هدايت حبيب
دولت امريکا می خواهد از دولت افغانستان مشروعیت زدایی کند!
به گزارش فارس، "حمدالله محب" مشاور امنیت ملی دولت افغانستان روز پنج شنبه ۱۴ مارچ در اظهاراتی بی سابقه به شدت از عملکرد دولت آمریکا بويژه از "زلمی خلیلزاد" نماینده ی ویژه ی وزارت خارجه ی دولت آمریکا در امور افغانستان انتقاد کرد و گفت: واشينگتن تلاش می کند تا دولت کابل را تضعیف کند.
به نوشته خبرنگار شبکه "سی، ان، ان"، محب که به واشينگتن سفر کرده، در جمع گروهی از خبرنگاران در سفارت افغانستان گفته است که خلیلزاد تلاش می کند تا «از دولت افغانستان مشروعیت زدایی کند»، چرا که «برای خود در افغانستان آرزوهایی دارد» و امیدوار است که یک «دولت موقت در افغانستان روی کار بیاید و او بتواند نیابت آن را بر عهده بگیرد.»
خلیلزاد زاده ی افغانستان است و آنطور که محب گفته، با وجود داشتن تابعیت آمریکایی و حضور دردولت آمریکا، آرزوی به قدرت رسیدن در افغانستان را در سر می پروراند.
وی گفت: «با شناختی که از سابقه آقای خلیلزاد وجود دارد، [مشخص است که] او آرزوهایی در افغانستان دارد. او دو بار می خواسته نامزد ریاست جمهوری شود... افرادی در دولت ما هستند که اینطور ارزیابی می کنند که احتمالاً تمام این مذاکرات برای این است که یک دولت موقت تشکیل شود که او بتواند نیابت آن را بر عهده بگیرد.»
مشاور امنیت ملی "اشرف غنی" رییسجمهور افغانستان دربخش دیگری ازصحبت هایش گفته است: «به ما گفته شده بود که خلیلزاد دیپلماتی فوقالعاده است و می داند دارد چه میکند. اما من مطمئن نیستم که اینطور باشد، چرا که او دارد یکی از متحدان و شرکای قابل اتکای ایالات متحده را می رنجاند و میآزارد.»
به گفته محب، دولت افغانستان بارها از خلیلزاد خواسته تا محتوای مذاکراتش با طالبان را با کابل شريک سازد، اما او از این کار خود داری کرده و تنها «بخشها وتکه هایی» از اطلاعات را در اختیار دولت قرار داده است. محب گفت دیدار اخیرش با خلیلزاد که قرار بوده در آن محتوای جلسه با طالبان را دریافت کند، فقط ۶ دقیقه طول کشیده است.
آمریکا از چند ماه پیش برای اولین بار با طالبان وارد مذاکرات مستقیم علنی شده است. پیش از این هم گزارش هایی منتشر شده بود مبنی بر اینکه کابل از اینکه به طور کامل در جریان روند این مذاکرات قرار ندارد، ناخرسند است؛ ولی تا الان هیچ یک از مقام های افغانستانی این نارضایتی را رسانه ای نکرده بودند.
محب دیروز هم در نشستی به میزبانی "اندیشکده هادسن" از مذاکرات خلیلزاد با طالبان انتقاد کرده و گفته بود توافق آمریکا با طالبان "مایه شرم" است و کسی نباید به طالبان اعتماد کند. وی در مورد ابهام در راهبرد واشينگتن در قبال افغانستان هم گفته است:
«ما از ایالات متحده میخواهیم در مورد راهبرد بلند مدت خود و منافعی که در کشور ما دارد، شفاف سازی کند.»
ماه میزان امسال شایعه شد که آمریکا قصد دارد به زودی تمام نیروهای نظامی خود را از افغانستان خارج کند. هرچند این شایعه بعداً تکذیب شد، اما مقام های آمریکایی در مذاکرات خود باطالبان وعده داده اند که در صورت حصول توافق میان احزاب افغانستان و طالبان، آمریکا حاضر است به حضور نظامی خود در افغانستان پایان دهد.
"دونالد ترامپ" رییسجمهور آمریکا بارها از هزینه های گزاف حضور نظامی در غرب آسیا و افغانستان گلایه کرده است.
آمریکا در سال ۲۰۰۱ و پس از حملات یازده سپتامبر به مرکز تجارت جهانی نیویورک، به بهانه مبارزه با تروریسم به افغانستان حمله کرد. در حالی که "جورج بوش" رییس جمهور وقت آمریکا بعداً گفت که اهداف واشينگتن در «جنگ با ترور» محقق شده، اما این حضور نظامی تا امروز ادامه دارد.
متن انتقاد تنُد حمد الله محب، مشاور امنيت ملی اشرف غنی، در حقيقت حرف های گفته شده ی خود آقای غنی به آدرس دولت امريکا که زمامداران آن خود را حاکم ـ دادستان(!) و فرمانروايی اين کره ی خاکی در سراسر جهان اعلام می دارند؛ از اروپا گرفته تا افريقا، امريکای لاتين و قاره ی آسيا دستور تقرر و برکناری رؤسای جمهور، جنگ و غارت و خلع سلاح کشورها را صادر می کنند؛ خيلی ها هم مضحک است وهم سوال برانگيز.
مضحک بدين معنی، که همين وزارت خارجه ی امريکا، خالق حکومت تقلبی طراز فاشيستی اشرف غنی وعبدالله بوده و تمام مصارف نظامی و جيب خرچ(!) نی تنها اين آقايان؛ بل وُلخرچی های وزيران، وکيلان، سناتورها و همه رهبران تنظيمهای جهادی و احزاب ساخته و پرداخته ی سازمان" سيا" را می پردازد. مجموع اين معاشخواران قدرت مقاومت و تحمل يک روزه مخارج خود و اين دستگاه فاسد و ضد ملی عريض و طويل را ندارند؛ فهميده شده نمی تواند، که اينها چگونه جرأت خواهند کرد تا در برابر "ولينعمت" خود، اينگونه گستاخی کنند و نمک حرامی(!) نمايند.
به باور نگارنده: اگر ايالات متحده ی امريکا خواسته باشد تا اشرف غنی درقدرت بماند، شايد بخاطر تغيير چهره ی سياه وی و تحريف اذهان عامه ی مردم درمورد اين عنصر بد نام، به وی دستور داده باشد تا از طريق چنين صحبت ها توجه مردم ساده نگر را بجانب خود جلب و اعتماد مردم را در زير چترمتقلبين ملیگرا(!) کسب نمايد.
ويا: امريکا درک کرده باشد که آن برنامه ی بزرگی که درزمينه دسترسی کامل به منابع سرشار قاره ی آسيا و بويژه آسيای ميانه دارد، توسط اين عنصر رنگ باخته تحقق نمی پذيرد، تعويض او را، توسط يک کارمند کارکشته ی ديگر "سيا" خليلزاد، اتمر، عبدالله...؛ تجويز و با اينگونه صحبتهای گسيل شده او را درکنار کرزی ويا بخارج پرتاب می کند.
اما شگفت انگيز اين است، که هردو مزدوران پرتاب شده ی "سيا" (کرزی و غنی) درابتدا چنان ثناگويی قصر سفيد را می کردند، که مردم از کرنش و تملق آنان، در برابر مردم ساير کشور ها، خجالت زده می شدند؛ اما همينکه در پايان خدمتگذاری قرار می گيرند، دست به شکايت زده و چهره ی عنصرملی(!) را از خود متبارز می سازند.
آقای کرزی هم در پايان دوره ی خدمتگذاری اش به اشغالگران بين المللی، درحالی که با اشرف غنی يک جا درعقب تانک ها و راکتهای کروز امريکا به افغانستان، گسيل و بر شانه های مردم دردمند اين کشور نصب شده بود، لب به شکايت گشود و اکت ملیگرايی کرد؛ غنی همان دلقک بازی های کرزی را تمرين می نمايد.
اما مردم ما آنگونه که به کرزی گفته بودند، به اين چهره های سياه نيز می گويند:
به هر رنگی که خواهی جامه می پوش ـــ من از طرز خرامت می شناسم