مسعود حداد
رقص ملایک
رسد آنروزکه کفتاران،دهند درزیرساطورجان
ملایک ها به رقص آیند،به دردوغم فِتَد شیطان
تَعَقُل گر رهی یابد، وگر نوری زآن تابد
بجای جهل خرد آید، نمی ماند کسی نادان
خوشا آنروز که بلبل ها، سخن گویند ازگل ها
کنند تشریح عدالت را، نماد شر شود ویران
نه سیف ماند، نه سیافی،نه راکتباز، نه ندافی
بخون خفته دیار من، شود آزاد ز بد خواهان
وطن از آن ما گردد، زمینش خوان ما گردد
اگرکوبیم «حداد» وار،زسر،تا پای مزدوران
مسعود حداد
30 نومبر 2020
-- کاش
کاش روزی ،در دیارِ تار ما
خنده میکرد آفتاب از آسمان
سبز میشد برگ زرد ِ یآس ها
میگرفتند انتقامی از خزان
کاش روزی عندلیبان ِ خموش
نغمه خوانند، درمیان ِ این چمن
کاش میشد ابر تیره، فاش فاش
باد صلحی میوزید، در این وطن
کاش روزی یک طبیب ِحاذقی
درد جهلِ این وطن درمان کند
وا رهاند توده ها را از جنون
معرفت هرآنچه خواست،اوآن کند
کاش روزی مفسدینِ وغاصبین
غرق دریای فسادِ خود شوند
زیر گرز لشکرِ «حداد» ها
جان دهند و،ازوطن مفقود شوند
مسعود حداد