بصیرهمت
سياست غير ريالستيك وخصمانه دونالد ترامپ در شرق ميانه
سياست خارجي غير ريالستيك دونالد ترامپ بيشتر بر اساس يك تقسيم بندي جامد، خصمانه و غير سازنده استوار است . بدين معني كه براي انعده كشور ها و رژيم هاي كه دشمنان و يا مخالفين جدي قصر سفيد در سطح بينالمللي محسوب ميگردند چيزي ارايه نمي نمايد و لي برعكس براي دوستان بينالمللي اش قصر سفيد سخاوتمندانه همه چيز را پيشكش مي نمايد . نقاط ضعيف چنين سياست غير ريالستيك در هردو جانب مشاهده ميگردد . اداره كنوني قصر سفيد فرصت هاي مناسب همكاري مشترك و دوجانبه با مخالفان بين المللي اش را از دست داده است و خصومت دوامدار در برابر انها ادامه دارد . خشم و خصومت و بي اعتمادي به واكنش هاي طبيعي واشنگتن در مقابل مخالفين بينالمللي اش تبديل گرديده است . در حاليكه انانيكه دوستان بينالمللي واشنگتن محسوب ميگردند در رفتار غير سازنده و هرگونه اعمال تخريبي شان دست باز دارند .
پاليسي اداره ترامپ در مورد شرق ميانه نمونه وأضحي از اين نوع سياست غير ريالستيك است . اين پاليسي متكي بر سياست غير ريالستيك و روش نهايت سختگيرانه و غير سازنده در برابر يك جانب ، بعنوان نمونه ايران كه دشمن ديرين خوانده شده و سوريه كه متحد ايران است، و در مقابل ،روش سخاوتمندانه در برابر جانب ديگر ، كه مخالفين منطقوي ايران چون اسراييل و تعدادي ديگر از دولت هاي سنيي عرب ، اند، استوار است . در برابر انعده كشور هاي كه دشمن امريكا محسوب ميگردند بدون هيچگونه روش سازنده ، پاليسي تشديد دشمني و خشونت بكار برده ميشود، مگر در برابر دوستان در شرق ميانه، پاليسي قصر سفيدبر پوشاندن هرگونه تخطي و اعمال تخريبكارانه و ضد بشري انها استوار است. اكثريت كشور هاي جهان اين پاليسي قصر سفيد را نه تنها مورد تائيد قرار نميدهند بلكه اين پاليسي را غير اخلاقي ميدانند .
پاليسي جاري اداره ترامپ در مورد خروج امريكا از پيمان سلاح هاي هسته اي ميان برد كه در زمان جنگ سرد با اتحاد شوري أنزمان بامضا رسيده بود ، جزتشديد مسابقات تسليحاتي و يك پاليسي تهديد به صلح و امنيت جهاني و افزايش خصومت ميان امريكا و روسيه چيزي ديگري ارمغان ببار نخواهد أورد . سياست جاري اداره ترامپ در مورد أروپا تاريك ونامشخص است و دوستي و دشمني اداره ترامپ نه با اتحاديه اروپا سازنده است و نه با پيمان أتلانتيك شمالي ناتو . در مورد چين، پاليسي قصر سفيد تاكنون با فراز و نشيب زيادي همراه بوده است . گاهي سياست خصمانه و تشديد مخالفت و گاهي هم سياست مذاكره و عمدتا روي جنگ تجاري استوار است . در مورد كورياي شمالي پاليسي امريكا گاهي با اتش و خشم و گاهي هم با ارسال نامه هاي عاشقانه همراه است.
در مورد شرق ميانه ، اداره ترامپ ميان أنعده كشور هاي كه از جانب امريكا محور شيطاني در منطقه خوانده شده و كشور هاي كه گويا فرشتگان صلح و ثبات محسوب ميگردند خط قرمز كشيده است . در برابر انعده كه محور شيطاني خوانده شده اند سياست غير سازنده ، خصمانه و أشتي ناپذير بكار برده ميشود و در برابر انعده اي كه دوستان و متحدين واشنگتن اند سياست كاملا سخاوتمندانه توام با ناديده گرفتن هرگونه اعمال غير انساني و ضد بشري انها در منطقه ، بكار برده ميشود .
باوجود موضعگيري أشتي ناپذير واشنگتن در برابر ايران ، كمپاين وسيع تبليغاتي و اعمال شديد ترين تحريم ها در برابر اين كشور ، ايراني ها تا هنوز واكنش شديد و متقابل در برابرواشنگتن انجام نداده اند . چنين ارزيابي ميگردد كه ايراني ها با اميد تغير رهبري در واشنگتن در جنوري 2021اند . مگر در فعاليت هاي منطقوي ايران و يا ابراز امادگي ايران جهت باز گشت بروي ميز مذاكره با واشنگتن ، هيچكونه تغيري ديده نميشود . يگانه تغيري كه تاكنون ديده ميشود سياست خصمانه امريكا بر ايران ، اب بيشتر بر أسياب تندروان داخل رژيم اخندي ايران ريخته است و حالا راديكالهاي روحاني رژيم بر ميانه روان طعنه ميزنند كه " ما قبلا گفته بوديم كه تشريك مساعي و مذاكره با امريكا فايده اي ندارد ."
در زمان رياست جمهوري اوباما ، رئيس تيم مذاكره ايران ،در مورد سلاح هستوي ايران ، جواد ظريف ، كه اخيراً استعفايش از جانب رئيس جمهور ،حسن روحاني، رد گرديد ،،تلاش دوامدار در جريان رسيدن به توافق جامع در سطح جهاني نمود و يكجا با موضعگيري نرم و سازش پذير روحاني در برابر غرب، با جامعه جهاني به توافق رسيد و اين توافق خشم افراطيون رژيم ايران را بر انگيخت ، مگر در جريان ارايه استعفاي ظريف مائك پومبيو، وزير خارجه امريكا، با موضعگيري خصمانه و دور از هرگونه اخلاق دپلوماتيك ، با استعمال الفاظ ركيك ظريف و روحاني را "مردان پيشتاز فساد و مافياي مذهبي ناميد . "
در واقعيت امر، سياست خارجي ايران طي چهار دهه گذشته برسياست واكنش در برابر اعمال سياسي ساير كشور ها استوار بوده است . با وجود همكاري هاي عملي ايران با امريكا در برخي مسايل جهاني، واكنش امريكا در برابر ايران خصمانه بوده است . رئيس جمهور اسبق ايران ، رفسنجاني ، با كمپني نفت امريكا ، كوناكو، قراردادي را بخاطر حسن نيت و بهبود روابط با امريكا امضا نمود، مگر توسط اداره كلنتون لغو گرديد . همكاري مشترك ايران با امريكا بعد از حادثه يازدهم سپتامبر در مورد ايجاد يك دولت جديد بعد از طالبان در افغانستان ، با پاليسي خصمانه جورج دبليو بوش روبروگرديد و اداره بوش ايران را "محور شرارت" ناميد . با امضا قرار داد هستوي ايران با غرب ، در راس اداره اوباما ، يخ هاي مناسبات خصمانه ايران و امريكا در حال ذوب شدن بود كه اداره ترامب بار ديگر همان سياست خصمانه را در برابر ايران به پيش كشيد .
حمايت اداره ترامپ از دولت كنوني مصر شبيه حمايت دولت امريكا از انورالسادات رئيس جمهوري اسبق مصر در سالهاي 1970 است كه وي با اسراييل صلح نمود و امريكا انرا به اغوش كشيد . در حاليكه دولت كنوني مصر برهبري عبدالفتاح السيسي هم اكنون مصر را بيشتر از حسني مبارك بسوي توتاليتاريسم و فرد محوري سوق داده است ، مگر ايالات متحده با چشم پوشي از اعمال سركوب و خشونت دولت نظاميان مصر كه بر عليه مخالفانش بكار ميبرد نه تنها هيچگونه واكنشي بر عليه اين رژيم نشان نميدهد بلكه بر عكس انرا از دوستان شرق ميانه اش ارزيابي مي نمايد .
دولت سركوبگر و توتاليتر شاهي عربستان سعودي در حاليكه در بي ثبات سازي منطقه نقش اساسي را بازي مي نمايد، جنگ وحشيانه و نابرابري را در يمن ادامه ميدهد و مصيبت انساني را در يمن ببار اورده است ، با اعمال فشار بر نخست وزير لبنان كه ميخواست وي را به استعفا وإدارد، باعث بحران در لبنان گرديده است . و دستان محمد بن سلمان ، حاكم بالفعل سعودي، هنوز هم در قتل جمال خاشقجي سرخً است ، مگر اداره ترامپ از همه اين جنايات به بهانه هاي گوناگون چشم پوشي نموده و همه ارزش هاي انساني را در برابر قرارداد هاي مليارد دالري فروش سلاح به سعودي ها، ناديده گرفته و ميگيرد .
اسراييل كه بعد از بقدرت رسيدن ترامپ بيشترين نفع را در خاور ميانه ميبرد اكنون با حمايت بيدريغ مالي دپلوماتيك و نظامي واشنگتن به ژاندارم منطقه مبدل شده و همه روزه بر تعداد منازل مسكوني يهوديان در مناطق اشغالي فلسطينيان ميافزايد و اين شهرك سازي در ويست بانك چند برابر افزايش يافته و ازبكاربرد ثقيل ترين سلاح هاي كشنده در برابر معترضين و اطفال بيگناه فلسطين دريغ نمي نمايد و بار ها از جانب سازمان ملل به جنايت جنگي متهم گرديده است ، مگر اداره قصر سفيد از اين رژيم صيهونيستي اشغالگرحمايت بيدريغ مينمايد . انتقال سفارت امريكا از تل ابيب به بيت المقدس ، حمايت قصر سفيد از الحاق بلندي هاي جولان سوريه به خاك اسراييل ، كه هردو به حيث اعمال شنيع و خصمانه از جانب شوراي أمنيت سازمان ملل بشمول كشور هاي غربي دوست واشنگتن محكوم گرديده اند، تحفه هاي اند كه امريكادر پاداش به جنايات اسراييل ، از كيسه خليفه ، به اين كشور ميبخشد . پايان