سنجر غفاری

 

تکرار گناهان گذشته سایه های بلند می افگند

بدون شک انسان به مشکل میتواند همه چیز را به ترتیب به یاد بیاورد ووقتی سعی میکند آن خاطرات دور ودور تر میرود، دلبستگی و ارزش قایل شدن بیش از حد به گذشته ها اشتباه است ، آنچه اهمیت دارد آینده است .

حسادت چیزعجیب است ، گاهی وقت ها میتواند خود را به نحوی پنهان کند که اصلآ وجودش را حس نکنیم اما می تواند وحشتناک باشد، اینجاست که بر می گردیم به گذشته های خونین و اشتباهات دیرین ایکه هنوزهم به حسادت و انتقام گیری های جدید و جدی قرار است مبدل گردد و گره دست را به دندان هم نتوانیم باز نمود ؟

 دیریست که کشتی سرنوشت ملی مردم ما در طوفان  خشم وحسادت ها ایکه به انتقام گیری خونین مبدل گردیده وعوامل آن را تشخیص نموده ایم ، انچه برما تحمیل است ، تکرارگناهان قدیمی و اثرات ناهمگون آن می باشد که به آن جنگ می نامند، این جنگ برای بازیگران اصلی یک هنر است وبرای مردم ما نمیتوان قبولاند که علم است ؟  بدین منظور هنرجنگ در اینجا فورمول رسیدن به اهداف دور بازیگرانی است که ممثلین بی علم و عرفان را باخویش دارند تا هنرشان را به تمثیل بگیرند، صحنه سازی های را پیشکش نمایند تا ممثلین ایکه جنگ را علم می پندارند، حسادت وانتقام راپیشه ساخته ، خشونت و مصیبت آفرینی برمردم رابرای شان بقای حیات پنداشته و تغیر صحنه و تکرارسناریوی دارند، اینکه آینده سرنوشت ملی چه خواهد شد به این ممثلین جنگ علم است ،هنگام شکست حسادت های شان پی خواهند برد ،جنگ هنریست که هنرمندان اصلی آن فقط و فقط شما هان را به تمثیل اهداف شان روی صحنه داشتند وحال پایان سناریو است و باید صحنه تبدیل گردد ؟                         ماریوبارگاس سیاست مدار و رومان نویس معاصر امریکای جنوبی بازی های موجوده را  چنین بیان می دارند : (زندگی یعنی بارانی از کثافت ، در این میان هنر تنها چتری است که داریم ) !

واقعیت این است که  حوادث و تحولات مختلف ایکه هنرآفرینان بر دوش رهبران موظف شده بوسیله ای شان برسرنوشت ملی مردم ما قرار داده اند و تمثیل می نمائیند، بدون شک این رهبران بی هنرو فرسنگ ها دورازواقعیت های قرار دارند که باهم روی آن به حسادت وانتقام جوئی رفته و می روند؟ اینجاست که با این بی هنران مردم ما دراسارت اهداف غیر قرار گرفته، خشونت و فاجعه آفرینی های گوناگون را متحمل شده و می شوند، اینجاست که سخنان یاد گاندی بزرگ صدق میکند برحال و احوال ملت ما : (اسارت و بندگی مردم به خود آنها ومیزان تحمل رنج وقبول فداکاری شان بستگی دارد) ای ملت در اسارت بیش ازاین لازم می پندارید تا  به کلام طوطی گک های دست بیگانگان باورمند باشید که آینده  صلح و ثبات گره خورده به اعمال و گفتار، تصمیم و کردار این مهره های سوخته و تاریخ گذشته  قرار گرفته و حتمی است ؟

 فراموش نکنیم که آفتاب ثبات و سعادت ملی در کشور ما بوسیله ای این ابرهای سیاه و تاریک پوشانیده شده و باران کشافت مصیبت بارملی برسرنوشت مردم و کشورما هنوز که هنوز است متوقف نگردیده و ادامه دارد، بایدهنرجنگ را بیاموزیم تا چتر نجات همگانی رابسازیم ، اینجاست که طلوع خورشید آزادی،دیالوگ و مصالحه ای ملی حتمی و پایدارمی گردد.

یقین داشته باشید که طالبان + عوامل ایجادکننده طالبان یعنی رهبران ایکه اکنون طالب برای شان نماینده های مردم خطاب میکنند و در مسکو همه باهم سجده سهو نمودند، زبان و گفتارشان از بیگانگانی است که هنرجنگ رادر اختیار دارند و جنگ را علم نمی پندارند، باید مردم ما هم بیاموزندکه جنگ موجوده هنر است ، هنر جنگ را آموخت وبهترین چتری نجات را باید ساخت ، وداع با عوامل جنگ که عبارتند از رهبران موجوده ای کنونی ایکه خود را موظف می پندارند تا مردم ما هنرجنگ را هرگز نیاموزند و اسیراهداف پیشوایان شان بمانند ، یگانه چتر نجات رفتن به انتخابات و عدم رای و داشتن باور، نسپردن سرنوشت و اختیارات آینده  ملی خود وفرزندان شان رابه این بی هنران جنگ تحمیلی کنونی که همه روزه از مردم ما قربانی می گیرد و این رهبران با هزینه های بزرگ مالی و حمایتی در جستجوی علم جنگ به نفع شان هستند و ادامه می دهند،  نمونه های عمده ازنشست قطرتا تجموع ممثلین تیاتردر مسکو ، حادثه ای خونین تجلیل از سالگرد عبدالعلی مزاری که طالبان پلان ای.اس.ای را در نشست قطر و بازی تفرقه و ایجاد ناباوری های بیشتربرای جلوگیری ازتشکیل چترنجات ملی و دانستن هنرجنگ همانآ اتحاد نیروهای رنسانس و پایان بخشیدن به سلطه ای مهره های تاریک و عوامل بنیادی بحران در کشور را دنبال نمودند،هدف قرار دادن مردم بیگناه ملکی انهم در غرب کابل ، بعدآموضعگیری های نا عاقبت اندیشانه ای  یکعده ازممثلین جنگ در زمینه اهداف دور و سایه افگنده ای گذشته های تاریک ، باعث آن خواهد گردید تا حوادث سالیان دهه نود یکبار دیگر ذهن و روان مردم مارا بسوی تکرارگناهان قدیمی سایه های سیاه بکشاند. مشو باتند خوئی از عدوی ساده دل ایمن .

که آخر روی نرم آب خواهد کشت آتش را.

    سنجر غفاری

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت