سید داوود مصباح

‏پنجشنبه‏، 19‏ آوريل‏ 2018

انقلاب ثور1357خ

چهلمین سال روز پیروزی انقلاب ثور را حضور موسسین ، اعضای کمیته مرکزی و اعضای شورای انقلابی و اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان و هواداران و دوستان حزب و کارگران و زحمتکشان میهن تبریک عرض میدارم . یادو خاطرات رهبران این کاروان راه انقلاب ملی و دموکراتیک هریک نورمحمد ترکی فقید وببرک کارمل فقید و اولین رهبر سازمان زنان کشور اناهیتا راتب زاد  و سایر جان باختگان راه انقلاب ثور را گرامی میداریم . به همه جان باختگان ملکی و نظامی و مدافعین انقلاب ثور و کارگران و زحمتکشان کشور سرتعظیم فرود می آوریم .                             

 انقلاب ثور یک رخ داد  انقلابی و یک جهش عظیم در مسیر زندگی نوین اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی افغانستان بود . این انقلاب هم در بعد ملی و هم از منظر بین المللی دارای عظمت و شکوه خاصی بوده است . از لحاظ ملی برای نخستین بار افغانستان استبدادزده دوران فیودالی را به یک افغانستان نوین با احیای هویت ملی و اشتراک ملی و بیداری ملی و دموکراسی ملی به باز سازی گرفت . تا این زمان افغانستان دارای یک حاکمیت ملی نبود ، فقط یک قوم محمد زایی ها با استبداد حکومت می کردند و تمام مقامات دولتی اعم از کشوری و لشکری به یک خانواده شاهی و بعد محمدزایی بنام سرداران و هواریون شان تعلق داشت . درآن هزاره و ازبک ، ترکمن ، نورستانی ، بلوچ بصورت کل اشتراک نداشت و از قوم تاجک بسیار محدود افرادی که وابستگی ووفاداری شان به خاندان شاه و سرداران و هواریون شان تضمین می شد در دولت تا سطح مدریت پذیرفته می شد . پس به این صورت یک دولت ملی نبود . در دهه آخر سلطنت محمد ظاهر شاه بود که بعد از استبداد هاشیم خان و سردار محمد داود خان در دوره صدارتش ، شاه مجبور شد که یک دموکراسی نیم بند شاهانه را به پذیرد و صدارت را به غیر خاندانی از افراد مورد اعتماد بسپارت که دوکتور محمد بوسف از این نمونه ها بود .این تن دادن به یک حرکت محدود سیاسی هم ناشی از حضور عده ای ازمبارزین و نمایندگان آگاه مردم در پارلمان بود که منجمله حضور فعال نماینده مردم کابل در پارلمان « ببرک کارمل فقید » که با بیانات پرشور و انقلابی و تکاندهنده برای محافل حاکمه و بیداری ملت و نیروهای ترقی خواه میهن ، شاه را به یک گام اصلاحات مجبور ساخت که سردار محمد داود خان به شدت ، به اصطلاح سردار ،از تسلیم طلبی شاه نا راض گردید . قانون اساسی سال 1343خ زمان زمامداری محمد ظاهر شاه در تاریخ 29 سنبله 1343خ در یازده فصل 128ماده مسوده شد که  از ( 9- 19 میزان 1343خ) در لوی جرگه مقر قصر سلام خانه به ریاست محمد ظاهر شاه و به کفالت شاه دکتور ظاهر در مدت ده روز به تصویب رسید .                       با تصویب این قانون خیزش علنی جنبش های مختلف و منجمله بعد از تدویر کنگره حزب دومکرانیک خلق افغانستان در یازدهم جدی 1343خ / 1964م مبارزات پر شورو انقلابی جمعیت خلق آغاز و ادامه یافت .

  14سال حزب دموکراتیک خلق افغانستان با همه دشواری ها به مبارزات و روشنگری ادمه دادند و سرانجام سودار محمد داود خان نتوانیست حزب دموکراتیک خلق افغانستان را تحمل کند ، سرانجام تصمیم گرفت که از تجارب شاه ایران در سرکوب جنبش چپ که حزب دموکراتیک خلق افغانستان آن را نمایندگی می کرد ، استفاده نماید و رهبران حزب منجمله « نورمحمد ترکی فقید و ببرک کارمل فقید » را به ولایت کابل زندانی وقرار بود با تدویر مجلس وزرا دیگر یاران خود را برای اجرای یک خونتای عظیم شریک ساخته  حزب را سرکوب نمایند که با این اهداف تروریستی سردارداود خان حزب اقدام به دفاع از خود کرد که منجر به سقوط سریع رزیم دیکتاتوری سردارمحمد داود خان گردید .

انقلاب ثور یک انقلاب ملی دموکراتیک بود ، نه سوسیالیستی و نه آنطوری که متجاوزین غربی و هواریون آن معرفی می کنند کمونیستی .درصورتی که سوسیالیسم یک مرحله تکامل یافته جامعه و رشد اقتصادی و تولیدات ملی به حدخود کفایی رسیده باشد . برای رسیدن به سوسیالیسم باید مرحله ای ملی دموکراتیک را عبور کرد و مرحله ملی دموکراتیک یک روزه به حد رشد نمی رسد و سالها زمان می برد .اینموضوع را امپریالیست ها هم میدانند ، ولی برای آن که ملت های عقب مانده را یک نوع تحریک کرده باشند از این ترفند استفاده می کنند . چون عوام الناس از سوسیالیسم اطلاعات لازم را ندارند و برای شان تبلیغ گردیده که سوسیالیسم گویا ضد دین است ، در صورتی که سوسیالیسم هیچ ارطباتی با دین و باور مردم ندارد . سوسیالیسم ارتباط به اقتصاد و معیشیت و زندکی مادی توده ها و مردم جامعه دارد . دولت ملی دموکراتیک . ملی از آن جهت که قاطبه مردم افغانستان بدون تبعیض و تفاوت در همه بخش های دولت اشتراک کردند . آموزش و پرورش همگانی رایگان و تداوی وخدمات طبی رایگان و دسترسی همه خلق ساکن میهن به آموزش های عالی و شغل و کار . دموکراتیک از آن جهت که تمام اقوام ساکن کشور از حقوق و امتیازات مساوی و برابر در چوکات قوانین ملی بر خوردار بودند و آزادی کارو سرمایه گذاری صنعتی و تجارت ، تضمین گردیده بود که شورای مشورتی اقتصادی شورای وزیران یک نمونه بارز آن بود . در شورای مشورتی اقتصادی شورای وزیران سه بخش صنعتی ، تجارت و کوپراتفی مستقل از دولت ریاست های انسجام امور مربوط خود را داشتند. تا سال 1369خ شاخص مشارکت اقتصادی در بخش خصوصی80درصد رسید . 482پروژه صنعتی و تولیدی در کابل وولایات جمعا 357693میلیون افغانی می رسید . در بخش تجارت  1402 شرکت و 16588نفر تاجر انفرادی فعالیت می نمود . که در مقایسه سهم سکتور خصوصی زمان محمد ظاهرشاه و صدارت سردار محمد داوود خان  در پلان اول پنج ساله از ( 1330 – 1335خ ) مجموع سکتور دولتی 4/90 درصد و سهم سکتور خصوصی 6/9 درصد و در پلان دوم از ( 1335 – 1340خ ) مجموع سکتور دولتی 4/98 درصد وسهم سکتور خصوصی 6/1 درصد بود .(1) بلی ، این  حزب دموکراتیک خلق افغانستان بود که برای صنعتی ساختن کشور سهم بسیار بزرگی را به بخش سرمایه گذاری صخوصی اختصاص داده بود و با شدت از سرمایه گذاران داخلی و تاجران ملی حمایت می کرد . از این جهت دولت ملی بود  ، حزب، دولت ملی دموکراتیک را رهبری می کرد . حزب از جنبش چپ منطقه بود . جنبش های چپ جهان و منطقه توده های میلیونی کارگران و زنجبران و خلق هارا نمایندگی می کرد ، راه رشد غیر سرمایه داری را تعقیب می کردند . حزب دموکراتیک خلق افغانستان یکی از احزاب مترقی وچپ بین المللی است که در مبارزه مشترک علیه سرمایه داری امپریالیستی در سنگر انتر ناسیونالیستی خود قرار داشت و دارد . حزب های چپ در پیوند انتر ناسیونالیستی شان در سطح منطقه و جهان علیه سرمایه داری امپریالیستی جهانی برای سرعت بخشیدن به زوال آن که رو به شتاب است  با همبستگی انتر ناسیونالیستی مبارزه می نمایند . آیابدون کمک های انترناسیونالیستی اتحاد شوروی ویتنام می توانیست به پیروزی بر سد ؟ آیا کیوبا اگر کمک های اقتصادی و سیاسی  کشور شوراها نمی بود ، کیوبا می توانیست از چنگ امپریالیسم امریکا جان سالم بدر ببرد؟  و همچنین ده ها کشور دیگر . وقتی می توان قضاوت کرد که تاریخ جنبش های آزادیبخش و رهایی بخش را مطالعه کرود . در مورد افغانستان نیز چنین بود .اگر کمک های اقتصادی و سیاسی و نظامی اتحاد شوروی نمی بود ، افغانستان فقیر با مناسبات فیودالی و قبیلوی و عشیره ای با روابط اقتصاد ملاکی و دهقانی ، سود و سلم رباخواری می توانیست با چنان پروژه های ملی دست می یافت ؟ بیش از140 پروژه به کمک های بلا عوض اتحاد شوروی توسط متخصصین کشور شوراها انجام شد .   در یک حزب نمی تواند یک غیر حزبی عضو باشد ، اما در دولت ملی دموکراتیک نخبگان و تحصیل یافته های تمام خلق ساکن کشوراشتراک داشتند با حق کار و متیازات مساوی با کارمندان حزبی . دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان در زمینه های مختلف با وجود مداخلات امپریالیست های امریکا و انگلیس و حامیان منطقوی چون پاکستان ، ایران و سایر همسایگان ، کار های سازنده ملی و اقتصادی و اجتماعی انجام دادند که مشخص است . بطور نمونه از پروژه های که با کمک های بلا عوض اتحاد شوروی در افغانستان ساخته شده می توان نام برد و بخاطر آورد :    

  * -  اعمار ذخیره نفت به ظرفیت 8300 متر مکعب در بلخ سال های 1952 - 1957 م .

 * -  تاسیسات شیرخان بندر در ساحل دریای آمو با ظرفیت 155هزار تن بار در سال به شمول 20هزارتن محصولات نفتی اعمار گردید .

* -  پل موتر رو بالای در یای خان آباد در نزدیک فریه اچین به طول 120 متر .

* -  احداث تونل سالنگ در ارتفاع 3200 متر به طول در حدود سه کیلومتر .

* -  اعمار جاده اسفالت به طول 100 کیلومتر که جنوب هندوکش را به شمال وصل می کند .

* -  احداث شاهراه پلخمری – مزار –شبرغان به طول 329 کیلومتر .

* -  شاهراه پلخمری – شبرغان تا بندر حیرتان در ساحل در یای آمو به طول 56 کیلومتر اسفالت .

* -  اعمار پل حیرتان بنام پل دوستی که حیرتان را به ترمیز وصل می کند .

* -  کانال آبیاری ننگرهار به طول 70 کیلومتر مکعب آب و شبکه ای آبیاری مربوط به بند برای آبیاری بیش از 17 هزار هکتار زمین با بند آبی بالای در یای کابل با ظرفیت 11.5 میگاوات برق .

* -  احداث فابریکه خانه سازی کابل با پنج هزار کارگروکارمندش در طول دولت ملی دموکراتیک افغانستان سالانه 110 هزار متر مریع زمین در حدود 1050 آپارتمان را می ساختند که از لحاظ استحکام مقاومت بالای 9رشتر زلزله را دارد .

* -  اعمار دانشگاه پل تخنیک کابل با تجهیزات آن برای آموزش های فنی و تخنیکی و انجینری .

* -  تفحسات و اعمار چاهای نفت و گاز شبرغان .

از 1980 – 1988 م در افغانستان به کمک های بلاعوض اتحاد شوروی 62 پروژه بزرگ اجتماعی ، اقتصادی اعمار و به بهره برداری سپرده شد . دست آورد های انقلاب ثور در تمام زمینه های اجتماعی و اقتصادی بسیار شفاف و انکار ناپدیر است . در مدت 14سال حاکمیت ملی دموکراتیک افغانستان در راستای صنعتی ، زراعتی ، اقتصادملی ، آموزش و پرورش ، شهرسازی و مسکن ، تأمینات اجتماعی ، راه و جاده ، رفاه عامه ، ترانسپورت حمل کالاهای تجارتی شاهراه ها و ترانسپورت شهری ، صادرات و واردات رهبری شده ، رشد صنایع ملی ( دولتی و خصوصی ) تاسیسات طبی و خدمات طبی رایگان ، تأمین نیازمندی های اولیه و غذایی خانواده ای کارگران و کارمندان دولتی با توزیع 14قلم مواد کوپنی ، تأسیس کودکستانها ، شیرخوارگاها ،  پرورشگاها وورزشگاه ها و انجمن های رهنمای خانواده خدمات فرهنگی ( نشریات رادیو ، تلویزیون ، سینما و فلم ، اخبار و جراید و مجلات ، انتشارات کتاب ) تشویق هنرمندان و نوازندگان و سرایندگان و آهنگ سازان به ویژه تشویق وتقویت موسیقی سنتی افغانستان ، حفظ و تقویت آرشیف ملی ، موزیم ملی و کتابخانه های عمومی . انکشاف توریسم به معیار های بین المللی . آزادی ادیان و حمایت از اجرای مراسم دینی و تعیین معاش و حقوق ماهانه به ملا امامان مساجد و تکایا و تأسیس یک وزارت خانه مستقل بنام وزارت شئون اسلامی .

دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان ، اهداب و برنامه های انکشافی و تغییر در همه امور اقتصادی و اجتماعی را با همه دشواری ها و ایجاد موانع و جنگ های نیابتی ، دنبال می کرد و پیش می برد .

در جمهوری دموکراتیک افغانستان تمام توجه روی کار سازندگی و زندگی شهروندان بود ، چون غیر از تمرکز روی برنامه های اجتماعی هیچ گونه منافع مادی و تجمل و ثروت برای کارمندان دولتی مطرح نبود .هیچ کسی از سران دولتی و حزبی حساب های بانکی و پس انداز پولی نداشت . کاروان های مواد خوراکی از حیرتان و شیرخا بندر تا کابل با تلفات اعضای حزب و سربازان امنیتی و نظامی به کابل می رسید و از طریق مغازه های کوپونی به مردم و نان وایی ها  توزیع می شد . هیچگونه امتیازی برای هیچ مقامی در نظر گرفته نمی شد ، در پرچوی های برق خانه وزیر هم برق نداشت  . هیچ وزیری اسکورت و موتر تعقیبی نداشت . هیچ جاده و خیابانی بخاطر عبور سران دولتی و حزبی مسدود نمی شد . هرشهروندی می توانیست به سادگی هرمقام دولتی را ملاقات کند . صداقت ، ساده زیستی ، تواضع و مردم دوستی ، خدمت به میهن و کارپر توان از خصوصیات کارمندان دولتی و حزبی بود . در هیچ وزارتی رشوه ، کار شکنی ، بیروکراسی و کارگریزی و بی قانونی و بی عدالتی وجود نداشت . نگارنده خوب بخاطر دارم در یکی از جلسه های عمومی شورای انقلابی ، رئیس شورای انقلابی « ببرک کارمل فقید » از محمد خان جلالر وزیر تجارت انتقاد کرد که « شنیده می شود که در وزارت تجارت یگان تحفه بازی و دعوت های وجود دارد ، آقای جلالر پاسخ دهد ! » جلالر استاد شد و چنسن گفت : « تجارت بدون مرچ ونمک ممکن نیست و در تجارت رسم عمومی بر آن است که در قرارداد های و معاملات تجارتی بین هیئت های دوجانب تحفه های ردو بدل می شود که یک تعامل بین المللی تجارتی بین کمپانی ها و تاجران است و آن هم حد مجاز و علنی می باشد و همچنان دعوت ها ...در وزارت تجارت رشوت ، حق تلفی بصورت کامل وجود ندارد با مسئولیت اطمنان می دهم  . » در هر وزارتخانه سازمان اولیه حزبی وجود داشت که کوچکترین حرکات و رفتار و کارکردهای کارمندان و مراجعین را زیر نظر داشتند .

در زمان جمهوری دموکراتیک افغانستان طبقه متوسط جامعه رو به رشد بود ، اقتصادخانواده ها به حد خود کفایی خانوادگی رسیده بود . در آن زمان کسی گرسنه نمی خوابید . اطفال کار خیابانی نداشتیم ، معتاد موادمخدر نداشتیم . کمپ های خیمه و خرگاه نشین نداشتیم . کسی در شهرو کوچه و بازار توهین وتحقیر نمی شد . زمین جور گر نداشتیم ، کسی بازور یا با ریا بالای زمین های دولتی شهرک نمی ساخت . گروگان گیری وجود نداشت و تاجران و سرمایه داران ملی آزادانه گشت و گذار و زندگی می کردند . در شهر ترورواختتاف نبود چون نیروهای امنیتی و اعضای حزب امنیت شهر ها را تأمین می کردند . هیچ نوع مظاهر تبعیض نژادی ، مذهبی و جنسی وجود نداشت . اهداف و برنامه های حزب دموکراتیک خلق افغانستان و دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان خدمت گزاری به مردم و ارتقاع سطح زندگی و رشد عمومی عرصه های اجتماعی و صنعتی نمودن کشور و رشد تولیدات ملی و رسیدن به مرز خود کفایی ملی بود .

منابع :

1 – اقتصادی کالنی / سالنامه اقتصادی .

  2 - سالنامه جمهوری دموکراتیک افغانستان .

 3 -  دفتر شماره 5 یاد داشت های نگارنده           

   

 

 

 


بالا
 
بازگشت