محمد الله وطندوست
تلفات غیرنظامیان وحشتناک است
بنا به اعتراف بلند پایگان دولت و کمیسیون حقوق بشر دولتی افغانستان در نه سال گذشته شصت و چهار هزار نفر افراد ملکی در حوادث انتحاری و انفجاری و استشهادی جان باخته اند و در شش ماه سال جاری بیشتر از هزار و پنج صد نفر جان باخته و سه هزار و پنج صد نفر زخم برداشته اند یعنی در شش ماه بیشتر از پنج هزار نفر شهید ،معلول و معیوب شده اند. این اعداد و ارقام چنان به ساده گی از جانب دولتیان ارائه می گردد که گویا پرنده گان از جانب صیادان صید گردیده و جایش را صد ها و هزاران پرنده دیگر اشغال کرده است.
در پهلوی وضع تاسفبار انتحار و انفجار، حملات منظم هراس افگنان در ولسوالی ها و ولایات و بر خورد با نظامیان و مدافعین وطن نیز تلفات وحشتناکی را بر سربازان و افسران تحمیل نمود ه است. چنانکه در هفته گذشته صرف در بیست و چهار ساعت در حدود هفتاد نفر نظامیان جان باختند و از مفقودی صد نفر کوماندو اطلاع داده شده است.آخرین خبری که در بیست و چهارم اسد پخش شد ، می رساند که هراس افگنان در یک حمله انتحاری در مرکز آموزشی فاجعه وحشتناکی آفریدندو عده زیادی از جوانان ر ا که کمتر از هژده سال عمر داشتند نابود نمودند. این سلسله متاسفانه بصورت دوام دار جریان دارد. پنج شنبه گذشته گفته شد که در مر کز کشور و در قلب کابل هراس افگنان هشت ساعت کامل در مرکز آموزش امنیت دولتی با نظامیان مقابله نموده اند. . در چنین حالتی دولتمردان با کرنش ،خواهان مذاکر ه با هراس افگنان اند و می خواهند دستاورد های هر چند نیم بند هفده سال حاکمیت پسا طالبان را در قدوم منحوس شان نثار نمایند.
جالب است که امریکا با متحدین خود به بهانه مبارزه با تروریزم و هراس افگنی در افغانستان لشکر کشی نمود و در کمتر از یک ماه بساط حاکمیت طالبان را بر چید. اما از همان اولین سال ایجاد حاکمیت امریکائی ـ جهادی تا امروز نیرو های هراس افگن طالبی به برادر خوانده گان کرزی و غنی مبدل شدند و آنان بمناسبت ها و بهانه های مختلف حسن نیت شان را در برابر این برادران ناراض خود نشان دادند.
اینک امریکا نیز حاضر گردیده است با این نیروی خبیثه به مذاکره نشیند و مطابق در خواست آنان نیرو های دولتی را گویا از مناطق بی اهمیت و کم نفوس بیرون بکشند تا به طالبان زمینه استقرار در آن مناطق مساعد گردد. این اقدامات در حقیقت بازی های استخباراتی و اوپراتیفی کثیفی است که زمینه گسترش نفوذ هراس افگنان را بیش از پیش مساعد نموده نه تنها ولسوالی ها بلکه مراکز ولایات را نیز در خطر سقوط جدی قرار می دهد . حمله اخیر طالبان در شهر غزنی و غارت آن شهر نشان داد که هراس افگنان مزدور به هیچ پرنسیبی پا بند نیستند و به کمتر از ایجاد حاکمیت قرون وسطائی خود راضی نیستند
اینکه این اقدامات چه تعداد انسان ها را به خاک و خون می کشاند و چه تعداد هموطنان جان های شرین خود را از دست می دهند و دارئی های عامه و شخصی مردم به باد فنا می رود ، هیچگونه ارزشی ندارد.
ثنا خوانان دولت و دعا گویان حکومتی نیز به هر آن چه که دولت مزدور به امر باداران انجام می دهند ، مهر صحت می گذارندو با دروغ پراگنی ها و توجیه های غیر منطقی می خواهند ثابت نمایند که سردمداران دولتی هیچگونه مسوولیتی در قبال وضع خطر ناک موجود ندارند و این همه انسان ها گویا به قول رییس جمهور کشور به دار البقا به مهمانی خدا رفته اندو شهادت نصیب شان شده است.
اگر از این شهادت طلبان دولتی و طالبی پرسیده شود که چه تعداد از خانواده های شما به این راه رفته اند، مسلما جز سکوت مرگبار جوابی ندارند.
برای نجات از وضع وحشتناک موجود نباید منتظر معجزه بود ویا به بیگانگان چشم دوخت . یگانه راه ، اتحاد نیرو های ترقی خواه و ملی و بسیج مردم علیه هراس افگنان است وبس !
23/8/2018
!علت سقوط غزنی را رییس جمهور کشور از رییس ارتش پاکستان می پرسد؟
متفکر دوم جهان ،رییس جمهور منتصب جان کری ،جناب اشرف غنی ضمن صحبت عالمانه شان در شهر غزنی علت سقوط غزنی را به ما ملت خواب برده و بی خبر از دنیا فهماندند.
جناب شان فرمودند:کشوریکه نام راکت خود را غزنوی گذاشته باعث سقوط غزنی گردید و باید علت سقوط نیز از رییس ارتش آن کشور پرسیده شود.
اینکه کشور دارای راکت های غزنوی در حادثه غزنی نقش داشته حرف تازه نیست. اما اینکه بجای پرسش از وزیر دفاع ،وزیر داخله و رییس امنیت کشور از رییس ارتش یک کشور بیگانه و دشمن می خواهند بپرسند، جدا تعجب آور است. جناب شان چرا از مسوولینی که دم دست شان قرار دارد و هر روز چندین بار به حضور شان کرنش می کنند ،سوال نمی کنند که علت سقوط غزنی و تخریب آن شهر تاریخی و فرهنگی چیست؟
چرا این عالیجنابان نتوانستند این حادثه را در حالیکه همه باشنده گان غزنی پیش بینی می کردند و وکلای آن ولایت بار ها موضوع را در رسانه ها مطرح نموده بودند ، پیشگیری نمایند و جلو تحرکات هراس افگنان را بگیرند.
معلوم است که یا این مسوولین از نور چشمی ها و از نزدیکان تیمی جناب رییس جمهور است و یا هم آنان را مرجعی توظیف نموده که در تعین رییس جمهور نقش اساسی داشته است. در چنین حالت طبعیست که زیر سوال بردن مسوولین باعث نا راحتی حامیان مشترک می گرددو این امر بدون رضائیت حامیان ممکن و میسر نیست. اما برای اغفال ذهن مردم بسیار به آسانی می توان مسوولیت را به عهده این ِ یا آن کشور قرار داد و حتی ساده لوحانه پرسش از رییس ارتش کشور دیگر را مطرح نمود. .
طرح مسئله به این شکل به معنی آنست که این کشور دارای راکت های غزنوی در هر نقطه کشور می تواند فاجعه بیافریند و مزدوران خود را اینجا و آن جا به هراس افگنی ،جنگ و غارت وادارد.
موضوع جالب دیگر اینکه جناب شان به مردم غزنی اطمنان دادند که غزنی با ردیگر سقوط نمی کند. چنانکه در مورد قندوز نیز چنین حکمی صادر فرموده بودند .؟!
دقیق ترین حرف جناب رییس جمهور در جلسه غزنی این بود که جناب رییس جمهور روزانه ملیارد ها دشنام ،توجه کنید ملیارد ها؟! دشنام می شنوند اما با بزرگواری نادیده می گیرند و سلام می فرستند. حناب متفکر دوم جهان با همه مشاوران و ندما هنوز متوجه نشده اند که علت این همه دشنام چیست و چرا رییس جمهوری که متخصص اقتصاد و دکتور بشر شناسی تشریف دارند این همه دشنام می شنوند.
باید از جانب مشاوران امنیتی و جنگی رنگارنگ که تعداد شان ماشاءالله خیلی زیاد است به جناب شان تفهیم شود که دشنام و هتک حرمت از جانب ملیون ها باشنده کشور هیچگاه بدون علت و از روی تفنن صورت نمی گیرد. بلکه حوادثی همچون حادثه غزنی باعث می گردد تا مردم نسبت عدم دقت به انجام وظایف و گمارش اشخاص بی کفایت در وظایف مهم دولتی ، جناب متفکر دوم جهان را نا سزا گویندو هتک حرمت نمایند.
اگر وضع بهمین منوال ادامه یابد ،باید به توهین ها ،تحقیر ها و هتک حرمت های بیشتری نیز جناب رییس جمهور آماده باشند. یقینا حوصله مردم نیز حد و مرزی دارد. در صورتیکه حوصله مردم بسر آید تنها به دشنام اکتفا نخواهند کرد و شاید به اعمال جدی تری متوسل شوند وحاکمیت دست نشانده امریکائی ـ جهادی را به گودال تاریخ بسپارند.!