احمد سعیدی
انتخابات ولسی جرگه باید ها و شاید ها
در انتخابات ولسی جرگه که در 28 میزان 1397 برگزار خواهد شد بعد از افشای نام های کاندیدان احتمالی که بعد از بررسی های کمیسیون سمع شکایات انتخابات وارد میدان رقابت خواهند شد به سه دسته تقسیم میشوند، دسته اول فرزندان اقربا و یا حامیان رهبران جهادی قومندانان و زورمندان دسته دوم تجار و سرمایه داران اند که ذر گذشته قرار داد های پر منفعت را از دست دوم با دادن پول با بعضی از وکلا میگرفتند حالا به میدان آمده اند تا در صورت پیروزی قرار داد های پر منفعت که سود فراوان از آنها بدست می آید از دست اول بگیرند دسته سوم روشنفکران تحصیل یافته گان اند که نه زوری دارند و نه زر شامل کاندیدان احتمالی اند با چنین ترکیب مبارزه سخت و دشوار خواهد بود چون در این انتخابات نیروهای متضاد سیاسی، فکری،قومی و مذهبی در مبارزه با یکدیگر در روبرو قرار خواهند گرفت، به طوری که می توان گفت تمام نیروها از حامیان دیروز سلطنت طلب ها گرفته تا مارکسیست ها، طالبان،مجاهدین حزب اسلامی گلبدین حکمتیار و ملی گراها متعصبین قوم پرستان و زبان پرستان به میدان خواهند آمد سوالی مهم و اساسی این است که با این شیوه با این ترکیب و این ساختار که مصئونیت و حراست امنیتی نیز وجود ندارد بدون شک کاندیدان احتمالی که از قشر روشن فکر اند با تهدیدات امنیتی و ده ها مشکل دیگر روبرو خواهند بود. این است که آیا قدرت هژمونیستی که هم در روی صحنه اند و هم در پشت صحنه چنین ساختاری را تحمل و حمایت خواهد کرد یا تلاش صورت خواهد گرفت تا اعضای مجلس آینده از مجلس گذشته ناکارا تر و مشکل آفرین تر باشند آیا امریکا و کشور های دیگری که در افغانستان حضور نظامی ، سیاسی و اقتصادی دارند این روند را حمایت خواهند کرد آیا انتخابات شفاف برگزار خواهد شد که الگوی باشد بر انتخابات های آیا انتخابات پیشرو روزنه ای برای اعتماد ملی ایجاد خواهد کرد یا مانند انتخابات ریاست جمهوری خجالت آور و شرم زا خواهد بود.
گرچه طوریکه دیده می شود کمیسیون مستقل انتخابات تلاش میکند تا با گذشته ننگین انتخابات قبلی خط بطلان کشیده شود روی سیاهی ها جفا کاری ها و لکه های ننگ که از انتخابات گذشته دامنگیر مسئولین قبلی است حد اقل به امیدواری ها تبدیل شود. از سوی دیگر این ابهام بطور جدی وجود دارد که چگونه می توان از یک جامعه قبیله ای به شدت سنت گرا جامعه ای مدرن و باورمند به دمکراسی آن هم در شرایط ناگوار افغانستان به وجود آورد.در این بررسی تلاش مینمایم چالش های پیش روی نیروهای متضاد حاضر در انتخابات پارلمانی و انتظارات آنها از قدرت،مورد بحث قرار دهم. گمانه زنی هایی درباره اینکه کدام نیرو از قدرت لازم برای هماهنگی با شرایط افغانستان در شرایط موجود برخوردار خواهد بود و وجه غالب را در قدرت خواهد یافت، هیچ کس نمیداند بعضی ها به پول های خود مینازند و بعضی ها بزور سرمایه خود اما تعدادی از کاندیدا باور آنها به نسل است که آگاه شده اند دیگر پشت دزد و دغل نمیروند.
از سوی دیگر طیف از نامزدان احتمالی نمایانگر آن است که ناقضین حقوق بشر غاصبین زمین و مافیای زور و زر تعداد شان کم نیست این وضعیت نشان میدهد که چالش قدرت در انتخابات پارلمانی و بعداً در ریاست جمهوری بین جناحهای سیاسی و فکری با منشأهای قومی و مذهبی خیلی جدی است و انتظارات متفاوت و گاه کاملا متضاد است. واقعیت این است که بعد از رشد رسانه ها و نقش آزادی بیان زمینه آن بطور نسبی فراهم گردیده تا حامیان توپ و تفنگ دیگر از کشتن و بستن دست بکشند بخاطر پرده پوشی و ایجاد مصئونیت که کسی آنها را نمیتواند به پای میز عدالت بکشاند میخواهند به پارلمان راه یابند و از مصئونیت پارلمانی پرده آهنین بر جنایت های خود تدارک نمایند ولی امید مردم از کمیسیون مستقل انتخابات و کمیسیون شکایات انتخاباتی این است که نگذارد جنایتکاران حرفوی یکبار دیگر وارد مجلس شوند جای بحث وجود دارد. در ظاهر، این سیاست متضاد است، ولی اگر به این موضوع توجه شود که نامزدهای مجلس در ولسی جرگه و شوراهای ولسوالی زیادتر کسانی اند که امروز و نه دیروز به مردم خدمت کرده اند و نه از نام نیک برخوردار اند وضعیت پیچیده است وضعیت پیچیده و سیاست ها مخشوش اند با این حال، این ترکیب ناهمگون از نیروهای سیاسی و فکری انتخابات سال جاری بدون مشکل نخواهد بود؛ زیرا این موضوع در یک روند کاملا طبیعی و تکامل تدریجی نیروها حاصل نشده، بلکه در نتیجه زد و بند های سیاسی و مداخله خارجی ها و خواست قدرت های هژمونیستی به صورت مصنوعی در یک جامعه سنتی و قبیلهای شکل گرفته است که گمان میرود بقای آن نیز، بستگی تام به حضور قدرت خارجی داشته باشد. در عین حال، واقعیت آن است که شکلگیری پارلمانی با این خصوصیات که حتی در ظاهر از بعضی جهات از پارلمان قبلی چندان تفاوت نخواهد داشت .
نتیجه :
از اینرو در شرایط کنونی چالشهای اصلی در افغانستان و منطقه خیلی پیچیده و مشکل آفرین اند.
1.چالش ایدئولوژی اسلامی در دو قالب اسلام طالبانی و اسلام داعشی ناسیونالیزم قومی و زبانی که از طرف مسئولین زیادتر دامن زده می شود ناسیونالیزم چپ و ناسیونالیزم راست نیز یکی پی دیگری تأثیرگذار اند . بر مبنای همین تقسیمبندی،منابع تأثیرگذار قدرت در پارلمان آینده پیچیده خواهد بود بطور مثال نیروهای موجود که از منابع متعدد قدرت تأثیرپذیرند،هر چند از تنوع نسبی برخوردارند؛امابا اندکی تسامح آنها را میتوان به دسته جات مختلف تقسیم نمود باور دارم با اندکی تسامح آنها را میتوان در سه بخش خلاصه کرد 1-حامیان نظام 2- منقدین 3- حامیان طالبان، با این ترکیب باید به میدان رفت و دست از مبارزه نکشید گرچه میدانم چالش های واقعی اما نه در سطح و قابل رؤیت،بلکه در عمق و در خفا-در حال تشدید است که بقای نظام را تهدید میکند.