محمد الله وطندوست
از یادداشت های روزانه
12/3/2018
21/12/1396
رییس حمهور متفکر ما بعد از سه سال حاکمیت مطلقه
و سیزده سال شرکت در حاکمیت حامد کرزی ، در یافته است که انجو ها پلان دقیق و
منظم نداشته باوجود مصرف سالانه هشت صد ملیون دالر، در انکشاف عمومی کشور نقشی
را ایفا نکرده است. جناب اشرف غنی متذکر شدند که با وجود کمک های سخاوتمندانه
جهان هنوز هم یک بر سه حصه مردم گرسنه اند و ده ملیون انسان هموطن زیر خط فقر
قرار دارند.
این حقایق که به اعتراف فرد اول کشور واقعیت
امروزی کشور را تمثیل می کند ، نشان می دهد که حضور بیگانگان به سرکرده گی
ایالات متحده امریکا جز تعمیق بدبختی و فلاکت نتیجه دیگری نداشته است.
توجه کنید !
قبل از حضور بیشتر از چهل کشور جهان امنیت نسبی
در کشور حاکم بود و فساد اداری همچون دوران اشغال بیداد نمی کرد. تولید مواد
مخدر و اعتیاد به مواد مخدر به پدیده وحشتناک تبدیل نشده بود. اما از برکت حضور
کشور های سرمایه داری و در سایه کمک های ملیارد دالری این کشور ها ،ما بیشتر از
ده ملیون انسان زیر فقر و سه ملیون معتاد داریم.
سوال اینجاست که چرا بعد از شانزده سال به نا کار
آیی انجو ها توجه مبذول گردیده است ، در حالیکه در سال های اول حاکمیت حامد
کرزی ، دکتور رمضان بشر دوست وزیر پلان آن زمان به صراحت هوشدار داد که عدم
راپور دهی و عدم کنترول انجو ها می تواند عواقب خطر ناکی داشته باشد و حتی جرئت
کرد عده یی از این انجو ها را ملغا اعلان نماید . لیکن جناب حامد کرزی بحیث
رییس جمهور و جناب اشرف غنی بحیث وزیر مالیه به این اخطار هیچگونه توجهی مبذول
نداشتند و بشر دوست را مجبور نمودند تا وزارت را ترک و استعفا دهد. اما امروز
که متاسفانه آن کمک های سخاوتمندانه تقلیل پذیرفته و قشری از ثروت اندوزان حریص
از برکت انجو ها به ملیاردر ها تبدیل شده اند ،چنین سر وصدا براه افتیده است که
هیچگونه موثریت و کار آئی ندارد.
کمک های امروزی جهان بیشتر برای حفظ نیروهای مسلح
و جلوگیری از نابودی کامل دستاورد های نیم بند آنان صورت می گیرد تا با شکست
فضیحت بار افغانستان را ترک نکنند.در غیر ان همه می دانیم که بازار رشد وانکشاف
انجو ها بپایان رسیده و دولتمردان امروزی و دیروزی از این خوان گسترده استفاده
های لازم را کرده اند
14/3/2018
23/12/2018
دولت از
واپس گیری ولسوالی اناردره ولایت فراه خبر می دهد. سخنگوی وزارت داخله و سخنگوی
وزارت دفاع دراین مورد چنان داد سخن می دهند که گویا هردو خود در صحنه نبرد
رفته اند و به این فتح بزرگ نائیل گردیده اند.
از مسوولین دفاعی کشورباید پرسیده شود که آیا
واپس گیری منطقه افتخار آفرین است ویا حفظ مطمئن مناطق وشکست دادن قطعی دشمن با
پلان های سنجیده شده تعرضی؟
ولسوالی اناردره و دیگر ولسوالی های فراه از مدت
مدیدی تحت فرمان هراس افگنان قرار دارد. مردم فراه و نماینده گان آن ولایت در
شورا با رها از وضع شکننده امنیتی شکایت نموده اند و حتی دربرابر بی کفایتی های
رهبری ولایت راهپیمائی های اعتراضی صورت گرفت. اما توجه مسوولین امنیتی مرکز
نشین کمتر معطوف شد.بالاخره وقتیکه مرکز ولسوالی اناردره سقوط کرد ،مرکز نشینان
را از خواب غفلت بیدار کرد.
توجه کنید!
قوماندان امنیه ولسوالی اناردره ،حبیب الله آخند
زاده با دوازده نفر سربازانش در حالیکه از سلاح های ثقیل محروم بودند،در برابر
سه صد نفر طالب مسلح دوازده ساعت مقاومت نموده و بالاخره قوماندان متذکره با
همه سربازانش جام شهادت نوشیده اند.
دولتمردان ارگ نشین و مسوولین امنیتی مرکز نشین
در حالیکه با افتخار تمام از واپس گیری ولسوالی یاد می کنند ،از فدا کاری و جان
نثاری چنین قوماندان قهرمان و سربازان فداکارش کوچکترین تذکری هم نمی دهند.گویا
فدا کاری و جان نثاری این قهرمانان ارزش یاد آوری را هم نداشته است.
ننگ باد بر چنین مسوولین بی کفایت و دولتمردان
مزدور!
15/3/2018
24/12/1396
استیفن
هاوکنگ بزرگترین دانشمند معاصر بعمر هفتاد وشش سالگی در شهر کامبریج انگلستان
وفات نمود. او که دربیست ودو سالگی فلج شده بود و دکتوران بیشتر از دوسال زنده
گیش را پیش بینی نمی کردند، به عزلت گزینی و گوشه گیری روی آورد. اما آشنائی با
دختری بنام جین وایلد او را به ادامه زنده گی امید وار نمود و او با الهام از
عشق و علاقه این دختر به تحصیل ادامه داد ودکتورای خود را بدست آورد . وی که در
دو پوهنتون مشهور انگلستان یعنی آکسفورد و کامبریج به حیث استاد ایفای وظیفه می
نمود، با سخت کوشی توانست نظریات نسبیت انشتین را غنا بخشد و نظریات جدیدی در
مورد کائنات ابراز دارد. نظریه بینگ بانگ اومبنی بر آغاز کائنات تیوری جدید و
مطرح امروزیست که در علم فزیک از اعتبار بزرگی برخوردار است. هاو کینگ معتقد
است که کائنات متکی به قوانین فزیکی بوجود آمده انفجار بزرگ آغاز این ایجاد
است.او در مورد عمر زمین ، نظام شمسی ، کهکشان ها و بالاخره کائنات نظریات
جالبی ارائه داشته است
.
استیفن هاوکینگ نمونه عالی تلاش ، سخت کوشی و
مبارزه در برابر ناتوانی انسانی می باشد. او که در عنفوان جوانی فلج شده بود و
دکتوران دوام زنده گی وی را بیشتر از دو سال نمی دانستند، توانست با پشتکار و
تلاش در فزیک چنان مقامی را کسب کند که جایزه نوبل را در این رشته بدست آرد.
نظریات او در مورد سیاه چاله ها و قانون های
ترمودینامیک ، جدید ترین نظریات د رفزیک پنداشته می شود.
تلاش ،مبارزه و سخت کوشی او می تواند به انسان
امروزی مخصوصا به جوانان الهام بخش باشد و انسان را قادر می سازد که در برابر
محدودیت ها ایستاده گی نماید و از توانائی های ذهنی ،عقلی و فزیکی خود حد اکثر
استفاده را ببرد.
یاد و خاطره این دانشمند بی بدیل عصر ما جاودانه
باد
16/3/2018
25/12/1396
گفته می شود از حضور نظامیان امریکا در افغانستان شش هزارروز سپری شده است . یعنی بیشتر از شانزده سال امریکا در افغانستان حضور نظامی داشته با گروهی جنگیده است که سلاح ،مهمات ،مهارت و دسترسی به امکانات مالی آنان به هیچ وجه با امریکا این سردمدار سرمایه داری جهانی قابل مقایسه نیست.
اما با وجود برتری صد برابر نظامی امریکا نسبت به طالبان چرا آینده جنگ هنوزنا روشن است و برای ختم این جنگ فرسایشی زمانی را نمی توان پیش بینی نمود ؟
علت معلوم است!
امریکا به حضور هراس افگنان و آدمکشان در منطقه ضرورت دارد. با جولان این آدمکشان از یک طرف مردم افغانستان مجبور است به حکومت دست نشانده و مزدور امریکائی ـ جهادی تمکین نماید و از جانبی امریکا حضور نظامی خود را در کشور ما توجیه نموده ،کشور های منطقه را از نزدیک می تواند تحت مراقبت داشته باشد. البته دلایل دیگری نیز می تواند به دوام حضور نیروهای امریکائی صحه بگذارد و آن اینکه در سایه بی امنی و ادامه جنگ درکشور ،غارت دارائی های عامه مخصوصا معادن با ارزش کشور و قاچاق مواد مخدر بسیار به ساده گی می تواند صورت گیردو امریکا در برابر کمک های خویش چندین برابر سرمایه ما را غارت نماید.
با در نظر داشت این واقعیت هاست که د رختم جنگ بعد از شانزده سال هنوز علایمی دیده نمی شود. و مقامات امریکائی حضور خود را در کشور بیدون قید زمان، به شرایط جنگی و مقاومت هراس افگنان دست پرورده خود منوط و مربوط می داند.
اینجاست که جهان خواری امریالیزم عینیت پیدا می کند و چهره کریه آن نمایان می شود.
17/3/2018
26/12/1396
پارلمان افغانستان که با وکلای ماشاءالله زور گو ، خود سر و قلدر نام کشور ما را بلند نگه داشته است، در هفته گذشته بر سر تعین معاونین و منشی ها ی شورای نماینده گان صحنه جالبی را به نمایش گذاشت که در پارلمان های دیگر کشور ها بی نمونه است.
از دونفری که در پست معاونیت اول ولسی جرگه کاندید بودند ، یکی با کسب آرا ء بیشتر از نیم رای دهنده گان بحیث معاون اول پذیرفته شد. او که معرکه را فتح شده دید ،صدا بر آورد که دولت با تمام دستگاه عریض و طویلش بر ضد وی تلاش ورزید اما او به زور خود به این مقام نائیل شده است.حریفش که خود را از تبار رییس جمهور می دانست در برابر رجز خوانی ها و رزم خوانی های معاون اول اخطار داد که هیچ کس حق ندارد نام رییس جمهور را بیدون وضو و بیدون خواندن بسم الله بر زبان راند. حتی گفت که با چنین شخصی در خارج پارلمان آماده زور ازمائی است.
هنوز وکلا به خاموش کردن این جنجال توفیق نیافته بودند که در محوطه پارلمان ،بادیگاردها، محافظین و یله جاری های هردو وکیل به فیرآغازیدند وبر علاوه کلاشینکوف از سلاح های ثقیل تر نیز بهره بردند. یکی به افتخار کسب مقام معاونیت و دیگری به منظور انتقام گیری، صحنه جالب آتش بازی را بوجود آوردند. القصه قضیه به روز بعدی طبق معمول در جلسه عمومی مورد بررسی قرار گرفت و هیئتی موظف شد تا ملامت و سلامت را معلوم کند .
اینک در خانه ملت و مرکز قانون گذاری کشور که از هشت سال بدین طرف از جانب مشتی اوباش به گروگان گرفته شده ، قانون جنگل حکومت می کند .
18/3/2018
27/12/1396
رییس حزب اسلامی از حزب اسلامی اخراج شد ؟!
عبد الهادی ارغندیوال سابق وزیر اقتصاد کشور از یک دهه بدین طرف حزبی را بنام حزب اسلامی افغانستان تاسیس و در ارگان های مربوط راجستر نموده است .
جناب شان از نام همین حزب بمقام وزارت رسیده و دو نفر دیگر از رهبران این حزب در حکومت وحدت ملی مقام های معاونیت اول ریاست اجرائیه و وزارت عدلیه را همین حالااحراز نموده اند.
از جانبی جناب حکمتیار که پانزده سال کامل د رضدیت با دولت قرار داشت و مسلحانه در برابر دولت و مردم افغانستان به جنگ مسلحانه مصروف بود،مدعی رهبری حزبی بنام حزب اسلامی افغانستان است که تا هنوز قانونا به رسمیت شناخته نشده و به هیچ ارگانی ثبت نیست.
جالبست که این رهبر کوه نشین و آواره که بعد از پانزده سال با فرش قرمز مورد استقبال دولتمردان قرار گرفت و با امتیازات فوق العاده گویا به پروسه صلح پیوست و اکنون به تبلیغات نفاق افگنانه مصروف است، رییس و دو نفر از اعضای رهبری حزبی را که از ده سال بدین طرف به رسمیت شناخته شده ،گویا از حزب اخراج نموده است. چنین کار روائی ها که نمونه بارز زور گوئی است ، در کشور ما د رسایه دموکراسی امریکائی می تواند تحقق یابد وبس!