خوشه چین
مصارف
فردای بهتر
ذره ها آهستـــه
آهستــــه مبدل به کوه شده اند.
باتغیرفی نفسهی توبگــــو مـــــه بگـــو شده اند.
گاهی ازهم فاصله گرفتنــــد تابــــه دردمشترک.
به منظوربقای حیات باهـــم روبــــه روشـــده اند.
فضای نوایجاد تراوش ذهنـــی تـــوزیـــع محبت.
شکوفه به
بارآوردندگلهـــا منبـــع خوشبوشده اند.
این گلهــابه
رنگهـــای مقبول زیباعاشقان آفریدند.
پسوند نامها
گردیدند محمد گـــل وگـــل ببــــوشده اند.
بلبل درنقش
سراینده وپــــروانه رقاصه ای محفل
ازمیان هرگل
غوره گکهــــا منظرۀ پری روشده اند.
بادصباد پیـــام
آورفردای بهترحامل تجــربه گردید.
هنگامه ای شفق
ازلای دروازه مسول این بوشده اند.
تاتکانه ای باشد
برای ترویج ،این قـــول شــــــرف.
چراغ درچراغ
ایجادعمق دره سلسله کـــــوه شده اند
میدانندخردمندان
که از ذره به زره تابه کوه قــــــاف
ازتراکم قطرات
تولیددریا،ومعادن دربطن کوه شده اند.
برخیز
مشکل ما حل
ازراه گله نمیشود.
توقع هوای گرم از چله نمیشود.
خود برخیززجا حرکت کن برو.
مشکل حل توسط دودله نمیشود.
مفر
آنانی که نشسته خیلی حرافی مینمایند سانتی متر برای سازندگی حرکت نمی نمایند مفرترین ومضرترین انسانها میباشند.
دولت موجود افغانستان ازمراجع معاش میگیرند که آن مراجع مردم مارا درجمع مصارف اهداف استراتیژی خود به حساب آورده بودند ومی آورند وخواهند آورد.
این مصارف را کیها پرداخت کرده ومی کنند.
مجاهد طالب حکومت های بعد ازبن اول.
شما ازدست سفرای کشورهای زیدخل درکشورمان گرفته نزد تابوت سازان ببرید ونزد قبرکنان وبعدازشان بپرسید.
چرا اومدافعان حقوق بشر؟
عزیزمحمد" آماج"
این جمله ازجمله
ای زیرین چه تفاوت دارد.
ازهیچ نیازمندی نپرسید که کیشت چیست و آیینت کدام.
بپرسید دردت چیست تادرمان کنیم.
لوحه ای بود نوشته باخط زیبا دربردیوار دفتر جناب محترم عزیز محمد (آماج
)درسال(1357)
حکیمی را پرسیدند؛
اگر درروز رستاخیزخداوند بگوید چه آورده ای ،چه خواهی کرد؟
حکیم پاسخ داد!
وقتی فقیری برگریمی وارد میشود،به اونمیگویند.چه آورده ای؟
زندگی یک پاداش است،نه یک مکافات !فرصتی کوتاه تابپالی، بیابی،بیندیشی بفهمی زیبا بنگری ودرنهایت به معبود وصل شوی.
یک زمانی غرب
درک کرد که نظام شهنشاهی نمی تواند.
درمقابل خیزش اتحاد شوروی در افغانستان از منافع منطقوی ما دفاع نماید.
ازحمایتش دست بردار شدند.
دست آیاتلاهارا گرفت در صحنه کشانیدشان.
کنون قاعده بازی در منطقه عوض گردیده است.
چون باخت آمریکا در سوریه ودارد که ازیمن هم
دستش کوتاه شود احتمال دارد که درگیری اش بیش ازین در افغانستان خیلی مشکل
آفرین گردد.
با همان رواج (یارقدیم اسپ زین کرده)را دوباره
میدان دهد.
سیلابها از قطرات باران لولیده به سوی همدیگر برخاسته اند.
صرف به نوشتن و گفتن نمیشود.
ازهمین لحظه بگو که من قطره بارانم خیلی ها لا لهان وسرگردانم در جستجوی
رفیقانم.
برخاسته ام قدمی به سویت گذاشته ام و توهم سویم بیا که برویم طرفی که آنها راه
گم اند دردو راهی وسه راهی وچهار راهی باهم ملاقی میشویم.
قوت میگیریم وشیمه پیدا می نماییم صدای ما بلند وبلندتر میشود خواب برده ها هم
بیدارمیشوند از عظمت این جریان کمک کمک تکان و زلزله تولید موانع خوردرا هم می
پراند باخود یک جا به پیش میراند برای پراندن مانع بزرگ.
کشورمان هرگونه
استبداد را پشت سرگذاشته است.
خلاق تبعیض استبدادها میباشند.
استبداد ایدئولوژیکی استبداد قومی و استبداد تباری و نژادی.
مبارزان حقیقی و آگاهان سیاسی باشرف و آزادگان باهمت نفس و روح جامعه خود میباشند.
فکرت باشد روزی
نرسد که باز برایت گفته شود کار خودت است به ما چی.؟
بعد به هوش می آیی که برای همه گفته بودی به مه چی؟
مبارزان حقیقی چون تخم بزرشده درزیر خاک به مجرد ریزش باران و تابش آفتاب نهال گونه قد می کشند وریشه میدوانند پروای تند باد را ندارند.
من فهمیده ام انتخابات مواد خامی است برای ساختن پل استحکامی جهت عبور یک مرحله
دیگر و ساختمان نظام جدید.
امید است که این نظام نظامی نباشد بد ترازنظام بن اول
زیادذازخودت نگذر
یک روز به خود می ومی بینی ازتو پلی ساخته اند برای رسیدن به دیگری.
به آزادی واستقلال علم آگاهی خرد بلی میگوییم.
به اسارت و حقارت جهالت نه میگوییم نه میگوییم ونه..
در افغانستان (لنگی،پکول،قره قلی،کلاه ترکستانی،جیلک)همه نماد ملی میباشند.
همه کس میتواند بپوشد.
و پوشیده اند.
دریشی لباس رسمی است نماد از فرهنگ مدرن و پیشرفته است.
با پیراهن تنبان رفتن دردفتر مراحل سقوط یافته درقرن هژده معرفی میدارد
وطن
درخود میسوزم
شعله ام فوران میکند.
دلیلش اینکه طفل وطنم گریان می کند.
یک چند تا خائن خدا ناترس عامل اند.
هست وبود وطنم به بیگانه قربان میکند.
شعله ام طغیان به آسمان تاگو ش فلک
فردا ببین سرخاکم دوستارانم فغان میکنند.
مصارف
دولت موجود افغانستان ازمراجع معاش میگیرند که آن مراجع مردم مارا درجمع مصارف اهداف استراتیژی خود به حساب آورده بودند ومی آورند وخواهند آورد.
این مصارف را کیها پرداخت کرده ومی کنند.
مجاهد طالب حکومت های بعد ازبن اول.
شما ازدست سفرای کشورهای زیدخل درکشورمان گرفته نزد تابوت سازان ببرید ونزد قبرکنان وبعدازشان بپرسید
شمس نه تنها تاثير گذارترين شخصيت بر مولانا است؛ بلکه او را زایش‌گر معنوی مولانا نیز گفته اند. با وجود پژوهش‌های گسترده‌یی که در ارتباط به شخصیت رازناک شمس، چگو
این جمله ازجمله ای زیرین چه تفاوت دارد
ازهیچ نیازمندی نپرسید که کیشت چیست و آیینت کدام
بپرسید دردت چیست تادرمان کنیم
لوحه ای بود نوشته باخط زیبا دربردیوار دفتر جناب محترم عزیز محمد آماج درسال 1357یک زمانی غرب درک کرد که نظام شهنشاهی نمی تواند.
درمقابل خیزش اتحاد شوروی در افغانستان از منافع منطقوی ما دفاع نماید.
ازحمایتش دست بردار شدند
دست آیاتلاهارا گرفت در صحنه کشانیدشان
کنون قاعده بازی در منطقه عوض گردیده است.
چون باخت آمریکا در سوریه ودارد که ازیمن هم دستش کوتاه شود احتمال دارد که درگیری اش بیش ازین در افغانستان خیلی مشکل آفرین گردد.
با همان رواج (یارقدیم اسپ زین کرده)را دوباره میدان دهد.
سیلابها از قطرات باران لولیده به سوی همدیگر برخاسته اند.
صرف به نوشتن و گفتن نمیشود.
ازهمین لحظه بگو که من قطره بارانم خیلی ها لا لهان وسرگردانم در جستجوی رفیقانم.برخاسته ام قدمی به سویت گذاشته ام و توهم سویم بیا که برویم طرفی که آنها راه گم اند دردو راهی وسه راهی وچهار راهی باهم ملاقی میشویم.قوت میگیریم وشیمه پیدا می نماییم صدای ما بلند وبلندتر میشود خواب برده ها هم بیدارمیشوند از عظمت این جریان کمک کمک تکان و زلزله تولید موانع خوردرا هم می پراند باخود یک جا به پیش میراند برای پراندن مانع بزرگ.
کشورمان هرگونه استبداد را پشت سرگذاشته است.
خلاق تبعیض استبدادها میباشند.
استبداد ایدئولوژیکی استبداد قومی و استبداد تباری و نژادی.
مبارزان حقیقی و آگاهان سیاسی باشرف و آزادگان باهمت نفس و روح جامعه خود میباشند.
فکرت باشد روزی نرسد که باز برایت گفته شود کار خودت است به ما چی.؟
بعد به هوش می آیی که برای همه گفته بودی به مه چی؟
مبارزان حقیقی چون تخم بزرشده درزیر خاک به مجرد ریزش باران و تابش آفتاب نهال گونه قد می کشند وریشه میدوانند پروای تند باد را ندارند.
من فهمیده ام انتخابات مواد خامی است برای ساختن پل استحکامی جهت عبور یک مرحله دیگر و ساختمان نظام جدید.
امید است که این نظام نظامی نباشد بد ترازنظام بن اول.
به آزادی واستقلال علم آگاهی خرد بلی میگوییم.
به اسارت و حقارت جهالت نه میگوییم نه میگوییم ونه
در افغانستان (لنگی،پکول،قره قلی،کلاه ترکستانی،جیلک)همه نماد ملی میباشند.
همه کس میتواند بپوشد.
و پوشیده اند.
دریشی لباس رسمی است نماد از فرهنگ مدرن و پیشرفته است.
با پیراهن تنبان رفتن دردفتر مراحل سقوط یافته درقرن هژده معرفی میدارد.
بالاخره ازبطن این انتخابات نکاح نابسته چه نوع طفل حرامی به دنیا خواهد آمد هرچه باشد پدرش آمریکایی است.
نه (افغان)آنانکه این طفل را برادر ویا خواهر میخوانند مبارک شان باد.
درهمان دوره جوانی شوخ بودم.
یک نفر نوجوان گفت که همیش پیراهن تنبان نخودی میپوشیدم.
در جواب برایش گفتم که چرا پیش داکتر نمی رفتی؟
گفت که چرا؟
گفتم که تو همیش اسهال می بودی
اين خبر بيشتر به طنز شباهت دارد.
روز تا روز گند ع و غ و رژيم دست نشانده انها برملا ميگردد.
پس ازهرتولد چهره تازه تر رونما میشود به مانند دوره های تکامل تاریخی.
هموطنان عزیز!
همان قدر که به مقام انسان احترام دارم.وانسانیت را مرجع آمال وارزوهای خوشبختی انسان به حساب می آورم.
به همان اندازه میدانید که کدام انسان معروف جهانی به احمق ازش بدم می آید من نمیگویم شما بگوئید.
درخود میسوزم شعله ام فوران میکند.
دلیلش اینکه طفل وطنم گریان می کند.
یک چند تا خائن خدا ناترس عامل اند.
هست وبود وطنم به بیگانه قربان میکند.
شعله ام طغیان به آسمان تاگو ش فلک
فردا ببین سرخاکم دوستارانم فغان میکنند.
آن آفتی که چون
ابرازقبله خیزد سخت باران میشود
شاه اگر عادل نباشدملکه ویران میکند.
عنقریب خواهی دیدکه سیاهی شرق.
فردابا طلوع آفتاب چراغان میکند.
هفت ثورباعث شد باشاهنشاه پشت دهند.
باخمینی قول وقراردوستی و مشت دهند.
فصل جدید رقابت آمد درمیدان تو بدان
یارقدیم اسپ زین کرده سوارش پشت دهند
نقل از صفحه
ظاهر طینت.
برای من امروز همان مجاهد وطن دوست ووطن پرست هزار مرتبه شرف دارد به نسبت همان
رفیق محیل دروغ گو خائن به ارمان(خلق و پرچم دوران نهضت میهنی).
ازمهر دوستان ریاکار خوشتراست
دشنام دشمنی که چو آیینه راست گوست
داکتر به همرای داکتر سیال و شریک اند.
دانشمند به همرای دانشمند.
هنرمند باهنر مند.
وطن پرست به همرای وطن پرست.
خائن ملی به همرای خائن ملی
.
سپورت مین به همرای سپورت مین.
عیاران وکاکه ها سیال و شریک همدیگراند.
هردوی اینها به نوامیس ملی احترام میگذارند.
پس اینها به مجرد روبه شدن همدیگر خودرا می شناسند.
هیچ مشکلی ندارد که تنظیم های جهادی وطالبان همدیگر خودرا درآغوش بکشند.
هریک ازاینها درسیاست ازیک مکتب فارغ شده اند
ملا نصرالدین
ملانصرالدین وارد روستایی شد ویکی ازاهالی به او گفت من تورا ازطریق الاغت می شناسم ملا جواب داد:
اشکالی ندارد چون الاغ ها همدیکر خودرا خوب میشناسند.
قلم زنان قلم
زدید قلم زدید قلم زدید.
برای روشنایی ازهان عامه رقم زدید.
در آسمان چون ستاره های شب جلایش.
عرق وجدان بارانیدیدصبح شبنم زدید.
.
خردمندان محترم میدانند: میدانند که برای بیرون راندن گندوکثافت از وسایل کهنه
وکتل استفاده میشود.
شما خود خودرا ازین ماجرا کناربکشید که بوی کثافت و گند در لباس تان نشیند.
شما خودرا آماده بسازید برای فرداهای بهتر
بعد آرایش و پیرایش منظره تعمیر خانه به انجنیر معلم داکتر و وسایل عمرانی
جامعه ومنزل به رنگ وروغن مرغوب مقبول و تازه و نو ضرورت می افتد
مصارف
دولت موجود افغانستان ازمراجع معاش میگیرند که آن مراجع مردم مارا درجمع مصارف اهداف استراتیژی خود به حساب آورده بودند ومی آورند وخواهند آورد.
این مصارف را کیها پرداخت کرده ومی کنند.
مجاهد طالب حکومت های بعد ازبن اول.
شما ازدست سفرای کشورهای زیدخل درکشورمان گرفته نزد تابوت سازان ببرید ونزد قبرکنان وبعدازشان بپرسید
این جمله ازجمله ای زیرین چه تفاوت دارد
ازهیچ نیازمندی نپرسید که کیشت چیست و آیینت کدام.
بپرسید دردت چیست تادرمان کنیم.
لوحه ای بود نوشته باخط زیبا دربردیوار دفتر جناب محترم عزیز محمد آماج درسال 1357
.
بالا
بازگشت