احمد سعیدی
حضور امریکا در افغانستان و اوج گیری دوباره تروریزم
تعدادی زیادی از من پرسیده اند چرا با حضور داشت ده ها هزار قوت های ناتو در سال های قبل و اضافه تر از ده هزار عساکر خارجی در حال حاضر با گذشت 16 سال سرنوشت جنگ در افغانستان در پرده ای از ابهام است چرا تروریزم عوض اینکه نابود شود رشد نموده مواد مخدره بیکاری تلفات افراد ملکی نسبت به سال های قبل چندین برابر ازدیاد را نشان میدهدعلت چیست و تا چه وقت این جنگ و ویرانی ادامه خواهد یافت البته در این نوشته عوامل ادامه جنگ و رشد تروریزم را تحلیل و تجزیه نمودم در مقالات بعدی راهی بیرون رفت را اگر فرصتی بود خواهم نوشت به باور من بعد از حادثه 11 سپتامبر، امریکا بخاطر انتقام از قصر های فرو ریخته تجارتی خود که به دستور اسامه بن لادن ویران شده بود تصمیم گرفت تا سیاست تهاجمی را علیه تروریزم و حامیان آن در افغانستان پیاده نماید، ر وی این اصل حکومت طالبان بخاطر پناه دادن به اسامه بن لادن و رهبران القاعده، در مدت کوتاهی سرنگون گردید برای مدت محدودی تقریباً یک و دو سال اوضاع افغانستان نسبتا فارغ از جنگ و نزاع بود، اما این وضعیت هرگز به معنی ختم نبرد و دهشت افگنی در افغانستان نبود، بلکه یک وقفه برای گرفتن نفس تازه و تجمع دوباره طالبان و گروه های دیگر تروریستی زیر یک سقف، آن هم در خاک پاکستان بود.
تردیدی وجود ندارد که نظامی گران پاکستان، یک همسایه با ثبات و مقتدر را که افغانستان باشد، تحمل نمی کنند؛ نظامی گران پاکستان قدرتمند شدن افغانستان را از لحاظ سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی به ضرر خویش می دانند؛ به باور آنها از لحاظ سیاسی ممکن بود که افغانستان به مرکز استراتژیک امریکا در این منطقه، تبدیل شود و نقش پاکستان در نزد ایالات متحده امریکا که از زمان جنگ سرد تا اکنون نقش سنگر امریکا در جنوب آسیا را داشته و دارد، کاهش یابد؛ از نگاه اقتصادی اگر متوجه شویم، اکنون صادرات عمده پاکستان، به افغانستان صورت می گیرد؛ بنأ، در صورتیکه افغانستان یک کشور صنعتی و خود اکتفا شود، تقاضای خرید کالاهای پاکستانی در افغانستان، کاهش می یابد؛ اگر به وجهه نظامی این موضوع دقت شود، در حال حاضر هند و افغانستان بر سر خطوط مرزی شان با کشور پاکستان یعنی دیورند و کشمیر مشکل جدی دارند، در چنین وضعیتی اگر افغانستان با ثبات باشد و در نتیجه قدرت نظامی خود را نیز افزایش دهد، به نظر سران حکومت پاکستان، ممکن است که دول هند و افغانستان دست یکی کرده و مناطق متنازع فیه را به زور پس تصائب نمایند.
جمهور اسلامی ایران با در نظرداشت حضور امریکا در افغانستان در حال حاضر نسبت به یک افغانستان با ثبات و قوی، خوشبین بنظر نمی رسد و از نگاه اقتصادی رشد و ترقی افغانستان را لطمه بزرگی به منافع کشور خود یعنی ایران می داند؛ زیرا، بر علاوه اینکه در اثر خود اکتفا شدن کشور افغانستان از لحاظ تولیدات داخلی، صادرات کالا های ایرانی کاهش خواهد یافت، ممکن است آب های افغانستان که به گونه ی مفت و مجانی فعلا مورد استفاده در صنعت و زراعت کشور ایران قرار دارد، مسیر شان قطع شده و در داخل خاک افغانستان به مصرف برسد.
دولت فدراتیف روسیه در ابتدأ وقوع حادثه 11 سپتامبر، نسبت به مسئله مبارزه با تروریزم در خاک افغانستان و حتی استفاده از میدان های هوایی کشور های آسیای میانه بخاطر سرنگونی حکومت طالبان، همگام با ایالات متحده امریکا و جامعه جهانی همکاری همه جانبه میکرد اما با گذشت زمان متوجه شد که ایالات متحده امریکا هدف ایجاد پایگاه امنیتی در داخل افغانستان را در ذهن می پروراند و این موضوع برای روسیه قابل تحمل نبوده و نیست، چرا که، افغانستان در همسایگی به منطقه ی قرار دارد که روسیه در آن منافع استراتژیک خود را تعریف نموده و نمی خواهد، غرب، بخصوص ایالات متحده امریکا به این منطقه نفوذ کرده و آنرا تحت کنترل خود قرار دهد؛ بنأ، موجودیت یک دولت قوی در این منطقه که دوست استراتیژیک امریکا باشد، به ضرر خود ارزیابی می نماید.
کشور های آسیای میانه که نوع نظام سیاسی تقریبا غیر دمکراتیک را دارا می باشند، از سرایت فرهنگ نظام لیبرال دمکراسی افغانستان به سرزمین های شان، به هراس اند؛ از سوی دیگر، نسبت رشد روز افزون بنیاد گرایی اسلامی در افغانستان نگران هستند و تلاش دارند تا از طریق حمایت بعضی گروه های شبه نظامی در نوار مرزی، جلو سرایت افراط گرایان مذکور که از طرف غرب و حامیان شان تمویل می شوند، بگیرند.
کشور چین که در شمال شرقی افغانستان دارای خط مرزی مشترک است، از وارد شدن افراط گرایان اسلامی به منطقه سن کیانگ که در نزدیک مرز افغانستان است و فعلا نیز چین از حضور مسلمانان در این منطقه به هراس است، نگران می باشد؛ دولت چین سعی دارد تا به هر وسیله ممکن که شده جلو آنها را بگیرد، ولی مشکل عمده چین و ایالات متحده امریکا بر سر مسائل اقتصادی و بازرگانی استلو آنها را بگیرد، ولی مشکل عمده چین و ایالات متحده امریکا بر سر مسائل اقتصادی و بازرگانی است؛ زیرا، چین بعد از امریکا به حیث دومین قدرت اقتصادی جهان، عمده ترین چالش گر اقتصادی برای ایالات متحده امریکا در آینده می باشد؛ بنابرین، دولت چین می خواهد مسیر فروش کالاهایش را از طریق پاکستان و افغانستان به سمت خلیج فارس و آسیای میانه، باز نماید؛ اما ایالات متحده امریکا تلاش دارد تا به هر نحوی شده، جلو این پیشروی چین را بگیرد؛ در مقابل، چین نیز سلطه کامل و بی چون و چرای امریکا را در این منطقه نمی پذیرد.
دلیل حضور ایالات متحده امریکا در افغانستان، بر علاوه اینکه جهت مبارزه با تروریزم در کوتاه مدت بوده است، بخاطر نفوذ نمودن در آسیای میانه و زیر کنترل گرفتن این منطقه از لحاظ سیاسی و اقتصادی، نیز بوده است؛ به مسئله اوضاع افغانستان اگر بپردازیم، دیده می شود که تا اکنون ایالات متحده امریکا وعده های محکم و قاطع در زمینه محوه تروریزم در افغانستان داده است؛ اما علت اینکه چرا تروریزم در افغانستان جان دوباره گرفت، تا کنون تحلیل گران و سیاسیون یا نخواستند یا نتوانستند با جراات به این سوال حیاتی جواب واضح بدهند به عقیده من، کشور های که مخالف با قدرتمند بودن افغانستان و حضور نظامی امریکا در این منطقه می باشند، به پرورش و رشد دوباره تروریزم کمک نموده اند و این نشان دهنده این است که ایالات متحده امریکا در استراتژی مبارزه با تروریزم در افغانستان، در حقیقت شکست خورده است؛ اما نظر به اینکه فکر (خاور میانه بزرگ) در سال 2002 به نزد استراتژیست های امریکا پیدا شد، موضوع دوباره اوج گرفتن تروریزم در افغانستان را طوری وانمود می سازد که، امریکا بخاطر تداوم حضورش در این منطقه، می خواهد که جنگ در افغانستان بزودی خاتمه نیافته و بهانه برای حضور نظامی آن باشد، به باور من تا زمانیکه اهداف کوتاه مدت و دراز مدت امریکا و کشور های منطقه مانند پاکستان، ایران ، چین ، روسیه و یک تعداد از کشور های آسیای میانه بر آورده نشود جنگ در افغانستان ادامه خواهد یافت تروریزم با اشکال مختلف و نام های مختلف زیر چتر و سایه این و آن رشد خواهد کرد در چنین وضعیتی نهاد های دمکراسی تضعیف و قانون مداری در حاکمیت جای خود را به خود کامگی فردی تبدیل خواهد نمود گرچه جنگ افغانستان گوشه ای آن افغانی است اما پهلوی های بزرگ این جنگ منطقوی و فرا منطقوی و جنگ نیابتی است تمویل کننده این جنگ مواد مخدره مافیای زور و زر و هیزم سوخت آن متاسفانه مردم مظلوم افغانستان اند در چنین وضعیتی هرگز باور ندارم که انتخابات پارلمانی به وقت زمان اعلان شده ای آن برگزار گردد و حکومت وحدت ملی نیز با گذشت دو سال دیگر بخواهد انتخابات ریاست جمهور را عادلانه و شفاف برگزار نماید ادامه جنگ تمدید پارلمان و ریاست جمهوری از اهداف دراز مدتی است که دست اندر کاران سیاست آنرا میدانند و در حال حاضر به زبان نمی آورند .