ایتلاف های نا مقدس انتخاباتی نیرو های چپاول گربا
دولت قومی غنی احمدزی وآقای کرزی دراین 15
سال اخیر فقط برای حفظ چوکی ، سرمایه های دزددیده
شده ، جا و جلال چهل ساله و حفظ حاکمیت نا مشروع دولتی توسط دزدان دولتی و
مافیای مواد مخدرمیباشد ، اکنون در دولت
شوونیستی آرزوی صلح عادلانه ، همبستگی ملی و حاکمیت ملی در کشور دیده نمی شود
اما تبانی دولت دست نشانده و امریکا اشغال گر با قصاب کابل و رهبر شاخه داعش
گلبدین راکت یاردر افغانستان ، آتش بس ظالمانه یک طرفه با تروریست های طالب در
فقدان حاکمیت دموکراتیک ودولت عدالت خواه در کشور برای به قدرت رسانیدن دزدان
ومستبدان احزاب قومی وجاسوسان امریکایی و انگلیسی در مخالفت به دموکراسیی ،
آزادی بیان و عقیده به مثابهء حق ذاتی ، طبیعی و اجتماعی شهروندان در جامعه
انسانی میباشند ، دولت متمرکز قوم گرا ، دست نشانده و ناقض حقوق بشری در جنبش
های رستاخیز برای تغیر و جنبش روشنایی تاید کننده این ادعا است ، دولت شوونیستی
قومی درکشور مان باعث ضعف دموکراسی ، آزادی و عدالت اجتماعی و حق شهروندی در
جامه افغانستان شده چون دموکراسی و عدالت اجتماعی دو روی یک سکه اند و
موجودیت یکی بدون دیگر قابل تصور نیست ، در حاکمیت موجود غنی - کرزی – اتمر و
گلبدین راکتیار مشاهده نمی شود ، چون دولت
های مركزی باداشتن فرهنگ سیاسی قومی ، تفرقه افگنانه باعث بی اعتمادی های سیاسی
بین مردم ، اقوام و ملیت های با هم برادر
افغانستانی شده ، بحران درونی حکومت و
دولت متمرکز از پاهین تا بالا به فساد بی علاج غرق شده واین فساد رییس جمهور را
مجبوربه قوم گرایی ، بربادی نظام وحاکم شدن فکر شهونیزم قومی مذهبی در نظام
ساخته است. برای رفع این بی اعتمادی ها و بی
عدالتی ها باید تفاهم سیاسی بین اقوام ،
دانشمندان ، نخبه گان علمی ، سازمان ها و احزاب سیاسی ، سازمان های اجتماعی
برای ایجاد جمهوری اسلامی فدرال صورت گیرد وبا ایجاد ایالتی فدرال و جمهوری
فدرال و ادغام 34 ولایت و استان افغانستان به ده ایالت فدرال و انتقال ، بودجه
مالی ایالتی ، پولیس ایالتی ، اردوی ایالتی ، پارلمان ایالتی به ایالت های
فدرال مبتنی به قوانین فدرال اعتماد از دست رفته مردم را به دولت عدالت محور
بوجود آورد ، دوستی و جامعه انسانی را با معیار های حق شهروندی جمهوری فدرال
بوجود می آورد ، تفاهم نخبه گان میتواند اصل قانونیت كه دراکثر
دیموكراسی ها و دولت ها فدرال به اساس قانون دولت های فدرال مثل جمهوری امریکا
، جمهوری فدرال پاکستان ، جمهوری فدرال هندوستان ، فدرال سویس ، جمهوری فدرال
روسیه ، شاهی فدرال بریطانیا ، شاهی مشروطه فدرال کانادا و غیره کشورها ثبات و
عدالت ، حق شهروندی بین افراد ، اقوام و ملیت های باهم برادر در کشور متلاشی
شده ما ایجاد گردد ، اکنون تأمین صلح و وحدت
وهمبستگی مردم وحاکمیت مردم سالار در کشور وابسته به حل مسله ملی مبتی به
دموکراسی وعدالت اجتماعی در دولت فدرال تأمین شده میتواند ، دموکراسی وآزادی
بیان و عقیده در فقدان جمهوری فدرال در کشور های کثیر القومی و کثیر الزبانی
بوجود آمده نمی تواند، مبارزات و مقاومت مردم ، ایثار و قربانیهای مبارزین و
مقاومت گران همیشه وسیله ی در معامله ی قدرت های بزرگ مثل امریکا و انگلیس
برای به قدرت رساندن جاسوسان ومستبدان وابسته به خودشان میباشد مثلن : حاکمیت
مستبدانه داود خان بعد از کودتای خاندانی 26 سرطان 1352هجری شمسی و حمله بالی
احزاب اخوانی و بعدن بالای حزب دموراتیک خلق و زندانی ساختن احزاب چپ دموکراتیک
و راست افراطی باعث بربادی و نابودی دهه دموکراسی شد و حزب دیموکراتیک خلق
افغانستان بعد از کودتا ثور، تحت رهبری ترکی و امین زیر شعار حقوق زحمتکشان
مرتکب ویرا نی روستاها، دهات و هزاران جنایات سازمان یافته توسط استخبارات وقت
علیه مرد م افغانستان شدند .
بعد از پیروزی مجاهدین و مقاومتگران در همکاری با احزاب وتنظیم های هفتگانه
وهشتگانه
به همكاری كشورهای بیگانه مثل پاکستان ، ایران ، عربستان سعودی ، انگلیس و
امریکا در گوشه های مختلف کشور
بقدرت رسیدند این ها میراث نظام سلطنتی را
رفع کرده نتوانستند، بلكه استبداد، فساد اداری ، مافیای قدرت ، قاچاق موادمخدر،
قوم ستیزی و قوم کرایی ، عقب مانی
سیاسی ، اقتصادی را
به گونه شدید تری
نسبت به خلقی ها و پرچمی ها در کشور
تبارزدادند ومیزان آزادی های مردم در حکومت تنظیم های 7 گانه و 8 گانه تا آخرین
درجه در تاریخ سیاسی كشور ما پایین آمد
و نقض حقوق بشر
واستبداد بیدادکرد
،
روشنفکران ، استادان ، انجنیران ، دکتوران ، محصلین ، متعلمین ، روحانیون
،
دانشمندان
، کارگران ، دهقانان و دیموکرات های ملی و مسلمان کشته و شهید شدند، که این
شهدا و کشته شدگان همه مخالف استبداد، وخواهان یک نظام ملی ، دیموکرات و جمهوری
اسلامی فدرال و حا کمیت مردم سالار در کشور بودند توسط رهبران و کدرهای
مزدورحزبی این تنظیم ها کرفتار وبه
شهادت رسانیده
شدند
، ویا توسط حامیان دولت شوونیست بنام طالب و شاخه داعش گلبدین راکت یارکه
میتوان ازقتل و شهادت 65 هزار کابلی و صدها روشنفکر دیموکرات و مسلمانان غیر
وابسته و ضد نظام قومی نام برد ، جنایت طالبان در بهسود ودایکندی بنام هزاره
درزیر چشمان رهبران کاذب هزاره خلیلی و محقق توسط طالبان کوچی کشته و زخمی شدند
وهمچنان بیشتر از صدنفردر جوزجان توسط اندیوال قومی کرزی و رفیق گلبدین آقای
جمعه خان همدرد یا داعش کنونی در شمال نام برد که این کشتار ازبک و امتیاز دادن
کرزی به آن از ولایت تا مشاوریت قومی به خاطر کشتار مردم ازبک تبار در زیر
چشمان رهبران ازبک دوستم بود که با حاکمیت کرزی همسان قومی می اندیشدند وقومی
ایتلاف کردند ومردم ازبیک را بنام قوم فریب دادند و اکنون بنام قیصاری و رهایی
قیصاری و برگشت دوستم و بخشش دوستم در برابر جنایات ضد بشری دوستم در برابر
انجنیر احمد ایشچی توسط دولت غنی احمد زی و فریب ملیت ازبیک چنین ایتلافی نیز
انجام شد وبنام رهایی از زندان سیا خاد و استخارات قومی قیصاری باعث سازش تیم
های تباری غنی احمدزی و دوستم ناقض حقوق بشری به گفته امریکا و جامعه جهانی شد
که چنین ایتلافی در زمان جنگ های تنظیمی قبل از کودتا 11 جدی 1371هجری شمسی
بنام شورای هم آهنگی به همکاری سازمان های استخباراتی بیرون مرزی مثل ای اس ای
، استخبارات ترکیه ، سعودی و انگلیس شده بود که هزار ها نفرزندانی وتعداد
زیادی ازاین انسان های بی دفاع بدون محکمه توسط این احزاب جنایتکار قومی به قتل
رسانیده شدند که تعدادشان به هزار ها نفر میرسید باید جامعه جهانی و محکمه لاحه
در زمینه برای دفاع از بیچاره گان و بی دفاع های افغانستانی از هر قوم و تباری
که بودند به دفاع برآیند.
آقای کرزی ، غنی احمدزی ، اتمر ، گلبدین ، خلیلی ، محقق ، دوستم ، دسته های دوم
شان خوب میدانید که رهبران شما و پیروان شما در شورای هم آهنگی حضور داشتند که
تا کنون اثری از آن کله مناره های تنظیمی و اسناد مبتنی به محکمه آن ها موجود
نیست وباید حقوق بشر کابل و حقوق بشرجهانی از این جنایات باید پرده بردارد تا
با تامین حق بشری و حق انتقالی شهروندی و انسانی حق به حقدار برسد ، وآیا شما
قبل از جواب در برابر محکمه و خلق خدا حق مشارکت در دولت آینده و انتخابات را
دارید ، جواب واضیح است که نی ، در دولت های فاسد وغیر دموکراتیک ، که به
اراده و حق مردم باور نداشته باشند وخود رابه اصطلاح دولت و حکومت ملی ،
دموکرات خود خوانده مثل دولت غنی عبدالله جازنند وهرکدام در پوسته قومی خود
مصروف شوند وقدرت مردم را هاتم بخشی نمایند ودر صدد انتخابات نا مقدس و جعلی و
طراحی شده برآیند به حق که ایتلاف نامقدس مینمایند ومردم را در 5 سال آینده
فریب میدهند و دولت با اغوا وتقلب بوجود می آورند .
واکنون بعضی از رهبران وجنایت کاران جنگی ، با استفاده از جوء سیاسی بوجود آمده
بنام های جدید با همان طرز دید و تفکر کهنه خود ، ادعای وطن پرستی و مبارزه
مردمی و دیموکراتیک نموده وهیچ توجه ای به گذشته سیاه وننگین، ضد حقوق بشری خود
ندارند که در رهبری آن ها واحزاب شان نقض حقوق بشر را مرتکب شده اند.وتعدادی از افراد ورهبران گروها واحزاب سیاسی مخالف خود را در
دوران جنگ وحاکمیت حزبی شان زندانی ساختند وبکام مرگ بردند ومردم افغانستان
خواهان محکمه ومجازات رهبران دوطرف متخاصم میباشند ، با تأسف که این رهبران در
داخل به خاطر قدرت دولتی خودشان ایتلاف ووحدت میکنند ، و به خاطر زنده ماندن
شان ، درخارج به خاطر فریب اروپایی ها وامریکایی ها وبدست آوردن امتیاز دموکرات
وملی میشوند علیه جمهوری فدرال و مبارزین صادق ضد حقوق بشری تبلیغ و لابی گری
مینمایند. به حق گفته میتوانم که غنی غزنی سوز ، کرزی ، ملا تره خیل ، فروق
وردک ، جمعه همدرد ، زاخیل وال ، خلیل زاد ، وغیره معامله گران چون خلیلی ،
محقق ، دوستم ومعامله گرانی چون نور ، قانونی غیره....باید بدانند که اکنون
مردم افغانستان به آن بلاغت سیاسی دیموکراتیک رسیده اند که میتوانند سیاه را از
سفید تفکیک و ایجاد دولت استبدادی ، فاسد ، مافیایی ، مردم فریب را ازهرطرف
وهرنیروی که ایجاد شود مردود بشمارند ، وآنعده نیروها ، گروها و دولت ها ییکه
دربیشتر از چهل سال اخیر حقوق بشر را نقض نموده اند باعث قتل مردم ملکی شده اند
و مردم را بنام های هزاره ،ازبک ،تاجیک و پشتون و ایتلاف نامقدس فریب داده اند
و تفرقه قومی برای جلوگیری از ایجاد جمهوری فدرال و ایالات فدرال در افغانستان
شده اند باید درپیشگاه مردم افغانستان مجازات شوند و نه اینکه دوباره حاکم
سرنوشت مرد م بیچاره وبی د فاع کشورگردند.
این نا قضین حقوق بشر بودند وهستند که هم در دولت و هم در بیرون از آن به کشت
وقاچاق مواد مخدر ، نقض حقوق بشر،اختطاف و آدم ربایی ،جنایات سازمان یافته
وفساد اداری مبادرت ورزیده و میورزند وبعد از گرفتاری توسط پولیس با یک معامله
با سارنوال و قاضی بعد از یک یا دو ماه زندانی شدن رها میشوند و اما مردم بیچار
در یک گفتگو لفظی و یا 500 افغانی رشوه به 5 ال 6 سال حبس و محکمه میگردند .
علی الرغم این همه مشکلات، مردم ، روشنفکران و احزاب سیاسی وسازمان های
اجتماعی ایکه تاکنون به هیچ طرفی نپیوسته اند حقوق بشر را نقض ننموده اند،
متحد شوند ، مبارزه وروشنگری سیاسی خود را مطا بق قانون نافذه ء کشور علیه
تندروی وکندروی و ظلم دولت های استبدادی گذشته وحال درکشور، ادامه دهند و دولت
دیموکرات فدرال ، بااهلیت، مبتنی به منافع ملی با انکشاف متوازن ملی باحفظه
حقوق برابر باهمه اقوام در کشور ایجاد نمایند تا از بلای تیکه داران سیاسی ،
مذهبی و قومی گذشته و حال دولت بیکاره و فاسد متمرکز رهایی یابند ، در
افغانستان
با وجود واقعیت های
تلخ و انکشاف نا متوازن نظام های گذشته ،
مردم افغانستان باداشتن فرهنگ عالی
انسانی،
حكومت های استبدادی گذشته
را مردود شمرده و
باداشتن ریشه ها وفرهنگ های عقب گرایی
قبیلوی در باورهای سیاسی، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی
حال وگذشته
شان كه مردم خشونت و استبداد شان را در همه ابعاد زندگی خود تجربه كرده
اند ،وهمیشه
به آن خشونت
،استبداد
وخود کامگی نظام ها و حکام مستبد
جواب رد داده اند و در طول تاریخ مردم ما قربانی سیاسی وبی عدالتی برای دولت
های استبدادی بوده
اند، وحال که مردم این حق را یافته اند تا در انتخابات آزاد ، مستقیم ، سری وبا
ارده خودی اشتراک نمایند باید توجه به رفع بی عدالتی نمایند و جنایتکاران جنگی
را حق در معاملات سیاسی و اقتصادی کلان مملکت ندهند ، تا این ها باعث فریب مردم
مستقل ما نشوند ،چنانچه مردم ما سیا را از سفید ، دموکرات را از غیر دموکرات
، مسلمان رااز غیر مسلمان ، دانشمند و تحصیل کرده را با غیر تحصیل کرده تفکیک
نمایند تا حق به حقدار و کار به اهل کارسپرده شود ودر نظام تغیر بوجود آید.
وطنداران : چنانچه
استبداد وتوطیه در برابر افراد و سیستم های انسانی نظر به علم جامعه شناسی خود
یك پدیدة اجتماعی بوده كه با سیاست، فرهنگ واقتصاد جامعه افغانستانی گره خورده
است. طوری که در
تحلیل و برسی های نظام های گذشته و
رهبران
اشاره شد ،
با چنان استبداد و دروغ پراگنی برافراد و كشور نمی توان رهبرشد و حكومت كرد ،
واگر چنین کرد ممکن ایتلاف های نا مقدس شما اکنون ریكارد همه استبدادگران
و قدرت مندان خود كامه را در ادوار گذشته ملی وبین المللی را خواهد شكستاند
واین دیموکرات های دروغین به خاطر منافع قومی وبرتری جویی اتنیکی شان که آفتاب
را مهتاب ،سیاه را سفید ،استبداد را دموکراسی ،بی نانی را انکشاف ، نابودی
ساختارهای اقتصادی را بازار آزاد مقرری های قومی را شایسته سالاری میگویند ،
باسواد را بی سواد ، فعال حقوق بشر را چنین وچنان ......و پیش از آن كه
خدمت گزار خوبی
برای جامعه افغانستان شوند بدون شك بد ترین فاجعه را برای خود ، روشنفکران کشور
،انکشاف وطن ، معارف همگانی ، دموکراسی ، حقوق بشر ، زادی انسان ، زندگی باهمی
وباور های اسلامی و انسانی کشورما درآینده
بوجودمی آوردند.
و مثل انقلابیون بنام زحمتكشان اکنون این ها از قوم و مذهب استفاده نموده ودین
را از جوهر الهی اش برای آزادی ، دیموكراسی ،
صلح وخود
ارادیت ملی
و اسلامی
بیگانه مینمایند و آن را به نفع استبداد طالبان- داعش
خود
بكار برده ومیبرند ، طوری که ما مخالف شخصی و شخصیت شما نیستیم وما مخالف سیستم
استبدای گذشته وحال شما هستیم وایتلاف های نامقدس شما را مصیبتی با آینده کشور
میدانیم ، طوری که این ایتلاف ها در کذشته دین مقدس ما را دستخوش استبداد سیاسی
، فرهنگی
نموده بود واکنون به این نیرنگ های سیاسی، دیموکراسی نو پای کشور را به
استبداد
ناقضین حقوق بشر تبدیل خواهد نمود.