فرزاد رمضانی بونش

 

اسلام‌گرایان تندرو و مسیحیان پاکستان

فرزاد رمضانی بونش

پژوهشگر مسائل منطقه ای

شمس

 

مسیحیان پاکستان در استقلال پاکستان نقش مهمی ایفا کردند. در آغاز نهضت زمانی که حداکثر حمایت اقلیت سیک ها، پارسیان و مسیحیان مورد نیاز بود، قائد اعظم و سایر رهبران مسلمان به آن‌ها آزادی و حقوق برابر در دولت آینده تازه تأسیس وعده دادند. لذا مسیحیان در پنجاب و سند پس از سال 1945 کاملاً فعال بودند. بنابراین، مسیحیان به‌طور کامل از ایده یک کشور مسلمان جداگانه حمایت کردند.

هنگامی‌که پاکستان استقلال خود را در سال 1947 به دست آورد، از سال 1947 تا اواسط دهه 1970، دولت پاکستان عمدتاً در سیاست و قضاوت سکولار بود. اما در سال 1971، پاکستان شرقی به‌عنوان بنگلادش مستقل شد و اکثر هندوهای پاکستان (که در بنگلادش زندگی می‌کردند) از پاکستان جدا شدند. در این بین تبدیل پاکستان به یک دولت فرهنگی یکپارچه و به‌طور فزاینده‌ای اسلامی، موجب شد، اسلام منبع قانون‌گذاری و سنگ بنای هویت ملی قرار گیرد. دراین‌بین دولت‌های ذوالفقار علی بوتو و ضیا الحق، قوانین اسلامی را بیشتر مدنظر قرار دادند.

مسیحیان پاکستان

اکثر جمعیت پاکستان مسلمان‌اند، اما مسیحیان بعد از هندوها بزرگ‌ترین اقلیت این کشور را تشکیل می‌دهند. منطقه جنوب کراچی دارای شمار زیادی سکنه مسیحی است و در مرکز پنجاب و شهرهای لاهور و فیصل‌آباد نیز دهکده‌های مسیحی نشین زیادی وجود دارد. اکثر مسیحیان پاکستان دارای نیاکانی هستند که برای فرار از طبقه (کاست) پائین خود در دوران استعمار بریتانیا به مسیحیت گرویدند. مسیحیان فقیرترین قشر جامعه پاکستان را تشکیل می‌دهد. اما شماری از مسیحیان مرفه در کراچی زندگی می‌کنند و اجداد آن‌ها از طبقه تحصیل‌کرده و مرفه دوران استعمار بودند.

مسیحیان و اسلام‌گرایان افراطی

قبل از جدائی از هند پاکستان دارای جامعه‌ای با گوناگونی مذهب و فرهنگ بود، اما بعدها بردباری در مقابل دیگر ادیان و فرهنگ‌ها رو به کاهش گذاشت و اکنون پاکستان کشوری است که گروه ها و جریان های تندروهای مسلمان آن حاضر به تحمل اقلیت‌های مذهبی نیستند. چنانچه درواقع مسیحیان بارها مورد حملات خونین اسلام‌گرایان افراطی قرارگرفته‌اند. مسیحیان پاکستانی به‌ویژه نوکیشان مسیحی که از اسلام به مسیحیت گرویده‌اند و همواره از اهداف اصلی اسلام‌گرایان تندرو به شمار می‌روند. در همین راستا از بزرگ‌ترین این حملات در سال ۲۰۱۳ در پیشاور و حمله به مرکز مسیحیان در سال ۲۰۱۵ در لاهور بود. همچنین در کنار انفجار بمب، حمله انتحاری، به آتش کشاندن خانه مسیحیان و کلیسا و افزایش حمله داعش به مسیحیان پاکستان در جشن‌های ایستر یا عید پاک نیز از نشانه‌هایی چنین روندی است.

دلایل حمله تندروها به مسیحیان:

درحالی‌که قبلاً مسیحیان و مسلمانان با صلح و آرامش در کنار هم زندگی می‌کردند و به‌ندرت مورد جمله قرار می‌گرفتند، بسترها و عواملی زیر موجب افزایش حمله به آنان شده است:

نخست. درواقع برخی ریشه‌های رادیکالیزده شدن فضا برای افراط‌گرایان و ریشه‌های افراط‌گرایی در پاکستان را در قوانین آن می دانند. اتهام کفرگویی و تصویب قوانین ضدکفرگویی از دهه ۱۹۹۰ تاکنون موجب شده بسیاری از مسیحیان و گاه بی اساس و با انگیزه خصومت شخصی برخی تندروها متهم به کفرگویی و اهانت به پیامبر اسلام شوند. اتهام توهین به مقدسات اغلب به خشونت علیه مسیحیان منجر می‌شود و آنها برای برگزاری جشن‌های مذهبی همواره نگرانی‌های امنیتی دارند

دوم. قبل از جدایی پاکستان فضای مدارا بسیار متنوع‌تر بود، اما تحمل کاهش‌یافته است. جامعه پاکستان به‌طور فزاینده اسلامیزه و همگن‌تر شده است. برخی مدعی هستند که قبل از تقسیم، اقلیت‌ها 15 درصد جمعیت کشور را تشکیل می‌دادند، در حال حاضر کمتر از 4 درصد است.

سوم. اغلب آزار و اذیت مسیحیان در پاکستان از سوی گروه‌های اسلامی تندرو تحت نفوذ احزاب سیاسی، ارتش و دولت است. در همین راستا است که برخی معتقدند گروه‌های افراطی که روابط تنگاتنگ با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آن کشور دارند، در این حوزه نقش دارند. در حال حاضر این گروه‌های اسلامی رادیکال، هزاران مدرسه، مراکز آموزشی اسلامی را آموزش می‌دهند و به جوانان آموزش می‌دهند تا اقلیت‌های مذهبی مانند مسیحیان را مورد آزار و اذیت قرار دهند. دراین‌بین گاه کلیساهایی که در فعالیت‌های اجتماعی و جوانان مشغول به کار هستند، بدترین آزار و اذیت را تجربه می‌کنند.

چهارم. جنگ به رهبری آمریکا در افغانستان موجب شد مسیحیان آماج حمله‌های مرگبار بیشتری قرار گیرند. درواقع بعضی از اعمال خشونت‌ها انگیزه سیاسی داشت. همچنین درواقع حملات اقلیت‌های مسیحی می‌تواند بخشی از یک برنامه ستیزه‌جویانه برای ارسال پیام به غرب باشد و حمله به اقلیت مسیحی به‌نوعی هم برای رساندن پیام تندروهای اسلامی به دولت است که نباید زیاد به غرب نزدیک شود.

پنجم. داعش در پاکستان دارای هوادارانی است و بسیاری از شبه‌نظامیان افراطی این دو کشور از دیدگاه‌های متعصبانه داعش علیه مسلمانان شیعه و فشار و کشتار مسیحیان پیروی می‌کنند.

 ششم. آنچه مشخص است دولت‌های پیشین عملاً نتوانسته‌اند فضای مناسبی برای جلوگیری از مهاجرت مسیحیان پاکستان به خارج فراهم کنند. در این میان مخالفان پاکستان را به سبب عدم همکاری صادقانه بر ضد گروه‌های دهشت افگن، به باد انتقادات شدید گرفته است و دولت را به خاطر "نقض جدی" آزادی‌های دینی، متهم می‌کنند.

آینده مسیحیان پاکستان

بسیاری از مسیحیان پاکستان معتقدند وضعیت اجتماعی اقتصادی و دسترسی برابر به فرصت‌های موجود را ندارند و شهروندانی درجه دوم و عملاً در پایین‌ترین سطح هستند و راه‌های رسیدن به رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، رئیس مجلس سنا، و یا رئیس مجلس ملی (پارلمان) از آن‌ها گرفته شده است. همچنین آن‌ها مدعی هستند مسیحیان در فقیرترین بخش جامعه مشغول به کار هستند. در همین راستا است که مرکز تحقیقاتی پیو نیز پاکستان را برای سالیان متمادی در جمع معدود کشورهایی قرار داده است که بیشترین سختگیری را بر اقلیت‌های دینی روا داشته است.

هرچند در انتخابات اخیر یک‌میلیون و 640 هزار و 105 مسیحی واجد شرایط رأی دادن بودند، اما باید گفت اسلام‌گرایان تندرو باوجود تلاش‌های حمایتی دولت‌های مستقر در پاکستان (چون اجازه داشتن اسلحه برای جوامع پیروان مسیحی) برای حفاظت از حملات تروریستی، همواره به مسیحیان پاکستان به‌عنوان تهدید نگاه می‌کنند. در این حال همچنان که سه‌چهارم مسیحیان عراقی از سال ۲۰۰۳ و پس از سقوط رژیم صدام حسین این کشور را ترک کردند و آمار مهاجرت یا کوچ مسیحیان منطقه در سوریه و کشورهای عربی بعد از ۲۰۱۱ افزایش بسیاری یافته است، این امر برای پاکستان نیز رخ دهد. درواقع ممکن است دلایلی متعدد جنگ، بیکاری و تشنج‌های موجود در منطقه و حملات روبه افزایش داعش و تندروهای بنیادگرا در افزایش خروج و مهاجرت مسیحیان پاکستانی به خارج در کوتاه‌مدت و بلندمدت بیشتر شود. امری که به‌نوبه خود می‌تواند تأثیرات متعددی در پاکستان و روابط با اروپا و غرب داشته باشد.

 

استفاده از مطالب با ذکر منبع آزاد است.

متون سیاستی منتشرشده در شمس، بیانگر دیدگاه نویسندگان بوده و لزوماً نظر این شبکه نیست.

 

 

 


بالا
 
بازگشت