محمد علی مهرزاد
سازشهای پنهان سیاسی؛تاروابط اشکاراقتصادی!
سرانجام قراردادتاپی بعد ازانهمه فرازوفرود، بشکل علنی وسا زنده ،پرده سیا ه بی اعتمادی وسا زشهای ویرا ن گرپنهان سیا سی را درقلب ا سیا فروریخت، وجبهه حق علیه باطل غاورشد. با انهمه مداخلات پنهان واشکار بعضی ازکشورها ی همسایه،خوشبختانه مردم افغانستان به پایی خود استوارو با صبر وشکیبایی ومقاومت جانانه یکباردیگر دیگر، مبا رزه آزادیبخش رادرقرن 21 در قلب طپنده اسیا با نثا رخون عزیزان خود طپنده تربه نمایش گذاشت ، وباعث شد تا تا راج گران ومزدورا ن استعماردرلبا س مذهب، و دشمنان دیروزراکه با سا زش های غیراخلاقی وغیر انسانی ، کینه توزانه مانع صلح وازادی درافغانستان می شدند؛ واداشت، تا برعمل تجاوزکارانه دیروزوامروزخودتجدید نظر و چهره بدل کنند، وآهسته آهسته پرده ریا وفریب را ولو مقطعی باشد کناربزنند. روسیه به تلافی شکست خود درافغانستان به یک سلسله فعالیت ها وسازشهای پنهانی با مزدوران استعماردرلباس مذهب ، به بهانه صلح درمنطقه خاورمیانه وقلب اسیا یعنی افغانستان اقدام نموده است. جای تعجب نیست که رقابت ها دربین امریکا وروسیه ازنظرماهیت هیچ نوع تغیری ازگذشته ها درکشورهای عقب نگهداشته شده نکرده یعنی همان اش وهمان کاسه است ؛ صرف درشکل استعمارواستثمار تفاوت های بمشاهده می رسد.جالب است که امریکا وروسیه برای توسعه نفوذ سیا سی وغارت ثروت ما دی کشورهای،خاورمیانه و بصورت کل درآسیا ،بخصوص درافغانستان ،گاهی با تهدید، وزمانی با لشکرکشی،ویا سا زشها، وهم تحریم های اقتصادی وجابجایی مهره های وابسته به خود عمل کرده واین روند هنوزبا تا سف ادامه دارد.پاکستان امروز همان پاکستان دیروزاست که توسط جنرال نصرالله بابردرسال 1373 مطابق 1994 میلادی با براه انداختن لشکرسیا ومزدوران استعمار درلبا س مذهب با استفا ده از اختلافات قبلاً پلان شده، که نطفه گذاری این اختلافات دربین سران تنظیم های هفت گانه وهشت گانه به مشوره روبای پیروبه همکاری امریکا درپاکستان برای رسیدن به کشورهای اسیای میانه وبخصوص برای تمدید لوله گاز بنام " تاپی" ازترکمستان وانتقا ل ان به پاکستان جریانی را بنا م طالب درافغانستان براه انداختند، تا کشورافغانستان را بحیث صوبه ششم تبدیل ومردم ان را به خاک وخون بکشا نند؛ که عملاً این جنایت جنگی را مرتکب شدند . تاپی درحقیقت خون بهای مردم افغانستا ن وویرانی سرمایه انسانی ومادی است، که توسط سران تنظیم ها وطالبان به رهنمایی پاکستان وحامیان این کشور صورت گرفت.خیزش یکباره وزود گذرطالبان درافغانستان ویران ازجنگ ،بحران سوم دردهه ی 1990 بود که سیا ستگران ایا لات متحده را به چالش خواند.کتاب " احمد رشید " با نام "طالبان: اسلام ستیزه گر، نفت وبنیاد گرایی اسلامی دراسیا میانه"پژوهشی برجسته دربا ره ی پیدایش، رشد وصعود طالبان به قدرت است. رشید ، گزارشگرومامورپاکستانی بود که سالها رویدادهای افغانستان و سازمان استخبارات پاکستان نیروی اصلی پس پرده ی پیروزی طالبان درافغانستان اسیردرچنگال خدایگان جنگ بود،که برای چنین حما یتی ، به زعم او ، ماهیت ضد ایرانی ،ضد شیعه وهوادارغرب طالبان بود.امریکا چون دراندیشه ی اجرای پروژه ی یونوکال {پروژه ی احداث خط لوله ی ترکمنستان ازطریق افغانستان }بود :" این شرکت نفتی در17 اکتوبر 1890درسانتاپاولادرکا لیفورنیای امریکا تاسیس شد.این غول نفتی شرکت کننده اصلی درطرح انتقال نفت وگازدریای خزراز طریق افغانستان وپاکستان به اقیانوس هند است. زلمی خلیل زاد از مشاورین این کمپنی نفتی است.اجرای طرح به دلیل عدم تفاهم با طالبان ممکن نه شد.با امدن امریکا درافغانستان کمپانی یونوکال سومین عضو اصلی خط لوله ی باکو- تفلیس – جیحون ازدریای خزربه دریای مدیترانه نیزهست" امریکا حمایت خودرا ازطالبان در میانه ی 1995تا 1997بیشترنیزکرد."رشید می نویسد بسیاری دیپلوماتان امریکا افراد طالبان را ساده اندیشانی ایده آل پرورودرانتظارظهور، همانند مسیحیا ن معتقد به تولد دوباره مسیح ، می نگریستند." پشتیبانی ایا لات متحده امریکا ازطالبان بدون شک یک امراستراتیژیک بود. این سیا ست بازتاب تز" کمربند سبز اسلامی" برژینسکی ورویای کیسی درسرزمین های نفت خیزاسیای میانه بود ودرخلال دهه ی 1990 ، واشنگتن برای حفظ منافعش به هروسیله یی دست یازید . ازدید امریکا عربستان سعودی وپاکستان درزمره ی متحدانش وروسیه ، چین ،هند وایران رقبای او بودند. وزارت خارجه امریکا به تاریخ 1996، درست پیش ازانکه کابل بد ست نیروی طا لبان بیفتد،درباره ی حمایت روسیه ، ایران وهندازنیروهای ضد طالبان بیفتد، درباره ی حمایت روسیه ، ایران وهند ازنیروهای ضد طالبان درافغانستان هشدارداد، زیرا همه ی انها ازبنیادگرایی سنی هراس داشتند.این درست همان چیزی بود که رخداد؛ ائتلاف شمال به رهبری احمدشاه مسعود،درواپسین سالها ی دهه ی 1990 ، به عنوان رقیب اصلی رژیم فناتیک طالبان پدید آمد. ( طنزتاریخ چنین است که ائتلاف شمال ،درجریان اشغال افغانستا ن پس ازحمله به سازمان تجارت جهانی ، متحد ایا لات متحد شد.)گراهام فولر، درکتابش " آینده ی اسلام سیاسی"، درین مورد اشاره دارد که چگونه تهدید طالبان کشورهای منطقه را بران داشت تا با ایالات متحده دراسیای میانه به مقابله برخیزند چنین می نوسد:" قدرت های عمده ی خارجی ، درصورت قدرت گرفتن طالبان،ازرویدادهای افغانستان متاثربودند؛چون طالبان سخت ضد شیعه بودند ،وبه خشونت باشیعیان ولایت بامیان درافغانستان برخوردکردبا این گروه ضدیت داشت.روسیه، ازبکستان وتاجکستان ازنفوذ نگرش طالبان وتوسعه طلبی جنبش اسلامی به اسیای میانه هراس داشتند.هندنیزبه لحاظ جغرافیایی درپی مهارسلطه ی استراتیزیک پاکستان که درصورت پیروزی طالبان رخ می نمود ،بود.واشنگتن دراغاز، عکس العملی نشان نداد وبا اصرارپاکستان مبنی براینکه طالبان رویه یی ضد امریکایی نخواهدداشت ، به وحدت افغانستان پس از سالها جنگ داخلی ویرانگربرای احداث خط گازترکمنستان از طریق افغانستان به اقیانوس هند ( ودورزدن ایران)، کنترل برکشت وتولید خشخاش وسرکوب چریکهای مسلمان واردوگا ههای آموزش نظامی بجا مانده ازجهاد ضد شوروی درافغانستان امید واربود." جالب است که بودن ونبودن جنگ سرد ایا لات متحده را از به چالش کشیدن اشکا ر هژمونی روسیه دراسیا ی مرکزی وافغانستان درراستای منافعش باز نمی داشت.به گفته ی شیلا هیسلین ، عضو شورای امنیت ملی ، سیاست ایالات متحده" برانگیختن کشورهای نفت خیزبرای شکستن انحصا رروسیه ( ازجمله رویدادهای گرجستان واوکراین نمونه های ازاین دست هستند) برانتقال نفت از منطقه واشکارا بالا بردن امنیت انرژی غرب ازطریق فراهم کردن انواع محصولات نفتی بود." یونوکال حامی نخستین پروژه های خطوط نفتی برای تضمین تنوع محصولات نفتی ، بسیاری ازشخصیت های پیشین ایا لات متحده رابرای پیشبرد نقشه اش به استخدام خود در آورد.ازهنری کسینجرتا زلمی خلیل زاد سفیر پیشین ایالات متحده درافغانستان سها مداران این کمپانی شدند.خلیل زاد، کارشنا س موسسه ی راند در1996گفت:"طالبان مانند ایران نماینده ی بنیاد گرایی ضد امریکایی نیست .بنیاد گرایی طالبان با مدل سعودی همخوانی دارد.این گروه آمیزه ای از ارزشهای سنتی پشتووتفسیرارتدوکسی ازاسلام را تبلیغ می کند." اکنون که جریانات داخلی وخا رجی افغانستان را به یک مشکل جهانی تبدیل کرده است ، تنها امریکا نیست که با آن پیمان امنیتی واستراتیژیک دارد ؛ بلکه روابطه آن وسیع ترازآن است که تصورمی شد. روی این ضرورت همکاری های منطقوی وبین المللی درجنگ وصلح یک امرانکارناپذیراست.ازطرف دیگراکثریت کارشنا سان سیا سی عقیده دارند که افغانستان نباید به پایگاه نظامی هیچ کشوری به شمول امریکا تبدیل شود . کسینجردربا ره افغانستان برای دولت دیروزوامروز امریکا چنین توصیه می کند:" افغانستان یک مشکل جهانیست وحل آن نیز به همکاری های همه جانبه بین المللی درچهارچوب سیا سی نیا ز دارد.بیطرفی رسمی افغانستان درسده نوزدهم برخی اوقات مورد مذاکره قرارگرفت وتوسط مداخلات دولت های موقعیت ستراتیژیک تحمیل گردید.هرچند این رویکرد همیشه پا برجا باقی نماند ، اما توانست یک چهارچوبی را برای کاهش تنش ها درروابط بین المللی روزتا روزفراهم نما ید.بگونه مثال بی طرفی بلجیم نزدیک به صد سال بدون چالش باقی ماند . ایا امکان دارد که درشرایط کنونی از آن بحیث نمونه والگو برای افغانستان استفاده کرد؟ کسینجرنگرانی اش را دررابطه به چالش کشیدن حضورامریکا به حیث قدرت جهانی درمنطقه توسط همسایگان افغانستان پنهان نمی کند وبه همسایگان افغانستان هشدارمی دهد " درافغانستان از آن رویکرد صرف در صورتی می توان بهره برد که اصولاًهمه همسایگان افغانستان درجلوگیری ومخا لفت با تروریسم توافق کنند. رفتارقبلی انها ازجمله پاکستان نشان می دهد که مخالف چنین چشم اندازی هستند. تا حال انها ازتاریخ اموخته با شند که تلاشهای یکه تا ز انها به منظورغلبه وخنثی سا زی مداخله گران بیرونی از منطقه به شکست مواجه شده است." کسینجردرزمینه همکا ری های جهانی ومنطقوی یک گروپ کاری را بدین مضمون پیشنها د می کند ، " ایالات متحده امریکا باید یک گروپ کا ری متشکل از همسایگان افغانستان ، هندوستان واعضای دایمی شورای امنیت ملل متحد را طرح نماید. این گروپ با ید با زسا زی ، اصلاحات وپایه گذاری اصول بی طرفی افغانستان در اموربین المللی وهم چنا ن مخالفت با فعالیت های دهشت افگنی را متعهد شود. باید تلاش های یک جا نبه نظامی امریکا با این گروپ کاری ، راهبرد پطروس باید با موازات حل سیا سی هم گام ساخته شود." کسینجرروسها را یک بازیگربا نفوذ درافغانستان ومنطقه می داند وخواهان همکاری روسیه درشکست تروریسم است.چنانچه می نویسد:" همکاری میان روسیه وپاکستان پیش شرط چنین سیاست باید باشد. دربرخورد با روسیه باید بطورشفا ف درزمینه اولویت ها بخصوص بین شریک ویا رقیب تا جا ییکه به ما ارتباط می گیرد مشخص شود." کسینجر پاکستان را به حیث کا نون تهد ید برای منطقه وجهان می داند؛ وریشه مشکل امنیتی افغانستان وهندوستان را دربازی های پاکستانی ها وسرمایه گذاری بر سرتروریسم بحیث ابزاردر راستای سیا ست های منطقوی این کشورمی بیند، وبرای ستراتیژی سا زان دولت امریکا توصیه می کند که باید خطرپاکستان را جدی بگیرند.وچنین ادامه می دهد،" رفتارپاکستان بسیا رحیا تیست ، باید برای رهبران پاکستان واضح ساخته شود که تداوم پنا هدهی به تروریستان ویا تداوم بی تفا وتی ویا تمویل مالی ونظامی، کشورشان را رودرروی خشم جامعه چهانی قرارخواهندداد. اما آنچه قا بل توجه است دید دونالد ترامپ، درین آواخراست ؛ سیا ست خارجی ازدید امریکا آمیخته از یک سونگری ، بدبینی به توافق های بین المللی ، خشونت ، افزایش بودجه های نظامی ،تاجرمآبی واهمیت فرعی یافتن اغلب هدف های دیگردربرابرمنافع تجارتی امریکا ، البته یک مقدارغیرقابل پیش بینی بودن را هم نبا ید فراموش کرد .
.