مهرالدین مشید
پاکستان و بازی های تازۀ سیاسی یا فریب های جدید و دروغ های کلان
پاکستان امروز به مثابۀ بزرگ ترین حامی تروریزم در جهان، ریکارد بزرگ ترین شیاطین تاریخ مانند؛ کشور هایی چون، انگلیس و امریکا را که نخستین در قرن نوردهم و دومی در قرن بیست و بیست و یکم عرادۀ شیطنت و تباه کاری را در سراسر جهان می راندند، خیلی قشنگ شکسته است. نظامیان این کشور به مثابۀ آموزگاران شیاطین، فرمانروایان تروریزم چرخ های سیاست را محیلانه و فریب آلود بر عرشۀ دسیسه گری ها برضد کشور های منطقه بویژه افغانستان به پیش می رانند. زمامداران نظامی و ملکی پاکستان چنان در توطیه گری، دروغ پراگنی و فریب سرآمد جهان شده اند که با تردستی های تمام دستان کاخ نشینیان لندن و واشنگتن را خیلی ساده و قشنگ از پشت می بندند. هرچند بازی های سیاسی فریب آلود اسلام آباد در برابر کابل تازه نیست و از چهاردهه بدین سو آغاز شده است و در هر زمانی با تغییر سناریو ادامه دارد؛ اما در این روز ها با سناریوی خیلی مسخره آمیزتر از گذشته آغاز شده است و زمامداران پاکستان چنان پررویانه در برابر افغانستان عملی می کنند که بیشتر معنای پنهان کردن آفتاب با دو انگشت را دارد.
هرگاه امام خمینی زنده می بود، بدون تردید اعلان می کرد که پاکستان شیطان بزرگ تر از امریکا است و به جهانیان اعلام می نمود که تمامی اهریمنان تاریخ در زیر پای شیاطین اسلام آباد زانو زده اند و از آنان فرمان تباه کاری و توطیه چینی برضد انسانیت را در سراسر جهان می گیرند. امام خمینی همیشه امریکا را شیطان بزرگ می گفت و مدعی بود که در عقب تمامی شیطنت های جهان دست امریکا است که پیش از آن بر اریکۀ شیطنت زمامداران انگلیس تمکین کرده بودند و عرادۀ امپراتوری متجاوز انگلیس را بر بنیاد "فارورد پالیسی" بر سر و دوش میلیون ها انسان مظلوم در جهان به شدت می راندند و در عقب تمامی حوادث جهان دست داشتند. درست آن زمانی بود که آفتاب در امپراتوری بریتانیا غروب نمی کرد و سیطرۀ استعماری او در سراسر جهان پهن شده بود. از همین رو می گفتند، هرگاه دو موش در یک سوراخ باهم درگیر شوند، در عقب درگیری های آنان دست انگلیس است؛ اما پس از جنگ دوم جهانی از زیر خاک و خاکستر این جنگ امریکا ظهور کرد و خود را آقای جهان تراشید. پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، امریکا یکه تاز جهان شد؛ اما اکنون با ظهور چین بحیث اقتصاد دوم جهان و روسیه در کنارش، آقایی و یکه تازی های امریکا در حال رنگ باختن است و جهان در حال گذار به یک مرحلۀ جدید است و دیده شود که این گذار برای بشریت چه ارمغانی را به بار خواهد آورد.
اما حالا که بحث بر سر کارنامه های شیطانی کشوری به ظاهر پاکستان و مگر در واقعیت چرکستان و چتلستان است و زمامداران ملکی و نظامی آن سوار بر شانه های شیطان به مثابۀ فرمانروایان بدون منازعۀ تروریزم، چنان در شیطنت، فریب، دروغ و توطیه گری دست بالا دارد که حالا دستان دو قدرت توطیه سالار و استکباری جهان یعنی بریتانیا و امریکا را هم حتا از پشت بسته است و به گفتۀ معروف " بر سر هردوی آنان کلاه گذاشته است". بهتر است اندکی برمصداق این سخن" مشت نمونۀ خروار"
هرچند این کلاه گذاری ها تازه نبوده، پیشینه دارد و شاید هم ریشه در منافع مشترک و راهبردی هر دو کشور داشته باشد و از زمان تهاجم شوروی به افغانستان آغاز شده که برای این کشور فرصت تهاجم سیاسی و نظامی برضد افغانستان را داد؛ اما در این میان خر سازی ها و اخذ احمق پولی های زمامداران اسلام آباد از امریکایی ها بازی های سیاسی اسلام آباد در برابر واشنگتن را برجسته تر می سازد که هر از گاهی توانسته اند تا با گذاشتن دام کوچک مقام های کاخ سفید را به حلقۀ دام خود بیفگنند. این اظهارات وزیر خارجۀ پاکستان که در مجلس نماینده گان این کشور گفت، پس از سفر نخست وزیر پاکستان به امریکا ذهنیت رئیس جمهور امریکا در مورد استراتیژی جنوب آسیا بویژه پاکستان تغییر کرده است. وی می افزاید که ترامپ در گذشته پاکستان را عامل جنگ در افغانستان می دانست و اما پس از سفر عمران خان به امریکا وی دریافته که پاکستان تسهیل کنندهء صلح است و نه تامین کنندهء صلح در افغانستان. از این اظهارات دیده درایانهء قریشی فهمیده می شود که اسلام آباد می خواهد با این فراافگنی ها امریکا را به فریب بکشد و از موجودیت رهبران و لانه های تروریستی در این کشور انکار و رابطه میان رهبران طالبان و نظامیان این کشور را مخفی نگهدارد. وی در حالی ابن سخنان را گفته که چند روز پیش سفیر پیشین پاکستان در امریکا موجودیت لانه ها و رهبران طالبان در پاکستان را افشا کرد و گفت، رهبران طالبان از پاکستان بوسیلهء طیاره به کشور های مختلف چون روسیه، چین، اندونیزیا و کشور های دیگرسفر می کنند. پیش از این ترامپ گفته بود که پاکستان از امریکا میلیون ها دالر احمق پولی گرفته و بوسیلهء آن سربازان امریکایی را در افغانستان کشته اند. نه تنها ترامپ، بل تمامی مقام های ارشد نظامی و سیاسی امریکا بدین باور اند که طالبان و شبکهء حقانی بازوی نظامیان پاکستان است؛ اما با این همه واقعیت های غیرقابل پنهان بازهم خان بر چشم ترامپ خاک زده و به گفتهء قریشی او را قناعت داده که عامل جنگ افغانستان اسلام آباد نیست. هرگاه چنین باشد، این حقیقت آشکار می شود که امریکا با پاکستان در رابطه به جنگ افغانستان و تشدید خشونت ها بوسیلهء طالبان همدست اند و هر دو کشور در مورد طالبان خوب و بد نظر واحد دارند. حالا که امریکا در صدد خروج نیرو های خود از افغانستان است، بازهم به پاکستان باج می دهد و با این بازی موش و پشک می خواهد مردم افغانستان را فریب بدهد.
پیش از این قریشی از سفر قریب الوقوع نخست وزیر پاکستان به افغانستان پس از گفت و گو هایش با ترامپ خبر داد. وی گفت که ملاحظات رئیس جمهور غنی در مورد پاکستان رفع شده است. این در حالی است که کابل از زمان این سفر ابراز بی خبری کرد و سخنگوی رئیس جمهور غنی گفت که زمان این سفر معلوم نیست و هنوز پاکستان دست به اقدامات عملی در برابر تروریستان نزده است که ملاحظات کابل در مورد اسلام آباد را مرفوع سازد. از نظر کابل ملاحظات کابل زمانی از بین می رود که اسلام آباد پیش ار همه لانه های تروریستی در پاکستان را ببندد و رهبران طالبان را به میز گفت و گو با حکومت افغانستان بکشاند و در صورت خودداری آنان از گفت و گو آنان را به زندان افگند و یا از خاک خود بیرون کند. در این صورت است که ملاحظات مردم افغانستان در مورد پاکستان رفع می شود و سفر خان به کابل معنا پیدا می کند. در غیر این، سفر خان به کابل جز ابزار تبلیغاتی برای پاکستان و به تعبیر خودش بسر رسیدن وعده هایش با ترامپ است. از سویی هم هدف از اظهارات وزیر خارجهء پاکستان مبنی بر مرفوع شدن ملاحظات کابل در پیوند به اسلام آباد در واقع انکار کردن مراکز تروریستی در پاکستان است و این موضوعی است که ترامپ به خان به موجودیت این لانه ها و برچیدن آنها اشاراتی کرده است. حال اسلام آباد با دیده درایی عجیب می خواهد زیر پوشش سفر خان به کابل، خاک برچشم جهانیان بزند. اسلام آباد باید بداند که دیگر زمان بازی های گذشتهء این کشور در رابطه به کابل سپری شده و مصرف همچو بازی ها گذشته است و کابل از وعده خلافی ها و دروغ گویی های اسلام آباد به اندازهء کافی آموخته است و پس از این به این زودی فریب نمی خورد و شکست های گذشته چسمانش را بازتر کرده است. در همین حال بعد ازسفرخان به کاخ سفید، سخن گوی وزارت خارجه امریکا گفت که گفت وگو ها با خان خوب بود و اما زمان عمل فرارسیده است. ممکن یکی از دلایل خودداری خان از دستاورد های سفرش به امریکا در هنگام سخنرانی اش در میدان هوایی اسلام آباد از یک سو بی باوری اش در بسررساندن وعده هایش با ترامپ و از سویی هم این می تواند، دلیل بی دستاورد بودن سفرش با امریکا با شد.
خنده دارتر این که آژانس تحقیقاتی فدرال پاکستان دو روز پس از سفر عمران از امریکا یک بازی دیگرسیاسی را به راه افگند و ادعا کرد که ملا اختر محمد منصور، رهبر پیشین گروه طالبان در کشور پاکستان سرگرم "خرید و فروش زمین و خانه بوده و مالک چندین آپارتمان، زمین و شهرک بوده است." ادارۀ فدرالی پاکستان گفت، املاک وی ضبط و حالا به فروش گذاشته شده است. ملامنصور بوسیلۀ طیارۀ بدون سرنشین امریکایی، پس از گفت و گو با پوتین در پایگاۀ نظامی روسیه در تاجکستان، هنگام بازگشت از ایران در خاک پاکستان کشته شد. این در حالی است که پنج سال از مرگ منصور می گذرد و حالا این اداره دریافته که منصور دارای دو شناسنامۀ جعلی پاکستان و چند حساب بانکی داشته و در ضمن شناسنامه یی به نام "عمار" داشته که با این نام سرگرم معاملات املاک بوده است. پاسپورتی هم که گویا در محل کشته شدن منصور یافت شده، از سوی اداره های پاکستانی به نام ولی محمد صادر شده بود. گروۀ طالبان این ادعای پاکستان را رد کرده و گفته اند که منصور فرصتی برای تجارت نداشت.
هرچند هدف این افشاگری به فریب کشاندن امریکا است که گویا رهبران طالبان در پاکستان نیستند و اگر رهبران طالبان در پاکستان هم باشند، از چشمان آی اس آی مخفی اند تا بدین وسیله ادعا های اشخاص با اعتباری چون؛ حسین حقانی سفیر پیشین پاکستان در امریکا را درد مورد موجودیت رهبران طالان در این کشور تکذیب کنند؛ اما در ضمن این گزارش از واقعیت های تلخی پرده برداشته است که آی اس آی برای تمامی رهبران طالبان تذکره های پاکستانی توزیع کرده است تا از یک طرف سیما اصلی شان افشا نشود و از سویی هم از فعالیت های ضد اطلاعاتی افراد پایین رتبه درامان باشند که گویا تجارت پیشگان پاکستانی اند و از سویی هم جعل کاری های استخباراتی است تا از این طریق پول های کمکی از داخل و بیرون از این کشور را برای آنان منتقل کنند. این گزارش از سوی دیگر بر این حقیقت مهر تایید می گذارد که سازمان استخباراتی پاکستان فرصت تجارت کالا و کشتار را برای رهبران طالبان در داخل این کشور آماده کرده و بدین بهانه زمینه سازی کرده اند تا تروریستان را بدون کدام موانع برای کشتار و حمله های انتحاری به افغانستان بفرستند. واقعیت این است که مصرف این گونه افشاگری ها گذشته و ناممکن است که این نوع گزارش ها اعتبار از دست رفتۀ پاکستان در افغانستان، منطقه و جهان را دوباره اعاده کند؛ زیرا پاکستان به حیث حامی تروریزم و موجودیت لانه های تروریستی و رهبران آنان در خاک این کشور چنان شهرت منطقه یی و جهانی دارد که با این بهانه ها پاک کردن لکه های سیاۀ از دامن آن دشوار است.
اما زمانی که افشاگری های مقام های امریکایی در مورد جنگ افغانستان رسانه یی می شود. در این حال این گمانه زنی ها تقویت می شوند که امریکا و پاکستان در پیوند به افغانستان و کشور های منطقه اهداف راهبردی مشترک دارند و تنش های مقطعی آنان معنای جنگ زرگری را دارد تا افکار جهانیان را به فریب بکشانند و روی سیاست های اصلی خود پرده بکشند. چنان که چند روز پیش یک نظامی و دیپلومات پیشین امریکا در مصاحبه با "بدون مرز" (۱)گفته است که امریکا پس از یازدهم سپتمبر نه برای نابودی و مهار تروریزم؛ بلکه برای تسلط بر همسایگان افغانستان حمله کرد. حملهء یازدهم سپتمبر در اصل بهانه یی برای امریکا برای اعزام نیرو های نظامی اش به بهانهء مبارزه با القاعده به افغانستان +بود. این اظهارات آنم رایت سخنان وزیران دفاع و خارجهء امریکا را در افکار تداعی می کند که در گذشته ها گفته بودند، پیش گیری از بلند پروازی های اقتصادی چین و روسیه برای امریکا مهم تر از مبارزه با تروریزم می باشد. این سخنان رایت که گفت، امریکا پیش تر از این برخی گروه های در سوریه حمایت می کرد؛ اما با شاخه هایی از این گروه در افغانستان می جنگید؛ به گونهء واضح پرده از سیاست های دو پهلوی امریکا در مبارزه با تروریزم بر می دارد که همچو موارد و کمک فرستادن به شاخه هایی از طالبان در افغانستان نیز گزارش داده شده است. رایت در این گفت و گو افزدوه، امریکا بدون توجه به تاریخچهء تهاجم دیگر کشور ها به افغانستان، این کشور را اشغال کرد که باوجود هزینه های هنگفت میلیارد ها دالر در این جنگ شکست خورد و حالا در تلاش بیرون شدن از افغانستان است. وی به ادامه گفته که واشنگتن در مذاکره ء طالبان و دولت افغانستان مصلح نیست؛ بلکه یک اشغالگر است و وی بدون حضور حکومت افغانستان این مذاکرات را دشوار خوانده است. پیش از این هم باتوجه به بازی های چند لایه و پیچیدهء امریکا با پاکستان و گوش ندادن واشنگتن به تمامی انتقاداتی که از سوی مقام های ارشد افغانستان در مورد پیوند طالبان بویژه شبکهء حقانی به مثابهء بازوی راست نظامیان پاکستان، بر این کشور وارد می شد، از سوی امریکا ناشنیده مانده بود. این انتقادات جدا از اتهام هایی اند که بار ها روسیه واشنگتن را متهم به همکاری با داعش و اکمالات آنان بوسیلهءطیاره های ناشناس کرده بود. این افشاگری پرده از واقعیت های ناگفته یی بیرون می کند که امریکا در گذشته بجای سرکوب تروریستان برعکس آنان را تقویت کرده است و هم آنگاه که رهبران طالبان چون ملا منصور و ملابرادر تمایل به صلح با حکومت پیدا کرده اند، امریکا در تبانی با پاکستان به سرکوب آنان پرداخته است، کشتن ملامنصور و و به زندان کشاندن ملابرادر از مواردی اند که دلالت آشکار بر دو رویی امریکا در جنگ افغانستان و بازی های پنهان این کشور با پاکستان بر سر افغانستان دارد. رهایی ملابرادر به خواست امریکا به هدف اشتراک او در گفت و گوها خود حکایت از سناریوی دوگانۀ امریکا و پاکستان برضد افغانستان را دارد که چگونه دیروز زندانی شد و امروز به خواست امریکا یک شبه از حبس رها گردید.
از اشاره های بالا بر می آید که سر نخ به فریب کشاندن مردم افغانستان و دروغ پراگنی ها برضد این مردم در دست امریکا و پاکستان است است که در نماد دو شیطان عرادۀ فاجعه در افغانستان را زیر نام مبارزه با تروریزم تا حالا در چرخش نگهداشته اند. بازی های کشندۀ امریکا در تبانی با پاکستان، واشنگتن و اسلام آباد را به مثابۀ دوروی یک سکۀ ترفند در برابر مردم افغانستان قرار داده است. مردم افغانستان برای اثبات این ادعای خود دلایل زیادی دارند که تقویت تروریزم، عمق پیدا کردن و گسترده گی جنگ افغانستان، افزایش گروه های تروریستی در داخل افغانستان، چشم پوشی های پیهم امریکا از مداخله های پاکستان، نقض پیهم امریکا از معاهدۀ امنیتی میان کابل و واشنگتن، نقل و انتقالات داعش، تحویلی اسلحه به ارزش ۷ میلیارد دالر به پاکستان از سوی امریکا، سکوت امریکا در برابر شکایت های پیهم مقام های کابل در پیوند به مداخلۀ اسلام آباد، حیف و میل شدن ۸۴ میلیارد دالر در بخش امنیتی و دفاعی در اثر عدم هماهنگی میان نهاد های امریکایی، کشور ها و نهاد های کمک کننده به گزارش سیگار، نابودی موتر های زرهی و تحویل ندادن آنها به اردوی ملی به گزارش سیگار و ... از مهم ترین موارد آن به شمار می رود که بصورت کل از تبانی اسلام آباد و واشنگتن بر ضد کابل پرده بر می دارد که فریب ها و دروغ های پیهم اسلام آباد برضد افغانستان را آفتابی می سازد. یاهو
۱ - روزنامۀ ویسا، شمارۀ ۸ اسد سال ۱۳۹۸