احمد سعیدی
نامه ای به خانم شهر زاد اکبر
محترمه خانم شهر زاد اکبر رئیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان متاسفم با شما کمتر آشنایی دارم اما با مرحوم محمد اسماعیل اکبر، پدر بزرگوار شما از نزدیک آشنایی داشتم من آقای اکبر را از نگاهی میشناسم که عمر خود را در مبارزه برای عدالت اجتماعی و اصلاحات در افغانستان گذراند. او برای مبارزات سیاسیاش مانند من و دیگر یارانش بار بار به زندان رفت، هرگز فراموش نمیکنم بعد از سو قصد بتاریخ 25/11/2015 به جان من در چهاراهی حاجی یعقوب کابل روز ها و شب های را که در شفاخانه بستر بودم آقای اکبر با در نظرداشت مریضی که عاید حالش گردیده بود نیز در همان شفاخانه بستری بود شبانه به اطاقم می آمد احوال من را میگرفت، متاسفانه در اثر همان مریضی آقای اکبر وفات نمود حالا نه دیگر اخگری وجود دارد و نه اکبری، خانم شهر زاد زمانیکه من از تقرر شما بحیث رئیس کمیسیون حقوق بشر افغانستان اطلاع یافتم و در همان روز های اول دوستی برایم گفت با خانم شهر زاد معرفت دارید که کیست و از کجاست گفتم نخیر، برایم گفت او دختر مرحوحوم محمد اسماعیل اکبر است با شنیدن این سخنان خوشحال شدم و با خود گفتم حتماً خانم شهر زاد راه پدر را دنبال میکند و هیچ وقت در راه عدالت خواهی خاموشی اختیار نخواهد کرد.
اما حالا که نظاره گراوضاع بحرانی و بی عدالتی ها در افغانستان ام سکوت شما را منحیث یک نهاد حقوقی تماشا گر ام کم کم باور پیدا میکنم که متاسفانه حقوق بشر در این کشور ملعبهی در دست سیاستمداران قرار دارد.
شما می دانید که مردم افغانستان ناامیدانه منتظر معجزهای برای نجات خود از این وضعیت هستند، و اکثریت خاموش در منجلاب فقر و تباهی بهسر میبرند. این در حالی است که در حقوق و مراعات حقوق بشری گرچه حقیقت نیست عملکرد های حاکمیت موجود سر خط گفتار است. شما میدانید که بنام های این و آن مردم افغانستان در جنگ مصلحتی صد ها هزار قربانی داده اند با این همه قربانی ها در زیر سایه این حاکمیت فرزندان شان یا کشته میشوند یا به فساد و اعتیاد مبتلا شدهاند آیا نسل امروز و فرداتاوان اشتباهات پدران خود را میدهند. این اشتباه همچنان ادامه دارد و دولتمردان از نجابت و خوببودن ملت کمال استفاده را کرده و آنها را به آیندهای نامعلوم امیدوار میسازند.
مردم افغانستان بشمول نهاد های جهانی از اجراات و عملکرد های شما بخاطر رهایی جنایتکاران ناراضی اند، اما به این نوع زندگی عادت کردهاند زیرا میترسند. از کسانی میترسند که بنام دموکراسی و حقوق بشر حکومت میکنند با هر مخالف قانونی و حقوقی مخالفت میکنند. به عقیده شما در طول این سال ها مردم افغانستان چه کاری را باید میکردند که انجام ندادند و به کدامین گناه مستحق زندگی فلاکتبار اند. ملتی که میتوانست سرور کشور های منطقه باشد. بخاطر سیاست نادرست حکومتمداران ما در جلسات رسمی توسط سفرای کشورهای مختلف در راس امریکا تحقیر و توهین میشوند. آیا باید باور داشته باشیم که مردم افغانستان روی خوشبختی را نخواهند دید؟ آیا باور کنیم که دولتمردان افغانستان جانشینان برحق اراده مردم افغانستان هستند که مخالفت با آنها مخالفت با قانون است؟ اگر چنین است پس وای بر حال ما و فرزندان ما.
ملتی که در طول تاریخ هیچ سر تسلیم در برابر قدرتهای دنیا فرود نیاورده امروز در زیر حکومتمداران موجود خود مظلومانه نابود میگردند اما هرگز جراات اعتراض خیابانی را ندارند اگر در جاده ها بریزند انتحار و انفجار در کمین شان نشسته است روی این مجبوریت هیچ اعتراضی نمیکنند. مردم که به خاطر فقر و تنگ دستی اعضای بدن یا فرزندان خود را میفروشند، ملتی کهبخاطر سو مدیریت مسئولین در فساد مواد مخدر شهرت جهانی یافته اند و همیشه در عذاب اند. استقلال، آزادی، دموکراسی و حقوق بشر که میتوانستند مایهی آسایش مردم افغانستان باشند به لانه و کاشانه بی عدالتی تبدیل شده اند و همین ادارات هر لحظه بیشتر گلوی این ملت را فشار میدهند، امیدهای واهی و عوامفریبانه حقوق بشری بهسان زهری که قطره قطره در گلوی ملت ما چکانیده شده و آرامی آنان را به مرگ تدریجی نزدیکتر میسازند و اما گویا مردم افغانستان به این نوع زندگی عادت کردند که توان هر گونه اعتراضی را از آنان گرفته است.
مردم افغانستان سالهاست بهدست خود بت های را در انتخابات درست کرده اند که اکنون توان شکستن آن را ندارند. آیا دنیا و حامیان حقوق بشر ملت افغانستان را فراموش کرده اند تا در آتش خودافروخته بسوزند و بسازند؟
امیدوارم خانم شهر زاد لطف و سایه دربار بالای شما تاثیر منفی نگذاشته باشد و این مردم زجر کشیده و ناتوان را نادیده نگیرید.
ملت بزرگ افغانستان از شما خانم شهر زاد رئیس کمیسیون مستقل حقوق بشر توقعات زیادی دارند باید به مسئولیت های خود پی برده به جدیت و اراده مستحکم مسئولیت های خود را ادا نمایید.
باید راه پدر مرحوم خود را تعقیب کنید تا در آینده از شما بنام نیک یاد شود.