عبدالقیوم میرزاده
مورخ چهارم مارچ ۲۰۱۹
ضعف دستگاه دیپلوماسی کشوررا چه میپندارید؟
دستگاه دیپلوماسی یا بهتر است بگوییم وزارت خارجه که موظف به اجرای سیاست خارجی کشور میباشد وظیفه بسیار با اهمیت آن در پرتو قانون اساسی کشور تحقق سیاست خارجی بر پایه منافع ملی، استقلال، حاکمیت ملی، تمامیت ارضی، بیطرفی ورعایت منشور ملل متحد بوده که با تمام ذرایع و امکانات برای برقراری، تنظیم، حفظ و توسعه روابط سیاسی و همکاری های بین المللی کوشا باشد. این دستگاه باید فعالانه با چنان شفافیت در تمام عرصه های سیاست خارجی گام های استوار بردارد که بازتاب منافع ملی برای مردم ما جای هیچ شک و تردیدی را باقی نگذارد. آنچه در سیاست خارجی ما از اهمیت بسیار فراوان برخوردار است همانا تآمین صلح در افغانستان ومنطقه میباشد، هیچگاهی صلح جهانی ومنطقوی در موجودیت یک افغانستان پر آشوب متصور نیست، هیچ کشوری در منطقه از این آشوب بی امان بوده نمیتواند، سیاسیون وسردمداران پاکستان، ایران و کشور های آسیای میانه نیز بوضاحت این را میدانند ولی برای اتخاذ و اجرای چنین سیاستی به عناطر وفادار به امر مقدس وطن و منافع ملی در ادارات سیاستگذار واجراییوی نیاز است. همچنان صلح نیاز مبرم در اوضاع موجود کشور ما میباشد اما نه اینکه با استفاده از روپوش صلح بوسیله دزدان و آدمکشان حرفویی به همکاری همکاران بین المللی شان سیاه ترین نیرو های اهریمنی را بر سر ملت ما حاکم ساخته کشور را بصوب خانه جنگی سوق داده و در آب گل آلود منافع شانرا تامین کنند.
مجله اشپیگل آلمان در ماه جون سال ۲۰۱۱ پرده از راز مذاکرات مخفیانه امریکا با طالبان بدون در نظرداشت حکومت افغانستان برداشت در همانزمان به قول این مجله چندین دور مذاکرات میان نماینده گان ایالات متحده امریکا و طالبان صورت گرفته بود و امیاز دهی های بین المللی طالبان هم از همینجا آب میخورد که تا کنون این مذاکرات به کرات مخفیانه و دور از انظار رسانه ها بر گزار شده است و از بیشتر از پنج ماه بدینسو با دهل و سرنا در قطر، اسلام آباد، مسکو و تهران چندین دور مجالس و مذاکرات با طالبان با دور زدن حکومت افغانستان تدویر می یابد اما با هزار افسوس و حیف باید گفت که در طول این همه مدت به استثنای یک واکنش معاون وزیر خارجه افغانستان در باره مذاکرات طالبان با مقامات ایرانی و سخنان محمد جواد ظریف وزیر خارجه ایران دیگر هیچ صدا و واکنشی از این وزارت نا کارا شنیده و دیده نشد. اینکه وزارت خارجه افغانستان هیچ واکنشی و بازتابی از این همه فعل و انفعالات در قبال افغانستان بدون حضور نماینده گان حکومت افغانستان بعمل نمی آورد چه معنی و مفهومی را ارایه میدهد؟ آیا این سکوت مرگبار تنها نا کاره گی و تنبلی این وزارت را در امر اجرای مکلفیت هایش میرساند ویا اینکه این کار عدول صریح از منافع ملی و مترادف با خیانت به امر منافع ملی و حاکمیت ملی میباشد؟
در شرایط موجود دستگاه دیپلوماسی اکثریت کشور های جهان که منافع شان را در افغانستان میبینند فعالانه در قبال مسایل افغانستان به جد وجهد و تکاپو در آمده و از هر طریقی خود را شریک این فعل و انفعالات ساخته تا از کاروان بهره گیری این مدیریت بی بهره نمانند اما دستگاه دیپلوماسی چندش آور ما چنان سکوتی اختیار کرده است تو گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است. من یقین دارم که رهبری حکومت افغانستان نیز به این امر ملتفت اند زیرا یکی دو پیام واکنشی از جانب سخنگویان و معاونین سخنگوی اداره ریاست جمهوری و ریاست اجراییه در این راستا رسانه ایی شد. آیا وقت آن نرسیده است تا حکومت افغانستان این سهل انگاری مسؤولین وزارت امور خارجه را که بوی خیانت ملی از آن متصاعد است از طریق مراجع قضایی مورد بررسی قانونی قرار داده و در عوض افراد وطندوست، متخصص، فعال، با وقف و باورمند به منافع ملی را در کادر رهبری این وزارت به کار بگمارند. زیرا برای رسانیدن صدای افغانستان به جهانیان به دستگاه دیپلوماسی دایمآ فعال، وطندوست، با وقف، متخصص و معتقد به منافع ملی ضرورت است این دستگاه دیپلوماسی برای تحقق منافع ملی کشور شان باییست در سراسر جهان لابی هایی را در دستگاه های سیاسی واداری دول متحابه بصورت دایمآ فعال داشته باشند تا در مواقع موضعگیری های بین المللی دول متحابه منافع ملی افغانستان ونقش اش در مسایل بین المللی از نظر نیافتد. افغانستان باییست از طریق همین دستگاه دیپلوماسی بصورت زنده هر روز در رسانه ها و مدیای جهان نفس بکشد، به جهانیان باید بصورت راسخ و بدون تزلزل این مطلب رسانیده شود که الویت روابط بین المللی ما بر پایه منافع ملی و اراده مردم افغانستان استوار است. ما با همه کشور های جهان با در نظر داشت منافع جانبین تآمین روابط میکنیم. در رابطه به اختلاف افغانستان با پاکستان روی مسله خط دیورند و با ایران روی مسله آب رود خانه ها با در نظرداشت منافع ملی کشور ما تصامیم جسورانه ملی گرفته شود واین زخم ناسور که دارد آهسته آهسته همه کشور را فرا میگیرد از بنیاد ریشه کن گردد. دستگاه دیپلوماسی کشور ما رفتار های گوناگونه بازیگران بین المللی، خواسته ها، نظریات و اندیشه های ایجاد شده در اندیشکده های سیاست گذاران بین المللی را که به نحوی از انحا بر کشور ما نیز تآثیر می اندازد بصورت دقیق تحت نظر داشته و حکومت را از چند وچون مسایل و حاشیه های آن آگاه وبا خبر سازند. دستگاه دیپلوماسی ما جهان را طوری که است ببینند و به حکومت گزارش دهند نه طوریکه آنها میخواهند ویا افرادی درحکومت آنرا میخواهد. دستگاه دیپلوماسی افغانستان چانه زنی های دیپلوماتیک را یاد بگیرند تا اهداف منافع کشور شان را در مرکز ثقل سیاست های خارجی کشور هایی قرار دهند که منافع دراز مدت و کوتاه مدت شان را در کشور ما میبینند. خود خواهی ها، بلند پروازی ها ی متکبرانه و به رخ کشانیدن تاریخ و جغرافیه در مناسبات بین المللی هیچ دردی را دوا نمیکند، مسولین دستگاه دیپلو ماسی باییست فعالانه هر روز و حتی به کرات خواسته های انسانی و قانونی مردم افغانستان را به گوش جهانیان برسانند و برای تحقق این امر مدبرانه حتی میتوانند استراتیژی ها را همزمان معطوف به منافع افغانستان سازند. تجربه جاپان و اروپا بعد از جنگ جهانی دوم تا به امروز بصراحت این را میرساند که این کار شدنی و عملی است. امروز اروپای شکست خورده و خاک بر سر شده جنگ دوم جهانی نه تنها از رفاه فراوان برخوردار است بلکه با امریکا بر سر منافع اش چانه زنی استوار دارد.