محمد الله وطندوست
خصایل و خصوصیات مشترک امیر علیشیر نوایی و ظهیر الدین محمد بابر
بمناسبت پنچ صد و هشتادمین سالروز تولد امیر علیشیر نوایی و پنچ صد و سی و هشتمین سالروز تولد ظهیر الدین محمد بابر
امیرالکلام میر علیشیر نوایی و ظهیر الدین محمد بابر در حالیکه هم عصر و همدوره نیستند ،اما خصوصیات ،خصلت ها و توانایی شان در بسیاری موارد همگون است. به نظر می آید که این خصوصیات از طرز تربیه و محیط اجتماعی ،فرهنگی و سیاسی آنان ناشی گردیده است.
هردو شخصیت سیاست مدار ان مدبر ، ادیبان خوش قریحه ،هنرمندان با استعداد و بالاخره حامیان جدی اهل علم وهنر بوده اند.
امیر علیشیر نوایی که از یک خانواده حکمران برخاسته و پدرش از حکمرانان تیموری محسوب می گردید ، تعلیمات ابتدایی را در هرات آغاز نموده بعدا به عراق عجم و در سمرقند به تحصیلات خود ادامه داده است. ظهیرالدین محمد بابر نیز در دامان خانواده حکمران تولد شده تعلیمات ابتدایی را در محل تولد خود در اندیجان فراگرفته است اما مرگ نا گهانی پدر و تحمیل حکمرانی اندیجان در دوازده سالگی مجال تحصیل منظم را برایش نداده با تلاش شخصی و مطالعات پیهم علوم متداوله عصرش را فرا گرفته است.
هر دو شخصیت در بعد سیاسی انسان های موفق ، عدالت گستر و بی تعصب بودند و فارغ از تعصب های قومی ، منطقوی و مذهبی با همه انسان های تحت قلمرو شان برخورد انسانی داشته اند . امیر علیشیر نوایی در مذهب و دین اهل تسامح و تساهل بوده حتی عده یی او را شیعه اثناعشری دانسته اند. در حالیکه او صوفی وارسته یی بود که به تقرب مذاهب و فرقه های اسلامی عقیده داشت. ظهیرالدین محمد بابر نیز در مذهب هیچگونه تنگ نظری را بر نمی تافت و در هندوستان حتی به روحانیون مذاهب و ادیان گوناگون هندی نیز احترام می گذاشت. و هیچگاه به فتوحات خود رنگ مذهبی نداده است.
در عرصه ادبیات و شعر هم صرف نظر از کمیت و کیفیت ایجادیات این دوشخصیت ، می توان یاد آور شد که هم نوایی و هم بابر شاه به دولسان فارسی و اوزبیکی مسلط بوده اند و به هردو زبان شعر گفته اند ونثر نوشته اند. طبعا ایجادیات نوایی از نظر کمیت و کیفیت خیلی زیاد است . علت آنهم می تواند این باشد که وی دوره طولانی کار دیوانی را در شهر هرات در فضای نسبتا آرام سپری نموده اوقات فراغت خود را به خلاقیت ادبی پرداخته است . در حالیکه ظهیرالدین محمد بابر نسبت فتوحات و لشکر کشی ها و شکست ها و پیروزی ها کمتر فرصت استقرار را در شهر معینی داشته است.با آنهم نوشته ها و اشعار باقی مانده از وی از استعداد سرشارش حکایت دارد. اگر در زمره آثار سی گانه نوایی خمسه اش شهکار وی محسوب می گردد ، بابر نامه یا تزک بابری ظهیر الدین محمد بابر نیز یکی از بهترین نمونه های نثر تورکی محسوب گردیده از واقعیت گرایی، تیز بینی و معلومات همه جانبه مولفش حکایت دارد. بابر شاه در بابر نامه نه تنها و اقعات زنده گی خود را بصورت دقیق و بیدون خود سانسوری توضیح نموده بلکه در تشریح جغرافیای وسیع خراسان و هند ، انواع حیوانات و نباتات، کوه ها ،دریا ها ،صحرا ها و دره ها ،اقوام و مذاهب نیز بصورت ریالستیک تماس گرفته است.
مشترکات دیگر این دو شخصیت در حمایت از ادیبان ، هنرمندان ،پیشه وران و اهل حرفه متبارز است. در هرات رمان نوایی هزاران طالب علم و هنر مند زنده گی می کردند و فارغ از اندیشه معاش تحت حمایت این وزیر با تدبیر به کار های هنری و ادبی می پرداختند.موجودیت در حدود هشت صد شاعر ، نویسنده ، مورخ ،موسیقی دان ،معمار ،میناتوریست و مذهب که اسمای شان در مجالس النفایس نوایی ذکر گردیده نشان دهنده عظمت فرهنگی این شهر و توجه همه جانبه نوایی به فرهنگ و هنر است. هردو شخصیت خود هنر مندان بر جسته زمان خود بودند.نوایی در موسیقی دسترسی داشته در دو تار نغمه خاصی بنام وی مسمی است.بابر شاه نیز در موسیقی علاقمند بوده در نواختن آلات موسیقی مهارت داشته است.
یکی دیگر از خصوصیات مشترک امیر علیشیر نوایی و ظهیر الدین محمد بابر علاقمندی بی حد و حصر شان در احداث ابنیه ها و موسسات عام المنفعه بوده است. می گویند نوایی در حدود سه صد و هفتاد ابنیه شامل مساجد ،مدارس ،کتاب خانه ها ،کاروانسرا ها ، حوض های سرپوشیده ،حمام ها ، پل ها و باغ هااحداث نموده است..ظهیرالدین بابر نیز انسان زیبا پسند و عاشق طبعیت بوده در اعمار باغ ها مخصوصا در شهر کابل و اطراف آن همت گماشته است. باغ استالف ، باغ بنفشه ، باغ نور ، باغ خلوت ، باغ صورت خانه ،باغ شهر آرا ، اورته باغ ، باغ مهتاب و باغ پغمان در کابل و باغ وفا و باغ صفا در ننگرهار به همت بابر و اطرافیانش احداث گردیده است. باغ بابر که مقبره آن شاهنشاه دانشمند در آنجا دفن است بر خلاف تصور عموم در زمان نواسه وی شاه جهان اعمار گردیده در زمانی که جنازه آن شاه به کابل انتقال یافته جایگاه کنونی باغ بابر ارغوان زاری بوده است. جوی مشهوری که از قسمت های گلباغ تا بالاحصار در زمان بابر کشیده شده در ابیاری باغ ها ی کابل و سرسبزی منطقه تاثیر بزرگی داشته است.
امیر علیشیر نوایی در هرات و ظهرالدین محمد بابر د رکابل به آبرسانی و دفع فاضل آب نیز تدابیری سنجیده بودند . با کشیدن جویچه ها در نقاط مختلف این دو شهر و اتصال جویچه ها در جوی های بزرگ زمینه انتقال فاضل آب را در خارج شهر مهیا نموده بودند.
قابل ذکر است که در عرصه نظامی ظهیرالدین محمد بابر بنا بر مقتضای زمانش دستاورد های مهمی داشته اداره قلمرو وسیع را از کناره دریای آمو تا دهلی به احفاد خود به میراث گذاشت .گرچه شکست ها و پیروزی های مختلف را تجربه نموده قسمت زیاد عمرش را در جنگ ها سپری نموده اما با اراده و تصمیم خلل نا پذیر تاسیس امراطوری بزرگی را درسرلوحه وظایف خود قرار داده به آن توفیق یافته است.
باید گفته شود که امیر علیشیر نوایی و ظهیر الدین محمد بابرهر دو از رنسانس شرق که هرات گهواره آن محسوب می گردید، الهام گرفته اند و محصول این دوره درخشان اند. هرات از زمان شاهرخ میرزا به بعد تا زمان سلطان حسین میرزا بایقرا مرکز علم ،فرهنگ ،هنر و ادبیات بوده با داشتن کتاب خانه ها و مدارس مورد توجه علما ،دانشمندان و هنرمندان قرار گرفته به مرکز تجمع اهل ادب و هنر مبدل شده بود. سمرقند نیز در این زمان یکی از مراکز مهم علم و فرهنگ محسوب می گردید که اولوغ بیگ میرزا با ایجاد رصد خانه و مدرسه بزرگ ریگستان به جلب عده زیادی از دانشمندان توفیق حاصل نموده بود.بیدون شک بابر میرزا نیز از این دو کانون علمی و فرهنگی بصورت مستقیم و غیر مستقیم بهره مند شده و خود فضای مساعدی را برای جلب و جذب هنرمندان و دانشمندان در کابل و دهلی مساعد نموده بود. اینکه دهلی به مرکز تجمع شعرا ،نویسنده گان و هنرمندان تبدیل شد و در بار بابریان در هند در نشر و پخش زبان فارسی در سراسر هند خدمات بزرگی انجام داده ایجاب بحث جداگانه یی را می نماید که در این مختصر مجال آن نیست.
بصورت مختصر می توان متذکر شد که امیر علیشیر نوایی و ظهیر الدین محمد بابر منحیث چهره های برازنده رنسانس شرق شخصیت های فراقومی و فرا ملی بوده خدمات و کارکرد ها و افتخارات شان به همه مردم منطقه مربوط است.
نباید اجازه داد که به این چهره های درخشان تاریخ کشور بی اعتنایی صورت گیرد و مواریث گرانبهای شان محدود به قوم خاصی محسوب گردد. باید کارنامه های شان را به نسل امروز و فردای کشور معرفی نموده در وحدت و همبستگی مردمان کشور، همزیستی مسالمت آمیزخلق ها و تامین عدالت اجتماعی و ملی از تجارب درخشان آنان استفاده نمود.
روح این ابر مردان تاریخ کشور شاد و کارنامه های شان جاودانه باد