سید داوود مصباح

 

‏شنبه‏، 15‏ سپتامبر‏ 2018

مصالحه یا معامله؟!

{ دولت ضد بشری امپریالیستی امریکا با این همه رسوایی های که در عمل کرد خود در جهان به بار آورده ، هنوز هم با سر سختی و بی شرمانه بخاطر اهداف ضد انسانی دست به کار های می زند که واقعآ شرم آورو ننگین است . منجمله در افغانستان . اکنون که در افغانستان در این مدت طولانی 17 سال که با استفاده از جو نادانی و جهالت ساکنان این کشور به ثروت های افسانوی دست یافته و علاوه از غارت آثار فرهنگی به معادن بسیار غنی از جمله یورانیم ، پلتونیم ولیتیم معدن خانشین هلمند افغانستان دست یافته و به شدت مصروف استخراج و انتقال آن است . این مردم را با همه بد بختی های شان مصروف یک دولت دست نشانده و مستعجل نموده و توسط باند های تجهیز شده ای خود بازار کشت و خون و قتل مردم افغانستان را به راه انداخته ، اکنون می خواهند که با تغیر فرمل معادله مدریت جنگ و نا آرامی افغانستان در استمرار اشغال خود ادامه دهند . اکنون با آوردن دوباره « خلیل زاد » به اصطلاح با طالبان مذاکره و مصالحه در حقیقت معامله نماید . }

دولت ضد بشری امریکا بر اساس همان طرح « نظم نوین جهانی »که توسط بوش پدر در 11سپتامبر 1991 رسما اعلام شد ، اکنون با ظهور پرقدرت اقتصادی چین و قدرت نظامی و سیاسی فدراتیف روسیه و دیگر کشورهای عضو پیمان بریکس و شانکهای ، سلطه خواب دیده شده ای ایالات متحده امریکا بر باد رفت و این غول بی سرو دم با فریاد رسای قدرت آزادیخواهی . رهایی بخش آسیایی از خواب پرید . با این خواب و خیال های شیطانی این غول سرمایه داری امپریالیستی نه تنها خود را رسوا و مفتضح نمود ، بلکه آبروی متحجرین قرون وسطایی را هم که ادعای جهاد و تقدس می نمودند افشاء و رسوا ساخت . طرح « سرباز گیری اجیر » مارشال دوگول در جنگ دوم جهانی برای مقاصد سلطه گرایی امریکایی خوب کار داد ، اما اکنون مردمان آسیایی و جهان دارند از خواب غفلت بیدار می شوند ، دیگر نسخه جهاد کار نمی کند ، چون طشت رسوایی این مزدوران بیگانه از بام به زمین خورد و مردم ساده و باورمند دیگر فریب این باند های مزدور را نخواهند خورد .

اکنون آخرین تلاش های مذبوهانه امپریالیست های متجاوز این است که باز هم با وارد کردن تغیراتی به روش های ضد بشری خود برای استمرار خر سازی محیط بشری نادان به اشغال و سلطه ای خود ادامه دهند . به این منظور نوکر بسیار وفادار شان « زلمی خلیل زاد » را دوباره به افغانستان فرستاده تا با ترفند های جدید به اجیران و مزدوران جنگی شان آرایش تازه ای بدهند و  سران باند ها ی  حکومت مستعجل کابل را از نو جابجا کنند . همه مردم آگاه افغانستان ، منطقه و جهان می دانند که دولت امپریالیستی امریکا برای حفظ پایگاه های نظامی و استمرار جنایات ضد بشری شان بخاطر منافع دراز مدت استراتیژیک و اقتصادی و سلطه خواهی جهانی شان هرگونه ترفند های که ممکن باشد و به هر قیمتی انجام بدهند . دولت امپریالیستی امریکا در افغانستان بازی تازه ای را آغاز کرده که گویا با گروه طالبان مذاکره و مصالحه می نمایند ( ! ) در این معامله جدید بگیرو بستان اهداف و منافع گروه جنگجوی طالبان و حکومت مستعجل کابل و سران باند های در حاکمیت که به هر نامی طنازی می کنند در تضاد است . گروه جنگجوی طالبان برای خلافت اسلامی می جنگند و حکومت و سران باند های در حاکمیت برای استمرار اشغال و حضور نظامی امریکا و ناتو و دیگر هم پیمانان اشغال تلاش می کنند ، چون با حضور نظامی امریکا میلیون ها دالر به این حکومت مستعجل می رسد . در این معامله نه دولت اشغالگر امریکا در افغانستان صلح و امنیت و یک دولت ملی می خواهند و نه گروه های جنگجو ، منجمله طالبان به معامله پنجاه پنجا حاضر می شوند و سلاح به زمین می گذارند . پس در این معادله تمامیت ارضی افغانستان مواجه به خطر است که عاقبت بسیار بد و زشتی دارد . از جانب دیگر طالبان تنها گروه جنگی حضور به صحنه نیست ، بلکه گروه های زیادی مسلح اند منجمله « داعش » حتی همین سران باند های جهادی در حاکمیت و اطراف حکومت مستعجل هر کدام هزاران جنگجوی مسلح دارند که در صورت لازم می توانند به یک جنگ جدید دیگر تبدیل گردد . این سران باندها هم به بهانه ائتلاف های بزرگ (! ) تلاش می نمایند تا توجه جیزگر بزرگ یعنی دولت امریکا را به سوی خود جلب و حکومت مستعجل را تصاحب و به دالر های باد آورده بشتر سهیم گردند . هیچ جانب معادله در گیر برای مردم افغانستان کار نمی کنند هر گروه و دسته ای برای منافع خود در تب و تلاش اند . سران باند ها حتی برای تظاهر هم به خون های ریخته مردم اشک تیمساح نریخته اند و اندکی احساس وطن دوستی ندارند . درین شوره زار اشک و خون و ماتم ، خلق های در اسارت استعمار و باند های مافیایی ، تنهای تنهاست .  

معامله با گروه جنگجوی طالب :

دولت ضد بشری امریکا درین اواخر از کارهای خود سرانه ای گروه جنگجوی طالبان در افغانستان سخت عصبانی گردید . کارهای خود سرانه این گروه قرار ذیل خلاصه می شود:

 *  -   برخورد و جنگ بین دو گروه جنگجویان نیابتی طالبان با « داعش » .

* -  تماس محرمانه ای گروه طالبان با مقامات فدراتیف روسیه و ایران ، اطمنان دادن به عدم مداخله در خاک این کشورها و در یافت پاداش های در زمینه .

 * -  آمادگی طالبان برای اشتراک در کنفرانس مسکو .

* -  عدم اجرای دستور های محرمانه امریکا در مورد جنگجویان تاجکستانی و ازبکستانی به طالبان . حمایت نکردن این گروه از جنگجویان ترکستانی .

 نخست برای مطیع ساختن طالبان و گوشمالی دادن آنان ، دولت ترامپ شعار سرکوب و برچیدن طالبان را مطرح و چند موضع آنان را زیر آتش قرار دادند . بعد در یافتند که این ترفند کار ساز نیست ، تغییر موضع داده راه مذاکره را پیش کشیدند که مذاکرات مستقیم امریکایی با طالبان در قطر در این باب است . اکنون امپریالیست های اشغالگر با تغییر دادن فرمانده ناتووفرستادن « خلیل زاد » و سفر غیر منتظره « جیمز متیس » وزیر دفاع امریکا با همراهی « جنرال جوزف دانفورد » رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا به کابل با هدف دیدار و مذاکره با « جنرال آستین اسکات میلر » فرمانده جدید نیروهای ناتو در افغانستان روی این مسائیل محرمانه مصالحه و آشتی دادن طالبان و داعش و جنگجویان آسیای میانه  ومعامله با طالبان برای منصرف نمودن آنان از اشتراک در کنفرانس مسکو و دوری گزیدن از محور روسیه و ایران و چین ، مذاکره و راهکار های را بررسی می نمایند . در این اواخر چین با فشار آوردن به دولت پاکستان و هول دادن بشتر طالبان به سوی محور روسیه و ایران ، باعث برهم خوردن معادله بازی با آتش امریکایی در افغانستان است . واکنش های اخیر اشغالگران غربی بر محور امریکایی از این جهت می باشد . نه صلح با طالبان بلکه معامله با طالبان . هردو طرف معادله جهانی می دانند که بافرض محال با این همه تضاد آشتی ناپذیر گروه جنگجوی طالبان با حکومت مستعجل کابل صلحی و اشتراک قدرت بوجود بیاید ، باز هم جنگ و ناآرامی در افغانستان به پایان نمی رسد . ازین جهت تلاش روی بازی های موجود جنگی و تروریستی ادامه می یابد . امریکا در زیر این چطر آتش و خون در استمرار نا ارامی و حفظ پایگاه های نظامی خود در افغانستان و اکتشاف و استخراج و غارت معادن این کشور وتولیدو ترافیک مواد مخدر ادامه می دهد .

دولت ایالات متحده امریکا چه می خواهد :

دولت ضد بشری امریکا یک نهاد مربوط به کنسرواتیف های سرمایه داری بوده که به هیچ صورت با فرهنگ و خواست مردم امریکا مطابقت ندارد . بر اساس تحقیق جدید موئسسه گالوپ 55درصد جوانان امریکایی تا38سال عمر سوسیالیسم می خواهند . اینکه چه گونه سوسیالیسم می خواهند ، دقیقأ تذکر نرفته . اما دولت امریکا با تمام قد متعلق به سرمایه داران وکمپانی های بزرگ و بانک جهانی و کنسرواتیف های امریکایی است ، که اهداف شان بازار و تسلط بر جهان و منابع می باشد . از چهارصد خانواده سرمایه داران امریکایی هفت تن از این غولان میلیاردی که می خواهند که جهان را به سود خود مدریت نمایند این ها اند :

براساس ارقام 2018م از منابع موئسسه گالوپ منتشره ویکی پدیا در یوتیوب :

1 -  جف بیزوس 54ساله امریکایی مالک شرکت آمازون با سرمایه ای 112میلیارد دالر .

 2 -  بیل گیتس 62ساله امریکایی مالک مایکروسافت با سرمایه ای 90میلیارد دالر .

3 -  وارن بافت 87 ساله امریکایی مالک مجتمع برکشایرهاتاوی با سرمایه ای 84میلیارد دالر .

 4 -  مارک زاکربرگ 33ساله امریکایی مالک فیس بوک با سرمایه ای 71 میلیارد دالر .

5 -  چارلزجی کوک 82ساله امریکایی مجتمع صنایع کوک با سرمایه ای 60 میلیارد دالر .

6 -  دیوید کوک 77ساله امریکایی صنایع کوک با سرمایه 60 میلیارد دالر .

7 -  لری الیسون 73 ساله امریکایی مالک شرکت اوراکل با سرمایه ای 59 میلیارد دالر .

 همچنین در برنامه 31مارچ 2018 دکتر مرتضی محیط در تلویزیون پیام افغان آمده است :

خانواده « راکفلر » :

ستاد سازمان ملل متحد موقوفه راکفلر است . ساختمان ستاد سازمان ملل متحد در نیویورگ در سالهای 1949-1950 ساخته شد که زمین این ملک را « جان دی راکفلر جونیو » به قیمت هشت و نیم میلیون دالر خرید و پس از احداث بنا ، توسط فرزندش « نلسون راکفلر » آن را به سازمان ملل متحد اهداء کرد . « نلسون راکفلر » فرزند « دیوید جانیو » از سال 1974-1977 معاون اول « جرالد فورد » رئیس جمهور امریکا بود . ثروت این بنیاد را نیای راکفلر فعلی « جان دی راکفلر » با تجارت نفتی پایه گذاری کرد . دارایی او در زمان مرگش در سال 1937م چهار برابر سرمایه « بیل گیتس » 340 میلیارد دالر بود . 

خانواده« میلتون» با یکنیم میلیون کارگر با 40در صد در آمد مردم متوسط امریکا است . همچنین  « مارک زاکربرگ با یک میلیون کارگر . کارگران این سرمایه داران نهار شان با غذای بازمانده رستورانت ها می باشد . یعنی چنین استثمار وجود دارد که کارگران نمی توانند برای نهار شان عذا بخرند .

 این غول های سومایه داری تمام رسانه های اطلاعات جمعی و تمام بخش ها و فضای دپلوماتیک و سیاست گذاری ها و نظامی را در امریکا در اختیار دارند . این سرمایه داران با در اختیار داشتن سنا و مجلس نمایندگان و منجمله سازمان ملل متحد و بانگ ها و ستاد های تولیدی و بازرگانی ، نیازی ندارند که رئیس جمهور امریکا و سایر بخش های دپلوماتیک چگونه می اندیشند ، که باید بطور کامل همه از ستاد سرمایه داری در وال استریت و کانون متفکر آن ( حکومت پنهانی جهانی ) اطاعت کنند . این ها به هر شکلی ممکن باید بازار و منابع جهانی را در اختیار داشته باشند . این تا آن حدود ادامه می یابد که مواجه با جنگ اتمی نگردد . چون انان می دانند که اگر جهان وارد یک جنگ اتمی شود بیش از همه جغرافیای امریکای شمالی از روی نقشه حذف می گردد . به گفته خود آنان که « با خرس قطبی تا آنجا بازی کرد که انگشت روی دکمه های اتم نبرند ...» منطق سخن در این است که سرمایه داری برای ثروت و زندگی است . باید برای ثروتمند شدن بشتر و ادامه سرمایه داری و دور زدن بحرانهای موجود جهان سرمایه ، بر بازار های جهان و منابع تسلط داشت . به این اهداف در جهان تشنج و جنگ های نیابتی و تفرقه و سوء استفاده از باورهای دینی و جهالت جهان سومی استفاده کرد . دولت سرمایه داری امپریالیستی امریکا ، از لحاظ نظامی به هیچ صورت نیروی برتر جهانی نیست . از جانب دیگر دولت امپریالیستی امریکا به قدر کافی در جهان بحیث یک کشور متجاوز ، ضد بشری و توطئه گر شناخته شده و در صورت جنگ بزرگ تمام امکانات نظامی و میله های تفنگ بسوی امریکا نشانه گرفته می شود . این یک واقعیت انکار ناپذیر است . باید امپریالیست ها به این واقعیت برسند که زیاد سگ بازی در نیارند ورنه اولتر از همه همین انتحار و انفجار دامن خود شان را خواهند گرفت و جنگ های نیابتی به جنگ های ضد امپریالیستی بسوی خود شان بر خواهند گشت . روند فاز جهانی در این زمان به سود سرمایه داری امپریالیستی نیست و جهان گرچه با کندی و خون چکان به سوی سوسیالیسم پیش می رود ، فروپاشی جهان سرمایه داری رقم خورده است و بشریت بیش از این نمی تواند ناظر مرگ بچه اش از گرسنگی باشد و در آت جنگ ناخوانده نیابتی و بی مفهوم کشته بدهند .

زنده باد صلح و سو سیا لیسم . مرگ بر امپر یا لیسم و اشغالگران امریکا و ناتو و متحدین شان

 

 

 


بالا
 
بازگشت