سیدداوود مصباح

جدی 1396خ

سالروز تاسس حزب دموکراتیک خلق افغانستان

پنجاه سومین سال روز تأسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان را به همه اعضای سرفراز و رفقا و بنیان گزاران و اعضای کمیته مرکزی و وارثین جان باختگان ومعلولین ، گردانندگان و نویسندگان سایت وزین اصالت و رزمندگان و فعالین حزب دموکراتیک خلق افغانستان و هواداران و دوستان حزب  راه رهایی زحمتکشان میهن شاد باش عرض میدارم . حزب دموکراتیک خلق افغانستان در زمانی تأسیس گردید که در جامعه به شدت به یک تحول کیفی نیاز بود . دولت پادشاهی خاندان آل یحیی چنان بی کفایت و فاسد گردیده بود که درسالهای 1350 و 1351 در مناطق مرکزی افغانستان ولایت غور هزاران انسان از گرسنگی جان باختند و مردم آواره شدند . در بدخشان فقرو مرض بیداد می کرد و تمام بخش های دولت به فساد اغشته و به بیتفاوتی در برابر نیاز ها ی مردم نگاه می کردند . تمام بخش های آموزش های عالی به قشر مرفه شهری تعلق داشت و فرزندان روستایی وولایات کمتر به آموزش های عالی دست می یافتند . علاوه بر تضاد طبقاتی ، تضاد های نژادی ،  قومی ، زبانی ، سمتی و مذهبی بیداد می کرد . در چنین شرایط مردان آزاده ، دانشمند و بشردوست با اندیشه های روشن انقلابی ابتکار بنیاد گزاری یک حزب مترقی ومردمی را بعهده گرفتند .  بعد از 16 ماه کار تدارک کنگره موسس در جریان مباحثات پایه و اساسی طرح ببرک کارمل فقید ، نورمحمد ترکی فقید و زنده یاد طاهر بدخشی مورد تایید کمیته های تدارک کنگره قرار گرفت و در 11جدی/دی 1343برابر به اول جنوری 1964م در کارته چهار کابل در منزل نورمحمد ترکی فقید ساعت 2بعد از چاشت آغاز بکار و بعد از 12ساعت کار کنگره موئسس به پایان رسید و زندگی نوینی سیاسی آغاذ گردید . از آن تاریخ تا هفتم ثور / اردبهشت 1357خ مدت 14 سال مبارزات پر شور و بسیار سختی را اعضای رهبری و صفوف حزب متقبل شدند . در ان مدت در هیچ کتاب فروشی و کتابخانه ای یک برگ آثار مترقی و جهانبینی علمی پیدا نمی شد . یگان کتابی از نشریات حزب توده ایران را رهبری حزب بدست می آورد بما می داد که با کاربن پیپر هفت کاپی بنویسیم و کتاب را با شش کاپی تکثیر شده در مدت دو روز برمی گردانیدیم . ماه نامه مردم ارگان نشریاتی حزب توده ایران آنقدر دست بدست می گشت تا می شارید . خلاصه کتاب برای آموزش های پایه ای بسیار نایاب بود . در جلسات هفته وار حزبی نصف وقت به آموزش و تیوری تخصیص داده می شد  که منشی کمیته ارائه میداد علاوه بر خود آموزی باید جامعه سنتی خواب رفته از دنیا بی خبر را هم تنویر می کردیم . 14سال با سخت کوشی وتلاش های دوام دار در وضعیت نیمه مخفی با فشارو ستم محافل حاکمه مبارزه ادامه می یافت و آن نسل انقلابی میهن با چنین کار خستگی ناپذیر آب دیده شدو استقامت یافت . معلمینی که عضو حزب بودند مانند توپ فوتبال از این گوشه کشور به دیگر گوشه پرتاب می شدند که این تبدیلی های جزایی برای رفقای معلم ما بسیار سنگین و سخت تمام می شد ، اما یک خوبی داشت که  اندیشه و ساختار و تشکیلات حزب  توسعه می یافت . خلاصه اعضای حزب با چنگ و دندان مبارزه و روشنگری می کردند . در آن زمان مردم حرف ما را می شنیدند منتها می گفتند که مشت و دروش برابر نیست . در ولایات و ولسوالی ها کسی بر ضد ما تبلیغات نمی کرد ،اما اکنون چنان کمپاین تبلیغاتی از جانب مزدوران کشورهای امپریالیستی و شرکای آن در منطقه علیه حزب دموکراتیک خلق افغانستان به راه افتاده که نمی توان به آسانی مطلبی از مسایل که بر وفق جهاد( !) نباشد مطرح کرد .اکنون بر اساس ارقام داده شده 168هزار مسجد که در یکصدوبیست مسجد دولت موجود کنترول ندارند و در ساحه نفوذ طالبان و داعش و سلفی ها است که بنیادگرایی را تبلیغ و ترویج می نمایند . علاوه بر آن هر قوماندان جهادی و تکه داران قومی که در خان این دولت دست نشانده شریک اند هر کدام هزار هزار طالب و جنگجو دارند که سدی عظیمی از تحجر و بنیادگرایی می باشد .  بر علاوه آن چهل کشور با شبکه های جاسوسی یک دنیای ضد ترقی و بشر دوستی است که بنیادگذار تروریسم و تحجر و بنیادگرایی است . در افغانستان کنونی دانشگاه های زیادی در ولایات تأسیس گردیده ، امابا آموزش های کم کیفیت با جو جهادی و بنیادگرایی فضای سیاسی که بوجود می آید بوی گند تحجر می دهد . جوانان خارج از کشور با حال و حوا و جو فرهنگی خاص خود بار می آیند که در امور سیاسی و تفکر راه رهایی مردم میهن بی خیال هستند . باز هم  نسل گذشته به ویژه اعضای ح.د.خ.ا ، که به پیری رسیده با آنهم بار مبارزه رهایی بخش را بدوش بکشند . با همه ناتوانی های جسمی و روحی همه رفقا افتخار خود می دانند که همراه این کاروان شتابنده انقلابی دوران هم گام باشند و تجارب ارزشمند شان را با نسل جوان حزب شریک سازند که نهایت آموزنده است . نسل جوان علاوه از استفاده از تجارب حزب در بست وهشت سال مبارزه و حاکمیت ، اکنون تجارب احزاب کمونیست و کارگری جهان و جنبش های رهایی بخش در سراسر جهان با این همه کتاب ها و آثار گرانبهای علمی قابل دسترس، تسهیلاتی است برای مبارزه در راه رهایی خلق افغانستان از مصیبت ها ورنج های گوناگون طبقاتی ، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و نا امنی و جنگ های نیابتی بیگانه و نفاق ملی ناشی از تحریکات خارجی . یکی از تجارب بسیار آموزنده آن است که در کشورهای چند، حزب های مترقی و انقلابی باهم روی مسایل عمده ای کشور شان متحد شدند و ائتلاف های را بوجود آوردند که باعث موفقیت شان گردیده . منجمله یکی از این ائتلاف بسیار آموزنده در نپال رخ داد . در نپال حزب کمونیست ، مارکسیست لننیست متحد  با حزب کمونیست ، مائوئیست متحد گردیدند و در انتخابات پارلمانی اکثریت کرسی های پارلمان را بدست آوردند . و قرار است که این دو حزب کمونیست باهم ادغام گردد . همچنان در ایالت « کرالای » هندوستان از 1967تا کنون بر اساس اتحاد حزب کمونیست با دیگر احزاب چپ پیهم در چندین دور در انتخابات اکثریت ارائ مردم تا کنون در راس حکومت ایالتی قرار دارند و کمونیست ها در کنار مردم خود قرار دارند و ایالت کرالای نسبت به همه ایالات هند از همه لحاظ پیشی دارند . در هندوستان بزرگ کاپیتالیستی یک ایالت کمونیستی با مردم خود زندگی می کند .      تجربه دیگر کمون روژاوا منطقه ای کرد نشین شمال سوریه است که در این کمون دموکراسی شورایی متشکل از حزب های چپ و مترقی با اشتراک خلق های کرد ، عرب ، ترک و آشوری ها همه با هم کمون را تأسیس و اداره می نمایند . گرچه کمونالیسم روژاوا یک ساختار تجربی نوین است و بدون تردید که با اشتباهاتی همراه است اما یک روند خوب وقابل دقت می باشد به ویژه ساختار شورایی و کمیته های مربوط و اشتراک 49درصدی زنان در تمام بخش ها به ویژه یگان های مدافع از زنان که در جریان نبرد مسلحانه علیه داعش و گروه های تکفری سلفی به موفقیت های بالایی دست یازیدند . در یک مرحله ای ملی دموکراتیک بهتر از این نمی شود . لنین هم میگفت که در جریان کار با تأسیس شوراهای کارگران ، سربازان و دهقانان همواره با مشکلاتی روبرو می شدیم و اشتباه می کردیم باز برمی گشتیم اشتباه را اصلاح می کردیم چون آنچه نوشته بودیم و آموزش دیده بودیم وقتی در عمل پیاده می کردیم می دیدیم که اشتباه کردیم چون جامه ومناسبات آن با نوشته همخوانی چندان ندارد چون هر جامعه ویژگی های فرهنگی خود را دارد . در افغانستان پنجاه سال قبل حزب و دولت ملی دموکراتیک افغانستان با مشکلات زیادی روبرو بود و نسل جدید بادرک این موضوع از مکتبی که رهبران آن در یازدهم جدی 1343خ بنیادنهاده بودند بیاموزند وبا دید نقادانه با گذشته راه رهایی مردم میهن را مشخص و ادامه دهند . حال و هوای امروزه جهان ووطن با نیم قرن گذشته بسیار متفاوت است . 26سال است که افغانستان از محور خود بحیث یک کشور مستقل جدا گردیده وبه ضرب المثل مردمان شمال اروپا که « درخت افتید هرکس با داس و طبر برای کندن پوستش بسوی آن می رود » افغانستان چنین حال و هوای آشفته دارد . چهل کشور جهان به سردمداری امپریالیسم امریکا و ناتو به شمول ده هاگروه و باند تروریستی بر پیکر خونین افغانستان ، رقص خون بیا کرده اند و برتمام نهاد های آموزشی و فرهنگی رویاهای سلفی تکفری و وتحجرو بنیاد گرایی بشترین انحطاط فکری را بار آورده است . نجات یک چنین کشوری کار ساده و آسانی نیست ازین سبب می توان گفت که « روستم داستانم آرزوست » در چنین وضعی چه باید کرد ؟ تکلیف اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان چیست ؟؟! بدون درنگ می توان گفت فراخوان اعضای حزب بر محور واحد . به فرموده « ببرک کارمل فقید » « حزب واحد دموکراتیک خلق افغانستان » بلا درنگ به حکم انقلاب و زمان رفقا از تشکل های خوردوریز بگذرند وبه حزب واحد دموکراتیک خلق افغانستان بپیوندند و به آرمان رهبری و آموزگار سترگ آن ببرک کارمل فقید لبیک بگویند . بخاطر نجات میهن و ده هاهزار جان باختگان راه انقلاب بخانه بر گردید . نجات میهن به خود گذری و فداکاری نیازمند است . زمانی که حزب جان بازان و رهبران همه باهم در حزب دموکراتیک خلق افغانستان بر گردند هزاران جوان میهن و دموکرات های ملی و خلق های عذاب دیده بدور این محور حلقه می زنند و در راه آزادی کشور از چنگ دژخیمان امریکا و ناتو ومزدوران سلفی و تکفری و ترورستان رهایی می یابد .این تشکل مجدد جنبش خیابانی مردم را رهبری می نماید . وقتی شما در صحنه نیستید مردم از ناچاری گاه این قوماندان وگاهی آن تکه دار قومی را چاره کار نجات شان میدانند و برای در یافت آب به سراب می روند . ببنید وقتی در نپال دو حزب با دو گرایش متضاد باهم می پیوندند شما چرا نمی توانید در حزب موسس خود بخاطر رنج های بیکران خلق بخون غرق شده ای میهن و رهایی آنان باهم متشکل گردید ؟! برگشتن بخانه دشوار نیست کمی به خود گذری و شجاعت نیاز دارید . تجارب حزب های چپ و مترقی در زمان حال نتایج و ثمر بسیار عالی داده و موفقیت های غیر قابل باور را به ار مغان آورده است . باید از تجارب حزب های برادر استفاده کنیم تا بتوانیم برای نجات مردم میهن کار اساسی را آغاز و انجام دهیم . فراخوان حزب دموکراتیک خاق فاغانستان از ارگان نشریاتی حزب دموکراتیک خلق افغانستان « اصالت » و فراخوان فعالین حزب دموکراتیک خلق افغانستان از ارگان نشریاتی حزب دموکراتیک مردم افغانستان « سپیده دم » از سال 2012م تا کنون روی صفحه برای پاسخ به آن روی سایت های فزندان خلق افغانستان گذاشته شده ، شما رفقا چه پاسخ به آن دارید . باید برای نجات میهن از چنگ اختاپوس جهانی و سگ های مزدور امپریالیسم در رأس ار تش تجاوزگر امریکا و ناتو به پاخیزیم و دست بکار شویم . برای حرکت نخست پشنهاد می نمایم که یک حساب بانکی در خارج از کشور باز گردد و هریکی از اعضای حزب در قدم اول مبلغ صد دالرامریکایی بحساب واریز و رفقا و فعالین حزب از طریق سایت « اصالت » و« سپیده دم جریان مالی را سازماندهی و گزارش دهند تا با هزینه ای لازم کار دومین کنگره سراسری حزب دموکراتیک خلق افغانستان اماده و گنگره حزب در یکی از کشور های دموکراتیک جهان ودر صورت امکان در داخل کشور دایر گردد . باید این شهامت و خود گذری در نظر گرفته شود که نمایندگان تمام فرکسیون های داخل و خارج حزب دموکراتیک خلق افغانستان به شمول تمام اعضای کمیته مرکزی کنگره اول و موئسسنی که حیات دارند در کنگره دعوت گردد و موسسین طبق قوانین انترناسونالیستی حق اشتراک دارند . رفقا وقت آن رسیده که دست بکار عملی و فزیکی شویم .

به پیش بسوی دومین کنگره حزب دموکراتیک خلق افغانستان !

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت