احمد سعیدی

 

شام این ملک را سحری نیست

به یاد آوری حوادث مکرر  وتکرار داستانها در افغانستان که جزء تاریکی شب های سرد  زمستان و گرمای جان گداز تابستان چیزی در پی نداشته نیازی نیست چون همه میدانند افغانستان از سال ها بدینسو میدان تمرین جنایات هولناکی از قبیل انتحار انفجار و صد ها نوع دیگری جنایت های بشری ضد انسانی و اسلامی بوده که قلم از نوشتنش هم عاجز است وهم عار دارد ووجدان های بیدار از یاد و نام شان میلرزند.پدیده های نو ظهور بنام حرکت های نظامی سیاسی وگاهی  جنبش ها وحرکت های بظاهر خدائی زیر نام جهاد با شیوه داعشی  دروازه های هفتگانه جهنم را بروی سا کنان این سر زمین گشوده اند که کاملا از توضیح بی نیاز است .اما ساز وبرگ های سیاسی اجتماعی کشور فعلا از طرف نهاد ها وحلقات مرموز براه انداخته میشود  پیام  دلخراش دیگری را بگوش ها مینوازد واین نسیم دلخراش بوی تعصبات مذهبی وقومی زبانی را بر فضای زندگی ملت بیچاره ما میوزد.وما هر لحظه انتظار داریم بدنبال صد ها زمستان یک بهار خواهد بود اما نه دیگر بهار نیست که نیست چون این ملک از حالت طبیعی بیرون شده به طبیعتش را بندگان ظالم وغاصب وستمگر رنگ وبو میبخشند رنگ خاکستری خزان وبوی تعفن که لطف انسانهای جفا کار در روی زمین است.

در این جغرافیا نه صلح است ونه صلاح. مسئولین حکومت در افغانستان با عدالت وتناسب وتوازن سر سازگاری ندارند به همین دلیل  در دفتر اراده ومدیریت شان فقر ومحرومیت را جزء تقدیر برخی مناطق نموده اند.برای برخی  با توزیع پروژه وثروت وقدرت نا سنجیده  آهن سرد میکوبند .از حرکت  های عدالت خواهی وفریاد انسانیت حرکت ها و جهش های غیر انسانی دلخراش میسازند.مردم مظلوم این سرزمین در مقابل رگبار ها با صدای بلند فریاد میزنند که ما عدالت میخواهیم اما این صدای عدالت در نیمه راه با گذاشتن نام های مختلف این قوم و آن قوم این سمت و آن سمت این زبان و آن زبان با گذاشتن نام های مخالف و موافق  شعار ها را بعضی ها بخاطر منافع شخصی تغیر مسیر میدهند.من هم طرفدار عدالت خواهی هستم اما نمیخواهم عدالت را ظالمانه مال خود بسازند این حرکت ها را باید به شیوه مسالمت آمیز همراهی کرد اما حالا ترس دارم که این حرکت ها را خدا ناخواسته هم دشمنان مردم افغانستان و زمامدران نا عاقبت اندیش به شیوه دیگری به بیراهه نبرند جنگ های قومی زبانی و مذهبی دامن زده نشود وآب به آسیاب دشمن نریزد وزیر این بر نامه دشمنان مردم ما تعصبات قومی و زبانی ومذهبی را شعله ور نسازند شاید این اندیشه من روزی جوانه زند وشاخ وبرگ گیرد وشعله های دشمنی که نه به این رحمی خواهد کرد و نه به آن خونین تر و سوزنده تر شود. از چندی بدینسو تعدادی از اجیران حرفوی در صفحات اجتماعی دست به تبلیغات ضد منافع ملی میزنند این حرکت ها نه اسلامی است و نه انسانی  من برای دوستان خود توصیه میکنم تا از حرکت خالصانه و مسالمت آمیز مردم پشتیبانی کنند اما نگذارند این ارتباطات از خارج این کشور آغاز از شرق میانه  پاکستان و ایران گذشته به افغانستان برسد در حال حاضر  این فریاد و فریاد های دیگر داخلی اند بخاطر درد هم میهن ما لذا ریشه های این درخت تنومند عدالت خواهی باید ملی و خود جوش باشد. نباید این حرکت ها  توسط بت های سیاسی ابن الوقت آبیاری شود اگر جلو خود کامگی ها و خود باوری های زمامدران یکجا با بت های فرصت طلب سیاسی گرفته نشود درانصورت نوبت جنگ های قومی زبانی میرسد که خیلی فاجعه آمیز است.

بزرگان با استراتیژی واحد وتکتیک های مختلف.. وقتی  به حرکت های مقطعی وموسمی بزرگان ومبارزان تاریخی وتاریخ زده کشور می بینم قربانی ترفند های عجیب میشوم .فکر میکنم راد مردان عدالت خواه وظلم ستیز وجود دارد که جلو استبداد وتک محوری را بگیرند اما وقتی به نقطه های باریک من حیث هدف بزرگ واستراتیژی تعین کننده نگاه میکنم به این نتیجه میرسم که درین سر زمین رنگ های مختلفی فقط یک کمان رستم میسازند ودر نهایت کنار هم اند اینجاست که انسان مجبور میشود آنچه  از نظر ما لازم  نبوده ونیست که گفته شود در حقیت باید گفته شود تا مردم بفهمند  انگیزه ها و دلایل اصلی جنگ وخون ریزی در افغانستان چیست­ .من در تنظیم اهداف بزرگ واستراتیژی های کلان دشمنان موسمی را کنار هم می بینم .می بینم آنیکه عدۀ را در پهلوی خود جمع کرده تا علیه سیاست های خورد وکوچک دولت اظهار مخالفت کنند در استراتیژی واهداف بزرگ با بزرگترین دشمنان خود یکیست اینجاست که میگویم ما از دست بوقلمونهای هفت رنگ نجات نمی  یا بیم مگر اینکه بطور واضح وروشن دلائل وانگیزه های مشکلات را بر جسته وبخاطر رسیدن به اهداف بزرگ ملی خطوط روشنی رسم کنیم.

زرگری های زمانه. از دور ونزدیک چیزی مینویسم تا دوستان فکر نکنند آنچه روزانه در رسانه ها باز تاب میابد سیاست است.نه خیر سیاست در لایه های اهداف مرموز گم است که ما تا هنوز به کرانه هایش نرسیده ایم.ما عجله داریم اما سیاستمداران خیلی استوار وبا حوصله وزماندار حرکت میکنند. عده ای از هموطنان ما با  خیمه های تحصن که بر پا گردیده در رفت و آمد مشکلاتی ایجاد گردیده که باید رفع شود اما نقاط دیگری از شهر را حکومت با کانتینر ها بروی عبور و مرور مردم بسته است به هر صورت

به باور من هر نوع تشنج کار افراد مغرض واستفاده جو ومستبد است...وتا  زما نیکه مشکلات افغانستان درست مشخص نشود وعوامل نا امنی وخشونت ودلا ئل تیرهگی روابط مردم و حکومت بخصوص مردم که از عملکرد های نادرست حاکمیت به ستوه آمده اند و در حال حاضر وضعیت پیچیده  موجود مشخص نگردد وضع همچنان تاریک ونا معلوم خواهد بود.

نتیجه روشن:همانطوریکه در مقدمه اشاره شد دست های در کار است تا جنگ قومی و زبانی  را در افغانستان تمرین کنند حرکت های نا شیانه زیر نام حمایت از اقوام و زبان  وحمایت برخی حلقات داخلی و خارجی  ازین حرکت ها پیام های هولناک در پی دارد امید وارم مردم افغانستان خوشباور نبوده  مسائل را با دقت زیر ذره بین خود داشته فقط استراتیزی وحدت ملی منافع ملی وباور ملی را دنبال کنند. و در راه عدالت خواهی بشکل مسالمت آمیز گام بردارند در غیر آن آینده ما و فرزندان ما با گذشت هر روز پر مخاطره تر خواهد بود .

 

 

 


بالا
 
بازگشت