محمد الله وطندوست
هفتم ثور و هشتم ثور
نماد تجدد خواهی و عقب گرائی
نهضتی که با نشر شمس النهار در زمان امیر شیر علی خان آغاز شده بود، با جنبش های مشروطه خواهی و آزادی طلبی زمان امیر حبیب الله خان دوام یافت و با قیام مردم افغانستان در برابر استعمار انگلیس به نتیجه رسید .در ده سال زعامت اعلحضرت امان الله خان اساسات جامعه نوین بخاطر ترقی و انکشاف گذاشته شد.
از انجاییکه هیچ نهضتی بدون مقاومت نیروهای مخالف به موفقیت نرسیده، نهضت آزادی خواهانه مردم افغانستان نیز با مخالفت ها و ممانعت های عدیده مواجه گردیده نیروهای ترقی خواه مشکلات عظیمی را سپری نمودند.
حبس، اعدام و تبعید مشروطه خواهان در زمان امیر حبیب الله، مقاومت ملاهای لنگ در برابر نهضت مشروطه خواهی و آزادی طلبانه ، بغاوت حبیب الله کلکانی بر ضد سلطنت امان الله خان و فعالیت های تخریب کارانه انگلیس ها با استفاده از جهالت و بی سوادی توده ها بنام دین و مذهب ،
باعث شکست نهضت بپاخاسته امانی گردید و نیروهای ارتجاعی در قالب استبداد سلطنتی دوباره به اریکه قدرت قرار گرفتند.
سلطنت نادر خان و حکمروایی طولانی هاشم خان برادرش چنان وحشتی را برپا کرد که هیچ آزادیخواه و مشروطه طلبی از گزند آن در امان نماند. اعدام خانواده چرخی و شخصیت مبارزی چون محمد ولی خان دروازی و حبس مشروطه خواهان همچون غلام محمد غبار و عبد الهادی داوی و دیگران فضای ترس و وحشت را بر کشور مسلط ساخت و دستگاه استخبارات سلطنتی یا ضبط احوالات را حاکم بر همه شئون حیات مردم نمود . نادر خان این نوکر سر سپرده انگریز حتی به سوگند خود نیز وفادار نماند و حبیب الله کلکانی را با یارانش با غدر و فریب احضار و بر چوبه دار بالا کرد.
محمد هاشم خان که تحت تاثیر جنگ جهانی دوم نمی توانست چون گذشته بر استبداد ادامه دهد. ناگزیر جای خود را به برادرش شاه محمود خان گذاشت . وی خیمه شب بازی تازه یی را بنام دموکراسی، انتخابات بلدیه ها و پارلمان ، تاسیس احزاب و اتحادیه ها براه انداخت و کوشید حرکات مردمی را از این طریق تحت نظارت داشته باشد. ترقی خواهان کشور از وضع جدید بر نفع خود استفاده نموده با راه اندازی نشرات غیر دولتی و تاسیس احزاب وطن، خلق و ویش زلمیان حرکت نوینی را آغاز نمودند. نقش اتحادیه محصلین پوهنتون کابل این یگانه موسسه تحصیلات عالی کشور به رهبری زنده یاد ببرک کارمل نیز در این دوره برجسته بوده در بیداری اذهان شهریان کابل از نقش این اتحادیه نمی توان منکر شد.
در صدارت مرحوم محمد داود خان با وجودیکه از نظر تطبیق پلان های اقتصادی دستاورد های عظیمی بنام وی مسجل شده، اما سیستم استبدادی حکومت دوباره احیا و جنبش های نو پای ترقی خواهان را به عقب راند و نماینده گان برجسته روشنفکران افغانستان به زندان ها فرستاده شدند.
داود خان همانطوریکه در زمان ریاست جمهوری خود نشان داد، می خواست نهضتی را از بالا تحت کنترول شخص خودش ایجاد نموده، روشنفکران را به سمتی که وی صلاح می دید سوق دهد. چنانکه می گویند در ایجاد کلوپ ملی این آرزو را بر سر می پرورانید و می خواست این حرکت تحت کنترول وی باشد. اما وی به این امر نتوانست توفیق یابد.
استبداد داود خان یا استبداد صغیر نیز تحت تاثیر وضع پیشرونده جهان به ناکامی انجامید و دموکراسی سلطنتی جای این استبداد را گرفت.
در دموکراسی ده ساله سلطنتی، روشنفکران ترقی خواه با الهام از جنبش ها و نهضت های مشروطه خواهی و آزادی طلبانه یک قرن گذشته، توفیق یافتند تا سازمان های طراز نوینی ایجاد نموده، نهضت ترقی خواهانه را در مرحله عالی تری رهبری نمایند. حزب دموکراتیک خلق افغانستان و حزب دموکراسی نوین (شعله جاوید) با وجود پراکنده گی بعدی،سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان سازا] وسازمان زحمتکشان افغانستان [سزا ]توانست در بسیج جوانان و بیداری مردم نقش برجسته] یی را ایفا نمایند که نتیجه این مبارزات قیام هفتم ثور و آغازمرحله جدید ترقی خواهی در کشور بود.
علی الرغم کمبودی ها، کجروی ها، انحراف ها و حتی خیانت ها تحول هفتم ثور منحیث مرحله جدید نهضت ،نقش ترقی خواهانه خود را ایفا نمود وجامعه را به فاز نوین تکاملی سوق داد .....
اما هشتم ثور :
متاسفانه روزیست که تلاش های عقب گرایی و ارتجاعی را که از همان سپیده دم نشر شمس النهار آغاز گردیده بود و در زمان امیر عبدالرحمن خان این امیر به اصطلاح آهنین به سیاست رسمی دولت تبدیل شده بود، با قتل و حبس مشروطه خواهان به اوج رسانیده ، در زمان امیر حبیب الله نیز به شکل نوینی ادامه یافت.
لارنس ها ، مجددی ها، گیلانی ها با ملای لنگ ها چنان اسپ عقب گرایی را قمچین زدند که دوره کوتاه حبیب الله کلکانی اوج عقب گرائی و تحجر را به نمایش گذاشت و سلطنت نادر خان هرگونه نماد ترقی خواهی را به عقب راند.
این عقب گرایی ها با تسلط به اصطلاح مجاهدین در هشتم ثور ۱۳۷۱ باز هم یکبار دیگر سخت جانی ارتجاع را بر ملا کرد و ثابت ساخت که عقب گرایان و مرتجعین بکمک استعمارگران خارجی در کشوری چون افغانستان که در قعر جهل، بی سوادی و خرافات غرق است، هر زمانی امکان بروز و جولان دارند و می توانند نیروهای ترقی خواه را به عقب رانده با وحشت و دهشت حکمروایی قرون وسطایی را مسلط نمایند.
تبارز این عقب گرایی در دزدی، غارت، آدمکشی تقلب و تخلف، ثروت اندوزی، گسترش مواد مخدر و زر اندوزی خود را نشان داده، خلق ها را در قعر فقر ،بیکاری ،اعتیاد و نا امنی کشانیده است.
اینک که با گروه قرون وسطایی طالبان مذاکره آغاز شده، وصلت نامیمون طالب و مجاهد تحت هدایت استعمار جهانی در افق نمایان است .با این وصلتیقینا صف عقب گرایی باز هم بیشتر تقویت گردیده دره فقر، بیکاری، بدبختی و فلاکت خلق ها وسعت می یابد و حالت موجوده فاجعه بارتر ادامه می یابد.
با ارایه مطالب ذکر شده می توان گفت که هفتم ثور علی الرغم همه بد گویی ها، کجروی ها، مخالفت ها و انتقاد ها منحیث نقطه عطف در نهضت ترقی خواهی کشور ثبت تاریخ گردیده با هیچ سفسطه یی نمی توان اهمیت آن را نادیده گرفت.
هشتم ثور نیز با وجود همه مقدس گرایی ها، غوغا ها و تبلیغات وسیع سر کاری نمی تواند مهر عقب گرایی و ارتجاعی را از پیشانی خودبزداید و مجریان آن را برائت دهد.
بگذار مرتجعین رنگارنگ با تکیه بر امپریالیزم جهانی و قبول ذلت غلامی بیگانگان بر طبل عقب گرائی بکوبند و بر فراز قبرستان های ناشی از جنگ های نیابتی پای کوبی نمایند. اما حکم نهائی تاریخ به نفع نهضت های ترقی خواهانه ،عدالت پسندانه و آزادی طلبانه عمل نموده هیچگاهی با عربده کشی ها و زوزه های شیطانی نمی توان این حرکت پیشرونده را متوقف و نابود ساخت . نسل جوان کشور که خوشبختانه با استفاده از امکانات تکنالوژی قرن بیست ویک هر روز بیشتر از قبل با دانش و جهان بینی علمی مجهز می گردند یقینا فردای درخشانی رارقم خواهند زد وبا حرکت پیشرونده تاریخ همگام خواهند شد .آنگاه نسل بیدار جوان با تکیه بر دانش و خرد توده ها را بسیج نموده پرچم ظفر نمون خلق ها را بر فراز کوه های هندوکش ،بابا ، تیر بند ترکستان و سپین غربه . اهتزاز در خواهند آورد.
زیرا پیروزی نهائی از آن خلق ها و غلبه نور بر تاریکی است و بس!