مهرالدین مشید
طرح جان مکین در هاله یی از امید و یا سبک و سنگینی یک جنگ فرسایشی
«جان مک کین» (1)سناتور جمهوریخواه و رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا اعلام کرد که اصلاحیه یی را آماده میکند تا استراتژی جدید ترامپ در افغانستان را به لایحه سیاست دفاعی سالانه این کشور ضمیمه کند. وی پیش از این بارها دولت ترامپ را به دلیل شکست در «تعیین استراتژی برای پیروزی» در افغانستان مورد انتقاد قرار داده بود. مک کین تصریح کرده بود که پس از 16 سال جنگ در افغانستان، آمریکا همچنان در بنبست نظامی قرار دارد و استراتژی مناسبی برای پیروزی در افغانستان ندارد. وی هشدار داد، در صورت آماده نشدن استراتژی ترامپ، سنای آمریکا بزودی با ورود به این موضوع، طرح خود را به پنتاگون تحمیل خواهد کرد. مک کین در اظهارات خود تاکید کرد که کمیسیون نیروهای مسلح سنای آمریکا با اختیاراتی که قوانین موجود به این کمیته میدهد، در حال الحاق استراتژی افغانستان به لایحه سیاست دفاعی سالانه آمریکا است. وی گفته است که طرح او بیشتر جنبه اصلاحی دارد که باید ضمیمه طرح دونالد ترامپ شود. وی خواهان "ستراتیژی موفقیت آمیز" ادارۀ ترمپ در افغانستان شده است. وی می گوید ، تاهنوز ایالات متحده یک ستراتیژی که در افغانستان به موفقیت بیانجامد، روی دست ندارد و هشت سال ستراتیژی "عدم شکست" ایالات متحده در افغانستان، به قیمت زندگی افراد و پول امریکا تمام شده است. در این طرح آمده است که هرگاه پاکستان پشتیبانی خود را از تروریستان ادامه بدهد، باید فشارهای نظامی و سیاسی به گونۀ تدریجی بر پاکستان افزایش بیابد. از سویی هم جنرال بازنشسته توماس مک اینرنی نیز گفته است تا زمانی که بر پاکستان فشار های نظامی واقتصادی بیشتر نشود، فرستادن نیرو های تازه به افغانستان بن بست موجود در این کشور را نمی شکند.
از به تعویق افتادن اعلام استراتیژی امریکا در مورد افغانستان معلوم می شود که ترامپ هنوز در برزخ تصمیم گیری قرار دارد. گمانه زنی هایی وجود دارد که ترامپ بیشتر روی کاهش هزینه های جنگی امریکا تمرکز دارد و تلاش می کند تا با رسیدن به گزینه های جدید هزینه های جنگی امریکا را به حداقل کاهش بدهد. گفته می شود که ترامپ جنگ افغانستان را به قراردادی های امریکایی از جمله بلاک واتر واگذار می کند. بلک واتر به مثابۀ بازوی ارتش امریکا بیشترین قراردادی های خود را از کشور های جنوب آسیا استخدام می کند که در صورت سپرده شدن جنگ افغانستان به این کمپنی نه تنها در هزینه های جنگی امریکا کاهش قابل ملاحظه بوجود می آید؛ زیرا استخدام سربازان از کشور های آسیای جنوبی با هزینۀ کم هم به دلیل نزدیکی این قراردادی ها به افغانستان در هزینه های جنگی امریکا کاهش قابل ملاحظه یی به بار خواهد آورد. از سوی دیگر از تلفات امریکایی ها نیز کاسته و از خشم و انزجار امریکایی ها نیز در پیوند به کشته شدن فرزندان شان در افغانستان کاسته می شود. چنانکه اریک پرینس بنیانگذار گروه امنیتی ‘بلک واتر’ و نظامی سابق نیروی دریایی آمریکا و مشاور ترامپ گفت که راهبرد آمریکا در افغانستان پرهزینه بوده و شکست خورده است. این مقام نظامی- امنیتی نزدیک به کاخ سفید، گفت و گو با تلویزیون فاکس نیوز اظهار داشت: ما اکنون برای افغانستان بیش از بودجه نظامی سالانه بریتانیا هزینه می کنیم و باید گفت سیاست ما در افغانستان هزینه بر بوده و جواب نداده است. پرینس تصریح کرد: اگر آمریکا نیروهایش را از خاک افغانستان خارج کند، حکومت افغانستان چند هفته بیشتر دوام نخواهد آورد. تروریست ها بسرعت بازگشته و همه جا را خواهند گرفت.
طرح جدید جان مکین برای فشار بر پاکستان بسنده نبوده و این طرح نه تنها پایان جنگ در افغانستان را نوید آور نیست؛ بلکه برعکس به نحوی بر ادامۀ جنگ تمرکز دارد. چیزی که در این طرح بارز است، همانا تاکید برفشار تدریجی از سوی امریکا بر پاکستان است که این رویکرد در شانزده سال گذشته ناکام بوده است. آگاهان بدین باور اند که این طرح بجای پایان جنگ در افغانستان، سخن از دوام جنگ در افغانستان دارد؛ البته به دلیل آن که استراتیژی پاکستان در پیوند به افغانستان بصورت قطع ادامۀ جنگ در افغانستان است و نظامیان پاکستان که گرداننده گان اصلی حکومت ملکی در این کشور است، جنگ در افغانستان را به نفع خود تلقی می کنند. از آن رو طرح فشار تدریجی از سوی پاکستان را بجای تهدید برعکس به عوض چراغ سبز تلقی می کنند؛ زیرا این استراتیژی برای نظامیان پاکستان فرصت می دهد تا مداخلۀ شان در افغانستان را به گونۀ تدریجی و فرسایشی تنظیم کنند. از این رو گمانه زنی هایی وجود دارد که استراتیژی جدید امریکا در پیوند به افغانستان حکایت از یک جنگ فرسایشی و دراز مدت را دارد. آگاهان به این طرح به دیدۀ شک نگریسته و می گویند که هرگاه امریکا خواهان قطع کامل جنگ و تامین صلح در افغانستان است، باید در این طرح بر فشار فوری و لازم تاکید می کرد تا دست کم خواب را از چشمان نظامیان پاکستان حرام می کرد. جان مکین در حالی در طرح خود برفشار تدریجی بر پاکستان تاکید کرده است که جهان می داند، جنگ افغانستان از پاکستان رهبری می شود و مرکز های تروریستی در خاک این کشور موجود است. هرگاه امریکا ارادۀ جدی برای پایان جنگ در افغانستان داشته باشد، یگانه راه شناختن پاکستان بحیث کشور تروریستی و صدور مجوز از سوی شورای امنیت ب بنیاد منشور هفتم آن، نابودی و بمباران لانه های تروریستی در داخل خاک پاکستان است، عملی که امریکا طی شانزده سال از چنین کاری خود داری کرده است. از این رو گفته می شود که امریکا ارادۀ واقعی برای قطع جنگ در افغانستان را ندارد؛ بلکه برعکس آن را دارد. زیرا امریکا با توجه به اهداف راهبردی خود در منطقه و رقابت های تنگاتنگ اش با کشور های روسیه، چین و ایران، در صدد آن نیست که افغانستان را با پاکستان عوض کند و گزینش افغانستان، پاکستان را از حلقۀ کشور های هم پیمان استراتیژیک خود بیرون کند. دلیل اش آشکار است که موجودیت حکومت ناتوان در کابل و درگیر اختلاف های داخلی و نبود دستگاۀ دیپلوماسی فعال و لابی های کار آزموده و آگاه به مسایل کلان ملی، منطقه یی و جهانی که شاید هم برنامۀ از قبل ساخته شده باشد، سبب شده باشد که امریکا در شرایط تنش آلود کنونی پاکستان را با افغانستان عوض نکند. شماری ها با اشاره به پیچیده شدن جنگ در افغانستان و وارد شدن پای روسیه، چین و ایران و مداخلۀ بی شرمانۀ کشور سومی که اظهارات فرماندۀ پاسداران انقلاب ایران که گفته است، ایران بر سه ولایت افغانستان دست بالا دارد، می گویند که این نشانگر آن است که کشور های یاد شده هرکدام از خارج شدن کنترول جنگ در افغانستان نگران اند و از این رو هرکدام برای مصؤونیت خود وارد کارزار افغانستان شده اند که این سبب ایجاد مثلث طالب، روسیه و ایران را به بهانۀ تهدید دذعش بوجود آورده است که ابتکار در دست پاکسنان است. این در حالی است که طالبان تهدیدی به مراتب جدی و بالفعل نه تنها به افغانستان، بلکه به تمام جهان اند. نبود دستگاۀ دپلوماسی فعال در کابل و لابی های آگاه در سطح سفارتخانه های افغانستان سبب شده تا پاکستان از لحاظ بازی های سیاسی دست بالایی داشته باشد. از سویی هم نبود استراتیژی روشن غرب در افغانستان برای صلح و جنگ این کشور سبب شده تا مبارزه با تروریزم در پردۀ ابهام باقی بماند؛ زیرا کشور های غربی بی توجه به منافع ملی افغانستان هرکدام برای منافع استراتیژیک خود در افغانستان می جنگند. از همین رو است که غرب هنوز از تروریزم تعریف روشن ندارد و با تروریزم برخورد گزینشی می کند. هرگاه چنین نمی بود و باید سال ها پیش پناه گاه های تروریستان در پاکستان باید از سوی غرب نابود می شدند و غرب بی توجه به ظرفیت های گونانگون به شمول نیروی اتومی توانایی های پاکستان را در نظر نمی گرفت.پس این رویکرد غرب نشان می دهد، جاده یی را که غرب می خواهد، زیر نام مبارزه با تروریزم نن تنها دشوار است که خیلی پرخم و پیچ نیز است. این در حالی است که منافع ملی در دستگاۀ دپلوماسی افغانستان حلقۀ گم شده یی را ماند که استراتیژی جنگ و صلح را در پردۀ ابهام برده است. این برای غرب فرصت داده است تا در مبارزه با تروریزم در افغانستان بجای برخورد راهبردی به بهای قربانی کردن منافع ملی و اقتدار ملی افغانستان برخورد سلیقه یی کند.
از سویی هم ناکامی و بی توجهی غرب برای حکومتداری خوب و ملت سازی در افغانستان همراه با افزایش کشت مواد مخدر و تقویت گروه های مافیایی در این کشور ، نشان دهندۀ این واقعیت است که غرب از همان آغاز ارادۀ واقعی برای صلح و ثبات در افغانستان نداشته و از همین رو است که امروز شورشگری در افغانستان به پدیدۀ غیر قابل مهار تبدیل شده است و چنان پیچیده شده است که شاید امریکایی ها هم این گونه انتظار نامهار شدن آن را نداشتند. شاید غرب در آغازین خطر ها و ضرر هایی را برای رسیدن به اهداف بزرگ شان در سطح منطقه و جهان پیش بین شده بودند و شاید محاسبه های نخستین شان با توجه به هزینه هایی که در مدت شانزده سال در جنگ افغانستان مصرف شده است، خیلی متفاوت باشد؛ اما حالا غرب در جنگ افغانستان به قول معروف به "قماربازانی" می ماند که در پایان باخت با گفتن این که "ما سال ها باختیم " دل خوش کرده و چادر خویش را سرشانه افگنده و خود را برای بازی تازه آمده می کند. شاید غرب رویا های طلایی را در عقب جنگ افغانستان در سر می پرورید و با در نظر نگرفتن روسیه و چین رسیدن به چشمه های سرشار نفت و گاز بحیرۀ خزر و کشور های آسیای میانه را نشانه گرفته بود که تیر شان به هدف نخورد. برعکس بویژه با قوت وارد شدن روسیه در جنگ افغانستان به بهانۀ داعش تا سرحد هشدار برای نابودی مرکز های داعش در افغانستان، امریکا و هم پیمانانش را به چالش رو به رو کرده است. حتا گمانه زنی هایی وجود دارد که شاید ترامپ در یک تقسیمات تازۀ جهانی افغانستان را بار دیگر مانند دوران جنگ سرد به حساب حوزۀ نفوذ سنتی روسیه بشمارد. یاهو