احمد سعیدی
افغانستان در اجلاس شانگهای
محمد اشرف غنی رئیس جمهور در راس یک هئیت عالی رتبه بخاطر اشتراک در اجلاس شانگهای عازم چین شد. سازمان همکاری شانگهای سازمانی میاندولتی است که برای همکاریهای چندجانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تشکیل شدهاست. این سازمان در سال ۲۰۰۱ توسط رهبران چین، روسیه،قزاقستان، قرغیزستان، تاجیکستان وازبکستان با هدف برقرار کردن موازنه در برابر نفوذ آمریکا و ناتو در منطقه، پایهگذاری شد نقش اصلی و تعیین کننده را، در سازمان شانگهای، دو کشور چین و روسیه تشکیل میدهند سازمان همکاری شانگهای در حقیقت ترکیب جدید سازمان 5 شانگهای است که در سال ۱۹۹۶ تأسیس شده بود، ولی نام آن پس از عضویت ازبکستان به سازمان همکاری شانگهای تغییر داده شد.
علاوه بر اعضای اصلی، ابتدا مغولستان در سال ۲۰۰۴ و یک سال بعد ایران،پاکستان، هند و افغانستان در سال ۲۰۱۲ و پس از آن بلاروس به عنوانعضو ناظر به سازمان ملحق شدند.
در تاریخ ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۵ این سازمان با عضویت اصلی هندوستان و پاکستان موافقت نمود و این دو کشور در کوتاهتر از دو سال همه شرایط برای عضویت کامل این سازمان را اجرا کردند و عضویت این دو کشور در سازمان همکاری شانگهای در اجلاس رهبران کشورهای عضو این سازمان که در ژوئیه ۲۰۱۷ در آستانه پایتخت قزاقستان، برگزار شده بود، به تصویب رسید.
نقش این سازمان از زمان تأسیس آن تاکنون در منطقه افزایش یافتهاست. این سازمان، بر خلاف سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتوو پیمان ورشو سابق، هنوز یک معاهده دفاعی چندجانبه به شمار نمیرود اما تلاش های بخاطر نظامی گری این سازمان نیز در جریان است. که شاید عملی گردد باور دارم در این سفر رئیس جمهور غنی تلاش خواهد کرد تا کشور های عضو را متقاعد سازد تا افغانستان را منحیث عضو مساوی الحقوق در این سازمان بپذیرند .
از سوی دیگر با
توجه به مناسبات نزدیک افغانستان با امریکا و کشورهای عضو ناتو و استراتژیهای
درازمدت چین و روسیه در منطقه، افغانستان با کسب عضویت در سازمان همکاریهای
شانگهای، فرصتهای سیاسی چندانی بخاطر عضویت دایمی نداشته فکر نمیکنم در این
نشست عضویت دایمی افغانستان پذیرفته شود عضویت افغانستان در سازمان همکاریهای
شانگهای، چی فرصتها و چالشهای ممکن منطقهای را بهوجود میآورد؟ نقش
جغرافیای افغانستان در ایجاد جاذبهها و فرصتهای جدید برای سازمان همکاریهای
شانگهای چیست؟ دیدگاه کشورهای عضو در مورد عضویت افغانستان در سازمان
همکاریهای شانگهای چی خواهد بود سازمان همکاریهای شانگهای چگونه میتواند
اجماع منطقهای در مبارزه با تروریسم ایجاد کرده و بعد منطقهای بحران
افغانستان رسیدگی کند اینها همه سوالاتی اند که تا هنوز پاسخ روشنی در مورد آن
ها وجود ندارد.
افغانستان
از دیر زمانیست که منحیث ناظر در این سازمان حضور دارد چنانچه
سازمان شانگهای
برای نخستین بار در سال ۲۰۰۴ از
رییسجمهور سابق افغانستان حامد کرزی، دعوت بعمل آورده بود که در جلسه سران این
سازمان در تاشکند اشتراک کند. افغانستان مطالعهای که در خصوص چند و چونی
سازمان همکاریهای شانگهای انجام داد، توصیه به این بود که بهعنوان مهمان
ویژه یا عضو ناظر در این سازمان شرکت کند. در سال ۲۰۰۵ موافقتنامه
همکاری و ایجاد گروه تماس افغانستان با سازمان همکاریهای شانگهای، به امضا
رسید. پس از آن افغانستان وارد تعامل با سازمان شانگهای شده و رییسجمهور
افغانستان، بهعنوان مهمان ویژه در تمام جلسات سران و سران حکومتهای این
سازمان دعوت میشد و در اعلامیههای جلسه سران این سازمان بر لزوم تقویت
همکاریهای منطقهای، برای تامین ثبات و امنیت منطقه و افغانستان تاکید میشود.
در سال ۲۰۱۲ بنابر
تلاشهای دولت افغانستان و علاقمندی کشورهای عضو، این کشور بهعنوان عضو ناظر
سازمان پذیرفته شد و فصل جدید در مناسبات افغانستان و سازمان شانگهای بهوجود
آمد.
در سال ۲۰۱۵ پروتوکول
میان ساختار منطقهای ضد تروریستی سازمان همکاریهای شانگهای و وزارت امور
خارجه جمهوری اسلامی افغانستان در خصوص همکاری بر ضد تروریسم، تجزیهطلبی و
افراطگرایی به امضا رسید که چشمانداز مساعدی برای همکاریهای موثر و عضویت
کامل این کشور در سازمان همکاریهای شانگهای میباشد.
افغانستان میخواهد
با کسب عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای اهداف ذیل را دنبال کند .
اعتمادسازی
میان کشورهای منطقه؛ متقاعدسازی پاکستان جهت پایاندهی به روند تجهیز تسلیح
مخالفین مسلح دولت افغانستان؛ ایجاد ظرفیتهای کافی در مبارزه با تروریسم و
مهار تولید مواد مخدر در منطقه، مشارکت فعال سازمان همکاریهای شانگهای در
تقویت ابتکارات منطقهای افغانستان از جمله پروسه استانبول- قلب آسیا و تدابیر
اعتمادسازی منطقهای آن جلب کمکهای اقتصادی و سرمایهگذاری در افغانستان
بهخصوص کمکهای اقتصادی چین و روسیه شاملسازی در طرحهای کلان منطقهای
مانند پروژههای راه ابریشم و استفاده از کمکهای صندوق توسعهای سازمان
همکاریهای شانگهای و کمکهای مالی و تخنیکی بانک حمایت زیرساختهای آسیایی(AIIB) جمهوری
چین از سوی دیگر
و
اختلافنظرها در مورد چگونگی مشارکت در تامین ثبات و امنیت افغانستان نیز در
چارچوب رقابتهای چین و روسیه از یکسو و چین- روسیه با امریکا پاکستان هندوستان
از جانب دیگر قابل تحلیل و ارزیابی است.
سایر
کشورهای عضو سازمان، مانند تاجیکستان، ازبکستان، قرغیزستان و قزاقستان بازیگران
حاشیهای قضیه افغانستان بوده، نفوذ سیاسی و اقتصادی چندانی در این کشور ندارند.
از سوی
دیگر عضویت افغانستان در سازمان همکاریهای شانگهای، موجب تقویت مناسبات
افغانستان با تمام کشورهای عضو سازمان در ساختار دوجانبه خواهد شد و میتواند
از فرصتهای اقتصادی، تجارتی و آموزشی این کشورها استفاده کند.
مشارکت
سازنده و معنادار و توسعه مناسبات با سازمان همکاریهای شانگهای مربوط به
چگونگی روابط دوجانبه با هشت کشور عضو سازمان و بروز اراده قوی سیاسی در رهبر
نظام سیاسی افغانستان جهت درک اهمیت همکاریهای منطقهای با کشورها و
سازمانهای منطقه میباشد.
سازمان همکاریهای شانگهای زمانی میتواند حرف اول و آخر را در معادلات منطقهای بزند که کشورهای عضو آن اراده قوی سیاسی برای همکاریهای گسترده بروز دهند. ساختارهای موازی با شانگهای را مکمل شانگهای سازند و مواضع واحد در زمینههای مبارزه با تروریسم، مواد مخدر و افراطگرایی از یکسو و چگونگی برخورد با حضور امریکا در منطقه اتخاد کرده بر قواعد برد- برد بازی احترام گذاشته و از قطبیشدن سازمان جلوگیری کنند.
عملکرد جمعی: سازمان همکاریهای شانگهای بهعنوان یک سازمانی که برنامه مبارزه با جداییطلبی، افراطگرایی و تروریسم را دارد، میتواند یکی از اضلاعهای مهم امنیت و ناامنی در منطقه باشد. در خطر بودن منافع حیاتی این کشورها از سوی تروریسم؛ شرایط تازهای را برای کارکرد میکانیزمهای این سازمان فراهم میسازد. بر اساس رهیافتهای کلان، ناکارآمدی دو پارادایم ناسیونالیسم و انترناسیونالیسم بیش از هر زمان دیگر، پارادایم منطقهگرایی را تقویت کرده است. شواهد نشان میدهد که حفظ و افزایش و مصونیت منافع ملی از طریق همسایگان و طرحهای منطقهگرایی، نتیجه موثرتری را در سیاست خارجی و روابط بینالمللی کشورها داشته است. بر این اساس بهنظر میرسد که با توجه به طرحهای کلان تیوریک و عینی منافع اقتصادی کشورها؛ شرایط برای منطقهگرایی با محوریت شانگهای افزایش یافته است. در محوریت قرار داشتن افغانستان در برنامههای شانگهای، به افغانستان فرصت طرح برنامههایی را که در چارچوب اهداف شانگهای قرار دارد میدهد. از اینرو طرح درخواستها و نیازمندیهای افغانستان در چنین نشستی، بیش از هر زمان دیگر میتواند منافع ملی افغانستان را تحقق بخشد. میکانیزمهای این نشست به افغانستان فرصت خلق مولفههای تفاهم سازنده را با کشورهای منطقه میدهد. افغانستان با کشورهای منطقه دارای منافع متعارض، اختلافزا و مشترک است. تحول منافع متعارض و اختلافزا به منافع مشترک از جمله اصول تفاهم سازنده در دیپلوماسی منطقهای افغانستان است که در برنامه دهه تحول افغانستان قرار دارد. گسترش و تقویت برنامههای منافع مشترک از طریق فرصتها و تهدیدات مشترک امنیتی و اقتصادی موجب ارتقای جایگاه افغانستان در این حوزه محسوب میشود. در سوی دیگر افغانستان بهعنوان یکی از مهمترین قربانیان تروریسم و دروازه امنیتی بهسوی آسیای مرکزی، چین و روسیه فراتر از تفاهم سازنده میتواند هنجارسازی نیز کند. تجربه افغانستان در امر مبارزه با تروریسم، میتواند ما را به محور تعاملات و هنجاریهای مبارزه با تروریسم و یا همکاریهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ارتقا ببخشد.
افغانستان در تعامل با کشورهای منطقه دو سیاست دوجانبه و چندجانبه را جستجو میکند. اگرچه دیپلوماسی دوجانبه بیشتر جنبه عملی داشته و نتایج آن زودتر در دسترس بوده است. با این حال واقعیتها و اولویتهای منافع کشورهای منطقه نشان میدهد که اهمیت و موثریت دیپلوماسی چند جانبه منطقهای نیز در حال گسترش است. یکی از مهمترین نتایج دیپلوماسی چند جانبه، تقویت دیپلوماسی همکاری با وجود اختلافات و حتا تعارضات میان کشورهای منطقه است.