکت تروریست پرور مثل پاکستان دوام دهند. همچنین، با بنین سوان نماینده ای دیگر ملل متحد که امنیت مردم را زیر پا گذاشت و با «تصامیم مغرضانه ای بن» امروز افغانستان را به این مرحله ای نزدیک به تباهی رسانیده اند. بناء، ملل متحد بیک مؤسسه نوکر برای اجاره مبدل گشته است. به عوض کومک به مردم افغانستان و حمایت از رای بیومتریک در فساد و محاصره ای نا مرئی افغانستان وااختناق نمایان افغانستانی ها شریک بوده رول عمده بازی کرده است. در مقابل دفاع از حقوق بشر تا امروز کسی را به محاکمه ای هاگ نفرستاده است که ممکن تنها از افغانستان ده ها نفر مستحق آن محاکمه باشند. امید روزی ملل متحد، از طرف جوانان با این خیانت هایشان در حق افغانستانی ها موقف محاکمه ای قانونی اتخاذ نمایند.
خلاصه، اینکه آنچه در بالا ذکر شد بیان طرح پلان هایست که مردم افغانستان را به اختناق چندین بعدی روبرو ساخته و من فقط برای روشنی اذهان مردم ، بیدار شدن شان و نجات مملکت بدون کدام هدف سیاسی و اجتماعی با احساس مسؤولیت ایمانی و وجدانی و مقید به آزادی گفتار و بیان، قلم به دست گرفته ام.
مردم افغانستان، مشتی اند که در مقابل دَرَوش (جوال دوز کلان) قرار گرفته اند و مشت و دَرَوش را «برابر نیست» گفته اند. از راه قوت و جنگ با وجودیکه علم مبارزه برداشته شده بود نه تنها به جائی نرسیدند بلکه اگر دوام میدادند بدست خود تباهی خود را تاپه میزدند چون طرف مقابل بی نهایت ظالم، خونخوار، دوستدار کشتار وخونریزی اند. ازین نگاه تصامیم ستر جنرال استاد نور والی سابق بلخ و داکتر عبدالله عبدالله باوجودیکه برای اکثرخوشآیند به نظر نمی خورد، بفکر من منطقی بوده است مشروط بر اینکه توطيه ای به ضد منافع مردم در پس پرده مستور نباشد؛ خدانا خواسته! اگر چنین باشد دو خاین ملی تاریخی را مردم روبرو اند. اگر از نوشته های قبلی من بخاطر داشته باشید «گیاپ» وزیر دفاع هوچیمن گفته بود: «اگر با فرانسوی ها مقابله مسلح کنیم قهرمان میشویم اما به قیمت مال و جان مردم ما می بود (مقصد گفتارش)». در عین زمان نباید کمر مقاومت شکستانده شود که بد نامی ابدی با خود دارد. با صلاح الدین ربانی از در بحث و مذاکره پیشآمد شود وبه دشمنان افغانستان موقع سرور و خوشنودی داده نشود.
ولی مبارزه باید دوام یابد، افغانستان بیک «فیل در گل بنده را ماند» که برای کشیدن ان «شاه فیل» بکار است واین شاه فیل امروز قوت جوانان لایق، ورزیده، مبارز، فقیه با صبر و حوصله است که با قدم های متین پیش بروند و آماده ای هرچیز باشند. چانس های طلایی را از دست نداده قربانی و شهامت مجاهدین فی سبیل الله، نه فی سبیل قدرت و دالر، را فراموش نه نموده از روش قهرمان ملی در زمان جهاد قدم به قدم پیروی نمایند؛ مردم توطئه چینان را میشناسند! این خاک مقدس افغانستان را از تهاجم استخبارات انگریز، امریکا، روس، پاکستان، ایران، هندوستان، قطری ها، اتحادیه ای اروپا، ملل متحد و مار آستین ها نجات دهند ومحاصره ای نامرئی افغانستان را مرئی ساخته در پی از هم گسیختن أن ورفع اختناق مردم مظلوم خود جد و جهد نمایند تا نفسی به آرام بکشند و به زودی با وجود موانع دشمنان وطن آنرا ستاره ای درخشان آسیا تجلی دهند!
من که دراخیر جاده ای پر از خم و پیچ ونشیب و فراز زندگی قدم بر میدارم برای افغانستانی های خود زیر هر نام نشانی که باشد و برای صلح، امنیت، ارامی و ارتقاء صادقانه ای وطن ساعی اند سر احترام خم دارم و شما مردم با شهامت و رنجبر و ستمدیده جملات فوق را به دقت بخوانید آنچه درست به نظر تان میآید بپذیرید و آنچه برخلاف مفکوره ای تان است بنویسید تا بتوانیم در یک دیالوگ افغانستانی با هم شرکت کنیم و راه حل برای مشکلات پیدا کنیم و در اخیر از گفتار طارق بن زیاد پند گیرید که گفته بود:
«ای سربازان من! اگر شما از صحنه ای نبرد گریز اختیار کنید! در عقب تان بحر (و کشتی های سوخته) و در مقابل تان دشمن میباشد. بخدا! برای نجات شما به جز شجاعت و مقاومت تان راه دیگر وجود ندارد. به حال خود بنگرید! درین جزیره (افغانستان) شما مانند یتیمانی پهلوی همدیگر ایستاد هستید که در جهان تعداد زیاد اینگونه یتیمان موجود است (بیکس هستید ولی یکدیگر را دارید). به زودی با یک دشمن قوی که از همه جوانب چون امواج خروشان طوفان غضبناک هجوم میآورند، روبرو میشوید. تعداد شان بی شمار است. همه در فولاد مغروق اند. انواع مختلف سلاح و ذخایر متعدد گوناگون برایشان مهیاست».
میخواهید فاتح باشید و یا میگذارید فرزندان این خاک در آتش جنگ نیابتی پاکستان، تومور خبیثه ای منطقه، همه خاکستر شوند....تصمیم از شماست.
من نمی گویم زیان کن یا به فکر سود باش
ای ز فرصت بیخبر، در هرچه باشی زود باش
(گنجور، غزل شماره ۱۷۵۸ بیدل)
نوت: نظر به اهمیت موضوع در رسانه های مختلف قابل نشر است.