هدايت حبيب

 

ازحرف تاعمل فرسخها فاصله وجود دارد

دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا خط مشی (استراتژی) جدید خود را در رابطه به افغانستان امروز صبح به وقت کابل (سه شنبه ۲۲ اگست) اعلام کرد.

فشرده ی مهمترین سخنان ايشان:

۱ - امریکا به خاطر اهداف خود در افغانستان می جنگد

۲- ادامهٔ همکاری با افغانستان در رابطهٔ سرکوب هراس افگنان.

۳- به پاکستان گفت که به هراس افگنان پناه ندهد.

۴- از هند به خاطری همکاری با افغانستان حمایت کرد.

۵- به حکومت افغانستان هشدار داد کمک امریکا چک سفید نیست. خود حکومت باید کار کند.

۶- اشاره کرد که دمکراسی به کشوری به زور تحمیل شده نمی تواند. یعنی به این نتیجه رسیده که دمکراسی در افغانستان پیاده شده نمی تواند و در افغانستان اساس یک حکومتداری خوب و متحد وجود ندارد.

۷ ـ از متحدان خود طلب کمک مالی و همکاری در افغانستان کرد.

اما، آنچه این تصامیم را سست وبی بنیاد می سازد این است که امریکا به خاطر پیش برد اهدافش در مقابل روسیه و ایران به پاکستان نیاز دارد.

اين نيازمندی، ناشئ از درک و احساس امروز آقای ترامپ و سردمداران قصر سفيد برنخاسته؛ بلکه اين نياز و ضرورت حمايت اتازونی از تولد اين فرزند نازپرورده ی انگليس از سال ۱۹۴۷بدينسو، بخاطر جلوگيری از تلاطم امواج خروشان روز افزون انديشه ی تابناک سوسياليسم به جانب کشورهای جنوب شرق آسيا و مقابله با اتحاد جماهير شوروی منشاء و مايه گرفته است:

ـ ايالات متحده ی امريکا از برکت اين سياست و درآغوش گرفتن اين فرزند دوست داشتنی خويش، همه تلاشهای کشور کبير شوراها را درجهت گسترش انديشه انسان سالار و تحقق انقلاب های دموکراتيک و ملی درحوزه ی جنوب شرق آسيا، درافغانستان توقف داد؛

ـ اتازونی همه تلاشهای "داپشتونستان زموژ ـ داپشتونستان زموژ" را که طی ۳۹ سال از طرف زمامداران افغانستان با حمايت اتحاد شوروی و هندوستان، زمزمه می گرديد، همه را نقش برآب نمود و حتا از محمد داوود خان و دوکتور نجيب الله توبه نامه هم گرفت؛

ـ اين سردمدار جهان سرمايه ی غارتگر، بربنياد همين سياست؛ شريرترين جنايتکاران خونخوار را از افغانستان، پاکستان، کشورهای عربی و آسيای ميانه...، زير نام مجاهد، طالب، القاعده، جماعت اسلامی، سپاه صحابه و اخيراً داعش، در همين سرزمين استعمار زده (پاکستان) جمع نمود؛ دين، عقيده، شرف و وجدان آنان را در بدل پول خريد؛ حدود شصت هزار مرکز تربيت اعمال تروريستی را تحت عنوان مدارس دينی(!) در همين کشور ايجاد نمود؛ همه اين جنايتکاران را در جنگ عليه دولت و مردم افغانستان به مثابه ی چوب سوخت تنور سوزان فرستاد؛ که در نتيجه ی آن حدود سه مليون شهروند اين کشور جان باختند؛ همين اندازه معيوب و حدود پنج مليون ديگر به پنج قاره ی دنيا آواره شدند؛ نهضت دموکراتيک عدالت خواه افغانستان را با دولت جوان و ترقيخواه آن سرکوب خونين نمود؛

ـ برمبنای همين سياست و خوش خدمتی مزدوران پاکستانی، پای اتحاد شوروی را برای مدت ۸ سال در جنگ های زندگی برانداز افغانستان کشانده و تا سقوط آن دولت بوسيله ی بدنامترين عمال شناخته شده اش در آن کشور، مصروف نگهداشت؛

ـ بخاطر انهدام و به آتش کشيدن تمامی موسسات عام المنفعه ای که به کمک اتحاد شوروی در زمان داوود خان و ببرک کارمل در افغانستان اعمار گرديده بود؛ جنگهای تنظيمی ۱۰ ساله را ميان گماشته های جهادی و طالبی خود راه اندازی کرد و راه را برای اشغال افغانستان، از طريق گسيل قوت های نظامی خود و متحدينش هموار نمود؛

ـ مطابق همين سياست، از طريق "درامه ی بن" نخست شعبده باز مضحک و بی هويتی را بنام حامد کرزی؛ سپس با راه اندازی انتخابات شرماور مملو از جعل و تقلب گودی گک کوکی عفت دريده ی را که با کشيدن دنبان يک شخص و بريدن گوش ديگری هدايت سازمان "سيا" را بخاطر چند روز قرار گرفتن در قدرت تطبيق و حيثيت آبروی مردم افغانستان را در انظار جهانيان، در معرض ليلام قرار داده است، برگزيد؛

ـ سخن آخر اين که سرمايه سالاران امريکا مطابق همين سياست و قبول ناز و نياز فرزندان پاکستانی خويش، هشت هزار طالب را که جنرال دوستم در قندوز اسير گرفته بود، عوض محاکمه و مجازات، همه را زنده و سلامت به پاکستان انتقال داد؛ برای عزيمت با عافيت متباقی آنان به سرزمين استعمارزده ی پاکستان، همه راهها را باز و تشويق نمود تا دوباره به آغوش "آی. اس. آی" جا خوش کنند و پس از رفع خستگی جنگهای شش ساله، همه قوت و نيروی خود را جهت پياده کردن مرحله نوين برنامه ی امريکا که يورش بطرف آسيای ميانه و دريای خزر است، آماده سازند.

اکنون که اين پلان اتازونی با شرکت متحدين اروپايی و عربی اش، به گمان ناپخته ی آنها گويا در شرف تکوين و تحقق است؛ ايا سردمداران هردو حزب ( جمهوری خواه و دموکرات) که هريک درغارت کشورهای جهان سوم و سرکوب نظام های دموکراتيک، ترقيخواه و مردمسالار، می خواهند از ديگری پيشی کنند و کارخانه های اسلحه سازی هم بايد با توقف جنگها سقوط نکنند؛ آيا آرزو دارند تا از غارت منابع زيرزمينی و سرزمينی آسيا و افريقا دست بکشند و چنين مزدور خوش خدمت را که از همه امر و نهی آنان اطاعت کرده است، از دست بدهند؛ هرگز.

آنها برای تطبيق اين غارت و چپاول بدون: مجاهد، طالب، داعش ... و خليل زاد و کرزی و اشرف غنی و عبدالله و اتمر و انورالحق و گلبدين و سياف و خليلی و دانش... ديگر چه کسی را می توانند در شريط و اوضاع کنونی با چنين خوش خدمتی، بدست آرند.

دريک کلام، به گفته ی بزرگان پيشقراول ديروزی، امپرياليسم دشمن عمده ی بشريت است! تا وقتی که اين سيستم جهانی غارتگر و خون آشام درکره ی زمين به حيات ننگينش ادامه دهد؛ تمامی خلقهای جهان و از جمله مردم افغانستان، دوست را از دشمن و حق را از باطل تفريق نکرده ، عليه اين دشمن بشريت، متحد و يک پارچه نرزمند و آن را در زباله دان تاريخ نسپارند؛ ختم جنگ و آرامش صلح؛ سعادت و خوشبختی مردم و پيشرفت و ترقی در ميهن ما و در سراسر جامعه ی بشری ميسر نخواهد شد.

 

  


بالا
 
بازگشت