بصیرهمت
اسلام سیاسی درگیر بحران جهاد و دموکراسی
ترجمه و تدوین از:
مجله اکونومیست چاپ لندن، مجله مسایل بینالمللی
سایت بی بی سی
چندین دهه است که اسلام سیاسی در وجود احزاب و گروپ های اسلام گرا قرایت مسلط است . این اسلام سیاسی میکوشد با قرایت و تفسیر نوین، اسلام را در جلو سایر ایدیولوژی ها و مکاتب سیاسی قرار دهد و چنین تفسیر نماید که اسلام هم دین است و هم سیاست و هم دولت . اسلام سیاسی در کشور های اسلامی در نتیجه توسعه وهابیت از شاخ افریقا تا اسیای مرکزی ،حمایت وسیع مالی غرب و سعودی هاطی بیش از یکدهه،دهه80، از اسلام بنیاد گرا در جنگ افغانستان ، استقرار جمهوری اسلامی ایران، گسترش سازمانهای اسلام گرا در مصر، اندونزی ، پاکستان ،سودان و الجزایر ، اعمال سیاست های نادرست غرب بر کشور های اسلامی، از جمله حمله غرب بر عراق و افغانستان ،بیش از پیش رشد و توسعه یافت.
سید جمال الدین افغانی تلاش ورزید تا بخش سیاسی اسلام را برجسته سازد و نقش اجتماعی انرا در مبارزه با استعمار پر رنگ جلوه دهد، مگر سید جمال و روشنفکران دینی که از ایدیاهای وی الهام میگرفتند بر علیه تمدن غرب نبودند و با علوم طبیعی و تجارب علمی مخالفتی نداشتند و خشونت را تبلیغ نمی نمودندو میکوشیدند اسلام را بامقتضیات عصر ساز گار جلوه دهند.
حسن البنا، که در اسماعلیه، در شرق مصر در 1928، حزب اخوانالمسلمین مصر را ایجاد نمود ، در حالیکه بر ریفورم های تدریجی تاکید داشت مگر ملیشاهارا نیز ملاقات می نمود و پرورش میداد .وی در 1949 در عمر چهل و سه سالگی ترور شد. وی نه اندیشور بود و نه اثار و رهنمود های لازمی از وی باقی مانده است .
سید قطب، زمانیکه از امریکا بر گشت، به اخوانالمسلمین نزدیک شد و به شخصیت پرنفوذ اخوانالمسلمین در سالهای دهه 1950 و 1960 تبدیل گردیدو به تدریج از ایدیای میانه روی، به اندیشه تند روانه متمایل شدو بر برداشتن سلاح بر علیه حاکمیت های بی دین و خدانشناس تاکید نمود. بسیاری از مسلمانانی که از خشونت گرایی بدور بودند با مطالعه اثار تند روانه وی به خشونت گراییدند. سید قطب یادداشت های سفرش از امریکارا تحت عنوان "امریکایی که من دیدم"به نشر رساند و در ان تصویر نفرت انگیزی از امریکا برملا نمود و در کتاب دیگرش"نشانه های در راه"مشروعیتی به تمدن غربی قایل نشد و انرا محکوم نمود .این نوشته ها و اثار رهنمود ایدیولوژیک بنیاد گرایان خشونت طلب اسلامی گردید و تخم نفرت و بد بینی را در اذهان اسلام گرایان کاشت. وی در همین کتاب "نشانه های در راه" برنامه عملی یک سازمان سیاسی اسلامی را مشخص نمود. بنابر گفته وی این سازمان سیاسی باید بدون در نظرداشت مدارا و سازش، در برابر تکفیر و حکومت های جاهلی ، در سطح جهانی به جهاد برخیزد و برای تحقق نظام اسلامی بکوشد. واگر کسی جان خود را بدهد تا نام چنین سازمانی را واضحا اعلام نماید،رواست .
بعد از سید جمال، حسن البنا و سید قطب ، شخصیت دیگری که تلاش نمود تا چهره سیاسی اسلام را برجسته سازد، مولانا ابوالاعلی مودودی بود. وی از شخصیت های پر نفوذ اسلام گرا در شبه قاره هند و بنیانگذار حزب" جماعت اسلامی" پاکستان است. وی ادعانمود که اسلا م دین جامع است و با سیستم ها، تمدن ها و مکتب های دیگر در تقابل قرار دارد.و ی اسلام واقعی را همان اسلام سیاسی خواند. اثار و نوشته های مودودی در رادیکال سازی جنبش های اسلامی معاصر از اهمیت بسزا ی برخوردار است . سید قطب که اثارش در رشد و احیای اسلام سیاسی ،تند روی و خشونتها اثر گسترده داشت بیشتر تحت تاثیر گفته های مودودی قرار دارد و از وی الهام میگیرد. رادیکالترین حزب اسلامی در افغانستان، حزب اسلامی گلب الدین حکمتیار،تحت تاثیر ایدیا های رادیکال اسلامی مودودی قرار داشته و امور تشکیلاتی و سازمانی اش بیشتر شبیه حزب جماعت اسلامی پاکستان است. یکی از ادعاهای مودودی این است که مفاهیم اساسی قران در حاکمیت و سلطه خداوند است ،دین و عبادت وسایل رسیدن به این محور مرکزی است . وی در رساله ای تحت نام " اساسات قانون اسلامی" میگوید "دولت اسلامی باید بر تمام شیون زنده گی و عملکرد خصوصی شهر وندان نظارت داشته باشد".
اسلامیزم مدرن وسیعا بیانگر ایجاددولت های اسلامی بر اساس پرنسیپ ها و قوانین شرعی اسلامی است. این اسلامیزم مدرن به گروپ های حامی خشونت و گروپ ها و احزاب حامی فعالیت های صلح امیز تقسیم گردیده اند.بعنوان نمونه ،میتوان از النهدا،حزب اسلامی تونس که یک حزب سیاسی حامی تغیرات از طریق مسالمت امیز است ،و داعش که ایجاد امارت اسلامی را در سطح جهانی از راه اعمال زور و خشونت میداند و اخوانالمسلمین را مرتد میخواند، نام برد.
مگر تمایز دقیق میان احزاب اسلامی حامی خشونت و انحصار طلبی و احزاب و گروپ های حامی عدم توسل به زور وعدم انحصار طلبی در قدرت خیلی ها دشوار است. برخی از این احزاب اسلامی که از پروسه سیاسی و انتخابات حمایت می نمایند ،زمانیکه از راه های دموکراتیک به قدرت رسیدند به ادامه دموکراسی و انتخابات متعهد نمانده با شعار "یک رهبر، یک انتخاب ودر یک زمان"، میخواهند به احصار طلبی ادامه دهند.
اسلام، در ایجاد یک دولت اسلامی کاملا از دو دین ابراهیمی دیگر ، یهودیت و مسیحیت،کاملا متمایز است. موسی چون رهبر بدون ایجاد یک دولت، صرف با ارایه ارشادات دینی در گذشت . عیسی جدا مخالف اعدام شخصی و یا فردی بود. مگر محمد علاوه بر اینکه یک رهبر دینی و مذهبی بود یک رهبر سیاسی بود که اداره حکومت و دولت اسلامی را اساس گذاشت. قران کتاب دینی مسلمانان قواعدی را برای این دولت بازتاب می نماید. در متن قران بصورت واضح جزاهای مشخص برای انانیکه دزدی می نمایند و یا مرتکب فحشا میگردند تعین شده است، که باعث افتخار اخوانالمسلمین در این زمینه است که میگوید "قران قانون اساسی ما است." مگر ،قران در حالیکه قوانین خاصی را در مورد میراث و سایر عرصه های زنده گی بیان نموده است، در بسا موارد متون مربوط ان واضح و مشخص نشده که بتوان بر طبق انها امور مغلق دولتی را اداره نمود.
با مرگ پیغمبر اسلام ،اختلافات در چگونگی انتخابی بودن و یا ارثی بودن رهبر دولت اسلامی اغاز گردید . اختلافی که تا هنوز بین شیعه و سنی از یکسو و سنی های حامی انتخابی بودن رهبر دولت اسلامی از طریق شورا و یا بیعت و انانی که خلافت را الاهی میدانند ، از جانب دیگر ،ادامه دارد. گرچه در مورد خلافت در قران متن مشخصی ارایه نشده است، مگر مسلمانان سنی چنین می اندیشیدند که خلافت جزء از میراث اسلام است که این میراث قرنها در دولت های اسلامی حاکم بودو خلفای اسلامی سمبول وحدت دین و دولت در دولت های اسلامی بودند. مگر زمانی این سنت خلافت از میان بر داشته شد که امپراطوری عثمانی از هم پاشید و با امدن جمهوری جوان ترکیه خلافت دیگر به تاریخ سپرده شد.
دموکراسی لیبرال کنونی نسخه اسلامی نیست و از همین لحاظ حسن البنا، بنیادگذار اخوانالمسلمین، انرا چون تحفه صادراتی غرب رد می نماید. مگر تعدادی از اسلامیست ها در پروسه دموکراسی و انتخابات شرکت می نمایند و انرا وسیله جهت رسیدن به قدرت ارزیابی می نمایند.
اولین حزب با نفوذ اسلامی، اخوان المسلمین است که در سال 1928 در مصر ایجاد گردید و بعدا شاخه های این حزب سیاسی در سراسر کشور های عربی بفعالیت اغاز نمود و بمرور زمان در سایر کشور های اسلامی جای پا یافت.
بعد از اغاز بهار عرب ،2011، حزب اخوانالمسلمین در انتخابات ازاد مصر برنده شد.محمد مرسی کاندید اخوانالمسلمین رییس جمهور مصر گردید . و تا اوایل 2012 ،این حزب برهبری مرسی دولت مصر را رهبری نمود. مگر این حاکمیت سیاسی اخوانالمسلمین دیری دوام نیاورد و توسط نظامیان مصر برهبری عبدالفتاح السیسی که با تظاهرات و اعتراضات خیابانی از اقدام اردو پشتیبانی گردید سقوط داده شد. چهار سال قبل از امروز عبدالفتاح السیسی با قوت اردووحمایت معترضین خیابانی، اخوان المسلمین را در میدان اباالاداوی با خشونت سرکوب نمود. برخی در این خشونت ها جان باختند برخی هم بزندان وتعدادی هم مخفی و یا فرار نمودند. مگر شاخه های این حزب در سراسر خاور میانه هنوز هم الهامبخش ارمانهای این حزب بوده و مورد نگرانی رژیم های فرد محور و اتوکرات کشور های عربی است.
نفوذ سیاسی و ایدیولوژیک اخوانالمسلمین بر دولت قطر، رهبران مصر، سعودی ،بحرین، کویت و امارات متحده عربی را واداشت تا با این دوست نزدیک شان قطع روابطه نموده ،تحریم های را اعمال نمایند و خواهان منع فعالیت اخوانالمسلمین،مسدود سازی تلویزیون الجزیره و خروج قوتهای ترکیه از قطر گردیدند.(ترکیه اکنون توسط حزب "عدالت و توسعه" برهبری اوردگان اداره میگردد که الهام از ایدیای سیاسی اخوانالمسلمین میگیرد.)
محمد مرسی، کاندید اخوانالمسلمین که بعد از اغاز بهار عربی در مصر رییس جمهورانتخاب گردید ،از همان اغاز شخص انحصار طلب و غیر سیکولار معرفی گردید . وی در اخیر سال اول ریاست جمهوری اش طی فرمانی اعلام نمود که در عملکردهایش منحصر به محدودیت های عدلی و قضایی باقی نمی ماند. وی تغیراتی را در قانون اساسی با استفاده از اکثریت پارالمانی اش واردنمود که با مخالفت جدی سیاستمداران سیکولار مصر روبرو گردید. وی ارگانهای دولتی را به اسلامیست ها سپرد . وضع انحصار گرایی دینی مرسی و حزب حاکم ، اخوا نالمسلمین، به حدی رسید که زمانیکه اردوی مصر دست به عملیات برکناری مرسی زد، اتموسفیر سیاسی مصر به نفع نظامیان بود .
در ترکیه ، حزب عدالت و توسعه برهبری اردگان را در نظر بگیریم، زمانیکه اردگان حزب عدالت و توسعه را در 2001 در ترکیه بنیان گذاشت وی در جهان سمبول نوع جدیدی از اسلام شناخته شد که بر ازادی دموکراسی و مارکیت ازاد تاکید داشت. زمانیکه حزب عدالت و توسعه برای نخستین بار در انتخابات 2002 برنده شد. ریفورم های دموکراتیک از جمله حقوق بشر را مورد اجرا قرار داد و اردوی ترکیه را از سیاست دور ساخت که میتوانیست امید واری برای عملکرد سایر احزاب اسلامی باشد . مگر دیری نگذشت که اردگان به تدریج به انحصارگری در قدرت متوصل گردید .رسانه های جمعی دولتی را تحت کنترول خویش در اورد، مخالفین و منتقدین خویشرا از ارگانهای دولتی ،اردو و سسیتم عدلی و قضایی کشور کنار زد و در داخل حزب عدالت و توسعه نیز عناصر لیبرال، چون عبدالاه گل ،رییس جمهور اسبق، را از قدرت برکنار و اواره خارج نمود.
در نتیجه کودتای ناکام جولای ،2016 که بر علیه حزب حاکم ،عدالت و توسعه، براه انداخته شد هزاران تن از مخالفین دولت ، واقعی و مظنون، بشمول ژورنالیستان بازداشت شدند و گروپ های فعال مدنی سرکوب و هزاران تن از کارمندان دولتی برکنار گردیدند. دسترسی بر برخی ویبسایت های انترنیتی ممنوع گردید و ریفراندم اخیر که در ترکیه بر گذار گردید ،با تغیرات در مواد قانون اساسی، قدرت اداری و اجراییوی اردگان را چند برابر بیشتر ساخت.
قبل از اینکه حزب عدالت و توسعه ترکیه فعالیتش را اغاز نماید و به حزب فعال در جامعه مبدل گردد، به تعداد چهار حزب اسلامی از فعالیت سیاسی در ترکیه ممنوع اعلام گردیده بود . بعد از اینکه حزب عدالت و توسعه به قدرت رسید از جاتب نظامیان سیکولار ترکیه به تهدید روبرو گردید .نظامیان سیکولار که بخشی از قدرت در ترکیه بودند تلاش نمودند تا کاندید ریاست جمهوری حزب عدالت و توسعه را در انتخابات 2007 ممنوع اعلام نمایند .یکسال بعدتر رییس دادستان ترکیه حزب عدالت و توسعه را ضد سیکولار نامید و نزدیک بود تا فعالیت های این حزب ممنوع گردد. و تلاش برای کودتا نیز صورت گرفت.
در مصر نیز اخوانالمسلمین مانند ترکیه با مخالفت افسران نظامی شامل دولت، قضات سیکولار ها و بیروکرات ها روبرو گردید. مگر انچه که مرسی و حزبش ، اخوانالمسلمین ، را از اردگان در ترکیه متمایز میسازد، اینست که حزب عدالت و توسعه بیشتر از اینکه اسلامی باشد ،به نشنلیزم ترکی اتکا دارد.
در برخی از کشور های دیگر،تعدادی از اسلامی احزاب اسلامی به شرکت در انتخابات ادامه میدهند . شاخه های حزب اخوانالمسلمین در اردن و کویت بعد از سالها سرکوب از جانب رژیم های حاکم این کشور ها، با شرکت شان در انتخایات سال گذشته نتایج خوبی را در انتخابات پارالمانی بدست اوردند. حزب اخوان المسلمین، تحت نام حزب "عدالت و دموکراسی "،در دو انتخابات پارالمانی اخیر کشور مروکو برنده شد و هم اکنون دولت را رهبری می نماید. خارج از حلقه اخوانالمسلمین ،احزاب اسلامی دیگر در اندونزی، مالزی و پاکستان فعالیت وسیع سیاسی دارند.
در اندونزی ، یک کشور سیکولار دموکراسی ، هیچیک از احزاب قبول شده اسلامی نتوانسته اند در انتخابات پارالمانی اندونزی، در حالیکه اکثریت قاطع نفوس اندونزی مسلمان اند، بیشتر از 8 فیصد رای را بخود اختصاص دهند،.مگر اسلامیست های انتخاب شده در انتخابات ارگانهای محلی این کشور توانسته اند بیشتر از 400 فرمان و قانون را مطابق اساسات اسلامی در ارگانهای قانون گذاری محلی به تصویب رسانند و در معرض اجرا قرار دهند. در یکی از ولایات این کشور اسلامیست ها قانون منع الکول را مورد اجرا قرار داده اند و لباس زنان تا حدی مطابق قوانین اسلامی در اورده شده ، جزای همجنس بازی و زنا زدن شلاق تعین شده است.
بدترین نشانه قدرت اقلیت اسلامیست ها در اندونزی زمانی برملا گردید که در ماه اپریل یک تن از کاندیدان مقام ولایت جاگارتا، بسوکی جهاجا پرنوما ، که مسیحی بود ، در انتخابات بازنده شد ، زیرااسلامیست های حامی حریف انتخاباتی اش در کمپاین انتخاباتی شان برای مسلمانان تبلیغ نمودند که در اسلام رای دادن برای یک عیسوی حرام و ممنوع است. زمانیکه بسوکی پرنومای مسیحی خواست در برابر این ادعای اسلامیست ها دفاع نماید و در دفاعش به متون قران توسل ورزید ،وی به اهانت به قران متهم و بجرم توهین و کفر گویی به مقدسات ،بجزای زندان محکوم گردید. و این واقعیت را در اندونری برملا ساخت که تا چه حد دموکراسی در اندونزی میتواند زیر تاثیر احساسات دینی و تبلیغات اسلام گرایا ن خرد و خمیر گردد.
حمایت ازاجرای قوانین شرعی صرفنظر از اینکه کدام یک از احزاب اسلامی این قوانین را در جامعه در اجرا میاورد،درمیان مردمان عادی کشور های اسلامی بخصوص کشور های عربی در سطح بالای قرار دارد.بعنوان نمونه یک ارزیای معتبر در سال 2013 نشان میدهد که در عراق در حدود 90 فیصد ، در مالیزی بیش از 80 فیصد، در پاکستان بیش از 80 فیصد، در افغانستان بیشتر از 98 فیصد و در ترکیه در حدود 10 فیصد و در مصر در حدود 65 فیصد از مردمان این کشور ها از تطبیق قوانین شرعی حمایت می نمایند. ( در این مورد کشور ما افغانستان در صدر جدول قرار دارد.).
در مصر ارزیابی نشان میدهد که اکثریت مردم از اجرای قوانین شرعی در سیستم عدلی و قضایی حمایت می نمایند. اجرای جزاها مطابق متون شرعی و دادن صلاحیت های بیشتر به روحانیون در طرح قوانین شرعی خواست اکثریت مردم در این کشور است .مگر در ترکیه در حالیکه حزب عدالت و توسعه از هنگام حاکمیتش تا کنون مساجد زیادی را اعمار و مکاتب مذهبی زیادی را باز نموده و فروش الکول را محدود و ممنوعیت حجاب زنان را برداشته است ، مگر غالبا چنین معلوم میشود که، سیکولاریزم هنوز هم نیرومند است و حزب عدالت و توسعه بیشتر میخواهد از اسلام بحیث یک افزار سیاسی استفاده نماید، نه بر پایه علاقمندی ایدیولوژیک.
در تونس ،که اغازگر بهار عربی بود وضع طور دیگری است .حزب اسلامی النهداکه در انتخابات برنده شد ، تعداد زیادی از اعضا و فعالین حزب ارزوی ایجاد یک دولت اسلامی را داشتند تا احکام شرعی را مورد اجرا قرار دهند. مگر بصورت کل در عمل این حزب تاهنوز با تجدد و مدرنایزشن مخالف نیست. حزب النهدا چند دهه تحت رژیم سیکولار و فرد محور زین العابدین بن علی از فعالیت ممنوع گردیده بود. بعد از سقوط رژیم سیکولار بن علی در 2011، حزب النهدا اکثریت کرسی های پارالمانی را در انتخابات از ان خود نمود، مگر نتوانست با نیرومندی از عهده اداره دولت بدر اید . حکومت تحت رهبری این حزب نتوانست جلو اسلامیست های افراطی را که باعث ترور وحشیانه دو تن از سیاستمداران چپگرا در 2013 گردیدند، بگیرد. اپوزیسیون النهدا تضاهرات خیابانی وسیعی را براه انداختند که ادامه ان دموکراسی نو ظهور تونس را در لبه پرتگاه قرار میداد .چنانچه در مصر با انحصار گری محمد مرسی بوقوع پیوست .
مگر النهدا، از عواقب ادامه حوادث که در برابرش جریان داشت و از برکناری محمد مرسی اموخت که باید به مذاکره و سازش با اپوزیسیون بپردازد و با تصویب قانون اساسی جدیددر پارالمان که عناصر دموکراتیک را در بر داشت، بر دموکراسی لرزان تونس جان تازه داد. النهدا درجنوری 2014 قدرت دولتی را به تکنوکرات ها سپرد و در انتخابات دور دوم تونس النهدا در برابر حزب سیکولار ندای تونس بازنده شد. بعد از انشعاب که در حزب ندای تونس بوجود امد حزب النهدا با وجودیکه حزب نیرومند در پارالمان تونس باقی مانده مگر به سازش و مصالحه با دیگر احزاب ادامه میدهد .و رهبر این حزب اعلام داشت که حزب النهدا یک حزب اسلامیست نه، بلکه یک حزب مسلمانان دموکرات در تونس است. پایان
بصیر همت
24 اکتوبر - 2017