غلام محمد زارع
« ایجاد جبهه واحد ضد جنگ »
من این عنوان را از مضمون محترم محمد ولی تحت نام « چه میتوان کرد؟ » گرفته ام .
جنگ و ویرانی در کشور با اعلان جهاد نا مقدس به حمایت مالی و تسلیحاتی امریکا وغرب و پشتیبانی کشور های منفور منطقه و اسلامی زیر نام « اسلام در خطر است » در چهل سال قبل از امروز ، نه تنها ویرانی ، تخریب تمام زیربنا های اقتصادی ، انفجار ، قتل ، تجاوز به حیثیت و ناموس هموطن و هزار ها جنایت دیگر گردید بلکه روان جامعه را از بنیاد دگر گون ساخت . بیگانه پرستی را مروج گردانید ؛ ارزش های ملی و وطنی و احساسات وطن دوستی را خدشه دار ساخت ؛ احترام و عزت به حیثیت و ناموس دیگران را بی ارزش جلوه داد ؛ فحشا ، رشوه ستانی ، باجگیری را ترویج نمود ؛ فقر ، گرسنگی عمومی دامنگیر جامعه ومردم گردید ؛ بی بندوباری ، خود کامه گی و خود سری رواج یافت ؛ ترویج و تشدید تعصبات قومی ، زبانی ، مذهبی و ملی که وحدت ملی و یک پارچگی سیاسی کشور را زیر سوال برد مروج گردید ؛ مکتب و مدرسه تخریب و معلم و دانش اموز بی رحمانه کشته شد ؛ به علم و دانش به نظر حقارتنگریسته و تحصیل کرده و روشنفکر بی رحمانه به شهادت رسانیده شد ؛ زیر بنا های اقتصادی کشور تخریب و ماشین الاتفابریکات ، کارخانه ها و موسسات تولیدی به نرخ اهن پاره در پاکستان به فروش رسانیده شد ؛ قوت های مسلح کشور متلاشی و سلاح ومهمات جنگی ان به پاکستان تسلیم داده شد ؛ ادارات دولتی چوروچپاول گردیده وسایل وتجهیزات ان به پاکستان برده شد و هزاران جنایت و بدعت دیگر که تاریخ نذیرش ندیده بود بالای مردم رنج دیده و بلا کشیده کشور تحمیل گردید.
این ها شاید بخش های کوچکی از جنایات انجام شده و تراژیدی ملی باشند که در چهار دهه اخیر در کشور که جنگ آغاز شده زیر نام « جهاد » به ارمغان اورده است .
جنگ سرآغاز تمام بدبختی ها و سیاه روزی ها در کشور است .
تهاجم نظامی امریکا و ناتو به افغانستان و سرازیر شدن ملیارد ها دالر بنام کمک به مردم افغانستان نه تنها این درد ، رنج و الام مردم را مداوا نکرد بلکه قصدآ و عمدآ یک قشر چپاولگر ، دزد و رهزن و قاتل را بر سرنوشت مردم حاکم ساخت . جهاد گران دیروز که بهباجگیری ، غصب و زور گیری دارایی ها و هست وبود مردم عادت داشتند با اختنام از فرصت پول های باد اورده را با تکنوکرات های امده از غرب دزدیدن وبرای خود و خانواده های خود زنده گی پر تجمل بر پا کردند .
با سقوط طالبان توسط امریکا و رویکارامدن گروه های که با هیچ نورم انسانی و اخلاقی پابند نبودند امید ها و ارزو های مردم بار دیگر به یآس و نا امیدی مبدل شد .
اکنون حدود دودهه از تهاجم غرب به افغانستان و اشغال ان سپری میشود و جنگ استخوان سوز زیر نام « اسلام » شدت بیشتر یافته است . مهاجمین برای تامین اهداف طویل المدت خود و حضور دایمی در منطقه هر دو طرف جنگ ( دولت وطالبان ) را در اغوش کشیده تامین ، تمویل و تسلیح می نماید .
نا گفته نباید گذاشت که روس ها در زمان اشغال افغانستان هم چنین کردند . ارتباط قوی با باند گروپ های جهاد گر جمعیت ( شورای نظار) برقرار ساخته ، تسلیحات نظامی و امکانات لوژیستکی فراوان در اختیار شان گذاشته و مورد حمایت مادی ومعنوی قرار دادند. تا اینکه با تامین همکاری میان همین باند گروپ ها و ستون پنجم داخل حاکمیت ، کودتای نظامی بر ضد حکومت و دولت حزب وطن براه انداخته و فاجعه ویرانی کامل شهر ها ومناطق تحت حاکمیت دولت را به شکل خیلی فجیع ان فراهم نمودند .
به این ترتیب دیده می شود که تاریخ تکرار میگردد .
بر می گردیم به مضمون « چه میتوان کرد ؟ » محترم محمد ولی . تا جایکه دیده می شود جنگ و اشغال عامل تمام بدبختی ها ، درد ها و رنج های مردم ما است . چگونه میتوان بالای فروکش کردن جنگ ، خاموش ساختن ویا تضعیف و تخفیف جنگ و ختم اشغال اثر گذاشت ؟
چشم امید ما به طرف هموطنان تحصیل کرده و روشن اندیشان جامعه افغانی ، افراد و اشخاص وطندوست ، احزاب و سازمانهای سیاسی و اجتماعی ، نیرو های ملی مذهبی و انهایکه از بدنه باند گروپ های جهاد گر ، بریده و مدافع منافع ملی کشور اند ، اقشار و طبقات مختلف جامعه که در زد وبند های سیاسی و تقسیم غنایم ؟ شریک نیستند میباشد . چشم امید ما به زنان و جوانان است که بخاطر پیروزی نیرو های ملی و ابادی کشور تلاش دارند ؛ چشم امید ما به طرف شاعران ، نویسنده گان ، قلم بدستان و متفکرین ملی است ؛ چشم امید به روشنفکران ، اعضای سابق حزب وطن که در منازعات داخلی دست شان به خون مردم الوده نشده و در چپاول دارایی های عامه ومردم سهیم نبوده اند ، میباشد ؛ چشم امید به طرف معلم و ومحصل است که با فراگیری آموزه های جدید علمی و تخنیکی در پی خدمت به جامعه و مردم است ؛ چشم امید به کارگران ، دهقانان ، زحمتکشان ، تجار ملی و دارنده گان صنایع ملی است که بخاطر شگوفایی کشور عرق می ریزند و بالاخره چشم امید ما تمام هموطنان اند که از درد وطن دردمند اند و در فکر رهایی از غایله فعلی در کشور اند . بیائید « ایجاد جبهه واحد ضد جنگ » را از شعار به واقعیت بدل کنیم و بدور هدف و احد گردهم ایم و یک بخش از الام مردم خود را بکاهیم .
من از محترم محمد ولی که مبتکر این شعار اند و ثایر هموطنان تقاضا میکنم تا در این امر بزرگ ملی پیش گام شده با تدوین پروگرام ملی و وطنپرستانه در ابتدا از طریق فضای مجازی به کار اغاز کرده و بعدآ با مساعدت امکان و زمینه های لازم با تدویر نشست های رو در رو ، سهم خود را حداقل در تخفیف دردها و الام مردم افغانستان ادا نمایند .
۱۳ نوامبر ۲۰۱۹