محمد علی مهرزاد
دموکراسی و انتخابات ، با دندانهای پنهان در افغانستان
بعضی کارشناسان سیاسی ،دموکراسی را با سیستم برده داری ور اسیسم مترادف قلمداد می کنند ؛ دموکراسی خود فرمانی برده داران و استعمار گران تعریف شده است ، چرا از یک طرف در بعضی از کشورها دموکراسی دارای دندانهای پنهانی است ، که ممکن است ، زخمهای آن از دیکتاتوری بسیار درد ناک تر باشد .!
طوریکه تاریخ شاهد است که در اکثر کشورهای انحصا ر گر سرما یه داری وکشورهای رو به انکشاف وعقب نگهداشته شده چون سود سالاران وتشکل های سیاسی ساخته شده در خارج از افغانستان، بدون مزاحمت ومداخله دولت مرکزی دارای های بیت المال را تاراج واراضی بومیان را غصب و با بکار کشیدن انها به حیث برده ها مورد استفاده قرار دادند ، از این رو مبارزه ایدئولوژیک میهنی میان دموکراسی واین قشر نودولتان در جریان است .این معا مله گران باید بدانند که پیروان راستین حق وحقیقت ، این پیام آوران صلح ، نوید دهند ه گان امنیت وقا صدان وحدت ملی ، این صدای اشنا ی اقوام باهم برادر افغانستان سرانجام با پیروی از رهروان وپیشگا مان اسلام عزیز طومار بی عدالتی های که شما مرتکب شده ا ید به گورستان تاریخ مدفون خواهند کرد ،شاهد مدعای ما خطبه بزرگمرد اسلام حضرت عمر فاروق (رض) که نه تنها چهره ای دموکراسی غرب را افشاء می کند ، بلکه مدعیان ومعا مله گران دین ودنیارا به سوال مواجه می سازد ، برای اینکه خواننده گان گران قدر بتوانند زود تر، سیاست بازیهای پشت پرده غرب وشرق را به تحلیل بکشانند، وهمین اکنون در زیر چتر دموکراسی و ازادی،امروز در کشور ما چه می گذرد وجامعه افغانی رابه کدام سمت وسو می کشانند !؟ در اولین خطبه پیشگام عدالت گستر، خلیفه مسلمین حضرت فاروق اعظم (رض) می توان ماهیت دموکراسی را به وضوح دریافت :
((ای مردم همانا اکنون که حکمفرمای شما شدم ،ولی نمی خواهم ازاین جهت که حکمفرما هستم خودرا بهترازشما بدانم پس هرگاه در انجام امورتان خوب کارکردم ، مرایاری کنیدوهرگاه بدکارکردم ، مرا براه راست رهنمای کنید ، راستی امانت است ( باید رعایت کرد)دروغ خیانت است ( باید ازآن پرهیز کرد) هر ضعیف وناتوان از شما نزد من قوی وتوانا است تا انگاه که انشا ء الله حق اش را از ستمکار گرفته به او باز گردانم؛ وبا لعکس هر شخصی قوی از شما نزد من ضعیف ونانوان خواهد بود ، هرقومی که سستی نماید واز راه خداوند غافل شود ، قطعاً خداوند اورا خوار وذلیل خواهد فرمود ، هرگاه فحشا ء ومعصیت در قوم شیوع یابد خداوند قطعاانهارا به بلای عام خود گرفتار خواهد ساخت ، مرا فرمان برید مدام که خدا ورسول خدا را فرمان برم، وهرگاه برخلاف حکم خدا یا مخالف امررسول اش عمل نمایم ، حق ندارم مرافرمان برید :
درین خطبه بخوبی دیده می شود که خلیفه ای مسلمین حکومت اسلامی را کا ملاً بر اساس دموکراسی وعدالت اجتماعی قرار داده است ، نکات نظرکه نه تنها دموکراسی امروز بلکه برای هرنوع نظام جوابگو ست ، درین خطبه این رمزوراز نهفته است :
اولاً : می بینیم که خلیفه علناً در اجتماع می گوید ( با انکه فرمان روای شما هستم، ولی خودرا از جهت این مقام ومنصب بهترازشما نمی دانم ) .
ثانیاً : خودرا مطیع قانون اسلام ، قرآن خدا وسنت رسول الله می دانم نه مستبد ودکتاتور، لذا صریحاً به امت حق داده تا براعمال اش نه تنها نظارت نمایند ، بلکه عملاً دخالت کنند ، چنانچه می گوید : هرگاه ( در اجرای امور امت) برطبق احکام خدا و رسول اش عمل کنم ، مرایاری کنید ودر غیرآین صورت جلوگیری نموده رهنمای ام کنید . ثالثاً: امت را تا انگاه موظف به اطاعت امرخود نمود که او طبق قانون حکومت اسلام عمل نماید ، نه خود خواهانه وبر طبق هوا ومیل شخصی خودش ، چنانکه در خطبه خود می گوید : ( مرا فرمان برید مادامیکه خدا ورسول اش را فرمان برم .) خلیفه در این خطبه هم امت را مکلف نمو د تا مطیع خلیفه باشند، وهم به انها حق داد تا در کار اش نظارت ومداخله کنند ،تا انکه امور عمومی امت محمد (ص) بر وفق قانون رفتار نماید دست اشرا گرفته کمک شود ودرغیرآن ما نع شوند .
رابعا:افراد امت را از حیث حقوق مدنی درمقابل قانون وعدالت برابر هم دانسته است ، هدف ازصدور حکم اجرای عدالت ومحافظت حقوق افراد امت است ، وانچه نباید در این باره نادیده پنداشت همان توانای وناتوانی طرفین قضیه است . خامساً: برای حفظ حقوق وشئون اجتماع و محافظت دین وپاسداری از مرزهای کشوروبسط عدالت اجتماعی ونشر دین خدا ، امت محمد (ص)را به شجاعت وسلحشوری دعوت وترغیب مینماید ، بدون انکه در اجرای این امر مهم که بقا یا عزل خلیفه در اختیار این قدرت قرار می گیرد ، به نفع خود و برای بقا خود شرایطی پیش بینی نماید ، شالوده بقای خودرا زیر سایه این قدرت مستحکم کند ، چه مسلم است که همین قوه که اگر بخواهد ، خلیفه بماند ، خواهد ماند ، وهرگاه اراده کند نباشد ، نمی تواند بماند.
خلیفه مسلمین در آخر خطبه خود کاملاً دلبستگی خودرا نسبت امت نشان می دهد ، انهارا به اخلاق حسنه دعوت می نماید ، از دروغ که مفاسد فردی واجتماعی زیادی در بر دارد بر حذر می دارد ،انهارا براست گوی که یکی از خصایص عظیم انسانی ومنشاء حصول اطمینان ولازمه حیاتی هرفرد وهرقوم است ،ترغیب مینماید وبر علاوه عواقب خانمانسوز،خواهش وفواحش ومعاصی را به انها تذکرمی دهد تا بپرهیزند وبدینسان جامعه اسلامی ، یک جامعه فاضله وآراسته بکما لات انسانی ، جامعه که شایسته گی حیات مطلوب وقابلیت تحرک ، ترقی وپیشرفت داشته باشد ، در بین خود بوجود آورند . ازجمله مفاهیم دموکراسی که در روش حضرت عمر (رض) دیده وشنیده شده درسه امرمهم می توان خلاصه نمود : مفهوم اول: ازادی از دیدگاه حضرت عمر(رض).
مفهوم دوم : برابری همگا نی در محاکم( دادگاه) . مفهوم سوم : شکستن غرور مستکبران.
حقا که هریک از این سه قضیه تاریخی نه تنها نمونه واضحی از دموکراسی حکومت اسلامی است بلکه مثا ل بارز از عد ل عمری(رض) میباشد . عدالت چیزیست که باید بدون رعا یت چیزی دیگر اجراگردد، عقیده حضرت عمر(رض)این بود که مسلمان باید مرد کارباشدنه صرف گفتار ، مرد باید تنا سب گفتار وعمل رامراعات کند. در حالیکه امروز جوانان ما نسبت به اساس وماهیت دموکراسی غرب بی عقیده اند، ونظام ناشی از آن را پوسیده وغیر عادلانه می دانند ! از خود می پرسند : به چه درد می خورد این دموکراسی که در آن ثروت های افسانه ای در دست عده ی سود سالار متراکم می شود ، واکثریت مردم فقط همان نان بخور ونمیر دارد ؟ پس کو آن عدالت اجتماعی ؟ از نظر اینان نه تنها دمو کراسی غرب بلکه عنوان دمو کراسی در کشورما قبل از اینکه تحقق پیدا کند، از جوهر انسانی خود عاری شده است ، مردم آلت های رای دهنده در دست سیاست مدارهای نوآموز و سودا گر های زر وزر، وگاهی بدست( مزدوران اجنبی در لباس مذهب) که باورهای غلط به خورد جامعه ما دادند افتیده است ؟! ودر نتیجه مردم وبخصوص قشر جوان ما می گویند: اکنون که ماهیت دموکراسی را شناختیم ما به روش خود ، تحصیل در آمد واجرای عدالت می کنیم ؟؟ واین معما تا این دم در ابهام قرار دارد ، چرا خود انسان تا هنوز موجود نا شناخته است ! حرف را با عمل نتوانسته پیونددهد ،موضوع جدی تعین اشخاص است ، چرا تطبیق کننده وطرز تطبیق حاکمیت وقدرت دولت واقعاً مطلب جدی وخیلی با اهمیت است .
یکی از پدیده های ارزنده تاحدی در نظام های دمو کراسی بوجود آمده رفراندم ویا مراجعه به ارای مردم است ، خوشبختانه یکی از صفات مراجعه به ارای عمومی اینست که مردم از خواب بیدار شوند وسکوت خودرا بشکنا نند واعتماد که قبلاً به نماینده گان ویا انواع سیستم حکومت داده بودند ، تجدید نظر کنند ! چون در حکومت که مبنای تعداد احزاب در آن وجود دارد ، مراجعه به ارای عمومی است ، که مردم را باید از تنگنای فکری تنظیمی وگروهی بکشانیم ویک بار دگر مسئولیت های ملی را که ماورا وبالاتر از اهداف حزب وتنظیم است متوجه بسازیم ووجدان انسانهای وطن را بسوی وحدت ملی جهت بدهیم ،واز استبدادحکومت های محلی وحتی نما ینده گان که به اکراه واجباروپول بر اقوام خودرا تحمیل نموده اند بر داشته شود ،قانون اساسی ما که از مراحل توضیح وآموزش افراد واقوام وبالاخره تصویب گذشته وبدسترس مردم قرار گرفته است ، متاسفانه توسط عده ای تفنگ بدستان وتنک نظر که در لاک منافع تنظیمی وگروهی دست وپا میزنند مورد سوال مواجه شده گاهی به نام این وآن به اهداف ومنا فع علیای کشور صدمه زدند ،وهرکز مردم رامجال نمی دهند که به سر نوشت امروز وفردای خود مستقلانه وبدون تعلق به یک تنظیم ویا گروه یا زبان وسمت رای خویشرا بدهند ،وپیشنهادات سازنده را از ایشان سلب می کنند وتوسط تجربه تلخ (تفرقه به انداز وحکومت کن) اعمال نفوذ می کنند ! از طرف دیگر مراجعه به ارای عمومی البته مزایا وخوبیها دارد ودر پهلوی آن شاید اگر دقت نکنیم مضرات هم داشته باشد، چون سطح افکار عمومی به آن پیمانه که بتواند قانون را درک کنند فعلاً میسر نیست، در منافع خود ویا به گروه وتنظیمی که به آن تعلق دارد غطه ورشود ،ویا اصلاً علاقه مندی شان را عده ای بسوی نا امیدی وعدم مشارکت فعال را اخلال کنند ! از طرف دگر در طول سالیان متمادی نظر به اینکه مراجعه به اراء عمومی مصارف هنگفت را ایجاب مینماید دولتها هرگز تن به این مهم نمی . اما آنچه مهم است دقت وهشیاری شما هم وطنان در انتخاب بهترین ها است ، تا تجربه نا موفق شخصیت سا زی کاذب سالهای اخیر را که به مردم ما تحمیل شده کنار بگذارند ، از تعلقات این وآن بخاطر رضای خداوند (ج) ومردم حق شناس افغانستان پرهیز کنند ، ودرین آشفته بازار سیاست بازی ها نباید بعدازین اغفال شوند وازین حق اسلامی وملی به نفع اکثریت مردم رای بدهند ، معیار دانش وازهمه مهمتر بینش کاندیدان وتجربه محیطی بهره مندو بتواند مشکلات جامعه را مطرح وجداًدررفع آن عملاً پی گیری کند ، این ارزو وقتی بر آورده خواهد شد که اگاهانه وبا وجدان اسلامی وملی بدون تعصب از انتخاب اشخاص محافظه کار ، ضعیف الا نفس ومعامله گر جلوگیری کنند ، تا به پیشگاه خداوند (ج) ومردم شرمنده نباشییم، ودامنه این بحرانات که سود سا لاران برای ما خلق کردند مردم خودرا نجات بدهیم .