محمدعوض نبی زاده
نګریش دونالد ترامپ درباره مسایل جهانی
پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا نتیجه وضع موجود نظام سرمایه داری به دلیل مشکلات ساختاری و به بن بست رسیدن، این نظام است که دقیقا جهان با آن در شوروی سابق در دوره یلتسین مواجه بود و این پدیده ی ترامپ شاید آخرین تلاش برای جلوگیری از فروپاشی نظام سرمایه داری وآخرین میخ به تابوت حکومت داری و آخرین فرصت برای جلوگیری از فروپاشی امریکا دانسته شود زیراعرصه بین الملل با چالش های مختلفی از جمله شکل دهی «نظام واحد برای اداره جهان»، «افت مداوم رشد اقتصادی» و نیاز به اصلاح «ساختار نظام سرمایه داری» مواجه است که همه ی این ها میتواند شرایط معادلات بین المللی را تحت تاثیر خود قرار دهد. چنانچه دونالدترامپ دراولین بیانیه اش ګفته که زمان برای عمل است حالا زمان صحبت توخالی نیست فعلا انتقال قدرت ازواشنګتن به مردم میباشد. چون زمان طولانی یک ګروه کوچک در واشنکتن امتیازها وتنعم را دردست داشت که مردم فقیر تر شدند . فابریکه ها در امریکا بسته شدند ولی میلیاردها دالر را در دیګر مناطق جهان سرمایه ګذاری وصنایع خارج را به بهای خالی شدن صنایع امریکا متنعیم کردند.
اما رهبران اروپا باوردارندکه در داخل امریکا یک "سیستم" تصمیم گیرنده وجود دارد که ، حتی رئیس جمهورهم نمیتواند خلاف تصمیم گیری آن عمل کند. بطور نمونه این سیستم ریس جمهورکنیدی رادر گذشته بالا کشیده بود ولی به محض آنکه اوخواست از خود اندکی استقلال نشان دهد تروروحذف فزیکی شد، ولی فرق ترامپ با کنیدی در آن است که ترامپ به اتکای صرف سیستم بالا نیامده است. بنابراین حذف او به راحتی حذف کنیدی نیست. زیرا گزینش چند ژنرال خشن و سختگیر از طرف ترامپ برای کنترل و مهار سازمان سیا و اف.بی.آی و ارگانهای نظامی و امنیتی امریکا درکابینه برای آن است که ترامپ میخواهد به این "سیستم باج دهی نکند وبدین منظور ترامپ تیم حفاظت شخصی خود را جایگزین تیم حفاظت رسمی رئیس جمهورکرده اند.ریاست جمهوری ترامپ نقطه عطفی تاریخی است که با آن دنیای قدیم قرن ۲۰ به شکل قطعی به پایان رسیده است چون در 50 سال گذشته تاثیرگذاری روسای جمهورآمریکا بر فرآیندهای کلان تصمیم گیری، بیشتر از هفت درصد نبوده است و به این معنی که رییس جمهور نمی تواند از جهت گیری ها و اهداف کلانی که در هر حزب تعریف شده، عدول کند و سیستم آمریکا و تعامل بین قوا، نظم را بر رییس جمهور تحمیل می کند و باعث می شود رییس جمهور به آن چیزی که می گوید نتواند دربسیاری مواردعمل کند.
در اروپا بازنده اصلی پیروزی ترامپ- آلمان است چون المان ساختار اتحادیه اروپا رادر خدمت گسترش قدرت و نفوذ و اقتصاد خود قرار داده بود که اکنون این ساختار به لحاظ اقتصادی ونظامی در خطر قرار گرفته است. آلمان احساس میکند که دیگر نتواند از تقابل روسیه و امریکا بسود افزایش تسلط بر اروپا و افزایش قدرت خود در جهان بهره گیرد. در آغازهدف از تشکیل اتحادیه اروپا آن بود که ، موقعیت سرمایه اروپایی را در جنگ اقتصادی جهانی تحکیم کند. چنانکه ماجرای بحران اقتصادی یونان با 200 میلیارد دلار بدهی، تحقیر مردم آن کشور، مخالفت با حق گزینش مردم و نتایج همه پرسی در آن کشور، تحمیل یک سیاست ضدمردمی برای بازپرداخت بدهیها هیچکدام به سیاستهای دونالد ترامپ ربط ندارد. وضع پرتغال و اسپانیا و ایتالیا هم خیلی بهتر از یونان نیست. در این شرایط اتحادیه اروپا چارهای ندارد تا ساختار این اتحادیه ی راکنار بگذارد، که جز فروپاشی سرنوشتی دیگری برایش باقی نمیماند. این فروپاشی با یارگیریهای امریکا و روسیه از میان کشورهای اروپایی به زیان آلمان تمام خواهد شد.
در حالیکه آمریکا و روسیه هردو به اندازهای سلاح هستهای در اختیار دارند که شهرهای یکدیگر را بارها نابود کنند وزرادخانههای دو کشور بیش از ۹۰ درصد تمام کلاهکهای هستهای جهان را در بر دارند.تا سپتامبر ۲۰۱۶ روسیه با حدود ۱۷۹۶ کلاهک هستهای مستقر در سکوهای مختلفی از موشکهای بالستیک قارهپیما، موشکهای بالستیک زیردریایی و بمبافکنهای استراتژیک بیشترین کلاهک هستهای را داشت و در سپتامبر ۲۰۱۶ آمریکا ۱۳۶۷ کلاهک هستهای استراتژیک داشت که به طور مشابه در سیلوهای موشکی زیرزمینی، قرار دارند، ګرچه آمریکا سیطره خود را بر جهان دارد اما در کنار این ابرقدرت جهان ما شاهد رشد قدرت های منطقه ای مانند روسیه و چین نیز هستیم و کمتر کسی هست که معتقد باشد آمریکا به عنوان ابرقدرت باقی می ماند. درحالیکه این آمریکاست که با بیش از 8000 بمب اتمی آماده پرتاب و با بودجه نظامی 700 میلیارد دلاری معادل69% بودجه نظامی جهان امنیت مردم آمریکا و جهان را بخطر انداخته که با مهندسی کودتاها، توسعه شبکه پایگاههای نظامی در 60 کشور جهان - تحریک چین ، طولانی کردن جنگ در سوریه، شعله ور کردن ناآرامی ها در عراق و نابودی لیبی همراه بود ه است. منابع انرژی در خاورمیانه باید در کنترل آمریکا باشد و هر جریان که بخواهد منابع انرژی خاورمیانه را به چالش بگیرد برای آمریکا قابل تحمل نخواهد بود.
آقای ترامپ مصمم است ارتش امریکا را تقویت کند، درحالی که او درمورد برخی از مسایل اساسی، نیاز به همراهی رهبران چین و روسیه دارد به ویژه درمورد کره شمالی که یکی از مسایل عاجل امنیتی است ګرچه کره شمالی با آن که ازنظر بین المللی بسیار منزوی است، ولی به نظر می رسد که رهبران آن موفق شده اند تا زرادخانه اتمی و موشک های بالیستیک قادر به هدف گیری ژاپن وقلمرو آمریکا در اقیانوس آرام خود را به راه بیاندازد. ګر چه غرب با تبلیغات پر سروصدایی بیش از شش دهه بر علیه کره شمالی این کشوررا فقیر وانمود و میګفتند که مردم کره شمالی در فقر و فلاکت زندگی میکنند و غذا برای خوردن ندارند ، اما کره شمالی با دعوت از خبر گزاریهای جهان که تعداد آنها به بیش از 250 تیم و گروه عملا چهره عریان تبلیغات آمریکا ، ژاپن و کره جنوبی و رسانه های غربی را به جهانیان نشان داد که آنها با شهر پیونگ یانگ پایتخت آسمانخراشهای کره شمالی مواجه شدند که بسیار شبیه به شانگهای است و تمامی زیر ساختهای این کشور با مدرنترین تکنیک موجود در جهان برابری وکره شمالی یک چین نو با ابعاد کوچکتررا ازخود تبارزداد.
دراین اواخر کره شمالی دررژه نظامی تمامی ابزارهای جنگی از جمله موشکهای بالستیک اتمی خودر را بنمایش گذاشت که قادرند هر متجاوزی را سر جایش بنشانند. این موشکهای کره شمالی تمامی ناوهای جنگی آمریکا را زمین گیر کرده و پادگانهای ثابت و سیار وخاک خود آمریکا در تیر رس ارتش کره شمالی قرار دارند. عقب نشینی نیروی نظامی آمریکا و شرکا ازآبهای دریای چین و کره بمعنی از دست رفتن اعتبارجهانی آمریکا است البته این همه نشان از آن دارد که کره شمالی خود را بخوبی مسلح کرده است و حرف خالی تحویل آمریکا نمیدهد . جسارت و بیباکی رهبر کوریای شمالی یکی از دلایل اصلی بود که دولت ترامپ را واداشت تا از ترس اینکه تمامی منطقه شرق آسیا با خطری شدید مواجه نشود، از حمله به کوریای شمالی منصرف ګردید، زیرا ترامپ میداند که هر درگیری با پیونگ یانگ هشدار وقوع جنگ جهانی واقعی را میدهد.
درعین حال عدم حمایت روسیه و چین برای حملهای محدود به کوریای شمالی برخوردار نشد و از سوی دیګر مردم کوریای جنوبی نیز از تشدید مواضع علیه همسایه شمالی خود حمایت نکردند، یکی دیګر از دلایلی بود که ترامپ را به منصرف شدن از تصمیم خود برای حمله نظامی به کوریای شمالی سوق داد چون رهبر کوریای شمالی وترامپ میدانند که تصمیم برای جنگ به منزله خودکشی است و هر دوی آنها ، میدانند که کشور خود را به جوی خون تبدیل خواهند کرد. کره شمالی قادر است مستقیما آمریکا را با بمب اتمی و هیدروژنی مورد حمله قرار دهد اگر جنگی حادث شود پایان آن نابودی بزرگترین قدرت نظامی جهان خواهد بود .سلاحهای آمریکا عمدتا قدیمی و از کار افتاده اند وآمریکا باید بپذیرد که دوران جنک سرد تمام شده و تلاش مذبوحانه اش برای سرکردگی بر جهان هرگز با موفقیت همراه نخواهد شد .
– چهاردهم - ماه- می – سال – ۲۰۱۷ میلادی