محمدعوض نبی زاده
تشدید جنګها وزورآزمایی قدرتهای جهانی درافغانستان
بحران درافغانستان هر روز بیشتر تشدید میشود و دولت کنونی از اختلافات درونی رنج می برد. اگر این حالت ادامه یابد افغانستان وارد یک مرحله " بی حکومتی" و انارشی خواهد شد که این حالت بدتر از زمان به قدرت رسیدن "مجاهدین" خواهد بود؛ مشکل اساسی درین است که نیروهای سیاسی از احزاب و تنظیمهای دوران جنگ سرد ندوبر مبنای قبیله و قوم ساخته شده است. برای حل بحران کنونی باید دولت کنونی با کمک جامعهء جهانی انتخابات زود هنگام را سازماندهی ویک حکومت مشروع روی کار آید در حالیکه ارگ در نظر دارد که کشور را به سوی دکتاتوری مطلق سوق داده وخود را بالای مردم افغانستان تحمیل نمایند .ازسال ۲۰۱۵ تاکنون خشونتها با مقیاس بزرگ از قبیل سقوط قندوز، حمله بر تظاهرات جنبش روشنایی در چوک دهمزنگ، حمله بر شفاخانه سردار داوود، قول اردوی شاهین، رخداد تروریستی چهار راهی وزیر اکبرخان کابل و آزمایش بزرگترین بمب غیرهستهای آمریکاییها در ولسوالی آچین به بخشی از زندگی روزمره مردم افغانستان تبدیل شده اند.
چون اسلام سیاسی مولد بحران بوده که فقدان خوانش سیاسی از اسلام در بستر فرهنگی و تاریخی افغانستان به تکثیر، گروههای مذهبی غیرمتعارف مجال داده است. در حالیکه ضروری است تا نظام کنونی خارج از حوزه نفوذ اسلام سیاسی بماند. اګراقای اشرف غنی !به این سیاست های کج دار ومریز خویش ادامه دهد ، مردم افغانستان ، اوویاران وی را بدریایی پرطلاطم وخشم طوفانزائی خویش فروبرده واورا از تخت وتاج بدور خواهند انداخت.زیرا فرافکنی های حکومت و عدم پاسخ گویی به افکار عمومی در مواجهه با حمله های انتحاری در پایتخت سبب شَک و شبه ها به ارگ و دست داشتن مقامات بلندپایه در چنین رویدادهای سبب خشم مردم شده است.زیرا هیچ گروه تروریستی از داعش تا طالبی - قادر به انتقال تانکری مملو از مواد انفجاری به امنیتی ترین مکان های پایتخت نیست اما درون این حکومت غرق در نفوذی ها و فساد است. که می توان رد پای مقام های دولتی را در حمله به شفاخانه چهارصد بستر، قول اردوی شاهین و اکنون وزیر اکبر خان دید.
از سوی دیګرناکامیهای پاکستان در تأثیرگذاری بر روند صلح افغانستان تأکید میکند که حمله در چهارراه زنبق پیامی به این کنفرانس نیز هست و به نظر میرسد پاکستان خواسته است که بخاطر خون الود نمودن کنفرانس صلح روندکابل که در اینده نزدیک در شهر کابل برګزار میشود از طریق شبکه حقانی این انفجار و حملات انتحاری را در شهرکابل انجام دهد.در ضمن اختلافات آمریکا و آلمان یکی از دلایل حمله خونین ، گروه داعش درچهارراهی «زنبق» منطقه «وزیراکبرخان» که با انفجار «تانکر» مملو از مواد انفجاری که درحدود 600 نفر کشته و زخمی داشت وعلاوه بر دیګر موسیسات دراثر این انفجار عمارت سفارت المان در کابل تخریب ولی به کارمندان سفارت اسیبی نرسید چو ن سفارت قبل از انفجار اطلاعاتی را در اختیار داشتند وکارمندان خود را ازسفارت به بیرون کشیده بودند. در این خصوص، ګفته میشود که اختلافات اخیر بین آمریکا و آلمان که ناشی از امتناع آلمان برای اعزام نیروی بیشتر به افغانستان وعدم پرداخت بیشتر بودجه از طرف المان برای ناتو بوده است در حقیقت هشدار امریکا سبب انجام این انفجار در کنار سفارت المان ګردیده است.
از انجاییکه افغانستان به مثابه شاهراهی برای رقابت دهلی و اسلام آباد، روسیه و آمریکا، کشورهای چین و ایران و آسیای میانه خوراک مناسبی محسوب می شود. رقابت کشورهای چون آمریکا و روسیه با حمایت از گروه های دهشت افکن در افغانستان به وضوح دیده می شود چون آمریکا و پاکستان داعش را حمایت وروسیه در مقابل داعش ازطالبان حمایت می کند. کشورهای روسیه، چین، ایران، در کنار کشورهای آسیای میانه و کشورهای همسو با آمریکا درموضع مشترک قراردارند. به عنوان نمونه روس ها، آمریکا را متهم به حمایت از داعش و آمریکایی ها ، روس ها را به حمایت از طالبان متهم می کنند ، اگر این روند ادامه پیدا کند در کنار این دو قدرت، قدرت های منطقه ای هم وارد این نبرد در افغانستان میشوند، احتمال اینکه افغانستان، حتی وضعیتش از سوریه هم بدترخواهد شد. همانگونه که در سوریه، روسیه بازیگر اصلی است ولی در افغانستان آمریکایی ها ومتحدینش بازیگران اصلی هستند و نقش روسیه در طی یک و نیم دهه در افغانستان کمرنگ بوده است، با توجه به منافع ملی افغانستان حکومت باید این توازن را ایجاد کند وبه عنوان یک کشور ، توسعه نایافته و محتاج، آسیب پذیر میزان آسیب پذیری کشورمان را به حداقل برسانند.
پیش بینی های از جانب کار شناسان امور افغانستان وجود دارد که روسیه و پاکستان به تسخیر کابل به وسیله طالبان برنامه ریخته اند؛ هند وامریکا به جای مقابله، درجهت برآورده شدن این هدف تمایل دارند. طرح اصلی این است که شمال افغانستان به عنوان بستر کلیدی دفاع و تهاجم استراتیژیک در برابر روسیه ومهار پاکستان، درسطح یک نظام و کشور جدید عرض وجود کند. ګرچه کابل که از زمان تیمورشاه درانی تا کنون، خط منازعه بین شهزاده های تک قومی و در یک سده پسین، مرز کشاکش بین شمال و جنوب بوده، تاجایش را از نظر مرکزیت سیاسی به بلخ واگذار کند ونظام بلخ با هزینه و درد سر کمتر، سهل می تواند از حاشیه شمالی کابل وسنگرگاه پنجشیر، هرنوع پیشروی طالبان به سوی محور بلخ را دیوار بکشد و با اطمینان کامل عقب بزند. جنگ نیابتی با چهره جدید ( اتحاد شمال افغانستان با اردوی آزادی بخش جدایی طلب بلوچستان) با کنار زدن و سرکوب تعیین کننده طالبان را به آزمایش گرفته و هند وامریکا از زمین وهوا به قندهار وصل می شوند.
حضور ګلبدین حکمتیار رقیب دیرینه ی جمعیت اسلامی در کابل که مصروف یک ایتلاف تک قومی شامل اشرف غنی و برخی از حلقات ګروه طالبان است تا یک حکومت یکدست قومی را در کابل تشکیل دهد که برای رسیدن به این هدف حکمتیار تلاش دارد تا قبل از ایجاد حکومت تک قومی مهره های درشت سیاسی قوم تاجک در جمعیت اسلامی و شورای نظار را از سر راه بردارد. شاید با حضورحکمتیار در کابل آن لحظهٴ موعود برای شکلگیری «اتحاد جنوب» در برابر «اتحاد شمال» فرا رسیده باشد. حکمتیار بعد از حدود چهار دهه دوست دارد، تا با معجونی از سنتگرایی قبیلهای، پشتونیسم و ایدئولوژی جهادی نیروهای خسته از جنگ را برای ثبات سیاسی بر محور یک حکومت مرکزی مقتدر و یکدست تک قومی بسیج کند.
از جانب دیگرامریکا، پشتونها را تنها قوم مورد اعتماد خود برای حاکمیت بر افغانستانی می داند که ، ورود جنگسالار منفوری چون حکمتیار به ساختار حکومت فعلی را بدرقه و شاید فردا با امتیازهای بس بزرگتر،با طالبان به توافق صلح برسند. حکومت فعلی و حکمتیار و برخی حلقاتی از ګروه طالبان در تفاهم با حامیان خارجی شان در نظر دارند تا جهت تشکیل یک حکومت تک قومی در مرحله ی اول کابل را نا امن ساخته و از وجود ګروه های رقیب قومی غیر خودی تصفیه نمایند و بعدا پایتخت را برای تشدید جنګ در شمال در شهر مزارشریف ولایت بلخ انتقال دهد تا به اسانی بتوانند مطابق به پلان امریکا و غرب پروژه ی داعش و جنګ را بخاطر بی ثباتی اسیای میانه به سر زمین سمر قند – بخارا و دیګر مناطق نزدیک به روسیه منتقل سازد.
هند وامریکا خود را برای تغییر نقشه افغانستان، وختم وابسته گی تدارکاتی از راه کراچی آماده می کنند. همچنین وزارت دفاع هند احتمال اعزام حدود ۱۵ هزار نظامی هندی به افغانستان را از آمریکا خواستار شده ویکی از کارشناسان دفاعی برجسته هندی طی سخنانی گفته که هند ممکن است در قالب ماموریت صلح بانی سازمان ملل، متقاعد به اعزام نیروی نظامی خود به افغانستان شود. با اتحاد منطقه ای و جنگ بلوچ ها با شمال افغانستان، توان عملیاتی طالبان (پاکستان- روسیه) به شدت کاهش می یابد و زمینه لازم برای انفجار بزرگ اجتماعی- هویتی در گستره سمرقند وبخارا و دیګر مناطق اسیای میانه خواهد شد که می تواند نقشه جغرافیایی را به زیان روسیه و خیزش عمومی در سراسر آسیای میانه تغییر بدهدو بدین ترتیب پایان قریب الوقوع خواب دوصد ساله بخارا و سمرقند و دیګر مناطق اسیای میانه نزدیک است واز شمال افغانستان یک بار دیگر این جهش جنگی سر بلند می کندکه ، با مرگ و خون همراه است وسمرقند وبخارا با تازیانۀ افراطی گری نوع قرن بیست ویک از خواب دو صد ساله بیدارمیشود .
ګرچه بعد از یک ونیم دهه با دخالت وتلاش جامعه جهانی مردم افغانستان اندکی نفس کشید اماحالا منفعت جویی های شخصی با پوشش قومی، با فرمول های متنوع بیرونی، کشور را به مرحله سقوط قرار داده است ولی کثرا آنهایی ازعدالت سخن میزنند خود در اوج بی عدالتی بزرگ شده وثروت ومکنت به دست آورده اند، آنهایی ازین دولت ونظام ابراز انزجار می کنند که خود ازان غارت کرده وبر سفره آن فربه شده ومثل موریانه آن را تهی کرده اند مدتی است که تمام مظاهر دموکراسی همه در حال نقضشدناند. از انتخابات سراپا تقلب، تا برگزارنشدن انتخابات پارلمانی، ناتوانی دولت در تأمین امنیت و سرکوب تظاهرات مردم در حالیکه ازبیثباتی افغانستان نفع میبرند، یکی داعش و دیگری آمریکا. برای داعش ترور یک روش معمول است که توسط آن میخواهند پروژه «خلافت» خود را گسترش دهند.حوادث تروریستی نظیر وزیر اکبرخان کابل نه تنها حضور نظامی آمریکا در افغانستان را توجیه میکند بلکه اجازه میدهد تا «واشنگتن. بی ثباتی در منطقه وضربهای جدی به وجهه همگرایی اوراسیا وارد خواهد کرد.
– چهارم - ماه - - جون – سال – ۲۰۱۷ – میلادی