احمد سعیدی
کی ملامت است دولت یا مردم
متاسفانه با گذشت هر روز عوض اینکه مردم ما برای فردای بهتر امیدوار باشند روز های دشوار تری را لحظه شماری میکنند این وضعیت همه را زمینگیر کرده است. از عمر حکومت وحدت ملی پنج سال میگذرد نامش وحدت ملی است اما عملکردش غیر ملی، دقت کنید کشور های دیگر بکجا رسیده اند ما هنوز با تعصبات قومی و زبانی دست و پنجه نرم میکنیم، آیا زمامداران ما نمیدانند تحولات جهانی در سطح منطقه و فرا منطقه چیست همه كشورها به فكر توسعه و افزايش توانمندي اقتصادی و ظامی هستند، کشور چین به تدريج در حال خريد روزافزون سهام شركتهاي پر در آمد بزرگ جهان هست. فدراتیف روسیه و جمهوری اسلامی ایران در جنگ های شرق میانه دست بالاتری دارند ترکیه با اقتصاد خود کفا در قضایای جهانی خیلی مطرح است در قاره اروپا چه میگذرد در قاره آسیا چه میگذرد افریقا ، امریکا و استرالیا چه میکنند. من تا هنوز نمیدانم با در نظرداشت مشکلات امنیتی و رشد روز افزون تروریزم نفاق و شقاق درونی حکومت وحدت ملی، ادامه کشتن ها و بستن ها جایگاه آینده افغانستان در جهان و منطقه در کجا قرار خواهد داشت، مردم ما به آینده از کدام دید نگاه کنند؟ يكي ميگويد مهمترين مشكل، در افغانستان نبود امنیت است دیگری میگوید عملکرد های حکومت وحدت ملی باعث این نابسامانی های گردیده دیگری از فساد گسترده شکایت دارند، ديگري از حضور سه چهار ملیون معتادان به مواد مخدره فریاد میزند دیگری در مقرری ها زد و بند های قومی زبانی و تنظیمی را عامل اصلی بد بختی در کشور میداند. تعدادی ادامه کار رئیس جمهور را بعد از اول جوزا قبول ندارند و تعدادی بشمول ستره محکمه ادامه کار رئیس جمهور را تا انتخابات قانونی و ضروری میداند عده ای ديگري تصور ميكند كه مسئله اصلي ما افغانها، مداخلات پاکستان است.
آيا با وجود ده ها و صدها مؤسسات تحقيقاتي و صد ها محقق در كشور، تا بحال تصویر از مشكلات كشور” را بروی اوراق پلانی خویش که استراتیژی دراز مدت گفته میشود ترسيم كردهايم؟ چی عیبی دارد اگر زمامداران موجود بزودی تقدم و تأخر مشكلات کشور را طراحي كنند اگر افزايش نا امنی ها را بهعنوان كليديترين هدف كشور بپذيريم، مشكلات و موانع تحقق چنين هدف که صلح است كدام است؟ آیا بخاطر دسترسی به صلح دایمی ما به اجماع ملی دست یافته ایم، که هرگز نیافته ایم امروز بعضی از کشور ها با همه مشکلات که دارند از نگاه سیاسی اقتصادی و هم زیستی در کشور های دیگر حضور فعال دارند امروز تحولات سياسي خاورميانه به سمتي ميرود كه سرنوشت جريانها و كشورهاي شمال آفريقا و خاورميانه و حتي پاكستان و افغانستان ایران کشور های آسیای میانه با امكانات مالي كشورهاي عربي خليج فارس تعيين خواهد کرد. اما حضور فعال گروه های تروریستی در افغانستان برای مردم ما چه آینده ای رقم خواهد زد ویرانی یا انکشاف.
من زمانیکه به تلویزیون ها نگاه میکنم هر روز جلسه و میتنگ است بدون تردید در كشور ما تعداد ورکشاپ ها میتنگ ها همايشها بسيار فراوان است. و در هوتل های لکس برگزاری میشوند معمولاً، مسئولان درجه اول در دو ـ سه ساعت اول آن هم با تاخیر وقت حضور پیدا میکنند. بعد از ایراد بیانیه که شاید کسی دیگری برایشان نوشته باشد سخنرانی نموده مجلس را ترک میکند حتی بعضی از این نشست ها و میتینگ ها دو روز و حتي سه روز برگزار ميشوند. بعضی از اشخاص و افراد از ولایات با مصارف هنگفت در مرکز بخاطر شنیدن بیانیات خواسته میشوند اما نتایج مطلوب با همه مصارف که صورت میگیرد برای آینده که کار آمد باشد بدست نمی آید برایم خیلی دلچسپ است که در اخیر دعوت نامه ها گفته میشود نان چاشت هم وجود دارد تا بخاطر صرف نان محفل را ترک نکنند. در غیر آن در اولین ساعت صالون خالی از افراد خواهد شد. میخواهم از مسئولین حکومت وحدت ملی سوالی را مطرح نمایم عالی جنابان آيا شما علت و معلولي اصلی مشكلات كشور را میدانید؟ برای بیرون رفت از این وضعیت چی طرح یا ستراتیژی دارید. شاید بگویند در روی کاغذ است. باور دارم اگر دقیق شویم آنچه که در وطن ما میگذرد. مجموعه مشكلات در يك شبكه علت و معلولي معنا پيدا ميكنند. زمامداران ما باید بدانند که هرگز نميتوانند در هر سخنراني، مشكل كشور را تغيير دهند و يا به تناسب مخاطبان، اولويتهاي جامعه را تنظيم نمایند. منطقي نخواهد بود كه بعضي معلولها را مشكلات اصلي بدانيم و يا صد ها اولويت مساوي داشته باشيم. كشورداري و حكمراني مطلوب به يك نظام فهم دقيق مسايل، علتها و معلولها، هرم مشكلات و طراحي درست اولويتها نياز دارد. آیا حکومت وحدت ملی اتاق فكری برای طراحی و بررسي از مشکلات کشور دارد؟ اگر دارد در کجاست و کی ها این نهاد را مدیریت میکنند آدم های با سواد یا بی سواد یا من تا هنوز از آن آدرس ندارم بخشی ديدن مسايل كشور، غرق شدن در حل و فصل مسايل يك سازمان و ناديدهگرفتن كل سيستم اجتماعي ـ امنیتی سياسي ـ اقتصادي ـ فرهنگي ـ خارجي، ما را همچنان مشغول بحثهاي بديهي، كلي با حواشي فراوان كرده و خواهد كرد. اگر با نگاه سيستمي و منظومهوار به كل مسايل افغانستان نگاه نکنیم هرگز، نميتوانيم مشكلات را اولویت بندی نموده و درست تشخيص دهيم.
اگر مجموعة مشكلات كشور را يكجا ببينيم، بنظر ميرسد كانون ماهوي اين مسايل در ناكارآمدي و نبود درک از وضعیت کشور و منطقه است. درجه اول بودن افغانستان بعد از کشور سوریه در فرار مغزها، از كشته شدن ده ها نفر هر روز در کنار و گوشه از افغانستان از اين فضاي كسب و كار در افغانستان را گرفته تا بيكاري 60 درصد از تحصیل کرده گان بشمول زنان آيا ما در مديريت كشور به تئوري سيستمها قائل هستيم؟ هر چند تمامي خلقت تابع تئوري سيستمهاست.
بر اساس همين منطق، اگر ريشه مشكلات را در ناكارآمدي زمامداران بدانيم كه صدها
سند و تصدیق ميتوانيم براي آن مطرح كنيم، پس بايد بپرسيم علتالعلل ناكارآمدي
اینها در كدام عنصر و عامل قابل جستجوست؟ علمي و منطقي است كه در دفاتر نهاد
های استراتیژیک مطالعات كشور، چه وزارت خارجه و چی وزارت های دیگر یا دفاتر
مطالعات استراتیژیک شخصی چرا پاسخهاي متعددي به اين سئوال داده نمیشود. آیا
توان آن نیست یا کسی احساس ضرورت نمیکند و خود هم کوزه گر اند و هم گیل کوزه طي
اضافه تر از 18 سال گذشته، به يك پاسخ در رابطه با اين سئوال، پايبندي علمي و
استدلالي داشتهام: علتالعلل ناكارآمدي در افغانستان، فقدان ارتباطات وسیع ملی
مردمی و بينالمللي است مسئولین از ملت بریده جزی از مشکل اند.
اگر ما مانند کشور های دیگر به ملت و مردم خود و با دنیای دیگر در حد ضرورت
ارتباط می داشتيم، تخصص را گرامي ميدانستیم و به يك نفر، از ده جا معاش
سوپیر سکیل نمیدادیم و ده ها حکم اجرایی مربوط آن نمیکردیم کار به این جا نمی
رسید. با این عملکرد خرامان خرامان که ما برای سعادت آینده کشور خود گام بر
میداریم بجای نمی رسیم که فردای ما از امروز ، و امروز ما از فردا بهتر و
سازنده تر باشد. برایم قابل سوال است که تا هنوز در کشور ما بحث
ميشود كه پيشرفت کرده ایم یا عقب مانده ایم پیشرفت خوب است یا بد است. اگر
وضعیت موجود حال و آینده درست رهبری و مدیریت شود اعتقاد به خود کفایی بوجود
آید به یقین آينده كشور و آينده مردم افغانستان باعث خواهد شد تا از مباحث نظري
عبور كرده و به راهبردها و سياستهاي جهانشمول و محكخورده جهاني روي آورند و
مانع از بروز بحرانهاي جديد امنیتی و اقتصادی شوند. اگر اينگونه
تصميمگيريها و چرخشها صورت نپذيرد، متأسفانه با قواعد علمي ميتوان نتيجه
گرفت که افغانستان با يك فرآيند افول پايدار روبرو خواهدشد. مسئله ما ناكارآمدي
است و راهحل آن بينالملليشدن است. سيستم، ترتیب، تخصص، كيفيت، رقابت های
محلی منحصراً در سايه روابط گسترده بينالمللي قابل تحقق است. ملتي كه ثروت
دارد، می ميتواند امنیت داشته باشد ملت که امنیت دارد میتواند زنده گی بهتر
اقتصادی سیاسی در انتظار آنها باشد مشروط بر اینکه فرهنگ و ارزشهاي خود را
نيز حفظ كند. ملتي كه قدرت ملی دارد ميتواند استقلال و حاكميت سياسي خود را
حفظ كند و حكومتي كه توليد ثروت و امنیت را براي عامه مردم خود تسهيل ميكند به
مهمترين منبع مشروعيتيابي سياسي نيز دسترسي پيدا ميكند.
در برابر هر آنچه گفته شد اما يك نقطه باقي ماند. در كشور ما بيش از صدها سايت انترنتی و تنها در شهر کابل 42 روزنامه و اضافه تر از 73 کانال تلویزیونی و اضافه تر از 308 موج رادیو به اطلاعرساني، تحليل تفسیر و تبليغ مشغولند. در اين آشفته بازار خبر و تحليل و تبليغ، فهم دقيق، علمي، سيستماتيك و منصفانه مسايل افغانستان كار سهل و آسانی نيست. در بسیاری از مواقع، مزاج، تعصب، احساس، حسادت، كينهتوزي، تحريف، بزرگنمايي، سياهنمايي در خبر و تحليل و تبليغ و ترويج همه در هم مطرح ميشوند. تميز صواب از ناصواب بسيار مشكل است. تمیز تواضع از تزویر که بعضا با هم آمیخته می شوند، کار هر کسی نیست. بدون ترديد هستند روزنامهها تلویزیون ها رادیو ها و سايتهايي كه دغدغه كشور و مردم افغانستان را دارند و به جامعه معيار و آگاهي ميدهند. در عين حال، بر عکس خلأ تحليل علمي، بيطرف، سيستموار و آيندهنگرانه مشاهده ميشود.
در متدلوژي علوم انساني، كارآمدترين و دقيقترين روش فهم يك پديده، مقايسة آن با پديدههاي مشابه است. شايد براي دستيابي به يك تحليل علمي، سيستماتيك، واقعبينانه و منصفانه از مسايل كشور، مقايسه آن با شاخصهاي كشورهايي مانند تركيه، امارات، كوریای جنوبي، سنگاپور، مالزي و اندونزي مناسبترين روش باشد. که در افغانستان تا هنوز نداریم هر وزیر یا مسئول دیگری که در یک وزارت انتصاب یا انتخاب میشود می کوشد سلیقه های زبانی قومی و منطقوی خویش را از همه اولتر رنگ و روغن دهد اگر ما منافع ملی را بر منافع قومی و زبانی ترجیح ندهیم هرگز به یک ملت آگاه و مصمم بر منافع ملی تبدیل شده نمیتوانیم .