انجنیر حفیظ ا له حازم
شبرغان دیروز و امروزعقب گرد ما تا کجاست؟
کسانی که هم نسل من و یا بزرگتر از من عمر دارند حتمن بیاد دارند که شبرغان زمانی یکی از شهر های پیشرفته و متمدن افغانستان شمرده میشد.
وقتی شوروی ها در زمان ظاهر شاه قراردا دهایی را غرض تفحص و استخراج نفت و گاز با دولت بستند, چند صد تن متخصصین انجنیران و کارگران فنی شوروی به شبرغان اعزام شدند و بکار تفحص و استخراج پرداختند. و اینها با فامیل و خانواده هایشان در شبرغان اقامت داشتند.
که در آن زمان 40-50 سال قبل آنها در شبرغان مکتب ، کودکستان، حوض ها آب بازی مدرن ، میدان های ورزشی، فوتبال، والیبال، باسکتبال ، تینس، پنگ پانگ وغیره را ایجاد و بنا نهادند. همچنان در شبرغان در ساحه تفحصات سینمای بهاری و سینمای ثابت اعمار و فعالیت داشت.
زمانی که در شبرغان مردم از دیدن تلویزیون بهره میبردند در کابل و دیگر ولایات کشور مردم تلویزیون را نمی شناختند.......
به همین ترتیب شبرغان از شهر های مدرن و فرهنگی کشور محسوب میشد و مردم شبرغان هم با آمدن و ارتباط با خارجی ها سطح درک و آگاهی شان کاملن بلند بود.
بنآ شبرغان آنوقت در اکثر مسایل آباد تر, بهتر و خوبتر از مزارشریف بود
ایجاد ریاست های تفحصات نفت و گاز و ریاست انتقال و استخراج گاز زمینه کار را برای هزاران نفر مساعد ساخت که کارگران و کارمندان این پروژه های عظیم از تمام افغانستان و مخصوصآ از ولایات لغمان، لوگر و وردک، پروان و کاپیسا، پکتیا و خوست و دیگر ولایات افغانستان در شبرغان آمده و بکار گماشته میشدند. و شبرغان داشت بدین ترتیب حیثیت مولتی نشنلی را بخود میگرفت و همه اقوام و باشندگان کشور را در آغوش خود جا داده بود، و این باعث شده بود که شبرغانی ها فراخ قلب و مهمان نواز باشند و هیچ هموطن ما که از ولایات دیگر آمده و در شبرغان متوطن شده بودند هیچ گاهی احساس بیگانگی نمیکردند.
که تعداد کثیری ازین هموطنان ما تا هنوز در شبرغان متوطن هستند و با هم برادر زندگی دارند.
جالب اینکه کوچه های زیادی هم بنام این هموطنان ما نام گزاری شده مثل کوچه لغمانی ها کوچه لوگری ها وغیره.
بنآ شبرغان سمبول دوستی و برادری همه اقوام افغانستان بود.
بر علاوه اینکه با ایجاد این پروژه های عظیم زمینه کار برای هزاران نفر مساعد گردید، اعمار منازل رهایشی تفحصات و هزار فامیلی شبرغان امکان زندگی را برای انجنیران و کارگران با سیستم پیشرفته که خانه ها دارای آب ، برق و گاز و مرکز گرمی بود. فکر کنید دوستان عزیز در شبرغان 50 سال قبل این امکانات فراهم بود. و حالا ؟؟؟؟؟؟؟
شهر همه روزه پاک و جاروب میشد و موتر های آب پاش همه جا را آب پاشی میکرد.علاقمندی به درس و تحصیل به عادت شبرغانی ها تبدیل شده بود.
ولی شما امروز شبرغان را نه با مزارشریف بلکه با خوست که یک ولسوالی بود مقایسه کنید نمیتوانید جلو اشک تانرا بگیرید........(من خوست را یک مثال زدم دها شهر و ولایات دیگر هستند که میتوانیم مثال بیآوریم).
در شبرغان 30 سال پا دشاهی و پادشاه گردشی صورت گرفت..و چه امکاناتی که شبرغان و شبرغانی ها داشتند لیکن کسی خشت را بالای خشت نگزاشت...علاوه از اینکه در شبرغان کاری نکردند بدبختانه شیرازه های داشته شبرغان را هم نابود کردند وشبرغان به شهر ارواح ها تبدیل گردیده است. عقب گرد این چنینی را تاریخ کمتر در حافظه اش دارد.....
بهترین وطن پرستان صادق و پاک طینت را شبرغان در آغوش خود تربیت نموده لیکن یک مشت دزد ، اوباش ، مفسد ووطن فروش از کدام سر دنیا دیسانت میشوند و بالای گرده های شبرغانی های وطن پرست حکومت میکنند.
زمانی شبرغان مهد مبارزه، قیام های داد خو اهانه و تظاهرات و اعتصابات در سطح افغانستان بود. دوستان شاید تظاهرات عظیم کارگران تفحصات و انتقال گاز را بیاد داشته باشند که هزاران نفر با یک قیام مردمی با پای پیاده مارش را از شبرغان آغاذ و بطرف کابل در حرکت شدند و تا شهر پلخمری پیش رفتند و کمر دولت ظاهر شاهی را به لرزه آوردند که حکومت وقت با خدعه و فریب و عزر و زاری که گویا به خواست های کارگران عمل میکند ، تا اینکه این تظاهرات خاتمه یافت.
تاریخ افغانستان هیچ نمونه دیگری از همچو ایستادگی و شهامت و استقامت را در مقابل عمال ارتجاعی بیاد ندارد. نه تنها در افغانستان بلکه در منطقه همچو تظاهرات با این عظمت و سازماندهی سابقه نداشت.
ما از نسل همچو آزادگان و دادخواهانیم, وضعیت درد آور امروز وطن خیلی بدتر، زشت تر و نا امید کننده تر از آنروز هاست. وقت آنست تا باا نسجام، خود گزری، مردانگی, حس وطن پرستی و حق خواهی به میدان حاضر شویم و دست این خاینین را کوتاه بسازیم.
امید نسل جوان شبرغان با دانستن تاریخ نیاکان و نسل های بزرگ شان تسلیم این بیعدالتی ها نشده و به مبارزات داد خواهانه شان ادامه بدهند.