سنجر غفاری
پیام جنگ وصلح با طالبان
چیست ؟
بدون شک طالبان: عصاره ای اهداف استراتیژیک اتحاد مشترک امریکا ، سعودی ، انگلیس و پاکستان درافغانستان و منطقه ثابت شده است، حقیقت این است ، بوسیله ای مولدین الی رسیدن به قله های پیروزی استراتیژیکی در منطقه مورد استفاده قرار می گیرند،گذشت زمان و رخدادهای خونین در کشور ما ، حضور نظامی امریکا وناتو در منطقه ، نقش کاذب استخباراتی ونظامیان پاکستان ،تحت فرمان سازمان اطلاعاتی امریکا در پیش برد این سناریوبا انگلیس و شیخ های عرب ، درصحنه ای تیاترجنگ و مزاکره با طالبان که همه به یک نظر و یک صدا طالبان را تروریستان بین المللی عنوان نمودند و از ماشه ای تفنگ، دوربین ماشین جنگی ، بوسیله ای راکت های کروز و بم افگن های( بی ۵۲ ) به استقبال شان رفتند و سقوط امارت اسلامی را که بنیاد اساسی، استخباراتی و استراتیژیکی به منظور حضور نظامی در افغانستان و منطقه طرح ریزی شده بود به بهای قربانی فرزندان مردم امریکا در حادثه ای خونین و مرموز سپتامبر ۲۰۰۱ عملی نمودند،اینجاست که بر بنیاد عملکرد های مولدین و ظهور دهنده گان نخست تحریک طالبان ، پیروزی طالبان واستقرار امارت اسلامی برسرنوشت مردم افغانستان ، رفتن به جنگ و سقوط امارت طالبانی ، پس از گذشت حدود دو دهه خونین جنگ با طالبان و تروریزم بین المللی که ملیونهاتن از فرزندان مردم افغانستان قربانی این تیاتر استراتیژیک گردیدند، آیا امریکا و متحدینش حاضر هستند تاتعریف تروریزم بین المللی را آنچه عنوان دادند و به جنگ شان تعهد و اقدام نظامی نمودند به مردم ما و جهانیان بیان بدارند ؟
فراموش نموده اند اصل تعهد ونظام سازی ، بیان دموکراسی، آزادی زنان و اطفال کشور ما را در نخستین روز ایکه ماشین جنگی ایالات متحده امریکا ومتحدین سقوط امارات اسلامی طالبان این تروریستان بین المللی را که خود عنوان داده بودند به مردم افغانستان و جهانیان اعلان داشتند ، یگانه عامل حضور نظامی شان را نجات مردم افغانستان و جهان از ایولای بنیان گرایان افراطی و رهبران القاعده و طالبان ( تروریستان بین المللی )عنوان نمودند ؟
بایقین کامل می نویسم که مردم افغانستان هیچگاه انتظار حضور مجدد امارت اسلامی طالبانی انهم با عقد توافقنامه ای صلح با ایالات متحده امریکا را نداشتند و هرگز نخواهند پزیرفت ؟ صلح نیازملی مردم ما است ، اما صلح با طالبان و تروریستان تحمیل جنایت بین المللی برسرنوشت ملی ما تلقی می گردد و فردا محکوم تاریخ است ، چونکه طالبان قاتلین ملیونی مردم افغانستان است و عاملین نقض حقوق بشری ، که بدین منظور شامل لیست سیاه سازمان ملل متحد گردیده اند ، همچنان مصبب نقض استقلال ، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور افغانها که پایمال و پایگاه نظامیان بیش از ۴۸ کشور جهان تحت ریاست ایالات متحده امریکا گردیده است.
توقع و نیاز ملی مردم ما پس از حضور نظامی امریکا و متحدین در کشورشان استقرار حاکمیت قانون ، حکومت قوی مرکزی با قائده وسیع ، شایسته سالاری ، سپردن کار به اهل کار، استقرار دموکراسی و آزادی بیان ، پایان بخشیدن به انواع ناباوری های ملی ، فساد اداری وتآمین ثبات ملی وسیاسی ، رشد اقتصاد ملی حاکم برسرنوشت ملی همراه با تطبیق جدی برنامه ای خلح سلاح عمومی بود که برعکس آن گردید؟
در پیوند با رخدادها وحوادث کاذب ، خونین و عوام فریبانه ای فوق الذکر ، فرزندان مردم افغانستان در قوت های امنیتی کشور و مردمان ملکی و بی دفاع در حمایت از مقامات ارشد نظام تحت حمایت قصرسفید امریکا طی مدت بیش از هجده سال صورت تحمیلی خواست های شان قربانی اهداف دور واستراتیژی ناکام امریکا و متحدین که سر انجام با طالبان و تروریستان کنار آمدند و تحمیل خونین دیگری را رقم زدند و خود به ساز وبرگ انتخاب ملی مردم افغانستان از میان این همه ناباوری ها و چالش های استراتیژیک و رقابت های استخباراتی قدرت های منطقوی و بین المللی که هریک هسته های خاص طالبانی در اختیار دارند و تلاش شان انتقام گیری از همدیگر ، جلوگیری از رسیدن به اهداف و برتری جوئی علیه همدیگر شان در منطقه است باید مانع بزرگ علیه تصمیم گیری ملی نیروهای روشنگر و برخواسته از میان این همه بازی های خونین و خشونت آفرینی ها در سرنوشت ملی مردم ما که عناصر محرک و تحمیل جنگ را تشخیص دارند قرار بگیرند و تحمیل طالبان را بدیل شکست و به عاشیه کشانیدن رقبای منطقوی شان در افغانستان و منطقه می پندارند، فراموش ننمائیند که خود را به عاشیه می کشانند وافغانستان و منطقه رابه تنورجدید آتش کینه و انتقام ملی علیه خویش مبدل می سازند ، باید ازشکست برنامه ای صلح ۵۱ نفری شورای امنیت سازمان ملل متحد که در اپریل سال ۱۹۹۲ به عاشیه کشانیده شد فراموش ننمائیند و تکرار حوادث خونین جدید را با ویرانی کامل نظام موجوده و اساسات نوین انتخاب ملی مردم افغانستان همانا انتخابات و تحکیم اساسات حاکمیت ملی و قانون اساسی کشور ، پایان بخشیدن به دوره ناکام حکومت وحدت ملی و تحمیلی موجوده ، حفظ دست آوردهای ملی و ابتکارات جوانان نوین کشور ، حفاظت از قوت های امنیتی و دفاعی موجوده که در بربر حملات خونین نیروهای سیا وتاریک، تروریستان طالبانی و داعش تحت حمایت لوژستیکی ، واستخباراتی اشکاری (ای ای.اس.ای. پاکستان و باداران ای.اس.ای.) قرار دارند ، را نباید قربانی سازش و آمیزی جدید و نا عاقبت اندیشانه ای یکعده از مقامات قصر سفید امریکا باید حتمی و نهائی نمود؟
بنابراین نیاید تصور داشت تا پس منظر پیام جنگ و صلح امریکا با طالبان در سرنوشت ملی مردم افغانستان و کشور های منطقه نوید طلوع ثبات و برگشت صلح خواهد بود .
سنجر غفاری