عثمان نجیب
به دیدگاه همه دوستان گرامی احترام فراوان دارم
و اما
(گاه) را سیاسی ساختند:
ما در ادبیات فارسی دری یا هر زبان دیگری دستور زبان، گرامر زبان و قواعد معینی داریم.
یکی از مولفه های پرداخت زبان شناسی مفاهیم زبان شناسی است.
معنا شناسی، دانش شناسی، ریشه شناسی، معنا های مترادف شناسی، چند معنا شناسی و هم آوایی ها شناسی، کهن شناسی زبان همه و همه کامل کننده ی یک سیر تکاملی یاد گیری زبان است.
گاه در زبان فارسی همواره پسوند مکان و زمان و محل و است که کاربرد گوناگون در ادبیات گفتاری و نوشتاری و دستوری دارد..
گاه مقید به شخص خاصی و یا نماد خاصی نیست و کاربرد عام برای همه مخلوقات ناطق و غیر ناطق و یا زنده جان و غیر زنده جان دارد.
مانند:
جای گاه شما بلند تر از این که مقرر شده اید.
این مورد به مقام بی جان است.
یا دوره ی آموزشی را در کجا سپری کردی؟
پاسخ: در دانش گاه هاروارد آمریکا یا دانش گاه ولایت خوست افغانستان.
هر دو گاه در این جا دلالت بر مکان دارد.
یا کمر کاکایم یا خودم یا دوستم گاهی چنان درد دارد که مه پرس.
گاه در این جا دلالت بر روایت از بیماری یک انسان یا زنده جان می کند.
گاه را می توان به عنوان پیش وند هم به استخدام گرفت. مانند همین نوشته که من کردم و گاه را به عنوان پیش وند در خدمت تکمیل جمله قرار دادم.
و یا:
گاهی چنان بر آشفته می شوی که سراسیمه هستی و گویی به قتل گاه می برندت.
این جا گاه در دو حالت واقع شد. برای زنده جان و برای مکان گاه را می توان به ضمیر ماضی استمراری یا مقطع یی به کار بست. که زمان گذشته را بیان می کند.
مانند:
ولا گاهی که مزه ی شوربای دیروز یا هفت روز گذشته ی خانی تان یادم می آید، عاجل گرسنه می شوم.
معادل واژه ی در زبان زیبای پشتو کله است.
هیر دی نشی کله چی ورسیدی ما به خبر کری (ر) به وزن (ل) است که همان لی را افاده می کند.
یا گاه نامه ی سرزمین ما یاد آور ملالت های بی شمار است.
این جا به تاریخ گذشته رفته ایم.
این که تاجران قدرت و سیاست حالا واژه های مان را و زبان های مان را به لیلام گذاشته اند، درست آن گاهی است که نه گذاریم شان.
معذرت می خواهم که در میان شما صاحبان سخن جسارت کردم.
من در راه و در راه هستم از بیمارستان جانب خانه می روم. هرگاه کاستی یی رخ داده است ببخشایید و با ایرادات تان متوجه ام سازید.
معادل واژه ی گاه در زبان زیبای پشتو کله است.
هیر دی نشی کله چی ورسیدی ما به خبر کری (ر) به وزن (ل) است که همان لی را افاده می کند.
این که تاجران قدرت و سیاست حالا واژه های مان را و زبان های مان را به لیلام گذاشته اند، درست آن گاهی است که نه گذاریم شان.
معذرت می خواهم که در میان شما صاحبان سخن جسارت کردم.
هرگاه کاستی یی رخ داده است ببخشایید و با ایرادات تان متوجه ام سازید