محمدعوض نبی زاده
افزایش مراکزگروه های تروریستی درافغانستان
افغانسنان کنونی به مراکزمتعدد گروه های تروریستی بدل شده وبیش از ۴۰ درصد خاک افغانستان در اشغال طالبان ,داعش و سایر گروه های تروریستی قراردارند. افغانستان در سال ۲۰۱۸ به میدان جدید رقابت میان سه ابرقدرت جهانی ، آمریکا و چین و روسیه وکشورهای پیرامونی آن بدل خواهد شد واین قدرت ها به موازات آن ، در افغانستان اختلافات داخلی میان رهبری سیاسی کشور را دامن میزنندزیراجایگاه سوقالجیشی افغانستان در معادلات جهانی ومنطقه تأثیر قابل ملاحظه داشته که ، تولید و قاچاق مواد مخدر نیزمتنفذین خارجی و داخلی را به هم پیوند میدهد تااز این کشور بهعنوان یک لابراتوارعملیاتی پروژه ی مخرب «بنیادگرایی»بهره برداری نمایند. ګرچه افغانستان قبلا از سوی آمریکاییها برای پروژه فروپاشی شوروی مورد استفاده قرار گرفت ، ولی این بار قرار بود جغرافیای سیاسی منطقه را دچار تغییرات دلخواه واشنگتن و اروپا کند, که در قاعده بازی به دلیل بیثباتی مزمن در افغانستان دچار چالشهای اساسی شده است.
بعد از سقوط حکومت طالبان امیدها بر این بود که افغانستان روزهای خوشی را تجربه کند، اما انفجارها ادامه یافت ومشکلات اقتصادی و فساد اداری , شکاف سیاسی و قومی شهروندان کشوررا به ستوه آورده است در حالیکه تلاشهای برخی قدرتهای فرامنطقه ای و منطقه ای برای بهره برداری ثانویه از گروه تروریستی داعش و بازیابی مجدد آنرا در رسانه هامطرح نمودند که اثبات این مسئله در افزایش استقرار نیروهای نظامی آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا نهفته است. چنانچه طبق گزارش ماه نوامبر سال 2017، پنتاگون تعداد نیروهای نظامی آمریکا در خاورمیانه و شمال آفریقا، از40 هزار نفر به 54 هزار نفر و تعداد نیروهای نظامی آمریکا در عراق بیش از 8 هزار نفر و در سوریه بیش از 1700 نفررسیده است . در حالیکه در ماه آگوست 2017، تعداد نیروهای آمریکایی در افغانستان 11 هزار نفر اعلام شد، در صورتی که این تعداد هزاران نفر بیشتر از این بودندو البته این آمارها همواره کمتر از میزان واقعی اعلام میشود.
در عین حال دستگاههای اطلاعاتی آمریکا در ماه مِی 2017،توسط هلیکوپتر دهها نفر از فرماندهان داعش و تعدادی از مزدوران آنها را از منطقه آلکسری سوریه منتقل ودر ماه آگوست نیزدو نفر از فرماندهان اروپایی داعش رابا همراهانشان، توسط هلیکوپترهای آمریکایی منطقه را ترک کردندوچنین اقدامی در ماه ژوئن نیز در رقه صورت گرفت " که منجر به خروج تروریستهای داعش از محاصره شد،آخرین نمونه از این تحرکات را نیز ایالات متحده در استان "الحسکه" در شمال شرقی سوریه مرتکب شده است. امریکامنطقه کُردنشین واقع در مرز ترکیه و عراق شامل شهرهای قامشلی، دیرک، راس العین و عمودا رااز مهمترین شهرهای تحت نفوذ خود میداند ، اقدامات آمریکا در این منطقه برای حمایت از گروههای کُرد این منطقه و هم در جهت نجات فرماندهان گروههای تروریستی داعش بوده است.
از زمان اشغال افغانستان توسط امریکا وغرب ، بر عکس تمامی ادعا های تبلیغاتی ؛ تروریزم طالبی و داعشی هرروز اراضی وسیعتری را تسخیر و مردمان بی گناه بیشتری را کشتار و مرعوب می کنند. چون آمریکا به دنبال ایجاد تنش کنترل شده در افغانستان است و هیچ دلیلی نمی بینید که منافع خود را قربانی حفط صلح و ثبات در افغانستان کند.زیرا موجودیت ثروتهای عظیم زیرزمینی افغانستان به مثابه انگیزه دهنده استقرار پایگاه های داعش بوده و مناطق سرشار از منابع غنی معدنی کشور تحت بهانه زون جنگی تحت کنترول امنیتی قرارگرفته واز دخول مردم در آن زون ها اجتناب صورت میگیرد. اشغالگران زیرعنوان «حمایت قاطع» ستراتیژی های جهانخواری اش رابا بهره گیری از ثروت های زیر زمینی وطن مازمینه ی حضورش را در افغانستان فراهم مینمایند واشغالګران از اجیران بومی مانند مفرزه های طالبی و داعشی و القاعده همچون پیش مرگ ها استفاده میکنند. براساس برآوردها شمارتروریستهای داعش در افغانستان بیش از 10 هزار نفراست و با توجه به کوچ جنگجویان جدید از عراق و سوریه تعداد این تروریستها در حال افزایش است.
وعلیرغم اینکه ایالات متحده بارها حملاتی را در مناطقی از افغانستان بر مواضعِ گروههای تروریستی ، منجمله استفاده از "مادر تمامِ بمبها"وارد ساخته است ؛ لیکن این گروه ها همچنان قدرتمند بوده ومراکزگروه های تروریستی درافغانستان رو به افزایش است .روسیه میترسد که شمال افغانستان به بستر مطمین داعش تبدیل و از آن جا نیروهای داعشی وارد کشورهای آسیای میانه شوند که میتواند تهدیدی برای روسیه پنداشته شود. دور از ذهن است که روسیه در مقابل نفوذ داعش در حوزه امنیتی خود ساکت باقی بماند. بویژه آنکه این شایعه قوی وجود دارد که آمریکا در نقل و انتقال داعش به شمال افغانستان دخالت دارد.آن چه که دراین روزها درولایت بلخ میگذرد، نگرانیهای زیادی را ایجادنموده که خطر درگیری نظامی بین نور و بخش پشتون دولت وحدت ملی آینده افغانستان را با ابهامات بیشتری و حتی در سطح خطر تجزیه قومی شمال و جنوب روبه رو خواهد کرد.
واقعیت اینست که رهبری تروریزم طالبانی در اواخر دوران حکومت کرزی از شورای کویته به ارگ کابل انتقال داده شد. اتاق فکر طالبانیزم در حال حاضر در ارگ کابل فعال است افزون بر آن با آوردن حکمتیار ، شورای تروریستی و انتحاری پشاور و اتاق فکر حکمتیار و آی اس آی به ارگ کابل انتقال یافت وهر روز هزاران تروریست وابسته به آن ها عفو میشوند و وارد شهر و ده و نهاد های دولتی میشوند.ګروه طالبان درتلاش ساختن یک دولت سایه درداخل افغانستان است اگر دولت و نیروهای ناتو قادر به محافظت از جامعه نباشند،که بهصورت غیرمستقیم به حاکمیتِ طالبان تن خواهد داد.همزمان بااین تحولات صفبندیهای موافق و مخالف در بین احزاب و قدرتمندان سیاسی و جهادی به یک بحران بزرگ تبدیل شده است. تمام این وقایع و رخدادها حلقههای یک زنجیر واحد هستند؛ همان زنجیری که نمیخواهد اجازه دهد افغانستان به ثبات، صلح و تفاهم ملی برسد.در عین حال ګروه داعش و طالبان توانسته حملات مرگباری را دراین کشور رقم بزنند .
ناتوانی حکومت کابل برای جلوگیری از فساد اداری، ایجاد حاکمیت قانون، ارائه امنیت و حکومتداری، باعث میشود تا افغانها به سمتِ ، طالبان سوق یابند که این روند قدرت و نفوذ دولت را بیشتر تضعیف میکند. بدین ترتیب یک بازنگری استراتژیک قویتر در جبهههای دیپلماتیک و ژئوپولتیک خارج از افغانستان، و بهبود شرایط سیاسی و حاکمیتی در داخل این کشور، میتواند از مشکلات جاری در افغانستان بکاهد. از انجاییکه پاکستان حامی تروریزم واختاپوس خون آشام با قساوت و بیرحمی به مثابۀ زخم ناسوری در جهان است زیرا درپاکستان ده ها لانه های تروریستی مصروف فعالیت های تروریستی در کشور های جهان، بویژه افغانستان، هند، سوریه، عراق، لیبیا و کشور های دیگر می باشند.چنانچه پنتاگون در گزارش تازه اش ، نوشته است که افغانستان با شورشیانی درگیر است که در بخش های مرزی افغانستان و پاکستان، گروه های القاعده، شبکه حقانی، لشکر طیبه، تحریک طالبان پاکستان، داعش و جنبش اسلامی ازبیکستان، از پناه گاهی برخوردار استند .
وزارت دفاع امریکا به این باور است که روسیه و ایران نیز به پشتیبانی از طالبان ادامه می هد چون روسیه می خواهد همانطوری که خودشان در افغانستان شکست خوردند، امریکا را نیز در این کشور شکست بدهد.ضمنا تشدید اختلافات میان امریکا و پاکستان یک نمایش است و با گذشت چند هفته آب به همان مجرایی می رود که درچهل سال گذشته رفته است. تنها پدیده ای که درین درگیری تازه می نماید، بالا رفتن گراف ترس واضطراب در میان مقامات امریکایی از شکست پیش رس در حوزه افغانستان است. امریکا فرصت ها را از دست داده و هرگز توان غلبه یا سرکوب پاکستان، روسیه، طالبان و جبهه ضد طالب- داعش را ندارد. ظهور قدرت های جدید در حوزه افغانستان امریکا را مجبور خواهد کرد که یا منطقه را ترک کند یا به سازش وتقسیم جدید منطقه راضی شود.
-هفتم - ماه - جنوری– سال –۲۰۱۸میلادی