تخم پاکستان چگونه درمنطقه کاشته شد!؟

به نظرانگیسی ها جنگ ودرگیری برای انسا نها یک امرطبعی پنداشته می شود؛ چون خودشان دریک جزیره مصئون زندگی دارند، برای تحقق این اندیشه یی استعماری خود،پاکستان را ازبدنه هند وافغانستان جدا ودرجوارافغانستا ن بسال 1947میلادی ایجاد کرد. درآغازتحت قیمومیت وسپس درردیف کشورهای مشترک المنافع قرارداد.ازهمان آغازایجاد کشوری بنام پاکستان ، بریتانیا به اسا س سیا ست ملی وسیا ست خارجی خود، ازجمله بر پنج مقوله استواربود،ازقبیل اختلاف نژادی، اختلاف قبیلوی ولسانی ، اختلاف ارضی ، اختلاف قومی، اختلاف مذهبی ودینی.  که تا اکنون روی آن توسط پاکستان به حیث ستون های پنجم د رسراسرجهان سوم ،به ویژه بعد ازسه شکست درافغانستان به شکل های متفاوت زریعه پاکستان درانتقامگیری خود از مردم افغانستان فعالیت خصمانه را براه اندخته است. با درد ودریغ که ازبدو ایجاد پاکستان تحلیل گران سیاسی وملی ما ، حتی دولت مردان افغانستان به محور این سوال سالها خودرا مصروف کرده اند وتا اکنون پاسخ  آن را دریافت نکرده اند؛ می گویند بالا خره پاکستان درافغانستان به دنبال چیست وازما چه می خواهد.؟؟؟ باید ازتاریخ کمک گرفت ، وبه عوض اینکه از پاکستان که خود ابزار وبه حیث ستون پنجم به نفع انگلیس این همه فجایع و جنایت را درافغانستان درطول همسایه داری مرتکب شده ؛ ایکاش این طورسوال مطرح می شد که :( انگلیس درافغانستان به دنبال چیست.)؟  

سابقه تاریخی دولت انگليس در افغانستان ؛ بيشتر معطوف به تضعيف دولت مرکزي و غارت منابع معدني و نيز حمايت پنهاني ازنظامیگران ، وسازمان جهنمی استخبارات وسرانجام از شبه نظاميان طالبان بوده است .فعالیت های خونچکان تروریستی توسط گروهای مزد ورد رطی چاردهه آخیرکاملا گویااست که پاکستان؛ در پي تشديد بحران و ناامني در افغانستان که با حملات اخير تروريستي در کابل پايتخت افغانستان به اوج خود رسيد، که این وضع را انگليس به نفع خود دیده فرصت را مناسب تشخيص داده و درتلاش است تا مجددا وارد افغانستان شود و موقعيت خود را در منطقه تحکيم بخشد .از اينروخبرگذاریها و سخن پراکني انگليس موسوم به "بي بي سي" اخيرا گزارشي را منتشر کرد که در آن ادعا شده است هفتاد درصد از خاک افغانستان در معرض تهديد طالبان قرار دارد .اين شبکه در ادامه ادعاي خود تاکيد کرده است بعد از خروج نيروهاي خارجي در سال 2014 مناطق بيشتري از خاک افغانستان در معرض تهديد و يا کنترل طالبان قراردارد .  به شواهد تاریخ بریتانیای کبیربه عنوان استعمارپیرشهرت داشته، بیش ازیکصد سال گذشته ازمردم افغانستان شکست سنگین را متحمل شد ه مجبوربه ترک این کشورگردید.     مردم افغانستان در سه جنگ خونين اردوی امپراتوري انگليس را شکست دادند و دولت اين کشور را وادار به پذيرش استقلال افغانستان کردند.جنگ اول طي سالهاي 1839 تا 1842 صورت گرفت که اردوی افغانستان موفق به شکست اردوی انگليس شد .جنگ دوم طي سالهاي 1878 تا 1880 صورت گرفت که  جنگ سوم نيروهاي آزادی بخش افغانستان ضد ارتش ششم انگليس ماه مي سال 1919 آغاز و در اگوست همان سال با پيروزي غرور آفرين اکثریت مردم افغانستان به سرکردگی شاه جوان وازادی دوست ومشروطه خواه افغانستان امیرامان الله خان به پايان رسيد و 19 اگوست مصادف با 28 اسد معاهده استقلال افغانستان از انگليس امضا شد. اردوی امپراطوري انگليس در حالي از مردم افغانستان شکست خورد که خود را شکست ناپذير مي دانست و مردم اين کشور با اخراج نيروهاي انگليسي از کشورشان شکست تلخ و دردناکي را به انگليس تحميل کردند که هنوز هم اردوی انگليس را نگران پيامدهاي حضور نيروهاي نظامي اين کشور در افغانستان مي کند .از اينرو انگليس که طعم تلخ ، و موضع گیری ضد بيگانه مردم افغانستان را چشيده است تا سالها خود را از صحنه افغانستان دور نگه داشت تا اينکه در سال 2001 در کنفرانس "بن" که براي افغانستان پس از طالبان تصميم گيري کرد انگليس به عنوان متولي مقابله با کشت خشخاش و توليد مواد مخدردرافغانستان انتخاب شد .اگرچه در زمان حمله آمريکا به افغانستان در زمان رياست جمهوري جرج بوش پسرانگليس درکنارآمريکا قرار داشت. انگليس به عنوان اولين کشوري بود که به چراگاه خود بعد ازحادثه یازده سیپتامبر2001به هلمند که خاطره شکست آن به جنگ میوند ثبت تاریخ مبارزه استقلال طلبانه مردم افغانستان است؛ ولی با نادیده گرفتن تاریخ ، بازهم با طا لبان در موسي قلعه توافقنامه امضا کرد، وباردیگرمیخواهد با واگذاري امورامنيتي اين منطقه به طالبان نه تنها نيروهاي خود را در حاشيه امنيت قرار دهد ،بلکه اقدام به استخراج و غارت منابع معدني موسي قلعه از جمله اورانيوم واستفاده ازمواد مخدر وتبدیل آن به هیروین بوسیله یی مد رن ترین دستگاهای هیروین سازی را وارد هلمند کرد ، تا تاریخ جنگ تریاک که توسط انگلیس درچین براه انداخته بود، درافغا نستان به تجربه بگیرد ، تاریخ را تکرارکند واخرین انتقام شکست خودرا درمیوند، توسط رشد کشت تریاک ، ازطرف دیگرهزینه جنگ را برای خود وطالبان تهیه وزمینه اعتیاد به مواد مخدرا برای مردم افغانستان مساعد ساخت تا ازین طریق نابودی وغرورمردم این سرزمین را به خاک یکسان کند . بنابراين انگليس حتي زودتر از آمريکا با دشمنان مردم افغانستان وارد معامله شد وتوسط پاکستان این مزدورتاریخی خود، طالبان را به عنوان يک گروه تاثير گذار در افغانستان به رسميت شناخت ، واین باربرای غارت سرمایه معد نی افغانستان به همکاری پاکستان این شاگرد وفادار ومزدورسرسپرده درغارت سرمایه معنوی ومادی افغانستان وسرانجام کشیدن پای  پاکستان به کشورهای اسیای میانه ازطریق افغانستان ؛که یکی از ارزوهای دیرینه انگلیس درطول تاریخ بود ه دروجود پاکستان نفوذ خودرا  تحقق بخشد. تا زمانیکه انگلستان به اهداف درازمد ت خود درین منطقه نرسد صلح درافغانستان به شکل کج دارومریز ادامه خواهد داشت.عنوان کردن مبا رزه به اصطلاح علیه تروریستان ساخت خودشان وارد مرحله جد ید شده است؛ ودر عوض جایبجایی گروهای جدا شده ازهمان طا لبان که درحال نابودی واهمیت خودرا ازدست داده و توسط نیروهای پرتوان امنیتی افغانستان، که زمانی پدران شان حامی پاکستان یعنی انگیس را ازوطن محبوب خود راندند ، بدون شک این مزدوران را با حا می دست دوم  شان یعنی پاکستان را به گورستان تاریخ خواهند سپرد،ویک باردیگرصفحه جدید د رتاریخ  مبارزه آزادی بخش خود رقم خواهد زد؛وتاریخ شکست بریتانیا رادرافغانستان یکباردیگرتکرارخواهدکرد وآن زمان دورنیست.
اين در حا لي است که  پیروزی قوای امنیتی ما درمیدان عمل پیروزیهای غیرقابل انکارکسب کرده اند؛ آمريکا و متحدان آن می دانند که پیروزی ازآن نیروهای امنیتی ماست ؛ این پیروزی ها درمیدان جنگ سرانجام امریکا را وادارساخت تا مقابله وفشار مضاعف را با لای طالبان وحامی آن پاکستان درین اواخر تشدیدبخشد.

انگلستان با مشاهده وضع  موجودمی بیند که پاکستان ومزدوران شان درمیدان جنگ ودرافکار عمومی جهان روزتاروز منفورمی شو د، ودرحال ضعیف قرارگر فته اند ،به اصطلاح  درین اواخرخودرامدافع افغانستان در برابرتجاوزوفعالیت های تروریستی پاکستان نشان مي دهد . وازین حرکت خود انگلیس می خواهد  خاطره  تلخ  که با ترسيم خط فرضي  دیورند تخم نفاق و تنش را درین منطقه کاشت واقوام باهم برادر را ازهم جدا، و اکنون يکي از مهمترين مسايل تاثير گذار در روابط کابل و اسلام آباد خط فرضي ديوراند است.اين خط اواخر قرن 19 و در سال 1893 با دسيسه هاي انگليس و در رقابت با روسيه تزاري به شکل تحمیلی بالای امیرعبدالرحمان خان حاکم وقت افغانستان و ديپلمات کارکشته انگليس به نام "هنري مورتيمر ديورند" امضا شد.در اواخر نيمه اول قرن نوزدهم روسيه تزاري و بريتانيا جهت تامين منافع شان هر کدام براي نفوذ بيشتر در افغانستان به عنوان دروازه ورود به هند و نقطه حاکم بر کشورهاي آسياي مرکزي نقشه مي کشيدند.ابتدا روسها در قالب يک پيمان سياسي با دوست محمد خان حاکم وقت افغانستان زمينه مداخلات خود در امور داخلي اين کشور را فراهم کرد .اين اقدام روسيه که سبب نگراني رقيبش بريتانيا شده بود موجب شد اين کشور با اعمال فشار بر عبدالرحمن خان نقشه تقسيم پشتونستان را با ترسيم خط فرضي ديوراند عملي کند.
بريتانيا به بهانه تعيين سرحدات هند که تحت استعمار انگليس بود با افغانستان ،عبدالرحمن خان را وادار به امضا سندي نمود که قوم پشتون در منطقه را دو پارچه کرد . از اينرو خط فرضي ديورند بيش از آنکه تعيين کننده خطوط مرزي ميان افغانستان و هند به اصطلاح بريتانيا باشدعامل اختلافات داخلي و فتنه بزرگي در ميان پشتونهاي افغانستان و شبه قاره شد.انگليس در يک برنامه حساب شده ابتدا بخش بزرگي از افغانستان شامل مناطق پشتون نشين و بلوچستان را از اين کشور جدا کرد و سپس با تجزيه هند در سال 1947 ،به گونه اي عمل کرد که پاکستان هم با هند داراي مشکل ارضي است و هم با افغانستان .در واقع انگليس با اين اقدام فتنه انگيزش ،پشتونستان و مردم مناطق پشتون نشين را به دو بخش تقسيم کرد که بخشي در افغانستان و بخشي هم در هند تحت استعمار انگليس قرار گرفتند که پس از تقسيم اين منطقه به هند و پاکستان ،بخش بزرگي از پشتونستان در اين کشور قرار گرفت .
حامد کرزي رئيس جمهور قبلي افغانستان در پاسخ به خواسته اسلام آباد در مورد خط ديورند اعلام کرد :"مناطق ان سوي خط ديورند متعلق به افغانستان است و از زمان ايجاد آن هيچ حکومتي در افغانستان آنرا نپذيرفته و ما هم نخواهيم پذيرفت .دولت انگليس درصدد است با حمايت از گروه طالبان و به عنوان يک گروه مهم تاثير گذار در تحولات افغانستان مطرح باشد، دولت کابل را به دادن امتيازات لازم به طالبان تحت فشار قرار دهد.از سوي ديگر دولت انگليس با حمايت از طالبان که گفته مي شود ابزار نيابتي پاکستان در افغانستان است مي کوشد دولت اين کشور را دولتي ضعيف دربرابر يک گروه شبه نظامي نشان دهد و به گونه اي با ميدان دادن به طالبان در افغانستان موقعيت خود را د ر اين کشور تحکيم بخشد .((همفر)) یکی ازوایسراهای هند برتا نیایی دریاداشتهای ششم خود یادآورشده بود که ((آئین اسلام کوچکترین کمبودی ندارد ؛ اما برای ما لازم است تا مسلمانان را درنادانی وبی خبری نگهداشت واجازه نداد تا به حقا یق دین خود پی ببرند))؛ وسرانجام به حیث دستورالعمل انگلیسها اهداف عمومی خودرا چنین بیان داشته اند که بیان گرحقا یق وواقعیت انکارناپذیرودرعین زمان ویران کننده واختلاف برانگیزاست.محتوا وماهیت این دستورالعمل ها ی انگیس را درکشورهای اسلامی، وبخصوص درافغانستان درجریانات وفعالیت های تروریستی طالبان با همکاری پاکستان مشاهده کرد،ودرکنارعملیات انتحاری توسط گروهای تروریستی ، شبکه استخبارات پاکستان دستورالعمل های انگلیس رابا براه انداختن تبلیغات تخریب کارانه غرض اختلافات بین ملیت های باهم برادرادامه می دهد، ازان جمله می توان بصورت اجمال بیان داشت:(( دامن زدن به اختلافات مذهبی با ایجاد حس بدگمانی وسوءظن درمیان مسلمین – نگارش مطالب توهین آمیزازسوی هرگروه نسبت به گروه دیگر، دراجرا وعملی ساختن این برنامه سودمند تفرقه ونفاق از صرف مبالغ هنگفت خوداری نشود- جلوگیری از تعمیم وتوسعه صحت عامه – نگاه داشتن مسلمین درجهل وبی خبری- جلوگیری ازتاسیس وگشایش مراکزتعلیمی وتربیتی وآتش زدن کتا بخانه های عمومی – فراهم ساختن نا امنی راه ها وتخریب جاده های عمومی- ترویج تنبلی وجلوگیری از تلاش وفعالیت درزندگی مسلمانان – گسترش همه جانبه خانقا های دراویشی – حمایت ازبد اندیشان وممانعت ازمجازات بد کاران ، فتنه انگیزان ، ورهزنان مسلح – ترغیب وتشویق آنان به غارتگری وراهزنان بوسیله توزیع پول واسلحه دربین ایشان- ترویج شراب خوری – ازدیاد فحشا- افزایش مراکز قمارخانه ها وتشد ید فسا د- ثابت نگهداشتن بلاد اسلامی درفقر، قحطی ، وویرانی وممانعت ازهرگونه اصلاح ودگرگونی – دامن زدن به فتنه واشوب ، هرج ومرج ، - رواج دادن وانتشارات هرنوع شایعات – اسارت وبردگی زنان – توهین وتحقیرایشان- گسترش بیکاری – عقب ماندگی اقتصادی وفقروفلاکت درمیان مردم از هرحیث فراهم شود- تقویت افکاری که سبب زنده نگهداشتن عصبیت های قومی ،نژادی ودلبستگی شدید به فرهنگ خرافی ونا امیدی نسبت به آینده – ایجاد تزلزل درعقیده –  لازم است مسلمانان را ازعباد ت بازداشت ود روجوب عبادات دراند یشه آنان ایجاد شک نمود- حج را باید بی هوده قلمداد کرد واشوب ،هرج ومرج معرفی شود ودلبستگی وایمان مسلمین بدان کاهش یابد- باید درخانواده ها نفوذ کرد وروابط پدران وفرزندان را بدان حد تیره ساخت که دیگرزیربار نصیحت وتربیت بزرگتران خود نروند وزیرتاثیرفرهنگ استعماری قرارگیرند ، درصورت ما می میتوانیم جوانان را ازحوزه نفوذ عقاید د ینی خارج سازیم وارتباط شان را با علما قطع کنیم- درمسله حجاب زنان باید کوشش فوق العاده به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی حجابی ورها کردن چا درمشتاق شوند- جوانان را با روابط جنسی نا مشروع تشویق کنند ، بد ین وسیله فساد را درجومع اسلامی گسترش دهند- لازم است زنان غیرمسلمان کاملاً بدون حجاب ظاهرشوند ، تا زنان مسلمان از آنان تقلید کنند- باید اسا س هرگونه نماز جماعت رابا اشاعه اتهامات به اهل جمعه وجماعات برهم زد واز استقبال مردم از ان کاست- تکیه خانه هارا باید نابود کرد- آزاد اندیشی وچون وچرا را باید دراندیشه مسلمین وارد ساختفامر به معروف ونهی از منکررا کم رنگ ساخت- ترویج احکام شریعت اسلامی را با قاطعیت مردود شمرد- سنت های نیک اسلام ، مانند بنای مساجد ، مدارس ، تربیه گاه ها همه باید ازمیان برود .دراخیر( همفر) می گوید درحقیقت نکات فوق بهترین وعملی ترین برنامه های بود که من یعنی(همفر)وهمکارانم وظیفه داشتیم درمما لک اسلامی انجام دهیم وهمه این مسایل درکتاب (( چگونه اسلام را نابود کنیم)) دروزارت مستعمرات برتانیا موجود است.هم وطن : اینست جریانات که عقب پرده سیاه سیاست های که قدرت های بزرگ درقبال وطن مان افغانستان، صدها سال قبل طرح وامروزموبمودرجریانات سه دهه اخیردرکشورما توسط مزدوران استعماردرلباس مذهب بوسیله ای پاکستان ثمره فاجعه بارانرا به خورد جامعه بی خبرما تطبیق وعملی می دارند ودرکتاب (( مزدوران استعماردرلباس مذهب)) ، این مطالب به صورت مفصل نوشته شده است.باید بیاد داشت که گفته اند که(( آنچه کشت می کنی همان می دروی)) . جنرال گروموف روسی که عملیات جنگی را درافغانستان تا اخرین لحظات بدوش داشت گفته بود(( 60000هزارافسردرکوره نبرد درافغانستان آبد یده شدند که امروزنیزبه خدمت درپست های گونه گون اردوی روسیه از فرماندهان بزرگ گرفته تا وزیردفاع ملی اشتغال دارند . ازین گفته چه استنباط می شود؟ معلوم است که براه انداختن این جنگ های ویران گر؛ افغانستان به مثابه لابراتواروازمایشگا ه بکارگیری اسلحه کهنه جنگ جهانی اول ودوم تا پیشرفته ترین راکت های نوسکاد وبمهای مادروفرزند قرار گرفته است ؛ ویا براه انداختن جنگ های منطقوی که به قیمت کشتاردسته جمعی مردم ما تمام شده ومی شود ، تا جلوگیری ازجنگهای عمومی کرده باشند.؟ اکنون که اهداف کشورهای استعماری سرخ وسیا روشن شد ؛ سوال اینجاست که درمقابل این همه دسیسه وفتنه گریها تاکی به حیث مواد خام وگوشت دم توپ این ها باشیم ؟ ایا ان فرصت تاریخی نرسیده است که به گفته مبارزنستوه وفرزند برومند افغانستان (( سید جمال الدین افغان)) که گفته بود:  (( هرزمانیکه خطروتهدید بیرونی ودرونی متوجه مردم ووطن مان افغانستان شده است بدون درنظرداشت هرنوع تعلقات و اختلاف قومی،زبانی چون تن واحد درمقابل دشمن وفا ق ملی را تمثیل وبه نمایش می گذارند.)) اوضاع وتحولات که درین روزها درکشورما براه افتیده بدون شک یکباردیگرمارا به یک آزمون نهایت ملی وانسانی فرامی خواند ؛ تا ولویکبارشده، وحدت ملی را درعمل اگاهانه به تجربه بگیریم ،این ارزو زمانی تحقق می یابد که هرفرد ازافراد هم وطن ما با نیروهای امنیتی خود درخنثی ساختن فعالیت شبکه های استخباراتی پاکستان وایران همکاری جدی کنیم؛ تا ازین طریق وظیفه ملی ووجدانی که درقبال مردم وطن داریم درعمل انجام دهیم  تاروح پیشگامان نهضت های آزادی بخش  ،عیاران سربه کف ، وسربداران عرصه نبرد حق علیه باطل را شادو به نمایش بگذاریم .