هدايت حبيب
مردم افغانستان سرنوشت خلیل زاد را مانند ميکناتن رقم خواهند زد
به گزارش خبرداغ، زلمی خلیل زاد اولین نماینده ویژه آمریکا بعد از سقوط طالبان بود و در نشست نخست بن در زمستان ۲۰۰۱، که صفحه جدید تاریخ افغانستان پس از طالبان را رقم زد، نقش پررنگی داشت.
امریکا در نشست بن تصمیم گرفت تا گودی گک افغان تبار(!) امریکایی خود را کلاه و چپن افغانی (!) بپوشاند که گویا به نمایندگی از مردم افغانستان سرنوشت اين کشور بی صاحب را رقم بزند. کسی که دراین نشست هیچ نماینده ی واقعی نداشت مردم مصيبت ديده ی افغانستان بودند.
خلیل زاد بیشتر روند مذاکرات صلح با طالبان را از جانب آمریکا مدیریت خواهد کرد.
اکنون که واشنگتن تمرکزش را بر گفت وگو با طالبان معطوف ساخته ظاهرأ می خواهد تا با انتصاب خلیل زاد تلاشهایش را در این راستا بیشتر سازد.
گفته شده گزینش خلیل زاد به عنوان نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان بخاطر شناخت دقیق او از افغانستان و منطقه و برای پیشرفت گفت وگوهای صلح با طالبان صورت میگیرد. اما نگارنده ی اين سطور را عقيده براين است که انتخاب خليل زاد دراوضاع و احوال کنونی ناشئ از سرشت درونی وی که از کينه ی چرکينش با اتحاد شوروی ديروز و روسيه ی امروز؛ توأم با تفکر شئونيزم قبيله يی اش مبنی بر حاکم بودن يک قوم بر سرنوشت سياسی افغانستان، برخاسته است؛ وی نسبت به کرزی و اشرف غنی می تواند اهداف درازمدت امريکا را نی تنها دراين کشور؛ بل درمنطقه و سراسر قاره ی آسيا پياده کند. بويژه اکنون که انتخابات پارلمانی و رياست جمهوری، يکی پی ديگر روی دست بوده و جبهه های ضد اشغال و فرمان روايی امريکا هم توسط رجال کارکشته ی داخل نظام و هم بوسيله جوانان نوانديش ايجاد گرديده است. مزيد برآن جمهوری فدراتيف روسيه ـ چين و ايران و ساير اعضای شانکهای در مورد ختم جنگ وپيشبرد روند صلح افغانستان نسبت به گذشته فعالتر شده اند. بدين لحاظ خليل زاد که روابط نزديک و رفيقانه را با حزب اسلامی حکمتيار، طالبان، کرزی و اشرف غنی؛ و خصومت ديرين را هم با روسيه و هم با حزب دموکراتيک خلق افغانستان و شاخ های جداشده از بدنه آن مانند جنرال دوستم... و همينگونه با جمعيت اسلامی (ربانی ـ عطا محمد نور) و حزب وحدت اسلامی محقق و خليلی دارد؛ بسيار دقيق و ماهرانه از طرف دولت امريکا و بويژه سازمان "سيا" انتخاب و توظيف شده است تا به کمک دوستان ذکر شده ی امريکا جلو فعاليتهای روسيه و چين و شانکهای را بگيرد و منتقدين امريکا را يا تطميع ويا سرکوب نمايد.
اين که دراين مسابقه روی سرنوشت مردم نگون بخت افغانستان خليل زاد مثل درامه "بن" موفق خواهد شد ويا مردم افغانستان سرنوشت او را مانند ميکناتن رقم خواهند زد، زمان آن را پاسخ خواهد داد.
از خلیل زاد به عنوان یکی از دیپلماتهای کار کشته آمریکایی یاد میشود که معمولا کارهای دشواری را در زمانهای دشوار انجام داده است.امریکا در تلاش است تا سیاست خود را توسط نماینده ویژه خود بالای حکومت افغانستان، طالبان و سرکردگان جهادی تحمیل کند و جلو آنها را در دست خود داشته باشد و برای آنان، جرأت اعتراض ندهد و الا روزگار شان بدتر از گذشته خواهد شد.
عملکرد خلیل زاد در ارتباط به افغانستان، منتقدان خودش را هم دارد، شماری از افغانها باور دارند که آقای خلیل زاد زیربنای ساخت افغانستان بعد از طالبان را کج نهاد و از آن به بعد، شکافهای قومی در این کشور عمیق تر شد. او در جنگ اندازی ميان اقوام برادر افغانستان، ازجمله در برخورد ميان اشرف غنی پشتون تبار و عطامحمد نور تاجيک تبار تا حدی پيش رفت که به نور اخطار داده گفت: صبر ما را امتحان نکنيد درغير آن با توسل به زور و سلاح از ولايت بلخ بدور پرتاب خواهيد شد.
خلیلزاد ۶۷ ساله [ پشتون تبار ولايت لغمان و] متولد شهر مزارشریف با تابعیت آمریکایی است. او در دو دوره ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش سمت های مهمی مانند سفیر آمریکا در عراق، سفیر آمریکا در سازمان ملل و سفیر آمریکا در افغانستان به عهده داشته است.
خلیل زاد را می گویند یکی از منتقدان سیاستهای پاکستان در قبال افغانستان است. درحالی که وی ۱۲ سال درپيوند بسيار نزديک و دوستانه با جنرال های خون آشام پاکستان و بويژه با سازمان جهنمی "آی. اس. آی" جنگ اعلام نا شده ی امريکايی ها را عليه جمهوری دموکراتيک افغانستان تا فرجام پيش برد که در اين جنگ خانمانسوز مشتعل شده امريکا و خليل زاد و اشرف غنی و جنرال ضيا و ديگران حدود سه مليون شهروندان افغانستان به قتل رسيدند و مليونهای ديگر معيوب و آواره شدند. بنابران مخالفت امريکا و خليل زاد و کرزی و اشرف غنی با پاکستان، فقط شعار تبليغاتی بخاطر فريب مردم افغانستان بوده و بس.