عبدالرووف لیوال

 

مسوده قطعنامه لویه جرګه مشورتی صلح

مورخ ۲۹حوت۱۳۷۹                                                                   شهر: کابل

بسم الله الرحمن الرحیم :

کشور عزیزمان ازمدت چهل سال میشود که درآتش جنګ میسوزد – علت آن به همه ګان معلوم است ، خداکند که مشوره ها وتعهدات درج قطعنامه ّهذاروزنه ی راجهت تسریع پروسه صلح درکشوربګشاید تا باعث ختم جنګ درکشوروالتیامی به دردهموطنان مظلوم ما باشد بااین مقدمه ی مختصرمسوده ی موادات قطعنامه خدمت هموطنان ارایه میشود :

درخواست جرګه دربعدبین المللی :

بادرنظرداشت نتایج تباه کننده ی (تلاش های بنام صلح ) درمورد افغانستان ازجانب ملل متحد (بینن سیوان) ، اجلاس اول بن ، دولت های پاکستان ، سعودی ، ایران ،قطر، روسیه وغیره که درسال های قبل صورت ګرفته جزاینکه کلاوه صلح را درکشورما کورګره بزند ،نتایجی مثبت نداشته است .

بناءاًاین لویه جرګه مصرانه التجامینمایدتا یک کانسرسیوم مشترک صلح متشکل از کشورهای سویس ، سویدن وجاپان باتلاشهای بشردوستانه خود،برای این زخم ناسور منطقه مرهمی را تدارک نمایند تاباعث التیام زخمهای مردم ما ونجات از تشنج درقلب آسیا ګردد ، درصورت هوکی ،قدرت اجرایی این پروسه دیپلومات های کشورهای فوق ، اتحادیه اروپا ، آلمان ، نیروهای مسلح کشورهای فوق وجوانان کوماندوی اردو ی غیرسیاسی افغانستان خواهد بود.

(درهرصورت این پروسه زمان ګیراست )

دربعدداخلی :

 درمدت چهل سال ګذشته همه سردمداران حکومتی وسیاسی ازجمله چپی ها ، تنظیمهای جهادی وطالبان اعمال نابخشودنی وجنایات وطنی را علیه ملت مظلوم روا داشتند که منجمله طورذیل به آن اشاره میشود .

الف : به ترتیب غلام شدن به روس ، پاکستان وامریکابخاطرمنافع شخصی وحزبی خویش درین پروسه ، چپی ها ، روسهاراسواربالای ماشینهای محاربوی – مجاهدین وطالبان اعراب وپاکستانیهارابه کشورراه دادند، حتی درزمان طالبان پاکستانی ها  اظهار مینمودند [دوی اټک غوښته ،موږمټک هم ونیاوه ، چې ځې ،ځې ابازو له به راځې ]یعنی افغانها مدعی اټک بودندماپل متک راهم ازایشان ګرفتیم ، واستراتیژی زمین سوخته رادرشمال زمین ما تطبیق نمودند ، ایتلاف شمال هم باشرمساری واخذ دالرامریکایی هارا welcomeګفتند،دروازه شمال رابروی شان کشودند ، آنها به یاری قوای خارجی ، جنایات قلعه ی جنګی مزارودشت لیلی را مرتکب شدند واکثریت بی ګناهانرابه اساس جاسوسی غلط رهسپار ګوانتاناموساختند .

چپی هاهم باایدیالوژی منحط خویش ، جوقه ،جوقه مردم رایااعدام ویاهم رهسپار زندان ها نمودند.

ب:مشمولین پروسه جهادبخاطر عدول ازمشی شریعت غرای محمدی وعدم پابندی ازسرمشق دوره طلایی خلفای راشدین به خاطر منفعت شخصی ازافراطیت کارګرفته ، عوض متجلی ساختن اسلام واقعی ،اساسات اسلام واقعی راخدشه دار، دین اسلام رابدنام واین دین رانزد اغیار دین وحشت ودهشت معرفی وبه اینطورباخون شهدابازی نمودند .

ج : ازوقایع مستندتاریخی چهل سال ګذشته دریافتیم که رهبران جریانهای فوق قطعاً شایسته ی حکومت داری خوب نبودند ، همیشه درفسادوتولید مواد مخدرومافیای مردم آزاردرسطح جهان  مقام اول رااحراز نموده اند، درطول همین ادوار قاچاق ابدات تاریخی ، به یغما بردن معدنیات ګران بها ،قاچاق چوب ،دانه باب قیمتی ،سیل آسا به نفع شخصی شان ادامه داشته ، آثارتاریخی مان ازجمله بت های بامیان واکثرمیراث های فرهنګی ما تالان شد .

درطول حکومت های فوق تمامیت ارضی کشور همیشه مورد تجاوزبوده واردوی قهرمان که ازناموس ملی وتمامیت ارضی حفاظت مینمود ، تضعیف وازبین برده شده است ، به نخبه ګان ،فرهیخته ها وساینس دانان ماتاپه ی تکفیرزده شده ونصاب تعلیمی دورازدانش معاصر ومنحط عملی میګردید .

خلاصه : روی دلایل فوق هیچیک ازذکرشده ګان فوق ولو اشتراک کننده درهمین لویه جرګه هم باشد، درپیشګاه نسل آینده ابرو عزتی نداشته ، همیشه سرخم خواهد بودند ونه هم نمایندګی مردم رادرچنین لویه جرګه ها میتوانند ،فلهذا باابرازپیشیمانی ، جهت رفع شرمندګی ازنسل آینده ،درخواست عفوازملت بزرګ افغانستان ، رادارند – بازهم بعضی از انها اګر با دیده درآیی خودرا نماینده مردم جا زند ، مردم اورا میشناسد وخود باید ازمیدان کناررود.

نوت : این مسوده ، مسوده اصلی نبوده وجهت حفظ ماتقدم تحریرشده است  .

عبدالرووف لیوال

 

 

 


بالا
 
بازگشت