مهرالدین مشید

 

سرنوشت واقعی کشور را اشتراک در انتخابات شفاف رقم می زند

پس از انتظار های طولانی و حتا گفته می توان نفسگیر، بالاخره روند ثبت نام رای دهنده گان آغاز شد و از چند روز بدین سو در سراسر کشور؛ اما ناظران بی طرف و بنیاد های انتخاباتی طی سه روز شمار ثبت نام کننده گان را سیزده هزار اعلان کردند که یک رقم بسیار اندک است و این نگرانی هایی را برانگیخته است که سرنوشت انتخابات مجلس نماینده گان و شورای های ولایتی را کمرنگ نشان می دهد. آگاهان می گویند که هرگاه روند به همین گونه آهسته ادامه پیدا کند. آیندۀ دموکراسی در کشور را مبهم و از آن به عنوان " تیشه زدن در ریشۀ انتخاباتی" یاد کرده اند. هرچند کمیسیون انتخابات می گوید که ثبت نام تازه آغاز شده و زود است که روند آن سرعت پیدا کند. چنان که سید حفیظ الله هاشمی یکی کمیشنران ابراز امیدواری کرده و می گویند که این رقم در روزهای آینده بیشتر گردد. وی ناآگاهی و صدمه دیدن انتخابات را علت کندی این روند می خواند و این را خلاف توقع می داند و می گوید، آنان تلاش میکنند تا رقم ثبت نام مردم در مراکز ثبت نام رای دهنده گان در روزهای آینده بیشتر گردد. به گفتۀ کمیسیون انتخابات ثبت نام در۱۴۱۹ مرکز در سراسر افغانستان آغاز شده که در این میان ۴۴ مرکز به سبب نا امنی باز نشدهاند و در طی سه روز ۱۲۷۰۰ نفر ثبت نام کرده اند؛ اما ناظران این پیش بینی کمیسیون را گمانه زنی های غیرواقعی پنداشته و می گویند، که یافته های آنان از سهم نگرفتن مردم برای ثبت نام  نشان می دهد و میگویند که  حتا شماری محل ها درست هماهنگی نشده که دلیل آن را عدم آگاهی درست از سوی حکومت و مردم عنوان کرده اند.  این نشان می دهد که این پروسه بدون آماده گی کامل از سوی کمیسیون مستقل انتخابات آغاز شده است. عدم حضور وسیع مردم برای ثبت نام را در کنار موجودیت بی میلی مردم، دوری مرکز های ثبت نام ، عدم آگاهی درست برای ثبت نام، عدم حضور زنان کارمند انتخاباتی و پولیس زن  عنوان کرده و ثبت نام رأی دهنده‌گان بر بنیاد تذکره تابعیت و سرش نمودن کاغذ حاوی معلومات بالای تذکره، را از جمله موانع عمدۀ حضور مردم به مرکز های رای دهی بویژه در منطقه های ناامن خوانده اند؛ اما مسؤولان کمیسیون این شیوه را علمی خوانده و آن را برای جلوگیری از تقلب در انتخابات مهم دانسته اند. شگفت آور این که آگاهی دهی آنقدر ضعیف است که مردم حتا در نواحی شهری از ناآگاهی از محل های ثبت نام شکایت دارند. در کنار این دشواری ها رای دهی در محلی که در آن ثبت نام انجام شده، را نیز از جمله بی علاقگی مردم و کمرنگ شدن انتخابات خوانده اند. مسؤولان بنیاد های انتخابات آزاد تاکید می کنند که برای سریع شدن این روند باید با احزاب سیاسی هماهنگی بیشتر صورت گیرد تا آنان مردم را برای رفتن به مراکز ثبت نام تشویق کنند؛ اما مسئولان کمیسیون مستقل انتخابات میگویند آنان در خصوص آغاز روند ثبت نام رای دهندهگان آمادهگی کامل داشته و جلسات را با احزاب سیاسی و نهادهای ناظر انتخاباتی برگزار کرده و در این خصوص با آنان مشوره کردهاند. این کمیسیون از تمام نهادهای ناظر انتخاباتی، احزاب سیاسی و مردم میخواهد تا برای پیشبرد بهتر این پروسه با کمیسیون همکاری کنند. از سویی هم شماری آگاهان بدگمانی، بی باوری، بی اعتمادی مردم و اوضاع مبهم و رو به پیچیده شدن  کشور را عامل بی علاقگی مردم به ثبت نام عنوان کرده اند. گمانه زنی هایی وجود دارد که دامن زدن به این همه بویژه به بدگمانی و بی اعتمادی یک توطیۀ سازمان یافته باشد؛ اما باور ها بر این است که بدگمانی بی اعتمادی نسبت به انتخابات یک توطئه نیست؛ بل در هر کشوری چنین است و اما مهم این است که باید عامل این ها شناسایی شوند و بعد از آن برای رفع آن تلاش های همراه با تدابیر لازم اتخاذ شود. این تلاش حکومت و کمیسیون انتخابات را قادر خواهد ساخت که دست کم اگر در انتخابات کنونی تاثیر گذار نبود، در انتخابات آینده موثر واقع شود. برای رهایی از ابهام در این باره نخست باید میان بدگمانی به انتخابات و این که همه چیز از پیش تعیین شده و نارضایتی از شرایط انتخابات گذشته برجا مانده، تفاوت قایل شد. بعید نیست که تصور توطیه یک ذهنیت عامیانه در پیوند به بدگمانی انتخابات باشد؛ زیرا که بدگمانی در پیوند به انتخابات در کشور های پیشرفتۀ اروپایی هم موجود است. هرچند این برخورد مردم در کشور های پیشرفته با آنچه مردم افغانستان فکر می کنند،  متفاوت است؛ زیرا که عوامل بدگمانی ها در کشور ما و دموکراسی های پیشرفته متفاوت اند. در این میان تقلب های گسترده در انتخابات گذشته بیش از هر عاملی مردم را از اشتراک در انتخابات مایوس گردانیده است و لازم بود که برای پرکردن این خلا کار های از قبل آغاز می شد که نشده است. در این رابطه بیشتر آنانی مسؤول اند که از انتخابات گذشته بجای مدیریت درست؛ برعکس انتخابات را به تقلب بردند و اعتماد و باور مردم را به غارت بردند و بدگمانی و بی باوری را در میان مردم دامن زدند. حال زمامداران پییشین بیشتر از دیگران در برابر این حالت پاسخگو اند و ممکن نیست که این جفای بزرگ را با کج اندیشی های سربالا و به قول معروف" سر به هوا و دل به تماشا" و جستن از آغوش امریکا به آغوش روسیه جبران کرد.

در این میان نباید از نظر افگند که بخشی از این بدگمانی ها، بی باوری های مردم و نارضایتی نخبه گان کشور زادۀ عدم کفایت زمامداران هم است؛ زیرا که با توجه به دشواری های موجود به نتوانستند تا به وعده های شان عمل کنند، نه تنها این که برعکس، امیدواری مردم برای تامین امنیت رو به کاهش رفت، هیج روزنه یی برای پایان جنگ و بهبودی اوضاع اقتصادی در کشور پدیدار نشد، به شمار آنانی که تحت خط فقر زنده گی می کنند، افزوده شد، مصؤونیت مردم در برابر زورگویان کاهش نیافت، فساد پیشگان بزرگ هنوز مجازات نشدند، هزاران جوان هر روز کشور را ترک کرد و این حالت هنوز هم ادامه دارد، بررغم تلاش ها هنوز حکومت موفق نشده تا اتهام های تبعیض قومی و انحصار طلبی ها نسبت به خود را کاهش بدهد. افزون بر این ناامنی ها، تاثیر گذاری حلقه های مافیایی، قاچاقبران اسلحه و مواد مخدر در حکومت مانع بیشترین اصلاحات  در کشور شده است و رئیس جمهور با توجه به تنگدستی ها و چالش های دست و پاگیرنتوانسته است، به بسیاری از وعده های خود جامۀ عمل بپوشاند. آشکار است که در چنین شرایطی پرداختن به ماورای منافع شخصی، گروهی خیلی دشوار است و چه رسد که بیش از حد پرداختن به مسایل انتخابات را انتظار داشت. در کشوری که اقتدار ملی به چالش رفته باشد، از سویی هم در رویارویی بیرحمانه در برابر خبیث ترین نیرو های تروریستی قرارداشته باشد و از سویی هم از تنش ها در درون حکومت و عدم همکاری و عدم اعتماد گروه ها رنج ببرد و در کنار آن مافیا های رنگارگ منطقه یی و بین المللی هر روز بر دشواری های موجوده اش بیشترباروت و هیزم بریزد؛ معلوم است که زمامداران در چنین کشوری با چه دشواری هایی رو به رو می باشند و اختلاف بر سر هر موضوعی ولو ناچیز و کوچک هم باشند، از مقدمۀ کمترین دشواری آن به حساب می رود. ویرانگرتر این که در چنین حالی گروه های مخالف سیاسی دولت بجای دستگیری حکومت و فرصت سازی ها  برای بیرون کشیدن آن از چاۀ بی اعتمادی ها، انحصار طلبی ها و ده ها دشواری نفس گیر و دست و پا گیر دیگر، برعکس با یخن به یخن شدن با آن، برای پیروزی تروریزم عمل می کنند. این که حکومت نتوانسته کمک گروه ها را به خود جلب کند، این بر می گردد به مسؤولیت پذیری های آن که از آن کوتاه آمده است.

همین اکنون که روی آماده شدن فهرست های ثبت نام برای انتخابات پیش رو کار آغاز شده است، می بینیم که چه دشواری هایی فراراۀ آن قراردارد و نزدیک است که خدای نخواسته آخرین میخ بر تابوت دموکراسی جوان و آسیب دیدۀ کشور کوبیده شود. این در حالی است که نجات دموکراسی بدون درنظر داشت خوش بینی یا بدبینی با حکومت وظیفۀ هرشهروند افغان است؛ زیرا نجات دموکراسی معنای حاکمیت قانون را در کشور دارد که لبۀ تیز آن متوجه مثلث خطرناک تروریزم، مواد مخدرو فساد اداری است. شکست دموکراسی در واقع پیروزی این مثلث خبیثه و شیطانی و حامیان منطقه یی و بین المللی آن است. پس بر هر شهروند کشور لازم است تا دین شهروندی شان را در برابر مام میهن ادا و با اشتراک گسترده در روند ثبت نام رای دهنده گان برای نجات دموکراسی و تقویت حاکمیت قانون در کشور کمک کنند. تنها اشتراک در انتخابات شفاف است که سرنوشت واژگون کشور سرراست می شود، طلسم تروریزم و چاردیوار های طلایی فساد شکسته می شود، تیره روزی ها پایان می یابد و اقتدار ملی رقم می خورد. بیایید با اشتراک وسیع در روند ثبت نام رای دهنده گان برای شکست اهریمن تروریزم، فساد و خود محوری ها نقطۀ پایان بگذارید و برای نجات کشور از فاجعۀ کنونی بشتابید. یاهو

 اول ثور  سال 1397

 

 

 


بالا
 
بازگشت