صمد كارمند
انتخابات مضحک، پارلمان كاذب
بيش از یک ماه میشود كه چند تا آدمهای زورگو، رشوه ده، رشوه خوار، اجيران استخبارات بيرونی، متقلب كه نه بر پايه رأی و اعتماد مردم بلكه در نتيجه خط کشیهای ارگ، سپيدار و سفارت خانههای فرمانده بدون معیارهای شايسته سالاری و دموکراسی وارد قوه مقننه (مجلس نمایندهگان) شدهاند دست به بازیهای سياسی و تشكيلاتی زده و اعتبار خانه مردم را يكبار دگر به مسخره گرفتهاند، اينان نه به قانون احترام و باور دارند و نه هم صاحب وجدان بیدارند، دريغا كه چشمان شان کور و گوشهایشان ناشنو است در حالی که كشور در بحران سياسی و ادامه جنگ قرار دارد اما این مشت اجير كه از راه نامشروع به ثروت و قدرت رسیدهاند درد مردم و وطن را فراموش و مصروف بازیهای قدرت آنهم به نفع خواستهای قومی و زبانی خود اند.
از همه بدتر كه رياست جمهوری و رياست اجراييه بجای ترميم و اعاده اعتبار دوباره مجلس نمایندهگان هر روز مقدار نفت، آتش افروخته شده در پارلمان را افزايش داده و خود به حال مردم و وطن میخندند.
در روزهای نزدیک افغانستان در فهرست «ناامنترین» کشورهای جهان مقام نخست را گرفت و در فساد همچنان جايگاه چنين مقام را دارد، نمونه بارز آن را در پارلمان كشور میتوان بهخوبی مشاهده كرد، جايی كه اكثريت آنان را فساد پيشه گان، دروغ گويان، جعل كاران و ناشایستهها تشكيل میدهد.
حيف آن جوانانی كه در جريان انتخابات پارلمانی شهيد و زخمی شدهاند، حيف میلیونها دالر كه هزينه شد تا چنين افراد قانون شكن وارد خانه مردم شوند و حيف هزاران زن، مرد شامل جوانان و كهن سالان كه با قبول كردن خطرات انتحار، انفجار، ترور و وحشت روانه مراكز رأی دهی شدند تا دموکراسی را تمثيل و حق خود را در خانه خودشان داشته و از آن حمايت كنند.
دريغا كه با خون جوانان، هزينه ميليون دالری جريان انتخابات و رأی مردم بازیهای سياسی شد و آگاهانه خواستند تا آنانی را وارد مجلس كنند كه امروز شرم مردماند و لكه ننگ بر آنچه بنام دموکراسی و شايسته سالاری ياد میشود.
آیا افغانستان به پارلمان نياز دارد؟
پارلمان يكی از ارگانهای دولت، مركز فكر و انديشه مردم، ممثل اراده مردم و جايگاه قانونگذاری، دفاع از قانون و در نهايت مركز طرح و دفاع از حق انسان جامعه و در كل شهروندان يك كشور است، جامعهی بدون پارلمان به معنای سرزمينی بدون قلب و تپش است
بدون شک ما هم به چنين ارگان نياز داريم، شوربختانه قريب صد سال میشود كه پارلمان را تجربه كرديم و در حال تجربه قرار داريم، اما آنچه در نتيجه دموکراسی وارداتی بر ما تحميل شده نتايج آن را در سه دور اخير بهویژه دور هفدهم بهخوبی میتوان مشاهده كرد، تا آن اندازه مجلس نمایندهگان رخ بد و زشت خود را نشان داد كه مردم حتا به نبود آن فكر میکنند و خود را يكی از مجرمين حالت موجود حساب و درد دارند كه چرا بيدار، هوشيار و به پا نشدهاند و نتوانستند خود تعيين حق سرنوشت برای خويش نمايند.
در پيشاپيش مردم نسلی که همچنان در گناه ها شریک اند، نیروهای مترقی و دموکراتمیباشند که با تأسف نتوانستند جايگاه و مقام خويش را در سیاستهای امروز پيدا و صدای باشند در جهت تأمین عدالت، عدالت اجتماعی، قانونيت، آزادی و بالاخره دموکراسی واقعی كه منجر بر تغيير بزرگ در جامعه شود.
ضرور است تا مردم رأی خويش را ارزان به معامله قرار ندهند، حق خويش را در جهت اصلاح و تغييرات مثبت كه منجر بر آينده بهتر از امروز شود استفاده نمايند در غير آن فراموش نبايد كرد كه گوسفندان چرب طعمهی گرگان میشوند، تا زمانی که هم رکاب رمهی از گوسفندان قرار گرفت، همیش گرگان با دندانهای تيز در حال شكار خواهند بود.