عارف عرفان
تجدید اشغال افغانستان بوسیلهٔ آمریکا
آرایش گفتمان صلح میان آمریکا وطالبان،اساساًبرای تجدید اشغال افغانستان بدست آمریکا ودرکسوت نوین طراحی گردیده است.
سریت ومحرمیت این مذاکرات میان زلمی خلیلزاد نماینده آمریکاوطالبان درغیاب دولت ومردم افغانستان درعقب در های بسته ،در بیرون ازماورای افغانستان و درکشور قطر،جزبرتابنده بازیهای شیطنت آمیز در خط منافع استراتیژیک آمریکا وپاکستان در افغانستان چیزی دیگری نمیتواند تلقی گردد.
پرواضح است،که درین بازیها،طالبان به مثابه مهره های شطرنج در نقش ترجمان آمریکاوپاکستان برای زینت بخشی این گفتمان وتمثیل پروژه های اسارتبار آمریکایی نقش ایفامیدارند.
درواقع این گفتمان، نمایشی از یک سناریوی استراتژیک است که درتبانی بزرگ میان آمریکاوپاکستان در واشنگتن-اسلام آباد تدوین شده است وتنها بخاطر مشروعیت بخشیدن این سناریو،وتسهیل وتداوم اشغال وگُم ساختن پل پای اشغالگران، این گفتمان عوامفریبانه براه افتیده است،تا آمریکا در چهره جدید در افغانستان حضورش را تداوم بخشیده و در امتداد آن به اهداف کلان راهبردی نایل گردد.
این مسئله قابل درک است که مرکز اصلی مذاکرات صلح میان آمریکا وطالبان نه قطر بل واشنگتن واسلام آباد است.
مجموع شواهد درچهره مذاکرات سیاسی میان طالبان وآمریکا راوی توافق نهایی میان پاکستان وآمریکا بوده واین پروژه در ساختار" دولت موقت' برای تداوم سناریوی اشغال مجدد آمریکا وپاکستان،جلوه خواهد یافت.
آمریکایی ها مستدام ازهزینه 1.3تریلیون دالر در جنگ افغانستان سخن میگویند،اما در واقع جنگ افغانستان نخستین جنگ تاریخ آمریکا است که هیچ هزینهٔ مادی را بردوش پنتاگون حمل نمیدارد.برحسب منابع معتبر،تنها عواید آمریکا در افغانستان از درک تجارت هیروئن،سالانه به بیش از ۲۵۰ملیارد دالر بالغ میگردد.
تاراج عناصر پربهای معدنی بویژه معادن اورانیوم ولیتیم در هلمند،نه تنها هزینه بردار مجموع مصارفات آمریکا درافغانستان بوده بل بزرگترین عواید باد آورده را وارد خزانه آمریکا میسازد.
برقول شاهدان عینی روزانه ۳۰۰ لاری برای بارگیری و انتقال مواد معدنی معادن اورانیوم ولیتیم هلمند الا میدان هوایی آنجا که بشکل مدرن آن توسط آمریکا اعمار شده است،بکار گرفته میشود.
براساس اطلاعات اخیر، درافغانستان ۱۴۰۰معدن به طور رسمی به ثبت رسیده است ،در حالیکه بر اساس گزارشات،آمریکا توسط سیستم های پیشرفته دوبرابر این رقم را تا حال در افغانستان کشف نموده است.با این چشم انداز روشن آمریکا در تلاش است تا افغانستان را به اشغال دایمی در آورده و اینبار صورت خویش را نه ازگریبان دموکراسی بل ازکسوت افراطیت به نمایش گذاشته وافغانستان رابه عصرجاهلیت وبربریت در وجودلشکر نیابتی پاکستان یعنی طالبان برگردانیده واهداف راهبردی اش را دنبال نماید.
آگاهان جهان کماکان رخداد های سیاسی افغانستان را مورد توجه قرار داده و دیدگاه شانرا در پیرامون مذاکرات صلح نماینده آمریکا زلمی خلیلزاد ونمایندگان طالبان در قطر متمرکز ساخته ونگرانی های شانرا از پروسه گفتمان سیاسی بازتاب میدهند.
وبگاه معتبر گلوبال ریسرچ این انکشافات را تحت عنوان «مذاکرات آمریکا -طالبان ،اشغال افغانستان بوسیله آمریکا را تجدید مینماید»مورد کنکاش قرارداده خاطر نشان میدارد:[1]
این "پروژه صلح" که برای هفته ها به طول انجامیده است،هیچ تضمینی وجود ندارد که مذاکرات ایالات متحده و طالبان به نتیجه دلخواه برای مردم افغانستان به پایان برسد.
تاریخ به مامی آموزاند که چنین مذاکرات نمادین با سخنان دروغین مارا به جنگ وبحران دیگرغوطه ور ساخته است.برعکس این مذاکرات بطور خصوصی میان ایالات متحده و طالبان است که بصورت قطع نگرانی واقعی مردم افغانستان را بازتاب نمی دهد.
با توجه به این واقعیت، صلح آسان نخواهد بود.اکنون ما، در هفته سوم مذاکرات صلح قلابی میان ایالات متحده و طالبان بدون هیچگونه دستاورد اساسی وارد شده ایم. این بیشتر شبیه یک ماشین تبلیغاتی آمریكایی است كه "امید های بی پایه"را در میان افغانها ایجاد نموده است. این نمایش در واقع تلاشی برای اقناع مردم آمریکا که گویا ،ما،جنگ رابرای طالبان نباخته ایم،میباشد."
نویسنده این مقاله بر رویکرد عوامفریبانه آمریکاوگشایش جاده اشغال مجدد افغانستان تمرکز نموده مینگارد:"در میان مذاکرات صلح، به عنوان نزدیکترین ناظر، من میتوانم شاهد افزایش خوش بینی و فریبندگی در رابطه باایالات متحده در میان بسیاری از شهروندان افغانستان که گمراه شده اند و نمیدانند که واقعیت های ناگسستنی در مورد جنگ ایالات متحده و ناتو درافغانستان وجود دارد،باشم .در این راستا این تبلیغات بخاطری راه اندازی میگردد. تاشرایط و"زندگی جدید"را برای "اشغال" مجددافغانستان بوجود آورند.
آنچه که مردم خسته افغانستان از مذاکرات دوحه انتظار دارند عبارت از برقراری آتش بس معقول ودایمی وبرقراری صلح برای پایان قتل وکشتار در افغانستان است.
آنچه که رسانه های غربی برآن تمرکز مینمایند عبارت از طرح پیشنهادی آمریکا برای
خروج نیروهایش برای مدت پنج سال از افغانستان است.اما طالبان اصرار دارند که طی
دوران یک سال این خروج نهایی گردد.
واقعیت این است که حتی اگر خروج سربازان آمریکایی
آغاز گردد، این هرگز یک برنامه تمام عیارونهای نخواهد بود"
نویسنده بُعد خارجی راهکار های فریبنده آمریکا را مورد کنکاش قرار داده خاطر نشان میدارد:"این کمپین گمراه کننده به رهبری ایالات متحده همچنین رهبران بین المللی و ملی در جنگ افغانستان را هدف قرار میدهد. ایالات متحده باید به گونه ای کار کند تا حمایت اتحادیه اروپا از جنگ در افغانستان را حفظ کند، زیرا آنها با توجه به هزینه های مربوط به استقرار نیروهای خود در افغانستان، از مسئله طالبان خسته شده اند.
تنش ایالات متحده و اروپا، رقابت چین و آمریکا، رقابت هند وپاکستان، خصومت ایران و ایالات متحده، دشمنی اسرائیل و ایران، ارتقاء وهابیت، مسابقه تسلیحاتی ایالات متحده و روسیه و بسیاری از اختلافات بیشتر بر افغانستان تاثیر بسزایی دارند لذا آنهاباید یک مرکز ژئوپلیتیک را درآسیای مرکزی تشکیل دهند"
درین مقاله در خصوص اهداف راهبردی آمریکا ورویکرد سیاسی واشنگتن نظر اندازی
گردیده اذعان میگردد :"
واشنگتن در حال حاضربرای ادغام طالبان در پایگاه
قدرت افغانستان تلاش میکند تا نشان دهد که جنگ افغانستان را نه به وسیله نظامی
بلکه از طریق کانال های دیپلماتیک برده است . از سوی دیگر با ادغام گروه
ستیزه جویان در ساختار "حکومت دست نشانده" در تلاش است تا برای محافظت از منافع
استراتژیک خود،جنگ دیگری را بطور مشترک علیه القاعده وداعش راه اندازی نماید."
همچنان دریک مقاله دیگر در پایگاه گلوبال ریسرچ رخداد های جاری افغانستان وماهیت اصلی مذاکرات آمریکا باطالبان تحت عنوان «مذاکرات ایالات متحده و طالبان: پیشرفت واقعی یا توهمی وخیال برانگیز؟ ثروت معدنی چند میلیارد دلاری افغانستان» مورد بررسی قرار گرفته خاطر نشان میگردد:"ایالات متحده به افغانستان آمده است ،تادرین کشور باقی بماند نه اینکه این کشور را ترک نماید.امریکا میخواهد تامنابع طبیعی افغانستان را تاراج نماید.
آنها[مواد معدنی] به طور بالقوه تریلیون دلار ارزش اقتصادی را احتوا میدارند، گنجی که واشنگتن قصد ندارد آنرا رها نماید. سیاستگذاران ایالات متحده همچنین در تلاش انتقال خطوط لوله نفت وگاز ازکشورهستند"
نویسنده این مقاله دلایل علاقمندی آمریکا نسبت به افغانستان درا مورد پژوهش قرار داده اذعان میدارد :"
قلمرو افغانستان به عنوان بخشی از یک طرح بزرگ برای محاصره روسیه و چین استفاده
می شود.
افغانستان بزرگترین تولید کننده تریاک در جهان
است که برای تولید هروئین مورد استفاده قرار میگیرد.
این پول برای پول شویی بانکهای غربی است،« سیا »
برقاچاق مواد مخدر وسایر جرایم سازمان یافته به عنوان منبع درآمد،متکی میباشد،وازینطرق سالانه ده ها میلیارد دالر حاصل میدارد.
چرا ایالات متحده در بالاترین سطوح رسمی که در خصوص تعاملات قاچاق مخدر درگردش است،همدست است؟"
نگارندهٔ این مقاله برماموریت وکرکتر زلمی خلیلزاد
نماینده آمریکا تمرکز نموده مینویسد:"زلمی خلیلزاد رسمأسفیربوش و دیک چنی هنگام اشغال افغانستان و عراق و سپس نماینده سازمان ملل متحد بود.
او یک شخص افراط گرا از قطار محافظه کاران نو ومجری برنامه های امپریالیستی واشنگتن ودارای اجندای ضد صلح عدالت و مساوات میباشد"
نویسنده ماجرای گفتمان صلح قطررا مورد بررسی قرار داده می نگارد:"در۲۵ فبروری، مذاکرات صلح میان مقامات طالبان و خلیلزاد در قطر آغاز شد. در صورت رسیدن هرگونه توافق، هیچگونه شانسی در جهت منافع مردم رنجدیده افغانستان وجود نخواهد داشت.
همچنان درین گفتمان هیچگونه چشم اندازی برای پذیرش شکست آمریکا وخروج آن از کشور مشابه به خروج افتضاح آمیز آن از ویتنام به میان نخواهد آمد.
جمهوری خواهان و دمکرات ها قصد دارند که اشغال دایمی افغانستان را ادامه دهند. هرچیزی که به گونه دیگری در متن به توافق برسد، عملا توسط مقامات آمریکایی نقض خواهد شد."؛
این است تصویر واقعی از اهداف استراتیژی ویرانگر وخونین آمریکا که در همدستی با پاکستان،افغانستان را به مرکز سقل بازیهای ژئوپولتیک،ژئواستراتیژیک وژئو اکونومیک خود مبدل ساخته واین سناریو در چهرهٔ جذاب صلح کذایی جلوه نمایی مینماید؛
از قراین معلوم است که گام بعدی آمریکا تشکیل حکومت موقت در افغانستان است،وقرار است این برنامه یا در یک نمایشنامه شعبده بازی توسط عمال آمریکا ویا کودتای نظامی پیاده گردد؛
برای نجات وطن چه باید کرد؟
با احترامات بی پایان
عارف عرفان
لندن,مارچ ۲۰۱۹
منابع :
[1] Globalreaserch,The US-Taliban Talks Are “Renewing” the US Occupation of Afghanistan.16 march2019
[2]Global, US-Taliban Talks: Real or Illusory Progress? Afghanistan’s
Multibillion Dollar Mineral Wealth,15 March 2019
........................................................................