سنجر غفاری

  

نشست تاشکند

بهار خونین

  اجماع منطقوی: تحمیل مصیبت ها برمردم وکشورافغانها نیست ؟

بدون شک پایان بخشیدن به مصیبت های جاری درکشور،  مسولیت و مکلفیت مسولین نظام کنونی وحمایتگران خارجی ( دوستان بین المللی ) شان میباشد تا بصورت کامل  همچون یک طبیب مسلکی بدانند وتشخیص نمایند که عامل چیست ؟ در صورتیکه تشخیص موجود است و عوامل آن واضع میباشد ، ضرورت چیست تا فغان وفریادش مردم افغانستان به آسمانها برسد، جنگ و مصیبت به اصل زندگی ملی تحمیل شده با قوت و قدرت اش تحمیل شودو فرزندان مردم ما قربانی آن گردد؟       ای.اس.ای پاکستان عامل مادرویگانه حامی تروریستان درمنطقه با اتحاد استخباراتی   روسیه، چین ،ایران ، علیه حضور ناتو و اتحادمشترک ضد تروریزم بین المللی تحت رهبری ایالات متحده امریکا از اکتوبر ۲۰۰۱ بدین طرف درکشورما حضور بل قوه دارند، اما طالبان و تروریستان بین المللی القاعده عامل  شناخته شده ای حادثه خونین سپتامبر۲۰۰۱ درامریکاشناخته شدند،قدرت های جهانی هم صدابا این خواست امریکا ( نابودی تروریزم بین المللی ) بسوی افغانستان هجوم آوردند، دلیل آغازعملیات نیروهای نظامی متحدین صرفآ برای نابودی کامل هسته ها، رهبری ، امکانات تقویتی وحمایتی، آن بدون قید وشرط شامل قطعنامه ها و مجوز حقوقی این عملیات و تصمیم گیری بوسیله شورای امنیت سازمان ملل متحد صورت گرفت ، بنابراین قطعنامه ای وجود نخواهد داشت که در آن قید باشد،  اگر تروریستان در حمایت ای.اس.ای پاکستان قرار بگیرند باید مصعونیت شان حفظ وفعالیت های شان سیاسی ومجوزحقوقی داشته باشد، اگر چنین چیزی وجود دارد و داشته باشد،پس باید به قطعنامه اجلاس تاشکند که در آن سریعآ از احترام و حمایت آزادی و استقلال ، تمامیت ارضی کشور ما تذکر بعمل آمده است شاکی بود؟ در نشست تاشکند علاوه بر رئیس جمهور ازبکستان ، نماینده گان کشورهای امریکا، روسیه، مسول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، سازمان ملل متحد ، بریتانیا، المان ، فرانسه ، ایتالیا،هند ، پاکستان ، ایران، تاجکستان ، قزاقستان و قیرغزستان نیز حضور  داشتند.

 جناب اشرف غنی رئیس حکومت وحدت ملی در این کنفرانس اظهار داشتند :  (که موقعیت افغانستان باید درک شود واز این طریق میشود همکاری های منطقه ای افزایش دادوبرای افزایش این همکاری ها باید راهکارهای درنظرگرفته شود وتوسعه یابد).چقدر خوب می بود تا جناب شان  این رهکار ها و همکاری هارا در چارچوب عملیات مشترک ضد تروریزم و پایگاه های انها در آغوش ای.اس.ای. پاکستان را مشخص می نمودند مشکل در چی نهفته بود؟ در بخشی دیگری از سخنان جناب اشرف غنی چنین آمده است ( جنگ جاری در جغرافیای افغانستان جریان دارد و باید فرصت گفتگو به میان بیاید ) متاسفانه مشخص ننمودند که نفرت مردم افغانستان و جهانیان  از تروریزم و عملکردهای تروریستان تحت حمایت ای.اس.ای پاکستان چیست؟ و جنگ موجوده تحمیلی شده است و باید متحدین ضد تروریزم درزمینه نابودی پایگاه های تروریستان در آنسوی دیورند به خواست ملیونها تن از هموطنان ما پاسخ مثبت بدهند. در ادامه اقای غنی گفتند ( شبکه های تروریستی فرامرزی تهدید بزرگ برای افغانستان و منطقه است ،و این شبکه ها مرزنمی شناسند واز طرف دیگراین شبکه ها سالانه ملیارد ها دالز ازطریق ایجاد ناامنی بدست می آورند،  شبکه های تروریستی اهداف مشترک وباهم ارتباط دارند. افغانستان در خط نخست مبارزه باتروریزم قرار دارد و با این شبکه ها مبارزه می کند.) ایا این گفتارجناب شان صادقانه است ؟ اگر چنین باشد پس چرا رسمآ ازنام مردم افغانستان به شورای امنیت سازمان ملل متحد از موجودیت شبکه های بیرون مرزی درحالیکه با ایالات متحده امریکا توافقنامه ای استراتیژیک و امنیتی برای دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور، اعمارمجدد وبازسازی ، جلوگیری ازهرگونه مداخلات و تهدیدات بیرون مرزی ، هشت پایگاه نظامی در اختیارمتحدین ضد تروریزم قراردارد، مسولیت و مکلفیت رهبری نظام موجوده چیست؟

 جناب اشرف غنی ارقام کاذب موجودیت داعش درکشورش را دراین کنفرانس چنین ابراز نمودند:(شمار افراد داعش در افغانستان به کمتر ازدوهزارنفر می رسد، نیروهای امنیتی ودفاعی افغانستان شجاعانه در مقابل انان می جنگند و بیش از هزار نفر آنان را کشته که بیشتر درولایت ننگرهار وکنردر شرق افغانستان فعالیت داشتند، جناب اشرف غنی افزود که دردوهفته گذشته نیروهای افغان عملیاتهای موثری را برای ازبین بردن این تهدید های مشترک راه اندازی کرده اند). پس بر اساس ارائه این گذارش جناب شان چنان معلوم میشود که در شمال افغانستان و سایر ولایات کشور داعش وجود نداشته وعملیات های هوائی نیروهای امریکا درشمال و حوزه جنوب غرب کشور علیه مواضع داعش واقعیت ندارد؟ این یک نمونه ای کوچک از گفتار و بیان جناب رئیس حکومت به اصطلاح وحدت ملی در زمینه های فوق الذکر میباشد. محترم ارشاد هنر یارخبرنگار فارسی بی.بی.سی که برای پوشش این نشست به تاشکند رفته بودند گذارش دادند و بهترین تحلیل در زمینه دارند ( آنچه در این نشست از سوی نماینده گان کشورهای شرکت کننده گفته شد نشان از افزایش خوشبینی ها به مذاکرات صلح دولت افغانستان داشت ، اما با توجه به اهداف متفاوت ومنافع متضاد شماری این کشور ها، رسیدن به یک توافق همه جانبه در مسئله افغانستان حد اقل در زود هنگام بعید به نظر می رسد ) . که واقعیت چنین است. 

 وقتی جناب اشرف غنی این واقعیت را نمی پذیرندکه جنگ در افغانستان تضاد استراتیژیکی و استخباراتی منابع و منافع قدرت های منطقوی منجمله ایران، پاکستان ، روسیه و چین علیه اهداف ناتو وامریکا است ، امریکا نیز در گرداب مصیبت های تحمیلی اهداف شوم و کاذب ای.اس.ای پاکستان در یک استراتیژی قرار گرفته است ، انچه لازمه وخواست مردم افغانستان میباشد همانآ قطع جنگ، صدور تروریزم، حمایت بدون قید وشرط پاکستان از طالبان و داعش، آغازعملیات مشترک نظامی علیه پایگاه های تروریستان در آنسوی دیورند،  درخواست حمایت بین المللی درزمینه نابودی این پایگاه ها و مداخلات پاکستان در امور ملی و کشوری ما ازطریق مجاری دیپلوماسی و شورای امنیت سازمان ملل متحد ، تدویرلویه جرگه انتقالی مردم افغانستان ، تدویر اجماع واقعی  نیروهای  ملی و متنفذین کشور که رنگ و بوی قومی، سمتی و پاکستانی نمیدهند ، واقعیت این است که  رهبری موجوده نظام وحدت ملی با تدویرچنین نشست های کاذب عاری ازاراده ملی مردم افغانستان ، فقط وفقط ادامه ای خدمت و دوام جنایات و تداوم مصیبت های موجوده به نفع اداره استخبارات پاکستان و اتحاد مشترک منطقوی شان را که طالبان و داعش لشکر بی بدیل و افزاربهترین در اختیار همه قرار دارند، چیزی بیش نخواهدبود. متاسفانه درزمینه فوق چنان نتیجه گرفت و نوشت که بهار خونین ن پس منظرنشست تاشکند تحمیل برسرنوشت ملی مردم مااست، درزمینه  فوق ملت ما حق مشروع خود بدانند تا جامعه جهانی را موظف به تلافی مصیبت های تحمیلی بر سرنوشت  ملی شان دانسته و بخواهند تا جلوادامه این مصیبت هاگرفته شود،و پایانی درزمینه جستجو گردد.  سنجر غفاری.  

اپریل ۲۰۱۸ المان  

 


بالا
 
بازگشت