محمد علی مهرزاد

   

چرا جوانان کشورما نگران آینده خود باشند!؟

درباره کشوری اگرپرسیده شود که آینده چگونه خواهد بود؟ دریک کلیمه باید جواب داد ، وآن این که جوانان اش چگونه تربیت می شوند ! امروزوطن بعد ازاین همه جنگ وخونریزی وازبین رفتن نسل جوان وازجانب دیگرنسل جوان که فعلاً آماده خدمت اند ودرعین زمان درخلای فرهنگی ودرپی هویت ملی سرگردان قرارداده شده اند. بنابرین سرنوشت حال وآینده وطن، به جوانانی مربوط می شود ، که چقدر کارایی وقابلیت استفاده از منابع مادی ومعنوی ، وبصورت کل درتقویه سرمایه ملی وفرهنگی دارند.البته این موضوع ارتباط مستقیم دارد با دانش وازهمه مهمتربا بینش جوانان،ودرضمن مهارت وفرهنگ مردم که چگونه بعد ازین همه ویرانی این مهارت ودانش درچه جهت بکارانداخته شود. افغانستان به شواهد تاریخ از زمانهای دیرتا همین اکنون ، تهاجمات بیشماری را تحمل نموده است ،مجال آبادانی کمتربرایش مساعد ساخته اند، هرچه بوده گاه بهتر، گاهی بد ترولی با تاسف که جوانان کشوررا درموقف وانتخاب بد ازبدترقرارداده اند؛ آنچه درین راستا نقش منفی وفاجعه باررا بارآورده جنگ های تحمیلی است که خلاف خواست مردم برما تحمیل شده است؛ وازهمه بدترکه بحیث دلاوران تاریخ بیگانگان مارا به نفع خود تعریف ودرراه اهداف شوم خود تعریف وبکاربردند، واز حقوق بشری ومد نی که درقطارمنطقه وجهان قرارداشته باشیم ، دربازی بزرگ سیاسی ، جوانان مارا ازحق مشروع شان محروم ساختند. چهاردهه جنگ تحمیلی بنیه اقتصادی وتحمل هزینه های سرسام آورجنگ واز بین رفتن تعداد زیادی از جوانان کشورکه به مقام شهادت رسیده اند ، درهم چواوضاع واحوال فاجعه باروتحمل بحرانات گوناگون جوانان کشورما نیازهای مختلف دارند، تا باورها واستعداد های خودرا درتحولات مثبت بکاربرند، وازحالت هویت متلاطم بیرون آیند وبه یک شخصیت زیبای انسانی خود باورداشته باشند، وروحیه شاد پیدا کنند واند یشه های زیبا تولید کنند ویا طراحی آینده وبرنامه ریزی برای یک زند گی عالی وانسا نی پیدا کنند وبا اقدامات وتلاش های خود به سازندگی وجود خود وکشوربپردازند، وازیک کشورآباد که ازحاکمیت ملی درقرن 21بهره مند باشند. امروز افغانستان ومردم ما روزگاری دشواروحساسی را می گذرانند،اگرمسئولان مملکت ومصلحان جامعه دست بکارجدی نشوند ؛ معلوم نیست که سرنوشت امید بخش برای اسلام وکشوراسلامی افغانستان درچه جهت از طرف نظامهای غیرمردمی واربابان شان انتظارداشت.؟کشوری که اکثریت آن را قشرجوان تشکیل می دهد ، همان جوانی که امروزحامی ندارد ، کارندارد، سرگرمی وتفریح ندارد ، امکانات مالی ندارد،عشق ندارد، شانس ورود به دانشگاه کم دارد،وحتی اگربه دانشگاه وپوهنتون هم راه پیدا کند باورندارد که مدرک تحصیلی او بتواند شغل آینده قابل قبول را برای او تضمین کند.ازطرف دیگردرفقدان اند یشه ملی  فساد وتبهکاری، مواد مخدر، فلم های مبتذل وتاثیرات منفی ماهوارها می تواند همه وهمه خطر جدی برای بزرگترین سرمایه اصلی یعنی نیروی جوان انسانی ما باشد ؛ چه باید کرد؟!!شرایط امروزی واقتضای دوران جدید ، چاره جویی های تازه از ما می طلبد ؛ ولی با تاسف وطن در چهاردهه اخیرچون خرابه های جنگ اول ودوم جهانی تحویل نسل امروزوفرداجوان سپرده می شود.!ازجمله دوموضوع کلی تر درمقابل ما قراردارد : یکی وطن ویران شده ودرقدم دوم جوانانی که طی بست سال بااین وضع بحرانی وعدم وحد ت نظر وعمل دارند.؟جوانان کشورما ازمتن سرنوشت وطن کاملاً بی خبرونا اگاه قرارداده شده اند، واز موقعیت های به وجود آمده اغفال شده اند.چگونه از آن گذشته تلخ وشیرین نتیجه مطلوب به دست آورند، سود وزیان را سنجیده ودرین آغازقرن تازه ومرحله جدید وطن  آماده ورود به صحنه ای دشوارتر گردند.؟موضوع بعدی که نسل جوان در پیش دارند تغیریست که درجمعیت کل وطن به وجود آمده ، دهات خالی از سکنه وتراکم جمعیت وتراکم شهرها از مهاجرین برگشت شده از خارج پرشده ، چون درروستاها ودهات زندگی دشواروازخشکسالی های پی درپی از یک طرف ، وبعضاًطوفان سیلاب های مدهش اکثریت هم وطنان را مجبوربه ترک کاشانه های شان نموده است. درین وضع ناگوارشغل های سنتی قبلی خودرا از د ست داده اندوبه شغل های تازه غیر تولیدی پرداخته اند، عده ای تحصیل کردگان ماکه درکشورهای خارج مجبوربه مهاجرت شده اند اوضاع وطن ونجات این وضع بحرانی را از دید ماهواره نگاه می کنند! ایا این همه دگرگونی ها را به حساب مثبت نگاه کنیم یا منفی.؟باید نهادهای که درامرمهم امور تعلیم وتربیه وبصورت کل دربخش فرهنگی مسئولیت مشخص دارند، تادیرنه شده به سوالات هم وطنان پاسخ دهند.:1- ایا کیفیت تعلیم وتربیه با کمیت همسویی دارد ویا خیر؟2- ایا نهادهای تعلیم وتربیه که از ابتدایه تا دانشگاه وپوهنتون به جوانان می اموزانند همان است که نیازجامعه امروزماست؟3- ایا رسانه ها ، اعم ازگفتاری، سمعی وبصری،دیداری ونوشت وخوان آنچه به جوانان می دهیم ایا دررشد فکری وپرورش اند یشه جوانان کارساز است ویا خیر؟ 4- ایا تجارب گذشته وحوادثی که گذ شت وجریاناتی که فعلاً دروطن می گذرد می تواند به حیث رهنمود ونمونه برای انکشاف وپیشرفت واحیایی مجدد وطن باشد؟5- ایا خط فکری جدیدی که تا اکنون تجربه نشده باشد وبتواند با خوی وگرایش که جوانان ما به ان معتقد وباور داشته باشند وجود دارد؟ایا این گرایش فکری تا چه حد می تواند به اقتضای امروزدنیا وکشورما تطابق داشته باشد؟ بدون شک نه تنها برای دولت مردان یک ضرورت است تا به این سوالات خودرا مسئولانه قراربدهند، واگرخدای ناکرده دولت مردان وفرهنگیان  دفع الوقت وبی تفاوتی وکم توجهی به شکل شعاری بدون نیازمندی امروز وفردای جوانان تصمیم بگیرند بازهم به سرنوشت امروزد چارخواهیم شد؛ باید به این واقعیت تن بدهیم که جوانان امیدهای که دارند نگران آینده خود اند.اگر درراه مستقیم وارزشهای دینی وملی بهره نداشته باشند خطرسقوط شان به دام های که دشمن برای صید جوانان گسترده است می روند.درین چهاردهه اخیرکه جوانان به حال خود رها شده اند بدون شک درفقدان اندشه های ملی قرارداده شده اند ؛ جوانان ما امروزخودرا به این در وان درمی زنند وسرگردان یک اند یشه ملی اند که بتواند جواب سوال خودرا درآن بیابند ودرمسیرحفظ منافع وطن قراربگیرند.فعلاً درروحیه جوانان ما یک نوع سردرگمی ونا امیدی دیده می شود ، این نا امیدی بدون شک جوانان را به خشونت وعدم اطاعت از قوانین وارزشهای اسلامی قرارخواهد داد؛ شواهد ادعای ما نفوذ وفعالیت های افراطگرایانه درپوهنتون ها ومدارس دینی به نفع گروهای هراس افگانه زیرعنوان داعش والقاعده می باشد که به شدت جریان دارد. حامیان داعش نهایت کوشش دارند تا درکشورهای مختلف بخصوص به سراغ کشورهای مسلمان وقشرناراض وبیکارازحکومات بروند وانهارا وعده بهشت درقیامت، وتطمیع کردن انها توسط پول هنگفت درین جهان افکارشان را مسموم کنند؛ درحالیکه افکارجوانان ما از مطالعه وکتاب خواندن بیگانه اند وهرگزعلاقه به مطالعه ندارند. درصورتیکه طالبان سر مایه معنوی مارا آتش زدند وامروزشرایط را برای داعش والقاعده مساعد ساختند و جوانان مارا به شکل افراطی متمایل به مادیات کرده انهارا دردام افراط گری شکار کردند . دولت مردان وحکومات برسر اقتداردر جوانان دانش عصرنوین وفعالیت های تحول پذیروبنیادی کشوررا جستجووتقویه کنند ، تا جوانان درپیوند با مردم مسیرحرکت وطرح های نظری خودرا منطبق با شرایط ونیازمند های خاص کشورخود مشخص ودرعمل پیاده کنند.تنها وتنها درپیوند با مردم است که جوانان نقش تاریخی شان را بازی کرده می توانند،طرزدید شان شکل واقعبینانه وعملی را به خود می گیرد ، اما برای اینکه جوانان بتوانند نوسازی جامعه را ممکن بسازند ناگذیرهمگام با ملت ودرعین زمان یک قدم پیشترحرکت کنند. درین راه کارفراوان لازم است ، کاری ابتکاری وخلاقیت داشته البته کاری که مستقل از تنگ نظری ومحدودیت فکری وعاری ازتعلقات ومرزبندی که درطول دو دهه اخیرکشور ایجاد شده است. به خاطر اهداف و ارمان های ملی همه ما دورازهرگونه قرارداد اعتباری وتعصبات قومی، توام با وجدان بیداردرجهت اهداف مقدس ملی به سوی ساختن جامعه عادلانه تعهد خودرا تجدید کنیم. البته رسیدن به همچو جامعه ای مترقی که دیگردرآن کمتر اشتباه صورت بگیرد وصرف توسط انسان های هد فمند ونسل وجوان و با لنده که از تجربه وصلاحیت کاری بهره مند وازپدیده شوم فساد اداری که درین سالهای اخیر نهادینه شده است کاملا پاک وازارز شهای ملی بهره مند باشد؛ واین کشتی که درحال غرق شدن است نجات دهند امکان پذیر است.جامعه ما که بارها امتحان پایداری وشجاعت را داده است ممکن نیست که از مبارزه برضد عقب ماندگی واز مبارزه به خاطر ارمانهای مقد س ملی یک بار دیگردرمعرض آزمون قرارگرفته ، امید واریم برای حل بحرانات موجود درصحنه حضورفعال داشته ونهایت تلاش صورت گیرد ، باید به سوی ارمان های ملی وتامین عدالت اجتماعی درفضای وحدت وهم پذیری قدم های عملی توام با بینش عالی برداریم.

 

 


بالا
 
بازگشت