محمد الله وطندوست
نکاتی از یادداشت های روزانه
4/6/2017
آیا انتخابات
تقلبی و رسوای سال 1394 ,تشکیل حکومت وحدت ملی فرا قانونی و غیر قانونی از جانب
وزیر خارجه وقت امریکا ,به درازا کشانیدن معرفی کابینه و جنجال های رای اعتماد
به وزرای پیشنهادی ,امضای عجولانه موافقتنامه استراتیژیک با امریکا ,کشمکش های
غیر واقعی و تصنعی در مورد توزیع شناسنامه های برقی, تاخیر عمدی در تعین
کمیسیون انتخابات و عدم تدویر انتخابات پارلمانی در سه سال گذشته ,توطئه غورماچ
علیه جنرال دوستم و توطئه های بعدی علیه وی تا سر حد حصر خانگی و مسافرت به
ترکیه , پیوستن مرموز گلبدین حکمتیار به دولت ,حوادث دهمزنگ ,قول اردوی شاهین
,شفاخانه چهار بستر اردو وحادثه مرگبار هفته گذشته در وزیر اکبر خان کابل و
بالاخره شلیک بالای مظاهره چیان و عمل انتحاری دیروز در مراسم خاکسپاری سالم
ایزدیار , حلقه های یک زنجیرو توطئه های سازمان یافته ارگ و خارج ارگ, طالبان
نکتائی پوش و هراس افگنان بیرون دولت نیستند؟
آیا دستان
ناپاک استخبارات رنگارنگ خارجی ,همسایه های طماع و بالاخره مزدوران داخلی خزیده
در دولت و تشنه گان قدرت رانده شده از دولت ,در این حوادث یکجا ئی دخیل و شریک
نیستند؟
آیا سناریوی
طرح شده امریکا و شرکا در سوریه و عراق در کشور ما نیز در حال تحقق نیست؟
اگر مردم
هوشیاری خود را بیشتر از این از دست دهند و در دام شعار های تفرقه افگنانه قومی
,قبیلوی, سمتی ,مذهبی ,تنظیمی و گروپی کما کان قرار گیرند , یقینا که این پلان
شوم به شکل وحشتناک و بد تر از عراق , سوریه و سومالی تطبیق خواهد شد و بازنده
گان آن مردم رنجدیده و بلاکشیده افغانستان خواهد بود وبس
5/6/2017
کابل هنوز ملتهب است. ارگ نشینان در صدد توجیه اعمال خود اند و تیم شریک قدرت نیز در صدد صف آرائی.
نیرو های اپوزیسیون درون دولتی که از برکت دموکراسی امریکایی در افغانستان بوجود آمده که شاید در دیگر کشور ها سابقه نداشته باشد ,تلاش دارد نیرو های خود را بسیج نموده با استفاده از فضای ملتهب موجود موج سواری کند و ماهی مقصود بکف آرد. با آنهم اگر این نیرو ها با طرح های منطقی و با مراعات دقیق بازی ,اکثریت مردم را بتوانند به جانب خود بکشانند , یقینا ارگ را به عقب نشینی های معینی می توانند مجبور کنند. اما از آنجائیکه در این صف بجای منطق و طرح های قابل قبول, احساسات بیشتر حاکم است و با استفاده از سلاح زنگ زده گذشته به قومیت ,ملیت ,سمت ,مذهب ,گروپ و تنظیم بیشتر اتکا صورت می گیرد ,معلوم است که به نتیجه مطلوب نمی رسد.بجای کسب امتیاز , انقطاب موجود را عمیق تر و پر دامنه تر می سازد و زمینه استفاده مخالفین مسلح و دشمنا ن قسم خورده مردم را بیشتر مساعد می گرداند که نتیجه آن بر همگان معلوم است.
عده دیگری گرچه با حسن نیت ,توقع دارند بیدون سازمان و تشکل نیرومند ,مردم بدور شعار های آنان جمع شوند و از میان فعالان مدنی شخصیت های ملی را شناسائی و به طرح های آنان لبیک بگویند .فکر می شود که آنان نیز از جامعه شناخت دقیق ندارند. در بیست سال اخیر از آغاز حاکمیت جهادی تا امروز بر طبل اختلافات کوبیده شده شکاف های منطقوی, ملی ,سمتی و تنیظیمی چنان عمیق گردیده که هیچ ملیتی بجز تیکه داران قومی خود به شخص دیگری باور نمی کند. هیچ چهره یی از میان سیاست بازان امروز چهره قابل قبول برای همه مردم نیست.
نیرو های ملی .دموکرات .ترقی خواه و عدالت پسنداز بقایای سازمان های چپ دیروزی نیز چنان به خود خواهی ها ,خود محوری ها ,تصفیه حساب های شخصی ,جناحی و فراکسیونی مصروف اند که با وجود اعتبار قابل اعتنا در میان مردم ,نمی توانند به اختلافات خود فایق آیند و چهره معقول ,قابل قبول و نسبتا شناخته شده را پیش بکشند و با طرح های علمی ,دقیق و عملی مردم را بسیج نمایند.
در چنین حالت یگانه راه روشنگری ,بیدار نمودن مردم ,موقع دادن به جوانان تحصیل یافته ,راه اندازی گفتمان های ملی و سرتاسری و بالاخره تلاش برای تشکل همه نیرو های صلح طلب د رجبهه واحد ضد جنگ مبرا از امراض بلند پروازی های شوونیستی و محل پرستی های تنگ نظرانه است وبس.
چون مردم همه خسته از جنگ و خواهان د صلح و امنیت ان,اگر چنین جبهه یی از احزاب سیاسی ,شخصیت های مستقل سیاسی ,فرهنگی ,اجتماعی, نظامی و مذهبی و فعالان جامعه مدنی هر چه زودتر بوجود آید, یقینا به پیروزی های معینی می تواند دست یابد و با اشتراک فعال در کمپاین های انتخاباتی جایگاه خود را در میان مردم تثبیت نماید.
عطف توجه همه کسانی را که ادعای ملی بودن ,مترقی بودن و دموکرات بودن دارند و از وضع موجود رنج می برند ,به این امر مهم جلب می نمایم.
6/6/2017
در حالیکه امروز نشست بین المللی به اشتراک کشور های جها ن و منطقه به شمول نماینده گان ملل متحد, اتحادیه اروپا و سازمان ناتو در مورد صلح و مبارزه با تروریزم در کابل بر گذار می گردد , دیروز جمعیت اسلامی افغانستان موقف خود را در قبال حوادث اخیر کشور رسما اعلان نمود.
رییس این حزب که در عین حال وزیر خارجه حاکمیت کنونی است , خواست های جمعیت را چنین فورمول بندی کرد:
_مشاور شورای امنیت ملی حنیف اتمر و مسوولین سکتور های امنیتی از وظایف شان سبکدوش و بجای شان شخصیت های قابل قبول معرفی گردند.
_مسوولینی که در تظاهرات روز جمعه امر فیر داده اند و در حادثه بم گذاری و انتحاری روز شنبه در مراسم خاکسپاری سالم ایزد یار امنیت را تامین نکرده اند ,به ارگان های عدلی و قضائی معرفی گردند.
_موافقتنامه حکومت وحدت ملی عام و تام تحقق یابد.
این خواست ها که ظاهرا معقول و عملی به نظر می رسد , اشکالاتی نیز می تواند داشته باشد.
یک: مسوولین سکتور های امنیتی و مشاور شورای امنیت ملی در صورتیکه بر طرف شوند که بعید به نظر می رسد , شخصیت های جاگزین کی ها خواهند بود و چگونه قابل قبول همه جناح های حاکمیت خواهد بود ؟ در صورتیکه تا امروز در مورد تعین اعضای کابینه و تعین روسای ادارات دولتی اختلافات جدی جناحی و تیمی بیدادمی کند .
دو:تشخیص مسوولین حوادث اخیر را کدام مرجع بی طرف انجام خواهد داد و ارگان های عدلی و قضائی غرق در فساد چگونه آنان را محاکمه عادلانه خواهند نمود؟
سه:موافقتنامه یی که در سه سال حاکمیت وحدت ملی ده فیصد هم نتوانسته تحقق یابد و در مدت باقی مانده عمر این حاکمیت چگونه تطبیق خواهد شد در صورتیکه برای تغیر نظام موجوده و ایجاد سیستم پارلمانی و صدارتی که اساسی ترین بخش موافقتنامه را تشکیل می دهد تدویر لویه جرگه لازمیست . در حالیکه قبل از انتخابات شورای ملی و شورا های ولسوالی تدویر لویه جرگه مقدور و ممکن نیست . لهذا این خواست اساسی نیز غیر عملی و غیر ممکن است. علاوتا سوال اینست که آیا وزیر خارجه کشور نشست کابل را مدیریت خواهد کرد و یا منحیث رهبر اپوزیسیون دولت در تحقق خواسته های حزبش پا فشاری خواهد کرد.
دیده می شود که در حاکمیت امریکائی جهادی و در حکومت دوسره به اصطلاح وحدت ملی هیچ چیزی در جایگاه خود قرار ندارد؟!
7/6/2017
دیروز کابل به اشتراک بیست و یک کشورجهان و منطقه و سه سازمان بین المللی شامل ملل متحد ،اتحادیه اروپا و سازمان ناتو کنفرانسی را در مورد صلح و مبارزه با تروریزم و هراس افگنی دایر نمود. گرچه عده زیادی از اشتراک کننده گان کنفرانس سفرا و نماینده گان کشور ها مقیم کابل بودند و عده معدودی معینان وزارت های خارجه کشور ها رنج سفر را برخود هموار نموده بودند که آنان از میدان هوئی تا ارگ نیز فاصله سه کیلو متری را با هلی کوپتر پیمودند.
صرف نظر از نتایج و پیامد های این کنفرانس ،قابل تذکر است که چنین نشست ها در گذشته ها نیز چندین بار به تجربه گرفته شده است. استانبول ،اسلام آباد ،کابل ،بیجنگ و مسکو در سطوح مختلف شاهد چنین کنفرانس ها بودند. در همه این کنفرانس ها حرف ها و صحبت ها دوستانه ،همسو و قطعنامه ها و فیصله ها امیدوار کننده بوده است. اما هیچکدام تا امروز در عمل به نتیجه معین و ملموسی منجر نگردیده است.لهذا می توان پیشبین بود که کنفرانس کابل نیز همچون کنفرانس های قبلی به نتیجه قابل لمسی منجر نمی گردد.
از این که بگذریم ،رییس جمهور افغانستان ضمن جلب همکاری کشور های جهان و منطقه به تامین صلح و مبارزه با تروریزم ،از طالبان خواست تا به پروسه صلح بپیوندد تا بعد از طرح نقشه صلح دفتر ی به یکی از کشور ها داشته باشند. با پاکستان نیز صلح و آشتی را مطرح نمود ،مسئله یی که بار ها طرح شده اما نتیجه نبخشیده است. او خاطر نشان نمود که به طالبان آخرین چانس و فرصت خواهد بود تا به پروسه صلح بپیوندند. طالبان نیز این خواست و صدای رییس جمهور را بی جواب نگذاشته اعلان داشتند به صلح نخواهند پیوست وبا اقدام تروریستی در نزدیک مسجد جامع هرات و با فیر راکت در شش درک کابل باز هم فاجعه آفریدندو چهره ضد انسانی خود را بار دیگر به نمایش گذاشتند.
معلوم است تا زمانیکه تمویل کننده گان، تشویق کننده گان و سازماندهنده گان طالبان و دیگر هراس افگنان ،منفعت خود را به صلح نبینند و حامیان افغانستان هم به نعل و هم به میخ بکوبند، مخصوصا ایالات متحده امریکا به پاکستان این لانه شیطانی و مرکز تروریزم فشار لازم وارد نکند ، تامین صلح ناممکن خواهد بود. از جانبی تا شرایط صلح و مذاکرات به اشتراک فرد، فرد افغان ها در اجماع ملی فورمول بندی نشود و همه شهر وندان تامین صلح را مسوولیت خود تلقی نکند ،با چنین کنفرانس ها و نشست ها نمی توان بجائی رسید.
بر حکومت وحدت ملیست تا مکانیزم های لازم را طرح و راه های سهمگیری و اشتراک همه باشنده گان را در صلح دریابد و از خلاقیت توده های وسیع مردم و نیرو های صلح طلب مدد جوید تا این گره کور به نیروی مردم باز گردد و جنگ طلبان مزدور و مامور و گماشتگان بیگانه را که بهیچ وجه نمی خواهند به این پروسه بپیوندند به انزوا کشانیده و در نهایت با تجرید شان از میان مردم به نابودی کامل سوق دهد . کلید اصلی تامین صلح و قطع جنگ در داخل کشور و به اختیار مردم است . گرچه مردم با عملکرد های حاکمیت موجود گیچ شده اند و هیچ گونه امیدی به فردای خود ندارند ،با آنهم اگراین نیروی لایزال بسیج و متشکل گردد ،امکان هر گونه تغیر و تحول به شمول تامین صلح که مهمترین و اساسی ترین خواست و ضرورت کشور است ،می تواند بر آورده گردد.اراده و تصمیم نخبه گان سیاسی ، فعالین جامعه مدنی و احزاب و سازمانهای تحول طلب شرط جدی در این امر مهم شمرده می شود.
8/6/2017
اسمعیل خان این امیر نام آورغرب کشور و عضو برجسته جمعیت اسلامی افغانستان ،طی صحبتی در جمع حواریونش از جامعه جهانی بخصوص ایالات متحده امریکا تقاضا نموده است تا کمک هایش را به حاکمیت فعلی قطع نماید و در افغانستان یا لویه جرگه اضطراری ویا هم انتخابات زود هنگام به حکومت باصطلاح وحدت ملی نقطه پایان بگذارد.
صرف نظر از غیر عملی بودن این خواست ،باید به جناب شان متذکر شد که آیا امریکا کمک های خود را در مشوره با شما آغاز نموده بودکه حالا بنا به میل شما به ان خاتمه بخشد؟ آیا با قطع کمک های بین المللی صرف یک ماه قوای مسلح و ادارات دولتی را می توانید از نظر معاش و لوژستیک تامین نمائید؟
متاسفانه کشور به اندازه یی دستنگربیگانگان شده است که با قطع کمک ها حتی برای یک ماه نیز نظم نیم بند موجوده که مسلما هیچ کسی از آن رضائیت ندارد ، دوام آورده نمی تواند. همسایگان طماع و اجیران کمر بسته بیگانگان که همین اکنون در نیمی از کشور حاکم اند ، به چشم بهم زدنی بر تمام قلمرو کشور حاکمیت استبدادی و قرون وسطائی خود را می گستراند و رهبرانی همچون شما یا به مشهدو تهران یا هم به پشاور و اسلام آبادویا هم به کولاب و دوشنبه و استانبول مستقر خواهید شد و از آن جا ها به لافیدن خواهید پرداخت. زیرا اکنون آن شخصیتی که می گفت اگر به اندازه کلاهش نیز از تسلط مخالفین بیرون بماند، مقاومت خواهد کرد دیگر در بین شما وجود ندارد.
بازهم اگر اسمعیل خان و همکاران شان از پول های باد آورده شده که عمدتا ار همین کمک های بین المللی در داخل و خارج انباشته اند ،بتوانند صرف نظر کنند، یقینا می توان امید وار بود که حرف شان از نیت خیر نشاءت کرده خواهان تغیر وضع موجود به نفع مردم اند. اما از آنجائیکه این مهره ها آزموده شده اند ، آزموده را آزمودن خطاست. لهذا تغیر حاکمیت که مسلما
نا کار آئی و بی کفایتی آن اظهر من الشمس است ، نه کار شما جنابان ،بلکه کار توده های مردم است که با حضور در صحنه و راه اندازی مقاومت های مدنی و اجتماعات مسالمت آمیز ویا با استفاده آگاهانه و شعوری از رای خود می توانند به این مامول دست یابند.
آگاهی دهی به توده ها و بسیج آنان به این امر نیز مسلما نه کار عقب گرایان قرون وسطایی و تاجران قومی و مذهبی، بلکه کار نیروهای معتقد به دموکراسی، آزادی، صلح و عدالت اجتماعیست وبس!
9/6/2017
حادثه چهار شنبه گذشته و عکس العمل باشنده گان شهر کابل در برابر آن هنوز داغ و مورد بحث است. ارگ نشینان از یک طرف و جمعیت اسلامی افغانستان از جانب دیگر به جذب نیروها ، شخصیت ها، احزاب و تیکه داران قومی و قبیلوی مصروف اند. هر دو طرف تلاش دارند با جلب توجه و متقاعد ساختن بیشتر افراد ج،انب مقابل را ضربه وارد نمایند و خواست های خود را تحقق بخشند.
حزب اسلامی گلبدین حکمتیار ، حزب پیوند ملی و شورای اسمعلیان به رهبر سید منصور نادری و حزب عدالت و توسعه علنا در موضع رییس جمهور و ارگ قرار دارند. در حالیکه جنبش روشنائی بصورت ضمنی موقف جمعیت را تائید می کند. حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان، ودو حزب وحدت اسلامی به رهبری خلیلی و محقق هنوز موضع روشن خود را اعلان ننموده اند.
اینکه هر حزب ،سازمان، تنظیم و شخصیت های مستقل سیاسی در چنین حالت موضع روشن داشته باشند، یکی از برازنده گی ها و نماد دموکراسی پنداشته می شود . اما متاسفانه در موضعگیری ها مسئله قومیت و ملیت جای برجسته یی اشغال نموده انقطاب جامعه را بیشتر از پیش وسعت می بخشد.
علاوتا هتاکی ، توهین و تحقیر نه تنها افراد و اشخاص، بلکه اقوام و ملیت ها مایه تاثر و تاسف عمیق است. مخصوصا در صفحات مجازی تعرض به شخصیت و کرامت افراد و توهین به اقوام و ملیت ها ،آنهم از آدرس های مجهول ونا شناخته و نام های مستعار چنان داغ است که انسان به تربیه و اخلاق چنین انسان ها و هموطنی آنان شک می کند.
یقینا دشمنان بیرونی افغانستان مزدوران خدمت گذار شان را در میان افغان ها توظیف نموده اند تا چنین کار زار تبلیغاتی را براه بیاندازند و نفرت وبدبینی را میان شهر وندان کشور بیش از پیش تقویت نمایند، تا در فضای بی اعتمادی و هرج ومرج ایجاد شده ماهی مطلوب بدست آرند و خواسته های شیطانی خود را عملی نمایند.
هوشیاری، آگاهی و بروز خویشتن داری در چنین حالت ضربه وارده را می تواند تخفیف بخشد و حل مسایل را از راه عاقلانه و منطقی میسر سازد.
لازم است معترضین خواسته های خود را بصورت معقول و منطقی در چوکات شرایط و امکانات مطرح نمایند و دولت نیز مکلف است طبق قوانین حاکم در کشور جواب معقول و درست ارائه نموده در حل معضله اقدام جدی و اصولی نماید.در غیر آن این کشتی شکسته در نیمه راه غرق خواهد و همه سرنشنینان را به کام مرگ فرو خواهد برد.
از تفرقه و پراگنده گی فقط دشمنان سوگند خورده افغانستان سود می برند وبس!