کمباور کابلی

 

ائتلاف های جدید ،جنگسالاران قدیم!

لاشخورها ، این وطن را پاک خورد
هر نفس آمد، گلویش  را فشرد
لاشخور ها، جمعیت ها ساختند
« وحدت »ی کردند، به ملت تاختند
نیش کژدم چیست، جز زهر و زقوم
ائتلاف لاشخور، یعنی  هجوم !
 
«خر» کجا با خط کشی شد« گوره خر»
از نجات و ائتلاف ،نامی مبر!
این « نجات » یعنی ، دوام بردگی
ساختن با زندگانی ی  سگی
جنگسالار ، نوکر بیگانه است
دشمن ناموس و دزد خانه است

ملت سرگشته ، گرچه بی صداست
دست خالی ، در غبارغم رهاست
 کودکان محروم از درس و کتاب
مادران ، کابوس ، می بینند به خواب
انتخابات ،  فحش مادر خواهر است
روزمرگی ، یا که روز محشر است؟

+++
دوره گردی ، بر سکویی، سازکرد
با اکاردئون نوا آغاز کرد :

از پس مرداد، شهریور رسد
عمر مزدوران خائن ، سر رسد

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت