شهناز حق شناس
راهآهن ایران – افغانستان، خدمتی به جاهطلبی چین کمونیست
نویسنده: اپک تایمز
در واپسین روزهای پاییز ۱۳۹۹، افتتاح خط راهآهن میان دو شهر خواف از ایران، و هرات از افغانستان، ارتباط این دو کشور همسایۀ دیرین را از طریق خطوط ریلی به یکدیگر میسر ساخت، و گفته میشود این طرح بخشی از یک پروژه کلان برای تکمیل یک کریدور بین المللی است.
در واقع، هدف بلندپروازانهتر این طرح، اتصال ریلی چین از طریق این دو کشور، به کشورهای آسیای میانه از طریق خواف – مشهد سرخس، و همینطور اتصال به شرق اروپا از مشهد – تهران – تبریز، و نیز دسترسی ریلی به بنادر استراتژیک خلیج فارس از طریق راهآهن بندرعباس است.
در واقع با بهرهبرداری از این مسیر، چین کمونیست گام مهمی را در راستای تکمیل طرح «یک کمربند یک جاده»، یا همان راه ابریشم امروزی، برداشته است.
تکمیل خطوط ارتباطی میان کشورهای مختلف، در جهت توسعه اقتصادی، به خودی خود هیچ اشکالی ندارد. اما نگرانی در جایی است که این خطوط ارتباطی در جهت منافع یکطرفه، قلدرمأبانه و بهرهکشی اقتصادی از کشورهای ضعیفتر باشد.
چین پروژه «یک کمربند و یک جاده» را در سال ۲۰۱۳ برای عبور از دهها کشور مطرح کرد و تاکنون گامهای زیادی برای عملی کردن آن برداشتهاند.
اصول اقتصادی امروزی چین تمرکز بر منافع خود بدون توجه به منافع کشورهای دیگر است، و هرگاه منافعشان ایجاب کند، به راحتی به تعهدات خود نسبت به کشورهایی که در مسیر راه ابریشم جدید قرار دارند، پشت پا زده و شرکای خود را در مسیر تنها میگذارند.
در ایران، ناتمام گذاشتن و خلف وعده چینیها در قراردادهای متعدد در حوزه نفت و گاز، عدم تلاش پیمانکاران چینی در عملیاتی کردن طرح فولاد زرند، ناموفق ماندن همکاری چینیها با سازمان انرژی اتمی ایران در طراحی مجدد رآکتور آب سنگین اراک، ناتمام گذاشتن پروژه بزرگراه تهران شمال، و دهها طرح ناقص و نیمهتمام دیگر در صنایع برق، ساخت نیروگاه و کشیدن خط لوله، شواهدی از این دست هستند.
چینیها امروزه به نام توسعه و عمران، پا در کشوری ضعیفتر در مسیر «یک کمربند، یک جاده» میگذارد، و از طریق اعطای وامهای سنگین، آنها را به شدت مقروض کرده، و پس از آنکه آن کشورها از پس بازپرداخت وام بر نمیآیند، اقدام به تصاحب منابع آنان، نظیر نفت، معادن، زمین، بنادر و… میکند. پروژههایی که آنها در کشورهای دیگر انجام میدهند اغلب معیوب است، و عمر چندانی ندارند.
نمونههای متعددی از این دست وجود دارد. دولت سریلانکا، ناتوان از پرداخت بدهیهای خود به چین، در سال ۲۰۱۷ مجبور به واگذاری ۹۹ ساله بندر همبنتوتا، به همراه ۷۰ کیلومتر مربع اراضی مرغوب از حاشیه بندر به چین شد. حضور استعماری چین در پاکستان، که یکی دیگر از کشورهای در مسیر راه ابریشم جدید است، در نهایت منجر به واگذاری بندر گوادر و ۱۰ کیلومتر مربع، اراضی حاشیه بندر به مدت ۴۳ سال به چین شد.
چین، از طریق مسیر ریلی، احتمالاً نگاهی طمعکارانه به معادن با ارزش افغانستان نیز دارد. افغانستان کشوری با اقتصاد به شدت ضعیف و همواره درگیر ناامنی است، که این شرایط بهترین فرصت برای چین در بهرهکشی از منابع آن است.
شهر سیهانوکویل در کامبوج، که در مسیر «یک کمربند یک راه» چین قرار دارد، اکنون در تسخیر چینیها است و قرار است این شهر ساحلی، به ماکائو جدیدی بدل شود. ماکائو استان خودمختار است و به «لاس وگاس آسیا» شهرت دارد. این شهر اکنون در نتیجه توسعه نامتوازن و خارج از ظرفیت، با معضلات متعددی اجتماعی و زیستمحیطی روبرو است.
چینیها، در زمان عقد قرارداد، به کارگیری کارگران چینی را به کشور میزبان تحمیل میکنند و برای نمونه در پروژههای فولاد زرند، آزادراه تهران شمال و یا پروژههای نفتی، با وجود بیکاری کارگران ایرانی، صدها کارگر چینی در محلهای پروژه مستقر شدند، که باعث اعتراض نهادهای حامی کارگران در ایران، نظیر اداره کار زرند شد.
صدها سال قبل، راه ابریشم باستان، صرفاً یک مسیر تجاری نبود، بلکه یک پل فرهنگی بین کشورهای مختلف در مسیر خود به شمار میرفت، که یک جریان مثبت فرهنگی در سطح بینالمللی را با خود به همراه داشت. اما امروزه آنچه که از چین، از طریق مسیری که ایجاد کرده به دیگر کشورها میرسد، چیزی نیست به جز فساد و اضمحلال که حاصل هفت دهه سلطه کمونیستها در چین است.
چینیهای کمونیست به هیچ وجه به طبیعت و محیط زیست، چه در چین و چه در خارج از چین احترام نمیگذارند، و در کشورهای میزبان مشکلات اجتماعی، و بیکاری در نتیجه تحمیل نیروی کاری خود و اعزام انبوه کارگر ایجاد میکنند. نمونه بارز آن، حضور چینیها در سواحل جنوبی ایران، از نظر زیستمحیطی زیانهای غیر قابل جبرانی را برای آبهای ایران به بار آورده و از نظر اقتصادی، به صیادان ایرانی و جامعه بومی منطقه آسیب سنگین وارد کرده است.
حکومت کمونیسم چین که بر ضدیت با الهیات استوار است، از لحاظ اقتصادی ماهیتی به شدت استعمارگرانه، منفعتطلبانه و جاهطلبانه دارد که برای رسیدن به منافع اقتصادی خود حاضر است روی همه اصول انسانی، اخلاقی، قانونی، طبیعت و زمین و آسمان پا بگذارد.