فاروق فردا

 

چرا داعش را به کشور های آسیای میانه انتقال می دهند؟

حمله ی قریب الوقوع داعش بر روسیه

گزارش های رسانه یی و نتایج پژوهش ها به وسیله ناظران مسایل بین المللی در فدراتیف روسیه،می رساند که ایالات متحده ی امریکا، انتقال نیرو های تروریستی داعش از سوریه وعراق را به افغانستان  و از آن جا کشور های آسیای میانه آغاز کرده است. این نظر وایده ایست که از دیر مدت گفته می شد،ولی اینک دارد جامه ی عمل پوشانده می شود وکشور ما به فاز جدیدی از انکشاف های اوضاع در بیلانس های بین المللی گام می گذارد.

پژوهشگران می گویند که هدف ایالات متحده از این کار، بی ثبات ساختن اوضاع در کشورهایی است که درهمسایگی با فدراتیف روسیه در سرحدات جنوبی آن قرار دارند.کشور هایی که میان افغانستان و روسیه نیز حایل اند و درصورت بسر رسیدن اهداف یاد شده ،مسلما به کشور های هایل مبدل خواهند شد.

ناظران اوضاع منطقه یی در فدراتیف روسیه بدین باورند که امریکایی ها  تروریست ها را از طریق راه های خشکه ی بخش های جنوبی عراق و نواحی  بدون سکنه ی عربستان سعودی به کویت می رسانند و از آن جا  به وسیله کشتی های بحری به  لنگر گاه کراچی پاکستان انتقال می دهند.

بخش اعظم این نیرو ها به شهر پشاور در غرب پاکستان رسانده می شوند ،از ان جا به سوی افغانستان اعزام می گردند و در ولایت ننگرهار جابر جا می شوند.مرکز مهم داعش در ولایت ننگرهار کلن نقاط صعب العبور ولسوالی اچین به ویژه  نقاطی است که امریکا در آن مادر بمب را بکار برده است.همچنان «توره بوره» نقطه استراتیژیکی است که بن لادن از آن جا تمام گروه های القاعده را در سراسر افغانستان کنترول ، رهبری و اکمال می کرد.«توره بوره»  در حال حاضر نقطه ی ممنوع الورود برای افغان ها است و تاسیسات آن چند بار بیشتر از گذشته گسترش یافته است.رهبران ارشد گروه های طالبان و هم چنان گروه های تروریستی داعش،خراسان،سلفی و دیگر که به افغانستان می ایند در «توره بوره» اخذموقع می کنند.

 بر بنیا ار قام ، از آغاز سال جاری میلادی تا کنون بیش از یک هزار تروریست ،این خط السیر را طی کرده اند و به ولایت ننگرهار رسانده شده اند. هدف نهایی این کار،ایجاد مزاحمت به کشور های اسیای میانه و نا آرام ساختن اوضاع در کشور های قزاقستان،ازبیکستان و تاجیکستان است.

مفسرین می گویند که گذر دادن نیرو های جنگی گروه داعش از ولایت ننگرهار به منظور نفوذ دادن شان در کشور های آسیای میانه از چندین راه و طرق  صورت می بندد. تروریست هایی که  در تاجیکستان دیده شده ویا دستگیر گردیده اند،اعتراف کرده اند،که گروه های شان عمدتا از راه های ننگرهار، کنر ،نورستان وبدخشان بدانجا رسانده  می شوند.

 جغرافیای کشور های آسیای میانه به گونه ایست که حامیان تروریزم جهانی داعش  را وا می دارد تا تروریست های شان را  با در نظر داشت موقعیت این خطه، از چندین راه انتقال دهند. چنانچه راه  گروه هایی که  به ترکمنستان  انتقال می گردند،آن نیست که به تاجیکستان از آن استفاده می گردد.این راه از طریق بندر کراچی پاکستان کشیده شده است.تروریست های رسیده به بندر کراچی ، ابتدا به بلوچستان برده می شوند و از ان جا از طریق شاخ هایی در نیمروز،فراه،غور ،سرپل و فاریاب  افغانستان به سوی ترکمنستان رسانده می شوند.

چیزی که بسیار مهم می نماید این است، که  به خاطر ایمن ماندن این راه ها، کشور حامی تروریست ها، که روس ها می گویند جز ایالات متحده کشور دیگری نیست، با طالبان پاکستانی و طالبانی که مناظق جنوبی افغانستان را تحت کنترول دارند به توافق رسیده است که جنگنده های داعش در هنگام عبور از راه های تحت کنترول شان به شمال افغانستان،  از جانب  طالبان ،اسیر نه گردند و کشته نه شوند.

اطلاعات دقیقی در دست است ، که در روز های نزدیک، به شمار یک هزار و ششصد جنگنده ی تروریست داعشی تازه،  نیز از سوریه و عراق بر همین راه ها  به ولایت ننگرهار رسانده می شوند.

مردمان عادی در این ولایات ،به ویژه کسانی که به گونه ی با طالبان نزدیکی دارند، بی هراس می گویند که ،تمام مصارف لوژستیکی نیرو های تروریستی داعش  از بیز های اکمالاتی امریکایی که در باگرام موقعیت دارد تامین می گردد ومصارف تروریست هایی که  درمناطق غربی  کشور در تلاش هستند، به وسیله بیز اکمالاتی امریکایی ها که در هرات، ولایت غربی افغانستان موقعیت دارد تامین می گردد.

گروه های تروریستی داعش تا رسیدن به  اهداف استراتیژیک شان،در شماری از عملیات های کشتاری نه تنها به طالب مزاحمت نه می کنند بلکه به مثابه ی همکار نزدیک آنان وارد عمل می شوند .از واقعیت دورنیست که در برخی موارد، طالب عندالضرورت، بار مسوولیت اعمال داعش را هم بر عهده بر می دارد. این مسأله همزمان دو هدف را  پی می گیرد،یکی این که توجه مردم را از گروه داعش به سوی دیگر جلب می کند واز سویی هم ،طالب را گروه توانا و قادر بر هرگونه عملیات سخت در اذهان تداعی می نماید وبدین وسیله مولود بحران ذهنی  در میان مردم می گردد.

ممکن این پرسش در اذهان ما خطور کند،که پس چرا طالب و داعش با هم مدغم نه می گردند وبرای تطبیق اهداف استراتِیژیک کنونی  جدا از هم عمل می کنند؟.

پاسخ ساده به پرسش مطرح شده این است که وجه مشترک  گروه های تروریستی در مجموع  ایجاد خشونت و تبدیل کردن آرامش مردم در نقاط زیر نفوذ شان است،اما هرکدام به گونه ای متفاوت دُم زیر پای کشور های خارجی دارند. کشور های حامی  تروریزم بر داعش نفوذ مستقیم دارند و بر طالب همیشه از طریق  پاکستان درتماس می شوند.طالب با تجربه ی چندین ساله یی که دارد، خودش را به گونه ای، گروه سیاسی تلقی می کند واین سیاست هم تا مقداری در بین شان وجود دارد وبی علاقه نیست که در روند کلی سیاسی کشور بدون سهم باقی بماند.از این رو همه شاهد هستیم که طالبان اختلاف های مصلحتی با نیرو های غربی شان را پنهان نه می کنند ،ولی پاکستان عامل تمام بد بختی های افغانستان را هیچگاه حتی در ترازوی نقد آرام هم نه می گذارند .این چیزیست که طالبان از پابندی شان به استخبارات پاکستان نه می توانند انکار ورزند.

طالب با در نظر داشت پاسخ فوق، دیگر، آن گروه کم تجربه وخامی نیست که می اندیشید،مرکز ثقل جهان است.دراین گروه به افراد صاحب اندیشه هم رخنه داده شده است و به وسیله ی آنان افسار این گروه در حد اهداف درون مرزی کشور باز وبسته می شود.اما اهدافش داعش با طالب تفاوت دارد. این گروه از لحاظ ذهنی مسموم گردیده وبه گونه یی تربیه شده است که ،جز مرگ خود ومرگ دیگران بر چیز دیگر نه می اندیشد. تروریست های داعش هدف نه دارند،وظیفه می گیرند هر جایی که برای شان مشخص گردد، خود را می رسانند و انجام هر عملی را که بدان مؤظف گردند، برخود حب الاسلام تلقی کرده  واجب می دانند.

در حال حاضر وظیفه ی گروه داعش،رسیدن به کشور های آسیای میانه است وبرنامه ی حامیان آن این است که با ایجاد وخامت در این کشور ها، فدراتیف روسیه را درمضیقه قرار دهند وزمینه ی حمله ی قریب الوع بر آن را فراهم نمایند.چه نیک می دانند که روسیه در برابر بحران های امریکا وغرب شانه خم نه می کند.بانهم  می خواهند که توجه آن را به مداخله در امور کشور های آسیای میانه جلب کند،تا زمینه ی تبلیغ علیه روسیه در مجامع بین المللی فراهم گردد.اما سوال این است که آیا روسیه تا این زمان ،منتظر انکشافات اوضاع باقی می ماند یا خیر؟.

روسیه کشوریست که خطوط مواصلاتی و ترانسپورتی داعش را تا این حد با دقت زیر نظر دارد، اما ، آیا به منظور نگه داشت خود و متحدینش،دست زیر الاشه می نشیند؟. به نظر من، روسیه نه می گذارد که تروریسم  در زیر زناقش لانه  کند و آن گاه وارد عمل گردد.چه تجربه ی سوریه نشان داد، که این کشور در برابر تروریسم شاید هیچ رحمی به دل راه نه دهد، اما عواملی هستند که فدراتیف روسیه را از حرکت های شتابنده باز می دارند. یکی از این دلایل ،موقعیت های تاریخی روسیه و افغانستان است. منافع ملی هر دو کشور در حسن همجواری و زیست مسالمت آمیز با همدگر نهفته است.مسلما طرف های روسیه و افغانستان بدین اشارت، بی توجه نیستند.

اما تا دیر نه شده است، بدانیم ، خیر افغانستان دراین است که کشور ما به تخته ی خیز تروریسم به کشور های آسیای میانه مبدل نه گردد و زمینه ی آن مساعد نه شود که ما با تمام بدبختی های داخلی ای که داریم،کشور های خوشبین همسایه ای دور ونزدیک هم مثل پاکستان وایران  و بیشترینه پاکستان، در موضع دشمنی با ما قرار گیرند.

وقتی روسیه بخواهد،گروه های داعش را در دهلیز های عبوری ویا سوق الجیشی شان  در داخل افغانستان نابود سازد،این حالتی خواهد است که ، فراوان مردم غیر وابسته به داعش و تروریزم نیز متضرر می گردند.پیش از آن که ما سرو صدای کشیدن نیام غیرت ابایی و اجدادی بلند کنیم، وهیچ چیز از دست ما نیاید، می باید بر حال وطن و مردم وطن خود بیندیشیم وراه هایی را جستجو کنیم که دیگران از طریق ما متضرر نه گردند و تحریک به انتقام گیری نه شوند.زیرا در چنین آتش، بازهم ما هستیم که دود می شویم.

 

 

 


بالا
 
بازگشت