احمد سعیدی
از حضور قوت های ناتو به سر دمداری امریکا در افغانستان اضافه تر از 16 سال میگذرد متاسفانه تا هنوز با گذشت هر روز کشتی شکسته افغانستان در دریای ناآرامی از تنش ها، تعارضات و حملات تروریستی در امان نیست تردیدی وجود ندارد که وخامت اوضاع امنیتی این کشور در سال های اخیر افزایش یافته و نبرد بین قوت های مسلح امنیتی افغانستان و گروه های تروریستی داعش طالبان القاعده با شدت و حدت زیاد ادامه دارد در سال ۲۰۱۶ ادامه جنگ ها در افغانستان نسبت به سال های قبل به اوج خود رسیده بود، بد بختانه از آغاز سال ۲۰۱۷ تا کنون نسبت به سال 2016 شدت بیشتری پیدا کرده است و تا هنوز کاهش نیافته ادامه دارد.اداره سیگار در تازه ترین گزارش خود گفته است وضعیت افغانستان در کل رو به وخامت است و این اداره در جریان یک سال حدود ۲۴۰۰۰ رویداد امنیتی را ثبت کرده که این آمار، افزایش 7 درصدی را نسبت به سال ۲۰۱۵ و 2016 نشان می دهد، در حالی که ۵۰ درصد از رویدادهای امنیتی در ۵ ولایت جنوبی و شرقی افغانستان رخ داده اما افزایش فعالیت های گروه طالبان و داعش در شمال و شمال شرقی افغانستان، نمایانگر گسترش جغرافیایی در سطح یک جنگ داخلی از سال 2017 به بعد در افغانستان است، جنگی که شاید اتفاقات تروریستی و انفجارات شدید دیگری را در راه خواهد داشت بوی ادامه این جنگ را از هم اکنون نه تنها مردم افغانستان بلکه دنیای دیگر نیز استشمام میکنند به عقیده من این وضعیت و این بحران فراگیر بزودی ها پایان نخواهد یافت این وضعیت بحرانی در شرایط موجود به یک تحلیل همه جانبه و منطقی ضرورت دارد من که اضافه تر از چهار دهه ناظر در اوضاع سیاسی امنیتی افغانستان بوده و هستم دقیق میدانم که وضعیت اسف بار امنیتی افغانستان هیچ گاه یک دوره درخشان را با امنیت ثابت و فراگیر ندیده و نه تجربه کرده است این کشور سالیان درازی در یک ناامنی نسبی به سر برده در مورد عوامل نا امنی که هزگز کاهش در آن دیده نمی شود میتوان نکات ذیل را برجسته ساخت نا امنی های بی سابقه در افغانستان شامل عوامل متعدد و در عین حال متکثر از داخلی تا منطقه ای و حتی ابرقدرت های جهانی سرچشمه میگیرد اولین عامل نا امنی تصامیم و عملکرد های نا عاقبت اندیشانه ای واشنگتن و ناتو در افغانستان است. بعد از دخالت نظامی آمریکا و ناتو و به بیرون رانده شدن طالبان از دایره قدرت در سال های اولیه هزاره سوم، شرایط به گونه ای رقم خورد طالبان که قدرت را از دست رفته دید به همراه هم پیمان استراتژیکش یعنی سازمان القاعده به همکاری ادارات استخبارات پاکستان به مناطق قبایلی رفته تا در آنجا خود را دوباره بازسازی و تجهیز کنند و دوباره به معرکه جنگ در افغانستان بازگردند، اما سوال مهم اینجا است که چرا واشنگتن و ناتو در همان دوران که می توانست پرونده طالبان و القاعده را در افغانستان مختومه کند چنین کاری نکرد ؟ در قبال این این مسئله واشنگتن تا به امروز پاسخ درستی به این سوال مهم و اساسی که ریشه بسیاری از نابسامانی های امروز افغانستان، از جمله همین وضعیت اسف بار امنیتی اخیر است، نداده است. اما در مقابل، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که علت اصلی این رفتار آمریکا و ناتو بدلیل استفاده ابزاری به منظور پیاده کردن برنامه راهبردی برای حضور مداوم در افغانستان و منطقه آسیای غربی به بهانه مبارزه با تروریسم، القاعده و طالبان بوده و است و امروز هم در همین راستا، واشنگتن و رئیس جمهور آن کشور دونالد ترامپ به بهانه افزایش نا امنی ها تصمیم به افزایش نیروهای خود، آن هم با وجود خروج بخش اعظمی از ارتش آمریکا در دوره بارک اوباما، گرفته است. اعلان استراتیژی جدید امریکا در مورد افغانستان و جنوب آسیا دستور ترامپ به اعزام نیرو های دیگر تازه نفس به افغانستان نشانه بارز این نکته است که ایالات متحده می خواهد افغانستان را به پایگاه خود برای پیشبرد اهداف درازمدتش در تقابل با کشورهای رقیب و مخالف واشنگتن به کار برد، از جمله روسیه ایران و کشور های آسیای میانه از طرف دیگر تردیدی وجود ندارد که یکی از بزرگترین رقبای امریکا فدراتیف روسیه و بعداً ایران است. اما در ادامه نکته قبل عامل دومی که در ناامنی های اخیر بروز و ظهور می یابد یعنی طالبان، از زمان سقوط پس از حضور آمریکا و ناتو تا به امروز توانسته خود را باسازی و احیا کند و از همین رو نیرویش چند برابر شده است و با دریافت سلاح و کمک های تجهیزاتی و حمایت های سیاسی – اقتصادی از حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای خود، در مجموع در شرایطی قرار دارند که در 34 ولایت افغانستان توانسته اند حد اقل در 24 ولایت بطور نسبی یا موثر حضور داشته باشند به گفته منابع خارجی و بعضی از نهاد های ناظر بین المللی مخالفین دولت افغانستان در حدود 25 الی 30 فیصد خاک افغانستان را در تصرف خود دارند و تنها در شهرهای مهم و کلیدی نتوانسته اند حضور دایمی خود را ثابت سازند . اما یکی دیگر از عوامل ناامنی های امروز افغانستان به نقش داعش باز می گردد، امروز دیگر بر همه مشخص است که داعش در سوریه و عراق با شکست روبرو شده و از همین رو هم قطعا بدنبال اقلیم دیگری در جهت حکومت و سیطره بر آن می گردد. افغانستان به دلیل بسترهای اندیشه های تندروانه دیگر مانند القاعده و طالبان و از سوی دیگر نبود یک دولت مقتدر در خاک این کشور به یک هدف مناسب برای داعش جهت نقل مکان به آنجا مبدل شده است. امروز به روشنی دلایلی وجود دارد که بیشتر نیروهای داعش در یک انتقال و کوچ استراتژیک روانه افغانستان شده اند تا اقتدار دیگری را در تکامل و همراهی با نیروهای طالبان در این کشور ایجاد کنند. این عوامل در پس حملات شدید تروریستی کم سابقه اخیر در مساجد و اماکن مقدس در شهر کابل و ولایات دیگر به اثبات رسیده است اگر بگوییم داعش در کابل حضور ندارد سوالی دیگریست اما متاسفانه نیرو های انتحاری داعش در مقر کابل حضور دارند اما یقینا می توان این را گفت که هسته اندیشنده و برنامه ریزی کننده این دست از حوادث و نا امنی های اخیر بخصوص مساجد برادران اهل تشعیه اگر وضعیت بدین منوال ادامه یابد طرح های درستی برای جلو گیری از این حوادث روی دست گرفته نشود احتمال وقوع عملیات بزرگ تروریستی از این دست را پیش بینی می کنم. پس در کل باید گفت که هر چه اقتدار مرکزی دولت بر مناطق افغانستان کمتر باشد یقینا فضای بیشتر و بهتری را برای انجام عملیات تروریستی کسب خواهد کرد لذا گروه های تروریستی در شهرهای بزرگ که مرکز ثقل بیشتر اقتدار دولت در آنجاست با انجام عملیات تروریستی سعی در به چالش کشیدن و کم رنگ کردن امنیت و اقتدار دولت در آن مناطق را دارد. پس در یک برنامه ریزی تروریسم سیستماتیک لحظه به لحظه در پی پررنگ کردن این واقعیت (کاهش اقتدار دولت موجود در افکار عمومی و جامعه افغانستان است. در این زمینه هم دولت بسیار کم اثر و کم فروغ در مقابله با گروه های تروریستی ظاهر شده است لذا امروز در افغانستان مدارس، مساجد، بازار، نهادهای دولتی، مقرهای اردوی ملی و پولیس، سفارتخانه ها، مراسم دینی و تحصیلی، دانشگاه ها و به هر جایی که شما فکر بکنید دیگر از تیررس عملیات تروریستی این گروه های رادیکال در شرایط اسف بار امنیتی افغانستان در امان نیستند و هر لحظه و هر جا امکان انجام یک حادثه تروریستی، آن هم با تلفات و خسارات بزرگ با تخریب فراوان و کشته های زیاد وجود دارد. یقینا زمانی که به این عوامل نگاه می شود می توان دلایل ناامنی های امروز افغانستان را دریافت که اگر به این شرایط سایر گروه های معارض مسلح با دولت مرکزی افغانستان را که شمار آن به 20 گروه می رسد اضافه کنیم شرایط به مراتب بغرنج تر خواهد شد.
به باور من داعش و طالبان هر دو به کشتن و ویرانی افغانستان کمر بسته اند اما مسئولیت حملات زیاد خونین را طالبان به عهده نمیگیرند فکر میکنم طالبان نپذیرفتن حملات خیلی خونین را به عنوان یک تاکتیک و اقدام نمایشی برای جلب توجه بیشتر افغان ها بکار میبرند و هم ممکن است از آن برای رفع اتهام استفاده کند، باید بپذیریم که جماعت طالبانی که از بدو شکل گیری تا به امروز خشونت بارترین اعمال را در حق ملت افغانستان روا داشته اند نمی تواند در چنین وقایعی خود را از آن دور کنند، اما باید در نظر داشت که در اتفاقات تروریستی اخیر کابل، بدون داعش هیچ گروه تروریستی دیگری تا به امروز به صورت رسمی مسئولیت آن را نپذیرفته، هر چند که دولت افغانستان معتقد است که این دست از حوادث تروریستی ماه های اخیر از سوی شبکه حقانی برنامه ریزی شده و انجام پذیرفته است. مقامات دولت مرکزی کابل بارها این مسئله را علیه شبکه حقانی اعلام کرده اند و علیرغم رد این اتهامات از سوی جریان حقانی، طالبان هم این اتهامات را علیه این جریان (حقانی) رد کرده چرا که شبکه حقانی متحد طالبان است و رهبر شبکه حقانی معاون رهبر کنونی طالبان است؛ بنابراین بسیار دور از ذهن است که طالبان دست به چنین اقداماتی بزند و بعد در یک حرکت نمایشی آن را محکوم کند که در این صورت به نوعی محکوم کردن متحد خود است، اما با تمام این تفاسیر احتمالی که وجود دارد این عملیات به قدری فجیع بوده که بانیان و اجرا کنندگان آن انتظار این حجم از محکومیت علیه آن و همچنین تبعات منفیش را نداشتند، بنابراین حاضر به پذیرفتن مسئولیت آن نیستند حال اینکه عملیات توسط حقانی، القاعده، طالبان، داعش یا هر گروه تروریستی دیگر انجام گرفته بواسطه این شرایط هنوز پس از گذشت این مدت از عملیات تروریستی خونین که داعش همه را پذیرفته است اما گروه های دیگر از قبول این مسئولیت ها سر باز زده اند. دولت افغانستان هم سرگردان است چون معلومات کافی ندارد گاهی این را متهم میکند و گاهی آنرا مردم هم نمیدانند که پشت این همه عوامل چه کور مار های خفته اند.
نتیجه :
پیش بینی شرایط و آینده افغانستان بواسطه این شرایط پیچیده و تشتت و تعدد بازیگران در صحنه گردانی ناامنی این کشور در حال حاضر خیلی برایم دشوار است اما یقینا اگر طالبان با دولت مرکزی به یک پروسه و روند صلح اقدام نکنند ناامنی ها در آینده تشدید خواهد یافت و متاسفانه شاید این ناامنی ها به قدری گسترده شود که دوباره جامعه افغانستان شاهد یک جنگ داخلی فراگیر شود از همین رو آینده افغانستان در بستر شرایطی که تحلیل کردم آینده روشنی نخواهد داشت. همواره تاریخ نشان داده است که هر ملتی سرنوشت خود را به سایرین سپرده یقینا آینده مختوم آن ملت تداوم جنگ و کشتار است. متاسفانه باید گفت که شرایط امروز افغانستان در چنین مسیری قرار دارد. ابتکار عمل برای بیرون رفت از این ناامنی ها در اختیار دولت مرکزی نیست. یک جنگ امنیتی – استخباراتی به نیابت از کشورهای منطقه ای، فرامنطقه ای و حتی ابرقدرت های جهان در میدان افغانستان صورت گرفته است و در پایان همانطور که گفتم اگر تقابل در آن چهار سطح کنار گذاشته نشود یقینا و مطمئنا ما باید شاهد بدتر شدن وضعیت امنیتی افغانستان نسبت به سال های قبل باشیم.