عبدالرووف لیوال

 

ازبی غیرتی سګها ، دارد ګرُبه هابه بام مابازګشت نمایند

این یک حقیقت مبرهن است که باعث برګشت طالبان ، تنظیمیهای شدندکه درطول هفده سال بااستفاده ازقدرت دولتی اختلاس ،فساد ،چور ،ظلم ،غصب ومردم آزاری نمودند وشیوه دولت داری وطریقه ی حکومتداری خوب را قطعاً نمیدانستند ، تاآنکه مردم ما دست به دعا شدند که خداوند همان قبرکن سابقه رابیامرزد .

مردم ما شاهد هستند که دراول حکومت کرزی که هنوز پارلمانی وجود نداشت ، لشکر طالبان درحال  اضمحلال ومتواری پاکستان شده بودند ، ولی اراکین بلندرتبه ی دولتی (خصوصاً نظامیان )که منوط به تنظیمهای جهادی سابق بودند ، به بهانه ی اجرت ګویا جهادبه فساد پرداختند وباعث ایجادفاصله بین مردم ودولت شدند ، حتی دولتی هارابااعمال شوم خویش نزدمردم منفورساختند .

اینها بعضاً مستند وطنفروش هم شدند ، طور مثال  . بر اساس کتاب "سیاست افغانستان؛ روایتی از درون"، سپنتا در این کتاب نوشته است: "سفارت امریکا در کابل، برای من و مجددی صاحب دو میلیون دالر می‌داد تا کرزی را برای امضای توافقنامه راضی بسازیم، من نگرفتم ولی مجددی صاحب پول را گرفت".

 اګراین اعمال فاسد وشوم آنها نمیبود ،عباس ستانکزی درجلسه ی بسابزرګ نمیتوانست ادعانماید که (حکومت افغانستان آنقدر مفسد است که حتی تپه ها وکوه ها غصب شده وما با حکومت غاصب ومفسد ، حاضر به ګفتګوومذاکره نیستیم )

در این میان، حیف و میل کمک‌های خارجی؛ فساد گسترده اداری؛ عدم بازسازی و توسعه؛ فقر و درماندگی شهروندان و افزایش شکاف طبقاتی در میان مردم؛ جایگاه و پایگاه طالبان را در میان مردم دورافتاده از پایتخت محکم نمود. طالبان توانستند به‌خوبی از این نقاط ضعف دولت استفاده کنند و نفوذ خود را در میان مردمی که از فساداداری در دولت و عدم رسیدگی به عرایض‌شان در محاکم عدلی و قضایی رنج برده‌‌اند، افزایش دهد و با تشکیل محاکم محلی و رسیدگی به درخواست‌های مردم، اعتبار پس‌زده و ازبین‌ برده شده‌ی خود را در میان مردمان محلی بدست آورند .

 پاکستان نیز دقیقاً به دنبال همین مسئله بود؛ تا طالبان را در جهتی هدایت نماید تا از شکاف بوجودآمده در میان مردم و دولت، به نفع خود استفاده کند و ضمن افزایش نارضایتی بین شهروندان و دولت؛ طالبان جایگاه از دست رفته خود را درمیان مردم به‌دور از دسترس حکومت، بازیابد. اما پدرخوانده طالبان(پاکستان)این مطلب را به جهانیان ثابت ساخت که تنطیمیهای جهادی که ګوساله ی دست پرورده ی خودش بود ، اصلا ًاهلیت دولت داری را درافغانستان ندارند ، صرف لمپن ها وستنګانی بی دانش اند که ازدارایی ملت ومردم وند میزنند ـ

پاکستان چون نجاربه تبرخودما ، دسته ی ازتنه ی خودما تراشید ، به ریشه زدن مادوام میدهد .

عبدالرووف لیوال .

 

 

 


بالا
 
بازگشت