علی رستمی

 

دایه یی مهربانتراز مادر!

کشورهای که دارای حاکمیت ملی ، استقلال واز خود قلمروی جداگانه یی در نقشه جهانی وبا سیستم اداره انتخابی مردم داشته باشد ،و دارای قانون اساسی باشد وبراصل این قانون ، رهبری قوای اجرائیه ، مقننه وقضائیه  برای اجرا وتحقق قانون وحقوق شهروندی برشالوده یی ارزشهای بشری برابری ،مساوات اجتماعی وسیاسی را تأمین نمائید،انرا میتوان یک دولت قوی ،قدرتمندوقانونمندمردمی  در یک کشور تلقی نمود. اگر دولتی که براساس سازش ومصلحت زمان برای تحقق اهداف تاکتیکی واستراتیژیکی کشورهای بیگانه ،باوابستگی  های  اقتصادی واجتماعی تشکیل ، وبوسیله نیروهای نظامی ان بدون خواست وارزوی یک ملت  حمایه گردد، نمی توان انرا حکومت ودولت "مردم برای مردم" دانست بلکه انرا" اداره چی" برای تحقق مرامهای زورمندان ،که پشتبانی نظامی واقتصادی می نمایند تلقی نمود.

 دولت جمهوری اسلامی افغانستان که  براساس قانون اساسی افغانستان   تامین  کننده حاکمیت ملی استقلال وازادی وخودراممثل نماینده مردم کشور میداند!، نه توانسته ، که بعداز بوجود امدن حکومت وحدت ملی که براساس مصلحت وسازش با مداخله کشورهای بزرگ جهان ازجمله امریکا بوجودامده وبالای گرده های مردم تحمیل وامر ونهی میکند ،حکومتداری خوب  براصل اراده همگانی  نماید . برعکس چالشهای امنیتی ،فساد اداری ،اختلافهای قومی ،گروهی میان رهبران وسایرشخصیتهای سیاسی بر بنیاد دسایس وتوطیه های سیاسی برای بد نامی ومحوفزیکی یکدیگرتوسط حلقات معینی که در حاکمیت سهیم هستند وجود دارد،که این امر باعث تداوم جنگ ــ خونریزی وایجاد ایتلافها ، حلقات سیاسی وقطب بندی های جناحی در درون وبیرون دولت شده است. حکومت وحدت ملی برای حفظ قدرت خویش  بر اساس سازشهای موقتی از همچو نیروهای سیاسی برای تداوم حاکمیت خود با شیوه های اقتدارگرانه،با نقض ارزش های حقوق شهروندی  ،استفاده ابزاری مینماید.

چنانکه موضوع جنجال برانگیز (اتهام دسیه امیز)، میان جنرال دوستم معاون اول ریاست جمهوری و ایشجی سابق والی جوزجان مبنی بر سوءاستفاده جنسی ولت وکوب ایشجی از جاب افراد جنرال دوستم، سروصدهای زیادی را بوجود اورده که حتی نمایندگان کشورهای جهانی ازجمله هرگولارنس، شارژدافیر وکاردار ویژه سفارت ایالات متحده امریکا درکابل ،نماینده وسفیراتحادیه اروپا درافغانستان ازاین موضوع ابراز نگرانی کرده وخواسته اند ،که هرچه زودترپرونده انها توسط قوای عدلی و قضای افغانستان  حل و فصل شود. این اقایان از جمله شارژدافیر امریکا روز سه شنبه 13 سرطان دریک نشست خبری اعلام داشته است ،تا پرونده انها که خلاف ارزشهای حقوق بشری وجنایت بشری است به زودی حل شود. این عکس عمل انها، نقض اشکار حقوق بین المللی  ومداخله مستقیم دراموداخلی یک کشور محسوب میگردد.

طوریکه همه میدانند که درطول پانزده سالِ که قوتهای نظامی امریکا وناتو درافغانستان برای ازبین بردن تروریزم و تحکیم قدرت حکومتهای مورد نظر شان حضور دارند، تنها  قضیه " جنرال دوستم وایشجی، که براصل عقدهاوخودخواهیهای قومی سازماندهی گردیده است ،به زعم این اقایان عمل جنایتکارانه ، برضد حقوق بشروتجاوز به حریم خصوصی افرادمحسوب میشود؟این موضوع چقدر تعیین کننده وحیاتی برای ازبین بردن تروریزم وتامین صلح درکشور جنگ زده واشغال شده یی ما میباشد، وچه موءثریت قانونی برای تامین عدالت اجتماعی وحقوق بشری دارد؟. درحالیکه ده ها هزار انسان بی گناه  از زمان حضورنظامی شان درافغانستان، به اثراستعمال بم های بزرگی وحشت ناک وبرخوردهای خلاف سنت ورسم ورواج مردم کشته شده و یا از ترس ان به  خارج مهاجرت نموده اند. چرا بالای عوامل ودوسیه های افراد جنایتکار که دست انها به خون هزاران انسان بی گناه کابل وسایر شهرهای افغانستان غرق است پیگری نمیشود؟. واضع است که این امر تصادفی نه بوده ،بلکه برروی یک اجندای توطئه گرانه  سیاسی زیرنظر مخبران  دستگاه های استخبارتی صورت گرفته تا اهداف سیاسی شان براورده شود. اگر  لست وقایع و حوادث عملکردها ورویکردهای ضد بشری راکه در طول پانزده سال حضور امریکا وناتودرافغانستان  صورت گرفته است ، بازگو وتهیه شود، فکر نه کنم که صدها قاضی ووکیل حساب انرا تصفیه کرده بتواند!. ایاامریکا شکنجه های نظامیان شان را در زندانهای عراق، افغانستان، گوانتانامو  فراموش کرده اند!که حالا درفکر حل فصل دوسیه جنرال دوستم وایشچی افتاده اند و دایه ءمهربانترازمادربرای ایجشی شده اند!حل وفصل این موضوع  چه قدر بر ثبات وتحکیم صلح وامنیت بالای افغانستان تاثیر خواهد گذاشت ؟.

حکم صریح اربابانه یی نماینده امریکا و اتحادیه اروپا مداخله مستقیم درمناسبات داخلی افغانستان بوده ،واین کشور را به سطح یک کشور فاقد استقلال وازادی وتصمیم گیری درمسایل خُرد وبزرگ که مربوط حیات سیاسی واجتماعی مردمش میگردد، تنزیل میدهد. این اقایان حق ندارند که امرانه برای حل عقده های سیاسی  کشورشان توسط حامیان افغانی خود برضد مخالفین سیاسی قبلی خویش برای انتقام جویی،  فرمان صادر نمایند.این حرکت به معنای وهن ، سلب اراده ومستقل بودن کارمندان وسازماندهنده گان دستگاهی قضایی وعدلی کشورما میباشد.

 رهبران افغانستان وسایر گروه ها و احزب سیاسی چپ وراست میانه ودموکرات ازتجارب تاریخی مداخله گرانه کشورهای خارجی  ووابستگی افراطی زمامداران قبل با انها، که به هرنام  باشد،حاذقانه  پند بگیرند؛ و رویکردهای مثبت ومنفی انرا ملاک عمل خویش قرار دهندو باید ازتاریخ اموخت طوریکه دیده میشود ،این اموزه هگل:" تاریخ بما می اموزد که بشر هرگز ازتاریخ چیزی نیاموخته است" ، بالای نخبه گان  وچیست فهم های سیاسی ما صدق میکنند ،که نه توانستن  ازتجارب تاریخی کشور ما بیاموزندو انرا عملی سازند، بلکه یک دنده درپی مقاصد گروهی وشخصی خویش روان میباشند. گروه ها واحزاب سیاسی چپ وراست وتنظیمی که خود منتقدی دولتهای گذشته ی تاریخ کشور ما بودند؛و رویکردها و عملکردهای داخلی وخارجی انهارا بر شالوده یی وابستگی با دول خارجی محکوم میکردند، امروز خود دران موقف قرار گرفته  و تکرار میکنند.میلیونها افغان کشته ومهاجرزیر نام "اشغال"  خارجیها "ودفاع از اسلام" شدند؛دادوفریادهای ازبین بردن " دیوار برلین" میزنند!، اما خود امروزدرزیر چتر اشغال نیروهای خارجی با گرفتن میلیونها دالر گزاف دهن بسته درخدمت اربابان خود قرار گرفته اند؛ واربابان شان بالای سرنوشت مردم ما خاینانه فرمان وحکم روایی مینمایند.

المان 16.720017

ع. رستمی

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت